تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حكيم نيست آن كس كه مدارا نكند با كسى كه چاره اى جز مدارا كردن با او نيست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804720659




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا اقدام شهرداری ستودنی است؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
سرمقاله,روزنامه‌ها
برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح دوشنبه چرا اقدام شهرداری ستودنی است؟ روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «فقر نظارت در لایحه وکالت»،«بی‌ثبات‌سازی سیاسی و دوگانه‌های سرکاری»،«در امتداد رمضان»،«تبدیل استراتژی انتقاد مخفیانه به انتقاد آشکار»،«خطای راهبردی در تفکیک امریکا از رژیم صهیونیستی»،«چرا اقدام شهرداری ستودنی است؟»،«عید فطر؛ رستاخیزی نو در ساحت جان انسان»،«آواز کشتگان»،«پنج انگاره غلط پولی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.




خراسان:وقت اجرای «Plan B» قبل از دور بعدی مذاکرات است «وقت اجرای «Plan B» قبل از دور بعدی مذاکرات است»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سید محمد اسلامی است که در آن می خوانید؛وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا پس از ماه ها مذاکره به تازگی گفته است که ایالات متحده به دنبال لغو تحریم ها نیست، بلکه در بهترین حالت آن ها را تعلیق می کند. این گفته تصدیقی بر نظریه استمرار چرخه تحریم ها حتی در هنگام مذاکره برای لغو آن ها است. با این حال ما ایرانی ها ماه هاست که به ادبیات خانم وندی شرمن عادت کرده ایم. این که یک نفر با تمام توان چشم اش را به همه آن چه انجام شده ببندد و تلاش کند سرسختانه ترین مواضع ممکن را بیان کند. اگرچه این موضع را می توان در رویکرد کلی آمریکا در قبال پرونده هسته ای ایران یعنی حفظ اهرم فشار برای کسب منافع بیشتر تحلیل کرد اما شخصا اصرار خانم شرمن بر تندخویی در برابر ایران را درک می کنم. به هر حال هرکسی باید قواعد بازار یا همان Business شخصی اش را رعایت کند. خانم شرمن از جدی ترین گزینه ها برای جایگزینی ویلیام برنز، معاون ارشد وزیر خارجه آمریکا است. برنز احتمالا ماه اکتبر خودش را بازنشسته می کند و خانم شرمن از هم اکنون باید مواضع اش را به گونه ای اتخاذ کند که با تندخویی تندروهای کنگره مواجه نشود. با این حال درک اشتباه آمریکایی ها از ایران به خانم شرمن محدود نمی شود. اندیشکده ویلسون سنتر (Wilson Center) که از جمله اتاق فکرهای نزدیک به وزارت خارجه آمریکا است نیز همین روزها گزارشی را با عنوان «شطرنج هسته ای ایران» منتشر کرده است. روبرت لیتواک (Robert Litwak) در این گزارش ادعا می کند که: «ایران به فشارها پاسخ نمی دهد، اما بدون فشار هم پاسخی نمی دهد.» آمریکایی ها در این نگاه مصمم هستند که مذاکره کنونی با 1+5 در اثر تحریم ها بوده است. افرادی همچون جک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید حتی در مذاکرات وین 6 نیز با همین رویکرد حاضر شده بودند. آن ها از این واقعیت غفلت می کنند که تغییرات گسترده ژئوپلتیک در خاورمیانه، اروپا و شرق آسیا به گونه ای پیش می رود که موارد متعدد منافع مشترک آمریکا با ایران می تواند تاریخ را تغییر بدهد. برای تامین این منافع مشترک از جمله حفظ امنیت انرژی در خاورمیانه، حفظ ثبات سیاسی در عراق و افغانستان و دیگر موارد متعدد در آسیای میانه و شرق اروپا بر روی هیچ کشوری در منطقه به جز ایران که از عمق استراتژیک کافی برای برنامه ریزی بلند مدت برخوردار باشد، نمی توان حساب باز کرد. با این حال مذاکرات وین 6 و ادبیات دیپلماتیک افرادی چون وندی شرمن نشان می دهد که آمریکایی ها همچنان در درک اهمیت شرایط تاریخی کنونی ضعیف هستند. اما واقعیت این است که تغییر نگاه آمریکایی ها، کار ما ایرانی ها نیست. ما مسئول فناوری هسته ای خودمان و تدبیر امور کشور خودمان هستیم. حالا که ساعت شنی تمدید مذاکرات منتظر تغییر در کاخ سفید نمی ماند، وقت آن رسیده است که Plan B خود را قبل از پایان موعد مذاکرات آغاز کنیم. برنامه هایی که ماه هاست در حوزه هایی همچون انرژی، مبادلات مالی با کشورهای دیگر جهان و... در پیش گرفته ایم و در یک کلام دور زدن هوشمند تحریم هایی که حفظ اجماع جهانی در آن ها روز به روز برای آمریکا سخت تر می شود. اگر چه برخی در کشور بر این نظر هستند که باید آغاز این برنامه را تا مشخص شدن نتیجه مذاکرات به تاخیر انداخت. اما سیر مذاکرات تا به این جا و رصد روند تصمیم سازی ها در آمریکا چندان امیدوار کننده نیست. به هر حال اکنون کسی در کشورهای جهان درباره آمادگی ایران برای ارائه تضمین های علمی و عملی درباره نقطه گریز (Break Out) تردیدی ندارد. مگر موضوع کلی مذاکرات تا به همین امروز چیست؟ این که ما براساس برنامه اقدام مشترک ژنو (JPOA) نیازهای عینی خود (Practical Need) را اعلام کنیم. ایران فقط براساس نیازهای عینی نیروگاه بوشهر 190 هزار سو (SWU) غنی سازی را مطرح کرده است. ایران حتی در این مرحله از مذاکرات نطنز 2 و فردو 2 رانیز مطرح نکرده است. زمان دستیابی به این میزان را هم براساس زمان قرارداد با روسیه در سال 2021 برای 7 تا 8 سال آینده گذاشته و پذیرفته است که در این زمان فعالیت های صنعتی غنی سازی اش را به سطح تحقیق و توسعه محدود کند. همه این ها براساس همان برنامه اقدام مشترکی است که آمریکایی ها آن را امضا کرده اند اما اکنون در پایبندی به آن سستی می کنند. بنابراین ایران با عدد و رقم حرف می زند و استدلال های ما برای جامعه جهانی به سادگی قابل درک است. اما آمریکایی ها هنوز پایبند حدس و گمان های بدبینانه همیشگی هستند. آغاز Plan B می تواند توان چانه زنی ما در مذاکرات آگوست را هم افزایش دهد. کیهان:فقر نظارت در لایحه وکالت «فقر نظارت در لایحه وکالت»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمدصادق فقفوری است که در آن می خوانید؛پس از اظهار نظر و بحث های دامنه داری که از دولت قبل آغاز شده بود، نهایتاً متن قانونی موسوم به «لایحه جامع وکالت» در دولت تصویب و در شرف ارسال به مجلس برای تصمیم نهایی است. طرح موضوع لایحه جامع وکالت از سوی قانونگذار در برنامه پنجم توسعه، موجب شد تا قوه قضائیه نسبت به تهیه و تنظیم این لایحه و فرستادن آن به دولت دهم اقدام نماید. در نهایت، اگرچه لایحه جامع وکالت پس از کارشناسی های فراوان در قوه قضائیه و همچنین کمیسیون های تخصصی دولت دهم، مورد تصویب دولت پیشین قرار گرفت، اما برای تبدیل شدن به قانون بنا بر دلایلی که بیشتر سیاسی است تا حقوقی و تخصصی، به مجلس ارسال نشد. اکنون، این لایحه همراه با تغییراتی نسبت به متن اولیه اش، در شرف ارسال به مجلس برای تصویب نهایی است. فارغ از سایر بحث و جدل های سیاسی شکل گرفته پیرامون «لایحه جامع وکالت»، گرانیگاه نظر موافقان و مخالفان این لایحه، بحث «استقلال» کانون وکلا و شغل وکالت و در مقابل آن موضوع مهم «حفظ حقوق مردم» است. قوه قضائیه طبق متن اولیه ای که در این خصوص تنظیم کرده بود، بر این عقیده بود که لایحه جامع وکالت، استقلال کانون وکلا را خدشه دار نمی کند، بلکه تنها به نظارت بر این نهاد صنفی می پردازد، نظارتی که لازمه کارایی بهتر و جامع تر نهاد وکالت است، آن هم با این استدلال منطقی که وکالت، در نهایت شغلی است که با جان و مال و آبروی مردم سروکار دارد و نظارت بر آن همانند نظارت بر سایر مشاغل اینچنینی لازم و ضروری است؛ اما طیفی از وکلا که به جریان شناخته شده ای وابسته هستند، همین نظارت کمرنگ را هم برنتابیده و با بهانه کردن خدشه دار شدن «استقلال» کانون وکلا، به مقابله با متن کارشناسی شده قوه قضائیه که تضمین کننده حقوق مردم است، پرداختند و با برگزاری همایش ها و سمینارها، فضا را به گونه ای پیش بردند که گویی با تصویب متن ارائه شده از سوی قوه قضائیه، وکلا هیچ اختیاری از خود نخواهند داشت و استقلال نهادهای صنفی وکالتی با دخالت قوه قضائیه به اضمحلال می رود! برای شفافتر شدن اصل قضیه و بررسی صحت و سقم ادعاهای مطرح شده راجع به آن، توضیح بیشتری لازم است. ادامه مطلب را بخوانید. 1- در تمام کشورهای دنیا، انجمن صنفی وکلا، همانند سایر انجمن های صنفی، توسط قانون مصوب قوه قانونگذار در آن کشور موجودیت یافته و به ادامه فعالیت می پردازند. همچنین، در سرتاسر دنیا، میزان گسترده نظارت قوای حاکمیتی بر کانون های صنفی ای که به طور مستقیم با حقوق مردم سر و کار دارند، به مراتب بیشتر از سایر انجمن های صنفی است، کانون وکلا یکی از مهمترین این موارد است. 2- مردمی که به هر دلیلی گذارشان به مراجع قضائی و شبه قضائی می افتد، از این حق برخوردارند که برای پیگیری های امور قضائی خود، وکیل داشته باشند. به همین منظور، اصل سی و پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم به صورت مترقیانه ای بیان کرده است: «در همه دادگاه ها طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل نداشته باشند برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد». پرواضح است شخصی که برای خود وکیلی انتخاب می نماید، از این حق طبیعی هم برخوردار است که از صحت عملکرد وکیلش نیز مطلع و مطمئن باشند. از این رو و با توجه به آنچه که در اصل سی و پنجم قانون اساسی آمده است، «وکالت»، موضوعی عمومی و ملی است و دولت موظف است برای آن تمهیدی بیندیشد. بر همین اساس بود که قوه قضائیه متن قانونی «لایحه جامع وکالت» را پس از مدت ها بحث و بررسی حقوقی و کارشناسانه، تهیه و تنظیم نمود و آن را به دولت دهم داد تا برای بررسی نهایی به مجلس بفرستد. اما این لایحه با گذشت قریب به دو سال از زمان تهیه آن، هنوز به مجلس ارسال نشده است و در دولت های دهم و یازدهم تغییرات بی شماری در آن داده شده، تغییراتی که به نظر می رسد در راستا و تکمیل کننده منافع باندهای قدرت و ثروت وکلا باشد، نه تأمین کننده حقوق مردم. نگاهی به موضع گیری های اشخاصی که از تغییرات جدید لایحه وکالت حمایت می کنند و مدام در مصاحبه ها و همایش هایی که به این منظور برپا می کنند، دم از «استقلال وکلا» می زنند، خود مؤیدی بر این است که تغییرات داده شده در متن اولیه لایحه جامع وکالت، مطامع صنفی و باندی عده ای خاص را تأمین نموده است. 3- قریب به تمام اعتراضات نسبت به متن اولیه طرح جامع وکالت که توسط قوه قضائیه تنظیم شده بود، از یک گروه خاصِ تحت عنوان «موسسه غیرانتفاعی اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران»- اسکودا- بیان شده و می شود. این تشکیلات به لحاظ حقوقی زائده ای شبهه ناک است که در سال1382 موجودیت یافته است. اسکودا و رئیس آن، مخالف سرسخت متن تنظیمی قوه قضائیه بوده و با پروپاگاندای رسانه ای اقدام به برگزاری همایش ها و انجام مصاحبه هایی با تابلوی «حفظ استقلال کانون وکلا» نموده است. ذکر چند نکته در خصوص این ارگان به منظور نمایاندن اهداف پشت سر آن، ضروری است: اولاً؛ تشکیل اسکودا در سال 1382، به لحاظ حقوقی بسیار قابل تأمل است و جا دارد که مسئولین دستگاه های نظارتی با بررسی دقیق پرونده های موجود آن زمان اصل قضیه را شفاف نمایند. توضیح آنکه در سال 1382 و درست پس از