واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۴ مرداد ۱۳۹۳ (۳:۱۸ق.ظ)
ابتکار: غزه به مثابه يک گفتمان
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه ابتکار چنين نوشت:
هر گفتمان مجموعه اي از نشانه هاست و هر نشانه نيز متشکل از دال و مدلول است. دال در حکم علامت و مدلول در حکم معنا و مفهومي است که دال به آن دلالت مي کند. همچنان که آنچه مشخص کننده هر نشانه است آن چيزي است که نشانه هاي ديگر نيستند،هر گفتماني در نقطه مقابل گفتمان ديگري است. شصت سال است که فلسطين درمقابل غصب و تجاوز ايستادگي ميکند و از دل اين ايستادگي، گفتمان مقاومت متولد شده است. دالِ گفتمانِ مقاومت، تسليم نشدن و تن ندادن به راههاي ديپلماسي است.
"دالِ" مقاومت "دالِ" سازش را به حاشيه مي برد. مردم فلسطين به تجربه دريافته اند که سازش کردن حتي حقوق حداقلي شان را ايفا نکرده و آنان را همواره مجبور به عقب نشيني مي کند.
دالِ مقاومت در تقابل با خصلت اصلي رژيم صهيونيستي شکل گرفت. رژيم صهيونيستي با پيروي از ايدئولوژي انعطاف ناپذيرِ " از نيل تا فرات"، حاضر به پذيرفتن حقوق حداقلي مردم فلسطين نيست. اين رژيم حتي قواعد بازي ديپلماسي را رعايت نمي کند. براي او ديپلماسي ابزارِ تامين خواسته هاي يکسويه اش است.
نظام جهاني نيز در هسته اين تماميت خواهي و ظلمِ تاريخي قرار دارد. انقلاب اسلامي ايران با طرحِ يک گفتمان بالا دست توانست گفتمان مقاومت را با قدرت بيشتري باز توليد کند و با ادبيات سازي، پاد گفتمانهاي مقاومت را تضعيف کند و به حاشيه ببرد. هر روز گفتمانِ مقاومت ارزش بيشتري پيدا مي کند و از يک ايده آرماني و اسطوره اي پا فراتر مي گذارد.
تاثيرات عيني گفتمانِ مقاومت بر مبارزات مردم مظلوم فلسطين باعث شد تا پاد گفتمانهاي مقاومت، که در قالب گفتمان سازش، نا اميدي و واگرايي تعريف شده بودند، به حاشيه بروند و هر روز که از عمر گفتمان مقاومت گذشت، موازنه بيشتر به نفع گروههاي مقاومت تغيير کرد.
گفتمان شکست ناپذيري رژيم صهيونسيتي در جنگ هاي مختلف محو شد و گفتمان مقاومت قوت گرفت و به هنجار عمومي تبديل شد. گفتمان مقاومت توانست پاد گفتمان ادامه حکومتِ ذليلانه حکامِ عرب را با مشکل روبرو کند.
گفتمان مقاومت نقش يک رسانه را پيدا کرد و خصلت افشاگرانه يافت و نظام ناعادلانه بشري را افشا و ادعاهاي قدرت هاي بزرگ مبني بر دفاع از حقوق بشر را رسوا کرد. گفتمان فلسطين نمايندگي گفتمان مظلوميت بشر در مقابل گفتمان ظلم تاريخي را بر عهده گرفت و تصويرگر نزاع تاريخي حق و باطل شد؛ اما امروز غزه خونين، با تن غرق به خون خود، کودکان به مسلخ کشيده، آوارگان و خانه هاي ويران شده اش، فريادگر مظلويت تاريخي است.
غزه نماد گفتمان انسان مظلوم در مقابل انسان غافل، ظالم و بي تفاوت است. غزه يک قطعه خاک نيست.
غزه صداي تمام مظلومان عالم و افشاگر نظام مدعي دموکراسي و اومانسيم است.
غزه توانسته نقاب فريبنده دنياي جديد را کنار بزند و جوهره مشمئز کننده آن را بر ملا سازد.
غزه ماهيت نظام نابرابرِ جهاني را به نمايش گذاشته و ناتواني روشنفکران و رسانه ها درتبيين نظام نابرابر را نشان داده است. هيچ رسانه و روشنفکري مانند غزه قادر به نمايش ساختار ناعادلانه جهان کنوني و پوچ بودن ادعاهاي انساني قدرتها نيست.
امروز غزه کاري حسيني انجام داده است. ماهيت نظام يزيدي و اموي در سال 61 تنها با خون امام حسين و فرزند خردسالش قابل شناسايي بود. هر اقدام و حرکتي، به غير از خون حسين عليه السلام، درانجام رسالت افشاگري ناتوان بود. اين نقش را امروز غزه ايفا مي کند. خون ريخته شده فرزندان و کودکان غزه، خون منجمد کاروان بشر را به جوش مي آورد و صداي آنان در حلقوم انسانهاي آزاده اي همچون دکتر بلژيکي، پژواک پيدا مي کند.
به عبارتي هيچ اقدامي مانند وضعيت امروز غزه، توانايي به تصوير کشيدن شقاوت، خباثت و پليدي رژيم صهيونيستي را ندارد. اين رژيم با اين شقاوتها، آدم کشي، کودک کشي و نسل کشي موقعيت و چهره واقعي خود را در افکار عمومي ثبت مي کند و جايگاه نظام جهاني را به نمايش مي گذارد. نمايش هر صحنه از مظلوميت مردم غزه، تبري بر قلب تمدن غربي است.
غزه تبديل به نمايشگاه هبوط آدمي، در لواي فرهنگ و تمدن ساخته غرب، شده است. سرانجامِ جهانِ موعودِ غربي، غزه و عراق امروز مي باشد؛ اما اراده خداوند رجحان گفتمان مظلوميت بر گفتمان ظلم مي باشد:
« وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ» و مي خواستيم بر کساني که در زمين ستم ديده اند منت نهيم و آنها را پيشوايان مردم و وارثان روي زمين قرار دهيم.
نويسنده: محمدعلي وکيلي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]