واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: احزاب قانونی، هویت سیاسی جامعه هستند
در جامعه ایران اسلامی جناح های سیاسی زیادی وجود دارد که البته نفس این امر مهم و قابل ستایش است اما تحزب به معنای واقعی و فعال آن هنوز چندان به چشم نمی خورد و امید است که با مصوبه ای که مجلس برای فعالیت احزاب ارائه داده و نیز اهمیتی که دولت تدبیر و امید به احزاب و سلایق مختلف در امر اداره جامعه قائل است، به تدریج شاهد رشد و تقویت احزاب در چارچوب قانون اساسی باشیم.
آفتاب: سرویس سیاسی - شهروز ابراهیمی*- اهمیت شکل گیری و فعالیت احزاب در این است که برای یک فرد سیاسی اصلی ترین منزلگاه تربیت سیاسی محسوب می گردد. در داخل خانه حزبی است که یک فرد عضو، به تدریج قواعد سیاسی را یاد می گیرد و در چارچوب اصول حزبی، پرورش می یابد. همانگونه که یک فرد در خانواده تربیت می شود تا وارد اجتماع گردد، یک فرد سیاسی نیز تربیت سیاسی خود را در درون حزب فرا می بیند.
جامعه ای که فعالان سیاسی آن بطور حزبی آموزش می بینند و در چارچوب قانون احزاب فعالیت می کنند، کمتر دچار تلاطم می گردد، کمتر دچار شکاف می گردد و تحمل آراء و سلایق مختلف برای افراد آن جامعه تسهیل می گردد. در واقع چنین جامعه ای مصداق "وحدت در عین کثرت" می باشد. به این معنا که علیرغم سلایق مختلف و متفاوت، مسیر پیشبرد منافع ملی برای تمام احزاب، قابل پیش بینی می گردد. این به معنای "راهبرد مشترک با رهیافتهای متفاوت" است. یک چنین جامعه ای دارای وفاق ملی بوده، منافع ملی را خوب تشخیص می دهد و انسجام سیاسی دارد و چون انسجام سیاسی دارد از انسجام اجتماعی نیز برخوردار می گردد.
در چنین جامعه ای احزاب مغلوب در انتخابات مختلف، به جای روی آوردن به تنش های سیاسی و برچسب زدن های مختلف به دیگران، تن به قواعد سیاسی داده و به جای این که به تخریب حزب پیروز بپردازند، شکست را پذیرفته و با ارزیابی نقاط ضعف و قوت و آسیب شناسی خود، برای دوره بعد در سطوح متفاوت انتخاباتی، وارد رقابت با احزاب دیگر می گردند.
این نوع بازی سیاسی نتیجه نمایندگی بخشی از خواسته های مردم توسط احزاب، همچنین پرورش و شکل گیری هویت سیاسی فرد در داخل تشکیلات حزبی است و به نوبه خود ضمن پیش بینی مسیر تحولات جامعه، تلاطم سیاسی را کمتر و تشخیص راهبردها و منافع ملی را تسهیل می سازد.
یک علت موفقیت در انسجام سیاسی و اجتماعی نظام ها و جوامع موفق، در کنار اهمیت فرهنگ سیاسی و اجتماعی، همین تحزب گرایی است و برعکس، دلیل عدم انسجام سیاسی و اجتماعی برخی از جوامع، فقدان اهمیت و تأثیر گذاری تحزب و یا عدم اعتقاد به تحزب به معنای واقعی کلمه است. اگر جناح بندی سیاسی جای تحزب را بگیرد، تنش و تلاطم سیاسی هم جای آرامش را خواهد گرفت و بازار انگ زنی و تخریب به جای رقابت قانونی، رونق خواهد گرفت.
یک فعال سیاسی بدون پایگاه حزبی، شبیه فردی می ماند که هویت سیاسی ندارد. هویت سیاسی یک شخص در چارچوب فعالیت در تشکیلات حزبی مشخص می گردد. چرا که در پرتو این تربیت است که ضمن دانستن قواعد بازی سیاسی، توانایی های سیاسی را کسب می کند و مهم تر این که دیگران (چه اعضای حزب و چه افراد عادی جامعه) کارنامه سیاسی او را در مقابل چشم خود دارند. می دانند که وی دارای چه برنامه ها و اهدافی است و بطور کلی عقاید سیاسی او در معرض دید جامعه است. چنین فردی که زندگی سیاسی خود را در درون حزب گذرانده است، همواره در معرض قضاوت مردم است. این ویژگی، یک فرصت و امکان به خود شخص می دهد و یک فرصت و امکان به دیگران. از یک سو فرد، کمتر نیازی به معرفی خود در هنگام گرفتن مسئولیت و یا در رقابت انتخاباتی خواهد داشت و از سوی دیگر مردم این امکان را خواهند داشت که او رابراساس فعالیت های حزبی اش بشناسند.
احزاب واقعی در جامعه، پایگاه طبقاتی مختلف دارند و از پایین به بالا تأسیس می گردند و هرکدام برآیند تفکرات و منافع اقشار مختلف با پایگاه های متفاوت هستند. این بدان معناست که خود این احزاب هم از متن جامعه برخاسته و نماینده واقعی بخشی از مردم هستند. وقتی که کارنامه احزاب درمعرض دید مردم قرار می گیرد امکان انتخاب را برای فرد انتخاب کننده تسهیل می نماید و قابلیت پیش بینی پذیری را افزایش می دهد.
بدون وجود احزاب، انتخابات در یک جامعه در تمام سطوح فاقد پیش بینی و فاقد کنترل باقی می ماند. در شرایط فقدان فعالیت حزبی، جامعه درگیر احساسات می گردد و به جای این که آراء فردی تعیین کننده باشد، هیجان و احساسات بر آگاهی فائق می آید. با این فضا، پیش بینی فضای سیاسی بسیار دشوار می گردد و مسیر جامعه مبهم می گردد.
به خاطر همین است که در چنین جوامعی تازه پس از انتخاب، انتخاب کنندگان با کارنامه فرد انتخاب شده آشنا می گردند و این عدم پیش بینی ممکن است خسران زیادی را برجامعه وارد سازد. به جای این که جامعه فقط در فاصله چند روز مانده به انتخابات در تمام سطوح، با کارنامه و اهداف یک نامزد انتخاباتی آشنا گردند که قطعا شناخت مطمئنی برای تصمیم گیری نیست، در صورت داشتن فعالیت حزبی، مردم جامعه با چارچوب فکری شخص معرفی شده از یک حزب قانونی، آشنا بوده و می توانند با شناخت بیشتری آراء خود را به صندوق های رآی بریزند.
در یک جمع بندی کلی، هرچند وجود طیف های فکری گوناگون و برخی احزاب تاثیرگذار در متن جامعه امروز ما قابل تحسین است اما همگان می دانیم که هنوز با استانداردهای فعالیت حزبی در کشور فاصله داریم و باید گام های جدی بویژه در دوره دولت تدبیر و امید، در این حوزه برداریم.
• استادیار روابط بین الملل دانشگاه اصفهان
مطالب مرتبط
هر که با ماست دوست ما و هر که با ما نیست دشمن ماست...
قاعده بازی گروه های افراطی
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]