این که قوه قضائیه به استناد ماده 187 برنامه سوم توسعه اقدام به جذب وکیل از طریق برگزاری آزمون کرد، در مقابل این تصمیم، نهادی به نام «موسسه غیرانتفاعی اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران» در ثبت شرکت ها ثبت شد؛ درحالی که نهادهای صنفی علی الاصول مشمول قانون «فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده» هستند و برای فعالیت مطابق ماده 10 این قانون باید از هیئتی مستقر در وزارت کشور با حضور نمایندگان قوه قضائیه اخذ مجوز نمایند، اما اسکودا، که بی شک نهادی صنفی است، برای دور زدن این قانون و درگیر نکردن خود در پیچ و خم کسب مجوز از وزارت کشور، خود را در ثبت شرکت ها به ثبت رساند! اما این همه ماجرا نبود: ثانیاً؛ «موسسه غیرانتفاعی اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران»، که بنا بر اسم خود یک موسسه غیرانتفاعی است، پس از چندی با حذف پیشوند «موسسه غیرانتفاعی»در انتخاب اسم مخفف «اسکودا» و همچنین در عملکرد خود، عملاً به کسب سودهای هنگفت مالی از قِبَل این موسسه غیرانتفاعی روی آورد. تنها به عنوان یک نمونه کافی است اشاره کنیم این موسسه غیرانتفاعی (!) هر سال با برگزاری آزمون وکالت سود میلیاردی ای را به جیب می زند، به این نحو که مثلاً با انعقاد قراردادی با سازمان سنجش به ازای هر داوطلب، 20 هزار تومان به این سازمان پرداخت می نماید و از هر داوطلب برای ثبت نام، 60 هزار تومان دریافت می دارد، یعنی 40 هزار تومان سود به ازای هر داوطلب ! این موضوع وجهی دیگر هم دارد و آن این که سود سرشار اسکودا در این است که داوطلبین ورود به حرفه وکالت مردود شوند تا سال آینده با ثبت نام دوباره خود مجدداً به این موسسه غیرانتفاعی سود برسانند! به عبارت دیگر، لازمه سود مالی اسکودا، رد شدن فارغ التحصیلان حقوق در آزمون ورودی وکالت است. به تبع چنین وضعیتی، فروش سوالات آزمون قبل از برگزاری آن هم رایج می شود، موضوعی که پرونده امنیتی این فساد مالی به گفته یکی از اعضای هیأت مدیره اسکودا که اتفاقاً وکیل خانوادگی یکی از فتنه گران هم هست، چپاول های چند صد میلیونی حاصل از این فساد، همه ساله بین اشخاصی خاص در حال توزیع است! و باز هم مافیای مالی شکل گرفته حول این موسسه غیرانتفاعی(!)، همه ماجرا نیست: ثالثاً؛ وضعیت فعلی موسسه غیرانتفاعی اتحادیه سراسری کانون وکلای دادگستری ایران به مصداق داستان ضرب المثلی است، شخصی که نام فرزند خود را رستم گذاشت و پس از بزرگ شدن، از صدا زدنش می ترسید ! اسکودا، که ثبت و موجودیت آن محل بحث جدی است و وزارت کشور در نامه ای به تاریخ سوم مهرماه 91 و به امضای مدیر کل سیاسی وقت وزارت کشور، صراحتاً گفته است که «از آنجایی که تشکل صنفی اتحادیه کانون وکلای دادگستری در وزارت کشور به ثبت نرسیده، مجوز فعالیت ندارد»، اکنون به جایی رسیده است که به مدیر آن اعتماد به نفسی کاذب بخشیده و وی را متقاعد کرده است که می تواند راجع به ریز و درشت مسائل سیاسی و اتفاقاً بر خلاف مصالح عالیه نظام اظهارنظر کند، از روی خوش نشان دادن به ورود گزارشگر حقوق بشری تحمیل شده به ایران گرفته تا ... احساس دغدغه مندی رئیس فعلی اسکودا در حالی است که وی صراحتاً علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران موضعگیری داشته است. «ب.ک» عضو هیأت موسس جمعیتی موسوم به «شورای صلح» است که اکثر قریب به اتفاق آن را اعضای منافقین و توده ای تشکیل می دهند که یا خارج نشین هستند و یا اگر در ایرانند با جرمهای سنگینی در زندان به سر می برند. این شورا که از اساس برای پیشبرد اهداف منافقین در برنامه هسته ای و حقوق بشر ایران تشکیل شده در بخشی از بیانیه تأسیسی خود به صراحت آورده است: «ما علی رغم مخالفت بنیادین با نظام سیاسی و سیاست خارجی حاکم بر کشور ایران ...»! نانوشته پیداست که بودن چنین فردی در رأس یک اتحادیه شبهه ناک حقوقی، موجب بدبینی مردم به جامعه وکلا است و البته که رویه در پیش گرفته شده توسط وی برای خود وکلا هم هزینه زاست. 4- مجموعه این عملکرد و اتخاذ چنین روش هایی علیه منافع ملی و نظام، و موارد دیگری چون عدم رعایت تعرفه های مصوب در گرفتن حق وکالت که از جانب معدودی از وکیل نماها رویه شده و گویی آن را حق ذاتی خود هم می دانند، باعث شده است که قاطبه مردم دید مثبتی نسبت به قشر وکلا که اکثر قریب به اتفاق شان، مؤمن به آرمان های نظام و پیگیر حقوق مردم هستند نداشته باشند؛ برای اثبات این موضوع کافی است سری به دادگاه ها بزنیم و از شاکیان و متهمان راجع به وکلایشان نظرخواهی کنیم، خواهیم دید که در بیشتر موارد هم شاکی و هم متهم، وکیل خود را جوری توصیف می کند که گویی پول می گیرد تا حق را جابجا کند ! استمرار چنین وضعیتی زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست. قوه قضائیه با تنظیم لایحه جامع وکالت، گام بلندی در جهت حذف این رویه ناپسند برداشته است، اما با آمد و شد این لایحه و طولانی شدن ارسال آن به مجلس و همچنین جو رسانه ای که علیه آن به راه انداخته شد، متن نهایی در حال ارسال به مجلس را از خاصیت و بازدارندگی انداخته است. لازم است نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که حامی حقوق مردم هستند، با درنظر داشتن متن اولیه تنظیم شده توسط قوه قضائیه، نگذارند عده ای با اهداف خاص و به دستاویز بی مایه «حفظ استقلال وکلا»، بیش از پیش مطامع سیاسی و مالی خود را که با منافع ملی و حقوق مسلم مردم در تضاد است، پیش ببرند آنهم در کسوت «یک نهاد صنفی»! در راستای حفظ حقوق عامه مردم، لازم است که نظارت قوه قضائیه در امر