واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
8 اتفاقی که علی کریمی به آن دست نیافت
حتی علی کریمی بزرگ هم از بعضی اتفاقات و تجربیات بی نصیب ماند و شاید حسرت برخی از آنها بر دلش مانده باشد.
آی اسپورت: حتی علی کریمی بزرگ هم از بعضی اتفاقات و تجربیات بی نصیب ماند و شاید حسرت برخی از آنها بر دلش مانده باشد.
علی کریمی از فوتبال خداحافظی کرد. این بار جدی است و دیگر قصد بازگشت به میدان را ندارد. حداقل میدانیم اگر برگردد دیگر پیراهن شماره 8 هیچ تیمی را به تن نخواهد کرد. شاید روزی در قامت مربی و سرمربی به فوتبال برگشت و دوباره از روی نیمکت بلند شد و فریاد کشید. هر چند شاید با در نظر گرفتن خصوصیات اخلاقی و روحیات کریمی بعید باشد او را در عالم مربیگری تصور کنیم اما برای دوستداران این چهره استثنایی میشود این رویا را آرزو کرد. مربیگری هم البته دنیایی دارد اما حتما خود کریمی هم میداند که در دوران بازیگری میتوان لحظهها و اتفاقاتی را رقم زد که در مربیگری هیچ گاه نصیبت نمیشود. از این لحظهها برای شماره 8 جادویی فوتبال ایران و در دوران بازیگریاش کم نبوده اما حتی علی کریمی بزرگ هم از بعضی اتفاقات و تجربیات بی نصیب ماند و شاید حسرت برخی از آنها بر دلش مانده باشد.
یک) قهرمانی با پرسپولیس در لیگ برتر: کریمی در اوج جوانی بعد از درخشش در فتح به پرسپولیس پیوست و بعد از دو قهرمانی در لیگ آزادگان طی فصول 78-77 و 79-78 و یک نایب قهرمانی در فصل 80-79 به الاهلی امارات رفت تا در اولین قهرمانی پرسپولیس در نخستین دوره لیگ برتر سهیم نباشد. کریمی در میانه لیگ هشتم به پرسپولیس برگشت و در لیگ نهم، یازدهم و دوازدهم حرفهای شماره 8 تیم محبوبش را به تن کرد اما هرگز به قهرمانی لیگ برتر نرسید.
دو) قهرمانی جام ملتها و جام باشگاههای آسیا: همان سالی که کریمی در تهران دروازه محمد الدعایه گلر مشهور الهلال را باز کرد تا کره جنوبی و مرحله نهایی جام باشگاههای آسیا رفت اما در نهایت در فصل 79-78 با پرسپولیس به عنوان سومی آسیا رسید. این اتفاق در الاهلی هم برای او رخ داد و درست یک فصل بعد باز هم جادوگر از قهرمانی آسیا ناکام ماند و با تیم سرخ اماراتی به عنوان سوم جام باشگاههای آسیا رسید. این اتفاق در لیگ قهرمانان آسیا هم ادامه یافت و او در بازگشت به پرسپولیس یک بار در مرحله یک هشتم نهایی مغلوب پنالتی ریوالدو و بنیادکار و بار دوم اسیر الاتحاد در جده شد.
کریمی با وجود قهرمانی در بازیهای آسیایی(1998 بانکوک) در فتح جام ملتهای آسیا هم ناکام ماند تا حسرت بالا بردن بزرگترین جام قارهای در دلش بماند. سال 2000 و 2007 در مرحله دوم به کره جنوبی باخت و سال 2004 در اوج درخشش به عنوان سومی رسید. سال 2011 هم با افشین قطبی به مشکل برخورد و اصلا همراه تیم ملی به این تورنمنت نرفت.
