واضح آرشیو وب فارسی:الف: با "حزب سَبّاقُون" یا حزب اصولگرایان بدلی آشنا شوید
بخش داخلی الف، 29 تیر 93
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۳۳
در احوالات سیاست در زمان ما، یکی از چهره های بی نظیر وبی بدیل در شناخت عرصۀ سیاسی کشور، شهید سیداسدالله لاجوردی بود که مقام معظم رهبری ایشان را بعنوان "یکی از چهره های منوّر انقلاب و پیشروان جهاد فی سبیل اللّه... سرباز دیرین اسلام و مبارز سخت کوش راه آزادی" خطاب کردند و در وصف ایشان فرمودند: "این شهید عزیز، در تمام دوران مبارزات اسلامی، به اخلاص و صبر و مقاومت و روشن بینی شناخته شده بود."این صفت روشن بینی در مبارزات سیاسی، وقتی بیشتر ذهن انسان را مشغول می کند که این فرازهای وصیتنامه ایشان را می خواند:"خدايا ! چگونه است که با نام اسلام و در ذيّ اسلاميت شعارهاي مردم فريب ِ خالي محتوا ، رواج پيدا مي کند و آنها که مسئوليت جلوگيري از انحراف افکار را دارند ساکت مي نشينند ! و سهل است ، بعضا تاييد هم مي کنند...خدايا ! تو شاهدي چندين بار به عناوين مختلف ، خطر منافقين انقلاب را به مسئولين گوشزد کرده ام ولي نمي دانم چرا ترتيب اثر نداده اند؟به مسئولين بارها گفته ام که خطر اينان بمراتب زيادتر از خطر منافقين خلق است، چرا که علاوه بر همه شيوه هاي منافقانه ي منافقين ، سالوسانه در صف حزب اللهيان قرار گرفته و کم کم آنان را در صفوف آخرين و سپس به صف قاعدين و بازنشستگان سوقشان داده و صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود در آورده اند، به گونه اي که عملاً عقل و اراده منفصل برخي تصميم گيرندگان قرار گرفتند و در عزل و نصبها و حفظ و ابقاء ها دست به تخريب مي زنند و اعمال قدرت مي کنند .هان اي خانواده عزيزم ! بهوش باشيد مبادا که فريب تاييد و تکريمهاي رياکارانه اين منافقان جدا از دين را بخوريد . چه بسا با ظاهري چاکرانه و دلسوزانه به سراغتان بيايند و خود را چنان حزب اللهي جا بزنند که مسلمانها و ابوذرها را جرئت لحظه اي هم لباسي و هم شکلي با آنان نباشد!"نگرانیهای شهید لاجوردی، جزو نگرانی ها و تهدیدهای عمیقی است که همواره در کمین حکومت دینی نشسته است. لذا شایسته دیدیم در این روزها، که روزهای غلظت نفاق در کوفه و این شبها، که شبهای تنهایی علی علیه السلام است، دوران حکومت امیرالمومنین را از این منظر بنگریم.پس از هجوم مردم برای پذیرش خلافت امام علی علیه السلام، ظرافتهای عمیق و دقیقی از سیاست رخ می نماید که جنس مشکلات حکومت دینی و راههای علاج آن را در مقابل دیدگان ما قرار داده است تا بهتر ببینیم و بفهمیم.پس از بیعت مردم مدینه با امام، ایشان اولین سخنرانی خود بعنوان حاکم جامعۀ اسلامی را با این عبارت قدرتمند آغاز می کنند که: "ذِمَّتى بِما اَقُولُ رَهينَةٌ، وَ اَنَا بِهِ زَعيمٌ"؛ آنچه می گویم به عهده مى گيرم، و خود به آن پاى بندم.امیرمومنان در شروع دوران حکومتشان، ابتدا مردم را به عبرت گیری از غفلتشان در تاخیر برای روی آوردن به ایشان فرا میخواند: "كسى كه عبرتها براى او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوى و خويشتن دارى او را از سقوط در شبهات نگه مى دارد، آگاه باشيد، تيره روزيها و آزمايشها، همانند زمان بعثت پيامبر (ص) بار ديگر به شما روى آورد."و سپس صریح و بی پروا به روش خود در حکومت داری اشاره می کنند و می فرمایند:"سوگند به خدايى كه پيامبر (ص) را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مى شويد، چون دانه اى كه در غربال ريزند، يا غذايى كه در ديگ گذارند، به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آنكه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه اى در اسلام داشتند، و تاكنون منزوى بودند، بر سر كار مى آيند، و آنها كه به ناحق، پيشى گرفتند، عقب زده خواهند شد."یعنی شرایطی که امیرمومنان بعنوان شاخص حقیقت را از جایگاه حاکمیت دور کرده بود، شرایطی بود که سابقه دارهای در اسلام منزوی شده بودند و کسانی ریاکارانه خود را پیش انداخته و در ذیّ اسلامیت، شعارهای مردم فریب می دادند. حضرت امیر این گروه و این حزب غیر الهی را، "سَبّاقُون" می نامند!خواندن خطبۀ 16 نهج البلاغه، این موضوع را به ذهنم آورد که این معنا، تداعی کنند همان معنایی بود که شهید لاجوردی به آن اشاره داشتند :"سالوسانه در صف حزب اللهيان قرار گرفته و کم کم آنان را در صفوف آخرين و سپس به صف قاعدين و بازنشستگان سوقشان داده و صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود در آورده اند."شناخت این حزب سباقون، نیتها و شیوه های عمل آن، و راههای علاج و درمان آن، سرخط یکی از مهمترین اقداماتی است که باید برای حل مشکلات حکومت دینی انجام شود؛ و این خکمتی بسیار حیاتی است برای حکومتداری علوی! چرا که امیرالمومنین علیه السلام، حکومتداری شان را با کنار زدن "سباقون" و روی کار آوردن "سابقون" آغاز کردند."وَ مِنْ خطبة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ؛ لَمّا بُويِعَ بِالْمَدينَةِ:ذِمَّتى بِما اَقُولُ رَهينَةٌ، وَ اَنَا بِهِ زَعيمٌ. اِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ.اَلا وَ اِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عادَتْ كَهَيْئَتِها يَوْمَ بَعَثَ اللّهُ نَبِيَّكُمْ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ. وَ الَّذى بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً، وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً، وَلَتُساطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتّى يَعُودَ اَسْفَلُكُمْ اَعْلاكُمْ، وَ اَعْلاكُمْ اَسْفَلَكُمْ. وَ لَيَسْبِقَنَّ سابِقُونَ كانُوا قَصَرُوا، وَلَيَقْصُرَنَّ سَبّاقُونَ كانُوا سَبَقُوا."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]