وکالت، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، چه امر وکالت، در درجه اول موضوعی حاکمیتی است که ارتباط مستقیمی با احقاق حقوق مردم دارد و نظارت مستحکم و پایدار بر آن، ضروری است؛ مقوله «نظارت» هم متفاوت با «دخالت» است و تباینی با حفظ استقلال وکیل در حرفه خود ندارد. تأکید بر این موضوع هم لازم است که، کانون وکلا و تمام نهادهای صنفی مشابه آن، در نهایت کار ویژه ای جز خدمت به مردم و تسهیل امور جاری کشور ندارند و مردم نباید بی پناه، اسیر دست عده ای «قانون دان قانون شکن» شوند. و در باره رشد یکباره و اختاپوسی نهاد خاص وکالتی نیز گفتنی های دیگری هم هست و لازم است که مجلس محترم شورای اسلامی یک بار برای همیشه در متن نهایی لایحه جامع وکالت فکری به حال این موارد نیز بکند که بیش از این شاهد ایجاد هزینه توسط زائده های ناخلف کانون های وکلا نباشیم. جمهوری اسلامی:در امتداد رمضان «در امتداد رمضان»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛ماه رمضان، که ماه ضیافت الهی است، با تمام فضیلت ها و برکاتش به پایان رسید و ما بندگان لبریز از نیاز به معنویت را به حال خودمان رها کرد. امسال، ماه رمضان با روزهای بلند وپرحرارتش بیش از سال های گذشته جان های بندگان خدا را صیقل داد و زمینه را برای خودسازی و تهذیب نفس فراهم ساخت. از این توفیق الهی می توانیم حداکثر بهره را ببریم و با این توشه معنوی برای 11ماهی که تا ماه رمضانی دیگر و ضیافتی دیگر در پیش داریم همراه باشیم. هر چند در غل و زنجیر بودن شیاطین در ماه رمضان و نزول پیاپی ملائکه کمک کرد تا مردم ما با روزه و نماز و دعا و سایر عبادات از جمله عبادات مالی همچون انفاق و اطعام و شرکت در کارهای خیر، جامعه ایران را مستعد لطف و رحمت الهی نمایند و مسئولان و صاحبان قلم و سخن و کرسی و منصب و نام و شهرت و قدرت نیز از این خوان رحمت الهی بهره بردند و در مجموع، قلب ها به همدیگر نزدیک تر شد و از حجم پرخاش ها و درگیری های بی حاصل سیاسی نیز کاسته شد، اما این باید آغاز راه تلقی شود و از این معنویت به دست آمده باید برای سوق دادن جامعه به معنویت هرچه بیشتر و برادری و اتحاد مستحکم تر حداکثر بهره برداری به عمل آید. در جهان پرزرق و برق امروز که عوامل پرفریب مادیت چشم ها را خیره و عقل ها را مبهوت می کند، تلاش در جهت کسب معنویت بیشتر برای همه به ویژه مدیران جامعه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. شاید یکی از دلایل تعبیه ماه رمضان در مجموعه ماه های سال همین باشد که قطعه ای از زمان با تمام ویژگی های معنوی در اختیار عموم قرار گیرد تا این امکان برای همگان پدید آید که برای ارتقاء معیارهای اخلاقی و انسانی بکوشند و تا می توانند به طرف الهی شدن به پیش بروند. مردم ایران در ماه رمضان امسال، نگرانی هائی نیز برای مسلمانان غزه داشتند که زیر ضربات صهیونیست ها هزاران نفر از آنها شهید و مجروح شدند و صدها هزار نفر نیز خانه و کاشانه خود را از دست دادند و حتی شاهد ویرانی مساجد، بیمارستان ها و مدارس توسط دژخیمان صهیونیست بودند. از جمله برکات ماه مبارک رمضان، وجود روز جهانی قدس در آنست که از ابتکارات امام خمینی است. در آخرین جمعه ماه رمضان، مردم سراسر کشور و حتی مسلمانان بسیاری از کشورها با شرکت در یک راه پیمائی ضد صهیونیستی به حمایت از ملت مظلوم فلسطین می پردازند و خواستار آزادی قدس شریف می شوند. امسال این راه پیمائی که با شور و حال قوی تر و پرجمعیت تر از سال های گذشته برگزار شد، به غزه اختصاص یافت و مردم در شعارهایشان ضمن همدردی با مردم مظلوم غزه خواستار نابودی رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی شدند. در عراق و سوریه نیز مردم با فرقه های جنایتکاری مواجهند که به نام اسلام مرتکب زشت ترین جنایت ها می شوند. تکفیری هائی که تحت انواع و اقسام نام ها و عنوان ها اقدام به سر بریدن هر کس که با آنها موافق نباشد می کنند، شکم ها را می درند، قلب ها را می خورند، تجاوز به نوامیس مردم را مباح می دانند، معابد و مساجد و مقابر را ویران می کنند و برای هیچیک از مقدسات کمترین حرمتی قائل نیستند، تنها خاصیتشان اینست که اسلام را بدنام می کنند و حرث و نسل را بر باد می دهند. متأسفانه این فرقه های خون آشام، ساخته و پرداخته دشمنان قسم خورده اسلام یعنی قدرت های استعماری غرب هستند و تأسف بالاتر اینکه از دلارهای نفتی ارتجاع عرب که بیت المال مسلمین است تغذیه می شوند. در ماه رمضان امسال، این فرقه های جاهل و دست نشانده نیز همانند صهیونیست ها بلای جان مسلمانان بودند و عراق و سوریه را نیز به عزاخانه هائی تبدیل کردند که برای مردم این دو کشور فرصتی برای بهره مند شدن از فیوضات ماه مبارک رمضان باقی نگذاشت. همراهی مردم ایران با مظلومان غزه، عراق و سوریه در زمینه های گوناگون، از جهات مختلف بهره مندی این مردم از فیوضات ماه مبارک رمضان امسال را افزایش داد. مردم، با استفاده از معنویت ماه ضیافت الهی علاوه بر دعاهای از عمق جان برخاسته، هرچه را در توان داشتند برای کمک به ملت های مظلوم فلسطین، عراق و سوریه در طبق اخلاص گذاشتند و صحنه های زیبائی از وحدت امت اسلامی را به نمایش در آوردند. این نیز یکی از ویژگی های ماه مبارک رمضان است که از طریق بالا بردن درجه خلوص و معنویت، زمینه را برای همدلی ها فراهم می کند و راه را برای حل بسیاری از مشکلات هموار می نماید. قطعاً راز و نیازها، اقدامات خیرخواهانه، انفاق ها و همدلی هائی که در ماه مبارک رمضان امسال در ایران و جهان اسلام صورت گرفت، مسلمانان را به طرف الهی تر