واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اما این بار ماجرا به سالها قبل از وقوع اولین تولد ایکس _ من بر میگردد؛ یعنی اواسط قرن نوزدهم، زمانی که ولوورین کودک بود. او که شاهد به قتل رسیدن پدر خود بوده... آمدن تابستان باز هم نوید آمدن فیلمهای پر فروش را میدهد. امسال هم قسمت جدید «ایکس _ من» شروع کننده این ماجرا بود. معلوم نیست چرا تا کمیبوی گرم شدن هوا و تعطیلات تابستانی به دماغ اینهالیوودیها میخورد، تمام کاسه و کوزه فیلمهای خود را جمع میکنند تا هر چه فیلم بلاک باستر (فیلمهای عظیم و پر خرج) دارند که پر فروش شدن آنها تا حد زیادی قابل پیش بینی است، را رو ی دایره اکران بریزند. اما هر دلیلی که این وسط وجود داشته باشد نمیتوان درآمد بیش از حد این گونه فیلمها را در نظر نگرفت؛ دلیلی که یکی از شاخصههای سینمای هالیوود در این زمان خاص محسوب میشود. با نگاهی یواشکی به لیست فیلمهایی که قرار است تابستان امسال در سینماهای آمریکا پخش شوند، میشود این مسأله را به خوبی فهمید که امسال هم باید برای دیدن این فیلمها کلی دندان تیز کرد. ترنسفورمر 2، ششمین قسمت هری پاتر (شاهزاده دو رگه)، رستگاری ترمیناتور (که دارد اکران میشود) و ... تنها بخش کوچکی از این لیست بلند بالا هستند که به نمایش در آمدن هر کدام از آنها میتوانند هم دل دوستداران این گونه فیلمها را آب کند و هم جیب کمپانیهای فیلمسازی را پر پول. اما بهانه ای که باعث شد این بار به سراغ این سینما و فیلمهایش برویم، فروش بالای قسمت جدید «ایکس _ من» یا همان «افراد ناشناحته» است که قسمت چهارم آن روی پرده رفته است؛ فیلمیکه چند هفته ای در صدر جدول پر فروشها بوده و هنوز که هنوز است بین 10 تای اول این جدول دیده میشود. ماجرای ایکس _ منها از موقعی بر سر زبانها افتاد که برایان سینگر (همان کارگردان فیلم ماندگار مظنونین همیشگی) اولین قسمت این فیلم را در سال 2000 با انواع موجودات عجیب و غریبش روی پردههای نقره ای فرستاد. از همان ابتدا هم مشخص بود مثل بیشتر فیلمهای اقتباس شده از روی کمیک بوکها، این فیلم قهرمان و ضد قهرمان دارد و این یعنی همان گرد و خاک به پا کردن همیشگی خیر و شر. اما در این وسط تفاوتهایی وجود داشت که کمی ایکس _ منها را از بقیه فیلمهای کمیک بوکی جدا میکرد. یکی از این تفاوتها، وجود یک دوجین قهرمان و ضد قهرمان در فیلم است که تا دلتان بخواهد با هم یقه به یقه میشوند و یکدیگر را میفرستند توی باقالیها. رو در رو شدن گروهی خیر و شر هم یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این مجموعه است که تا حالا در کمتر فیلم کمیک بوکی ای دیده ایم. اما تفاوت دیگری که در این میان وجود دارد این است که گروه شری که در این فیلم جلوی قهرمانهای ما را میگیرند، انسانهای بدجنس (مانند جوکر) یا نیروهای ارتشی نیستند که به دستور فرماندهشان میخواهند دوستان ما را نیست و نابود کنند (مانندهالک)، بلکه نیرویی شر از همان جنس قهرمانهای خودمان هستند که فقط از نظر عقیدههایشان با آنها به مشکل بر میخورند و همین اختلاف نظر باعث به وجود آمدن این رویارویی میشود. این اختلاف نظر هم، سر بودن یا نبودن انسانهاست.