سه) درخشش در جام جهانی: خود کریمی در مصاحبهای گفته بود به هر طریقی که شده میخواسته همراه با تیم 1998 به جام جهانی فرانسه برود اما ایویچ در اردوی بروجرد او را نپذیرفته است. حتما همراه نشدن با آن تیم رویایی و آن نسل طلایی و درخشان در جام جهانی یکی از حسرتهای بزرگ زندگی اوست اما کریمی در آن یک بار حضورش در جام جهانی (2006) هم چهره درخشانی نداشت. مصدومیت بدهنگام و اتفاقات بازی با مکزیک باعث شد توانایی ستارهای مثل علی کریمی هم در این تورنمنت به چشم نیاید. کریمی مقابل پرتغال نسبتا خوب بود اما تصویر لگد زدن به ساک پزشکی مهمترین صحنهای است که از نمایش او در جام جهانی به یاد داریم؛ حتی پررنگتر از آن پنالتی واضحی که رافائل مارکز در دقایق ابتدایی بازی با مکزیک روی او مرتکب شد و داور سوت نزد تا ناکامی جادوگر در جام جهانی پررنگ به نظر بیاید. کریمی در جام جهانی هم موفق به گلزنی نشد. ؛اتفاقی که بازیکنانی به مراتب معمولیتر از او رقم زدند و شاید حسرت این مهم نیز بر دل جادوگر مانده باشد.
چهار) حضور دوباره در جام جهانی: شاید اگر او یکی از آن تک به تکهای بازی پلیآف با ایرلند را در دوبلین گل کرده بود الان جزو بازیکنان دو جام جهانی رفته ایران به شمار میرفت که البته تعدادشان خیلی زیاد نیست اما این اتفاق حتی با استمرار حضور این بازیکن در تیم ملی هم رخ نداد. کریمی برای رفتن به جام جهانی 2010 فقط 6 دقیقه در کره کم آورد. جادوگر در مرحله پیش مقدماتی و مقدماتی جام جهانی 2014 هم کاپیتان تیم ملی بود و بازیهای خوبی انجام داد اما بعد از اعلام خداحافظی در اردیبهشت 92 کی روش دیگر از او دعوت نکرد و کریمی سه بازی آخر تیم ملی در مرحله مقدماتی را از دست داد و با وجود بازگشت به میدان با تراکتورسازی هرگز به تیم ملی دعوت نشد و جام جهانی 2014 را از دست داد.
پنج) حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا: در فصل 2011-2010 او بعد از اخراج ناگهانی از استیل آذین در یکی از عجیبترین نقل و انتقالهای تاریخ فوتبالمان به شالکه رفت تا همبازی رائول گونزالس مشهور شود. کریمی در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا مقابل اینترمیلان بازی کرد اما تیم او در نیمه نهایی به منچستریونایتد باخت تا حسرت حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا بر دلش بماند.
شش) بازی در بارسلونا: کریمی عاشق بارسلونا بوده و هست. او فوتبال و فلسفه این باشگاه را ستایش میکند و آرزو داشت روزی برای این تیم بازی میکرد که به این رویایش نرسید. او برای هاوش و هیرسا دو پسر نوجوانش پیراهنهای بارسا را میخرد و خودش هم گرمکنهای بارسا را به تن میکند اما هیچ وقت رسما به این آرزویش دست نیافت.
هفت) بازی مقابل آرژانتین: تیم ملی آرژانتین و دیگو مارادونا مهمترین علاقه مندیهای او در دنیای فوتبال به حساب میآیند. اگر امسال کریمی با تیم ملی به جام جهانی میرفت مقابل تیم محبوبش قرار میگرفت اما این حسرت هم به دلش ماند. ضمنا او مثل خلعتبری خوش شانس نبود تا در امارات زیر نظر محبوبترین بازیکنش در دنیای فوتبال یعنی دیگو مارادونا بازی کند.
هشت) خداحافظی با پیراهن پرسپولیس: این قطعا مهمترین و تلخترین حسرت دوران بازی او خواهد بود. اتفاقی که با ابقای علی دایی در سمتش رخ داد و پایان جادوگر در جایی غیر از پرسپولیس رقم خورد. کریمی حتما این حسرت بزرگ را فراموش نخواهد کرد حتی اگر در نامه خداحافظیاش بگوید این یک اتفاق طبیعی است.
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]