شدن به پیش می برد و خدای متعال که این مردم را به سفره ضیافت کریمانه خود راه داده، این الطاف را کامل خواهد کرد و درهای پیروزی های مادی و معنوی را به روی بندگان خود خواهد گشود. آنچه مهم است اینست که ما مسلمانان از اینهمه نعمت خدا که در ماه مبارک رمضان نصیبمان فرموده برای ادامه راه به درستی بهره برداری کنیم و برای هرچه بیشتر الهی شدن مورد بهره برداری قرار دهیم. در شرایط ویژه امروز جهان با توجه به معادلات پیچیده ای که دست پخت قدرت های شیطانی است و دام های زیادی برای گرفتار ساختن مسلمانان و ضربه زدن به اسلام گسترده شده است، کاربردی ترین وسیله برای عبور پیروزمندانه از این شرایط دشوار، معنویت است، اکسیری که زمامداران کشورهای اسلامی بیش از هر چیز به آن نیازمند هستند و باید در امتداد فیوضات رمضانی، خود را از این چشمه زلال معنوی سیراب کنند. رسالت:بی ثبات سازی سیاسی و دوگانه های سرکاری «بی ثبات سازی سیاسی و دوگانه های سرکاری»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛بی ثبات سازی سیاسی یکی از راهبردهای اصلی استبداد و استکبار جهانی علیه کشورهای نافرمان است. این راهبرد از طریق دوگانه های سرکاری عملیاتی می شود. نتیجه این راهبرد بی ثباتی سیاسی، به خطر افتادن استقلال کشور، تجزیه و افتادن در وادی درگیری های خونین که حاصلی جز از بین رفتن ظرفیت های پیشرفت و تعالی کشور ندارد، می باشد. یکصد سال پیش که ملت ایران انقلاب مشروطه را تجربه می کرد پیش از آن دو سیلی محکم به استبداد جهانی زده بود. قیام ملت در واقعه رژی و نیز جنبش تنباکو نشان داد این طور نیست که دشمنان ایران دم پادشاه و کدخدای کشور را ببینند و بتوانند مملکت را غارت کنند. ظرفیت آگاهی ملت و بیداری نخبگان به حدی بود که توانستند در برابر نیرنگ ها و فریب های دشمن بایستند و از عزت و کرامت ملی دفاع کنند. بگومگوهای ملی و دوگانه های سرکاری در 19 سال صدر مشروطه باعث شد فقط 7 سال ملت، مجلس مستقر داشته باشند. 12 سال رکن اصلی از ارکان مشروطه تعطیل بود. در این مدت 30 کابینه با عمر میانگین شش ماه روی کار آمدند. 90بار همین کابینه ها ترمیم شدند، 13 نفر در طول این مدت 40 بار به مقام وزارت رسیدند. در همین دوره دو کودتا همراه با بست نشینی ها و اعتصاب ها و نبردهای خشن و تظاهرات خیابانی داشتیم.(1) این رویکرد نمادی از بی ثبات سازی سیاسی و اخلال در مسیر پیشرفت کشور بود. همچنین در طول 12 سال بین سال های 32-20 پس از فرار رضاخان 20 کابینه با متوسط عمر 8 ماه سر کار آمدند و هریک به طور متوسط دوبار ترمیم شدند و وزرای آنها حدود 40 بار تغییر کردند.(2) همراه و چاشنی این بلبشو و بی ثباتی سیاسی شاهد یک کودتای ننگین هم بودیم. بی ثبات سازی سیاسی، یک راهبرد موفق برای گل آلود کردن فضای سیاسی و ماهی گرفتن به نفع سیاست های استعماری است. یکی از راه های بی ثبات سازی سیاسی، "دوگانه های سرکاری" است. دوگانه های سرکاری چیست، طراح آن چه کسانی هستند و هدف از این طراحی ها چه می باشد؟ هر نهضتی و هر جنبشی برای رسیدن به اهداف خود یک دستور کاری دارد. برای اخلال در این دستور کار سروکله دوگانه های سرکاری پیدا می شود. دوگانه های سرکاری می آیند تا مسئله سازی کنند که مسئله یا مسائل اصلی فراموش شود. بعد که این ترفند عملیاتی شد یک دفعه همه چشم باز می کنند و از خود می پرسند این مسئله ما نبود. اصلا راه و کار چیز دیگری بود، چرا ما از این وادی سر درآوردیم؟ به قول پروین اعتصامی یک دفعه از ته دل فریاد برمی آورند؛ ای عجب این راه نه راه من است زانکه در آن اهرمنی رهنمای من است درست راه رفتن و درست دیدن و صحیح تحلیل کردن در حوزه سیاست یک مهارت می طلبد و عقل سیاسی می خواهد. اگر درست راه نرویم به ما پشت پا خواهند زد. اگر درست نبینیم به ما غلط نشان خواهند داد. انگلیسی ها که با سد بیداری علما و مردم در صدر مشروطه و پیش از آن برخورد کردند، دوگانه "سنت و مدرنیته"، "آزادی و استبداد"، "علم و دین" و ... را در برابر ملت قرار دادند. از درون جعبه جادویی دوگانه سنت و مدرنیته، جنبش باب و فرقه بابیه را بیرون آوردند. از درون دوگانه علم و دین، اختلاف بین نخبگان و روشنفکران و علما انداختند و جریان روشنفکری را سامان دادند. از میان دوگانه استبداد و آزادی، نگذاشتند ملت و علما شروط مشروطه را براساس قرآن و احکام الهی بنیان نهند. از دل این دوگانه ها رهبران مشروطه را یکی پس از دیگری به چوبه دار سپردند و از میان این هیاهوها و قیل و قال ها یک استبداد خشن همراه یک کودتای سیاه درست کردند و آزادی های مردم و منافع و مصالح ملی را به مسلخ بردند. همین غائله در نهضت ملی شدن نفت درست شد، همان سناریو تکرار گردید. در نهضت امام خمینی(ره) دوگانه های سرکاری بسیاری پدید آمد اما هرگز نتوانستند از سد بیداری مردم و رهبری عبور کنند. علت این بود که نهضت اسلامی از یک رهبری نیرومند برخوردار بود و از دستور کار انقلاب صیانت می کرد و نمی گذاشت کژراهه ها و بیراهه ها مسیر انقلاب را عوض کنند. یکی از کارهای بزرگی که در جمهوری اسلامی چه در زمان امام(ره) و چه در زمان زعامت مقام معظم رهبری انجام شد، این بود که کادر رهبری نظام اجازه بی ثبات سازی سیاسی را در هیچ فراز و فرود انقلاب ندادند. طی سه دهه گذشته 11 دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، 9 دوره انتخابات مجلس قانونگذاری داشتیم، چهار دوره انتخابات مجلس خبرگان را با صلابت و پایداری برگزار کردیم. نهادهای انتخابی هرکدام در وقت خود به هنگام رجوع به آرای عمومی، بی اعتنا به جنگ نرم و سخت شکل گرفت. این