گروه شر میخواهد به کلی نسل انسانها را از روی زمین بردار چون از نظر ژنتیکی خود را بالاتر از آنها میداند اما در مقابل بر و بچ قهرمان میخواهند در کنار انسانها و با حفظ اصالت خود با آرامش زندگی کنند. انواع Xهامعمولا ً حرف ایکس، نشانه ناشناخته بودن و مجهول بودن است اما این حرف وقتی به کلمه من (Man) میچسبد ما را یاد فیلمهایی میاندازد که در آنها انسانها در اثر بعضی جهشهای ژنتیکی دچار تغییراتی شده اند و به «موجودات جهش یافته» یا میوتنت تغییر نام داده اند. تفاوت اصلی جهش یافتهها، توانایی خارق العاده آنهاست که میتواند موهای بدن تان را سیخ کند؛ مثلا ً میتوانند از دیواری که تانک از آن عبور نمیکند به راحتی آب خوردن عبور کنند یا با یک حرکت ماورایی پلی را که 2 شهر را به هم متصل میکند، مثل خمیر مایه جا به جا کنند و مسیر آن را تغییر بدهند. البته نمونههای جور واجوری از این جهش یافتهها در طول تاریخ سینما وجود دارد که نشان میدهد ایکس _ منها تنها موجودات جهش یافته عالم پرده نقره ای نیستند؛ یکی از قدیمیترین جهش یافتهها همان لاک پشتهای نینجای خودمان هستند که سالهای سال است که با شریدر بدزاد در حال جنگ هستند. این گروه 4 نفره به همراه موش جهش یافته ای به نام اسپلیتر، همیشه یکی از پاهای ثابت فیلمهای جهش یاقتهها هستند. غول سبز رنگ یا همان هالک هم یکی از جهش یافتههاست که از سال 1966 توانسته به عنوان بازیگر جهش یافته عرض اندام کند و تا حالا هم کسی جرأت بیرون انداختن او را از این حرفه نداشته است. توانایی او را هم به خوبی میشناسید؛ هر چیزی را که قابل خرد شدن و له شدن باشد از دسترس او دور کنید! جنگی که دنیا را تکان دادتا حالا به این موضوع فکر کرده اید که اگر جنگ جهانی دوم شروع نمیشد یا به این شکل که اتفاق افتاد رخ نمیداد چه بلایی بر سرهالیوودیها میآمد؟ چقدر سوژه به خاطر نبود چنین موضوعی از بین میرفت یا اصلا ً به دو گوله نویسندهها خطور نمیکرد؟ اما متأسفانه یا خوشبختانه این اتفاق افتاد و همین جنگ آن قدر تولید داستان و فیلم کرد که بیا و ببین هالیوودیها هم تا جایی که میتوانستهاند و هر جور که از دستشان بر میآمده، مستقیم یا غیر مستقیم، بلند یا کوتاه در فیلمهای خود، گذری به این حادثه مرگبار داشته اند. با این که فیلم مورد نظر از لحاظ تاریخ وقوع، سالهای زیادی با این واقعه فاصله داشته اما آنها با ترفندهای خاص خودشان خوب این دو را به هم پیوند داده اند (نمونه بارز این مسأله فیلم «قیام هانیبال» است که بالأخره با هر ترفندی دکتر لکتر هانیبال را توانستند به جنگ جهانی دوم پیوند بزنند.) سری ایکس _ منها هم از این قاعده مستثنا نیست. اگر شما 3 قسمت ابتدایی این فیلم را تماشا کرده باشید به خوبی متوجه میشوید که هر از گاهی در این سه گانه، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم فلاش بکی به این جنگ تاریخ ساز زده میشود و مانند چند فیلم دیگر (مانند پسر جهنمی) همه چیز را به این مسأله پیوند میدهند که تمام مشکلات جهان زیر سر این نازیهاست و اینها بودند که داشتند زمین و موجودات آن را به نابودی میکشاندند ولی قهرمانهای قصه ما جلوی این وحشی گری را گرفتند و زمین را نجات دادند. تیغت رو در بیارهمان طور که از نام فیلم پیداست، داستان مستقیما ً به ولوورین و چگونگی جهش پیدا کردن او برمیگردد؛ او همان قهرمان اصلی 3 نسخه اول است که با پنجولهای آهنی خود بدجوری خون به پا کرده و توانست جلوی زیاده خواهیهای مگنتو و دوستانش (همان گروه شر ماجرا) را بگیرد. اما این بار ماجرا به سالها قبل از وقوع اولین تولد ایکس _ من بر میگردد؛ یعنی اواسط قرن نوزدهم، زمانی که ولوورین کودک بود. او که شاهد به قتل رسیدن پدر خود بوده، تیغهای خود را برای اولین بار به رخ دشمنش میکشد و قاتل پدرش را به آن دنیا میفرستد. اما قاتل پدرش هنگام مرگ رازی را به لوورین میگوید که او را از کار خود بدجوری پشیمان میکند؛ در اصل ولوورین پدر واقعی خودش را به قتل رسانده بود! از همین اول ماجرا متوجه میشویم که ماجرای قسمت جدید کمیتا قسمتی با 3 تای قبلی فرق میکند. رفع ابهامات داستانهای قبلی هم یکی از ویژگیهای این فیلم جدید است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 709]