نشان ثبات سیاسی و عبور از دوگانه های سرکاری بوده است. یکی از جرایم نابخشودنی سران فتنه در سال 88 این بود که می خواستند با بهره گیری از دوگانه های سرکاری که این بار سراغ رنگ آمیزی حرکت های سیاسی رفته بودند، از رنگ سبز می خواستند به عنوان نماد جنبش بی ثبات سازی بهره گیرند. بلاهت و حماقت این جماعت به گونه ای بود که هیچ اصراری در سرپوش نهادن صدر و ذیل حرکت خود در اتصال به امپریالیسم خبری و استبداد جهانی نداشتند. وزیر ارشاد دولت اصلاحات را فرستادند بی بی سی، ارگان استعمار پیر، تا رهبری ارکستر سمفونیک بی ثبات سازی سیاسی را بر عهده گیرد. اوباما دو بار رسما به اسم از سران فتنه حمایت کرد و حتی او فشار و تحریم های اقتصادی به جمهوری اسلامی را به بهانه دفاع از آنها اعلام کرد. سران روسیاه فرانسه و انگلیس و برخی دولت های غربی، بی پروا از سران فتنه دفاع کردند و وقتی پیاده نظام کادر سفارت آنها را در آشوب های خیابانی دستگیر و محاکمه کردیم، با پررویی اعلام کردند آنها وظیفه خود را انجام می دادند! اقدام شجاعانه رهبری در دفاع از جمهوریت نظام اجازه نداد سران فتنه با هدایت استکبار جهانی، بی ثبات سازی سیاسی را عملیاتی کنند و مقدمات بازگشت استبداد در کشور را فراهم کنند. رای ملت به مثابه یک امانت در انتخابات سال 88 صیانت شد، همان طور که در انتخابات سال 92 صیانت گردید. تردیدی نیست بی ثبات سازی در حوزه فرهنگ، اقتصاد و سیاست به طور همزمان در دستور کار استبداد و استکبار جهانی است. آنها در حوزه سیاست، واگرایی بین دولت با دولت، دولت با ملت، دولت با رهبری، مردم با نظام و بالاخره سیاست زدایی به منظور کاهش مشارکت مردم در انتخابات را به شدت دنبال می کنند. آنها به جنگ شیعه و سنی و اختلاف اقوام دل بسته اند و رویای اوکراینیزه کردن کشور را دارند. در حوزه فرهنگ، تهاجم را از طریق رسانه های اهریمنی خود افزایش داده و نهادها و ارزش های الهی را در نظام ما هدف قرار داده اند. آموزه های دینی را می خواهند سست کنند. برخی رسانه ها را در داخل با خود همراه کرده اند. گلوگاه های فرهنگی و مناصب فرهنگی را می خواهند در دست گیرند. در حوزه اقتصاد، بی ثبات سازی سیاست های اقتصادی و اغتشاش در قیمت ها، طراحی نقشه شومی است که ما همچنان در رکود تورمی تا سرحد ورشکستگی بنگاه های اقتصادی پیش برویم. آنها دست هایی در حوزه اقتصاد دارند که گاهی از آن به عنوان مافیای فلان کالا یا خدمات یاد می شود. باید این دست ها را شجاعانه قطع کرد. اکنون در دهه چهارم انقلاب زندگی می کنیم. در این مدت فرازوفرودهای زیادی داشتیم و از گردنه های صعب العبور نبردهای سخت و نرم عبور کردیم. دوگانه های سرکاری بارها ترمیم و بازتولید شدند. تضاد بین "سنت و مدرنیته"، "علم و دین" و "روحانی و دانشگاهی" را به صورت دوگانه "دین رحمانی و دین غیررحمانی" درآوردند. این ترفند نگرفت، حالا می گویند دین دولتی و دولت دینی. نمی گیرد، می گویند موافق ماهواره، مخالف ماهواره. حوصله شان سر می رود از دوگانه های سرکاری چون مخالف شادی و فرح مردم، موافق شادی و فرح مردم و مخالف جوان، موافق جوان و مخالف پهنای باند، موافق پهنای باند و موافق ورود خانم ها به استادیوم های ورزشی، مخالف ورود خانم ها به استادیوم های ورزشی سخن می گویند. در حوزه سیاست خارجی موافق مذاکرات، مخالف مذاکرات، در حوزه فرهنگ موافق به زور بردن مردم به بهشت و مخالف به زور بردن مردم به بهشت و ... این قدر این رویکرد نخ نما و رسوا شده است که اصلا هرازچندی می آید و می رود و مردم با تحقیر و تمسخر به این دوگانه ها نگاه می کنند. مردم با هوشیاری این مباحث را در رسانه ها رصد می کنند، می دانند دستی پشت این حرف هاست که می خواهد دستور کار انقلاب و مردم را در رسیدن به عزت و شرف و بزرگی و پیشرفت کنار بزند و همه را مشغول دوگانه های سرکاری کند. مقام معظم رهبری چهارشنبه گذشته در دیدار با دانشجویان به نکته بسیار مهمی اشاره کردند و قبلا نیز همین موضوع را با زبانی دیگر مطرح فرموده بودند. ایشان فرمودند: "هدف اساسی دشمن ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی ماست چرا که اگر یک نظام محاسباتی دچار اختلال شد حتی با داده های صحیح، خروجی های غلط می دهد و تجربه ها به درد او نمی خورد." (3) راه اختلال در دستگاه های محاسباتی ما همان قرار گرفتن در برابر معادله "دوگانه های سرکاری" و خارج کردن دستور کار انقلاب از روی میز انقلابیون نظام است. امسال، سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی است. گفتمان مسلط در کشور، گفتمان عزت و پیشرفت است. هر گفتمانی برخلاف این، سر از دوگانه های سرکاری درمی آ ورد هیچ نفعی برای کشور ندارد. کم کم به نیمه سال نزدیک می شویم، باید ارزیابی کنیم که در نقشه راهی که به واسطه اعلام سیاست های کلی اقتصادی و نیز اقتصاد مقاومتی باید سیر کنیم در کجای این سیروسلوک قرار داریم؟ هم در حوزه اقتصاد، هم در حوزه فرهنگ، قوانین و مقررات، آنچه باید بکنیم و آنچه نباید بکنیم، دقیق و روشن است. فقط باید از خود بپرسیم آیا راه را درست می رویم؟ اگر نه، چرا؟ از کجای این صراط مستقیم به بیراهه رفتیم؟ از هر بیراهه ای که رفتیم، دوباره برگردیم، اگر این لحظه برنگردیم، لحظه دیگر خیلی دیر است. پی نوشت ها: 1- رقابت سیاسی و ثبات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران - دکتر غلامرضا خواجه سروی 2- همان صفحات 201، 202 و 203 3-رسالت 2/5/93 قدس:عید فطر؛ رستاخیزی نو در ساحت جان انسان «عید فطر؛ رستاخیزی نو در ساحت جان انسان»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم حجت الاسلام والمسلمین عبدا... فاطمی نیا است که در آن می خوانید؛بهارماه مبارک رمضان به گل عید سعید فطر معطر شد و خدای متعال جشن تعبد و بندگی مؤمنان روزه داری که به عشق او در گرمای سوزان تابستان روزه گرفتند را به آمدن فطر، عید درعید کرد. اما فرا رسیدن عید فطر فقط نشانه پایان ماه صیام نیست، بلکه این روز بزرگ نشانه رستاخیزی نو در ساحت جان ماست، جانی که از سر غفلت ناخواسته درگیر آلودگی های بدعملی و گناه شده بود و در بیقراری عطشناک دوری های گاه و بیگاه از خدا دست و پا می زد. خدا را شکر که به عید فطر رسیدیم تا جشن بندگی حق تعالی را پس از یک ماه روزه داری پاس بداریم و فطرتهای ناب و زلال شده از ماه خدا را در کف اخلاص بگذاریم تا خدای متعال بر بندگی ما و مبارزه راستین مان در برابر نفس سرکش، بر عرشیان مباهات کند. فطر، عید بخشش های بی پایان خداست، بخشش هایی که سرشار از رحمتند و ما را از دروازه های سوزان جهنم و اسارت نفس رها می کنند. ماه رمضانی دیگر بر عمرمان گذشت و در کوره روزه داری و عبودیت گناهان مان ذوب شد، فطرتهامان را پاک نگه داریم و اجازه ندهیم این همه غرور دینی و مالیدن بینی شیطان رجیم برخاک که حاصل از دینداری و عبودیت رمضان است، بسادگی از دست برود. حال که به عید فطر رسیده ایم، یعنی قرار است مشمول پاداشهای بیکران الهی باشیم، قدر بدانیم و از عید فطر به عنوان سکوی صعود تا عرش الرحمن استفاده کنیم تا همیشه در اوج بمانیم. همه از خداییم و به سوی او هم باز می گردیم ، فطر؛ از فطرتهای ما حکایت دارد، فطرتهایی که برای خدایی شدن روزهای گرم تابستان را در جدال با شیطان طی کردند و حال آنکه می توانستند به دنبال نفس دنیا طلب رفع تشنگی کنند، اما برای خدا و رضای او صبر و استقامت کردند. ماه رمضان، ماه خودسازی بود، ماهی که درون ما را صیقل داد و حال زیباتر از پیش تکرار این کلمات شیرین خواهد بود که روز عید فطر همه با هم بگوییم: ا... اکبر، ا... اکبر، لا اله الا ا... و ا... اکبر ولله الحمد والحمدلله علی ما هدانا وله الشکرعلی ما اولانا... خدا را سپاس که ما را هدایت کرد و شکر که ما را برترین امت قرار داد تا در یک میهمانی سراسری و یک ماهه، عبادت و بندگی حق را به نمایش عمومی بگذاریم. همین که به عید فطر رسیده ایم خدا را شکر، در این لحظات معنوی که هنوز درهای آسمان باز و رحمتهای الهی سرشار است، باز هم ذات حق را سپاس بگوییم که به عمرهایمان برکت داد تا ماه رمضانی دیگر را تجربه کنیم و لذت خلوتهای عاشقانه سحرگاهی با او را بچشیم. عید فطر نوید بخش تحولات گسترده روحانی برای همه اهل ایمان و معرفت است، امید که زندگی هایمان پس از پایان ماه خدا؛ نورانی و جهان فطرتهایمان برای درک بهتر فیوضات الهی آماده و هموار بماند.
این عید بزرگ، بر همه مؤمنان خداجو در جای جای ایران و جهان مبارک و فرخنده باد... سیاست روز:تبدیل استراتژی انتقاد مخفیانه به انتقاد آشکار

«تبدیل استراتژی انتقاد مخفیانه به انتقاد آشکار»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛اصلاح طلبان یک ویژگی نامناسب و خصلت بد دارند و آن هم خودبینی و تمامیت خواهی است. آنها سعی دارند همواره تنها خود را ببینند. در عرصه سیاسی و قدرت، دیگران جایگاهی ندارند. همه تلاش آنها برای رسیدن به قدرت برای به دست آوردن همه آن است. برای نیل به این هدف دست به هر کاری می زنند. تخریب شخصیتی، سیاه نمایی، مقابله با اصول انقلاب و ... البته همراهی با دشمنان خارجی. هم اکنون چند شخصیت سیاسی اصلاح طلب را می شناسید که در آن سوی مرزهای کشور، با توجه به این که در این نظام مسئولیت داشتند، علیه نظام اسلامی اقدام می کنند؟ این افراد و شخصیت ها که پیش از این در مسئولیت های گوناگونی از جمله وزیر، معاون وزیر، نماینده مردم و دیگر مسئولیت ها مشغول به کار بودند، پس از دسیسه ها و توطئه هایی که از سوی آنها به پا شد، پا به فرار گذاشتند و اکنون با درجه ضد انقلاب دست به کار هستند. آنها هنگام در دست داشتن قدرت، برای هر چه قدرتمند تر شدن پا را فراتر از قانون اساسی و ولایت فقیه گذاشتند و خواست مردم را نادیده گرفتند، پس از آن که با همه فتنه گری ها و آشوب هایی که ساختند، ترک وطن کردند و دیار غربت را به جان خریدند. روز گذشته سالروز عملیات مرصاد و شکست سنگین منافقین در این عملیات بود. آنها سال هاست که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فعالیت می کنند و همچنان راه به جایی نبرده و نخواهند برد. چه تفاوتی میان شخصیت های افراطی توطئه گر اصلاح طلب خارج نشین با منافقین وجود دارد؟ هر دو آنها هدف براندازی نظام و انقلاب را در سر می پرورانند. پس تفاوتی از نظر رفتاری نمی توان میان آنها قائل شد. اکنون اصلاح طلبانی که در داخل مانده اند که البته در میان آنها شخصیت های قابل اعتماد و منطقی و معقول بسیار هستند، اما همچنان افراطی های آنها، دست بردار نیستند. ادبیات آنها ادبیات تخریب و فریب است. نباید فراموش کرد که آنها در زمان انتخابات مجلس ششم چه بر سر آیت ا لله هاشمی رفسنجانی آوردند و چگونه او را ترور شخصیتی کردند. اما همان ها اکنون خود را به شخصیت هایی همچون آقای هاشمی رفسنجانی و آقای روحانی سنجاق کرده اند و آنها را اصلاح طلب می پندارند. اصلاح طلبان که خود را حامی آقای روحانی در انتخابات سال ۹۲ معرفی می کردند، اکنون پس از گذشت یکسال از آن انتخابات، ادبیات سیاسی خود را نسبت به دولت تدبیر و امید تغییر داده اند. این تغییر ادبیات و لحن آنها، در واقع ماهیت و هدف اصلی اصلاح طلبان را روشن می سازد.
یک سیاستمدار اخلاقی همواره سعی دارد تا موازین انسانی و اخلاقی را در گفته ها و رفتارهای خود نگهدارد. یک فعال اصلاح طلب با این مقدمه که اجازه بدهید بی تعارف عرض کنم خطاب به رئیس جمهور نوشته است؛ «... اینها البته برای بنده زاده «بی بی» که من باشم و آرد خود را بیخته و الک خود را آویخته ام خوب و خوشایند است. مرسی! اما برای خود بی بی حتی شلوارک هم نمی شود. چه رسد به شلیته! پس از این مواضع علیه رئیس جمهور، یک شخصیت دیگر اصلاح طلب وارد می شود واینگونه می نویسد؛ «... حرف هایی که برخی همراهان و دوستان آقای روحانی مطرح می کنند، از جنس حرف های احمدی نژاد است. واقع مطلب این است تا ۷۲ ساعت قبل از برگزاری انتخابات شاید آقای روحانی هم باور نداشتند که می توانند پیروز انتخابات باشند.» پس این شخصیت اصلاح طلب که برخی حامیان دولت را به جاه طلبی و تکبر متهم کرد، نوبت به یکی دیگر از فعالان سیاسی اصلاح طلب رسید. وی با بی برنامه خواندن دستگاه دیپلماسی دولت باز هم گفته است؛ «... ستاره چنین دولتی، (دولت یازدهم) حتی زودتر از دولت پوپولیستی و کم ستاره احمدی نژاد که بارها گل به خودی می زد، افول خواهد کرد.» استراتژی اصلاح طلبان که از سوی سعید حجاریان بر «انتقاد مخفیانه» و «اتحاد علنی» چیده شده بود اکنون رنگ باخته و «انتقاد آشکار» اصلاح طلبان رو شده است. دلیل آن هم این است که شخص آقای روحانی و دیگر اعضای دولت، سیاستهای مبتنی بر اصول انقلاب و رهبری نظام را پیگیری و پیاده کرده اند به همین خاطر است که، صدای اصلاح طلبان هم درآمده است، چرا که آنها خود را باعث و بانی انتخاب آقای روحانی می دانند. اصلاح طلبان باز هم شکست دیگری را تجربه کرده اند، هر چند شاید خودشان خوب بدانند که ایدئولوژی اصلاح طلبان دیگر در قاموس نظام اسلامی و در افکار عمومی جایگاهی ندارد. پس، از این به بعد باید شاهد انتقادات تندتری علیه دولت تدبیر و امید و اعتدال باشیم. جوان:خطای راهبردی در تفکیک امریکا از رژیم صهیونیستی «خطای راهبردی در تفکیک امریکا از رژیم صهیونیستی»عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم دکتر یدالله جوانی است که در آن می خوانید؛تمامی جریان ها و گرو ه های سیاسی در ایران که هر کدام به نوعی در چارچوب خانواده انقلاب اسلامی به شمار آمده و به قانون اساسی و جمهوری اسلامی اعتقاد دارند نگاهی نسبتاً مشترک و نزدیک به هم نسبت به رژیم صهیونیستی دارند.
تمامی جریان ها و گرو ه های سیاسی در ایران که هر کدام به نوعی در چارچوب خانواده انقلاب اسلامی به شمار آمده و به قانون اساسی و جمهوری اسلامی اعتقاد دارند نگاهی نسبتاً مشترک و نزدیک به هم نسبت به رژیم صهیونیستی دارند. این نگاه مشترک، از یک طرف به جعلی و نامشروع بودن این رژیم و از طرف دیگر به جنایات و آدم کشی های بی حد و مرز صهیونیست ها بر می گردد؛ جنایات و خون آشامی ها و کودک کشی هایی که جهانیان در جنگ غزه مشاهده کردند. بر اساس همین نوع نگاه، هیچ یک از جریان ها و گروه های سیاسی شناخته شده و مطرح در ایران، موضوع مذاکره، رابطه یا ضرورت به رسمیت شناختن این رژیم از سوی جمهوری اسلامی را مطرح نمی کنند. لکن نگاه ها در خصوص رژیم حاکم بر ایالات متحده امریکا متفاوت بوده و بین جریان ها و گروه های سیاسی دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی بر این عقیده بوده و هستند که هر چند امریکا از رژیم صهیونیستی و حامیانش به صورت همه جانبه حمایت می کند لکن می توان بین این دو رژیم تفاوت قائل بود و بین آن دو با ایجاد تعارض در منافع، در نهایت رژیم امریکا را از صهیونیست ها جدا کرد. کسانی که چنین نگاهی را به رابطه میان امریکایی ها و صهیونیست ها دارند در نهایت به برقراری رابطه با امریکا می اندیشند و برقراری چنین رابطه ای را به نفع ایران ارزیابی می کنند. با توجه به اینکه چنین نگاهی در برخی از افراد مرتبط با دولت یازدهم وجود دارد و این افراد تلاش می کنند دیدگاهشان را به جامعه و مسئولان در سطوح مختلف القا نمایند، باید گفت اساساً اینگونه اندیشیدن و تصور امکان تفکیک میان امریکا و رژیم صهیونیستی در مقطع زمانی کنونی، یک خطای راهبردی بیش نخواهد بود. دست اندرکاران دولت یازدهم و به ویژه مسئولان در عرصه دیپلماسی کشور و دستگاه سیاست خارجی، باید با هوشمندی هرچه تمام این موضوع را مورد توجه قرار داده و مراقبت کنند تا خدای ناکرده ارتکاب چنین خطای راهبردی در تاریخ انقلاب اسلامی به نام آنان ثبت نگردد. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سال های اخیر، همواره مسئولان و کارگزاران نظام را نسبت به تلاش دشمن برای ایجاد اختلال در محاسبات مسئولان هشدار داده اند. معظم له چند روز پیش در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در همین خصوص فرموند: «رفتار امریکا و قدرت های سلطه گر مانند رفتار شیطان است، چرا که آنها همواره تلاش دارند با تهدید و تطمیع و به ویژه با وعده هایی که هیچ گاه به آنها عمل نمی کنند، کشور های دیگر را مرعوب و تحت سلطه خود در آورند و شیطان نیز تلاش دارد با تهدید و تطمیع، دستگاه محاسباتی انسان را از کار بیندازد و او را دچار خطای در محاسبه کند.» مقام معظم رهبری در همین راستا با اشاره به رفتار امریکایی ها در قبال ملت ایران در دهه های اخیر و خصوصاً فشار ها بر جمهوری اسلامی در موضوع هسته ای، ناکارآمدی دو ابزار اصلی دشمن یعنی «تهدیدنظامی» و «تحریم» را باعث روی آوردن استکبار به ایجاد اختلال در نظام محاسباتی دستگاه ها و مقامات ایرانی برشمردند و فرمودند





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن