محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827167757
روایت حماسه آفرینی شهیداحمد کاظمی در کتاب «مثل من و تو»
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
روایت حماسه آفرینی شهیداحمد کاظمی در کتاب «مثل من و تو»
آنقدر نخوابیده بود که موقع راه رفتن تلوتلو میخورد. طاقت ایستادن نداشت. با این حال، نمیتوانست دست روی دست بگذارد. رفت سراغ بچههای زرهی و مهندسی. چند راننده لودر و بلدوزر انتخاب کرد. گفت کسانی را میخواهد که داوطلب شهادت باشند.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز به نقل از فارس، به مناسبت سالروز آغاز عملیات رمضان و حماسه آفرینی شهیداحمد کاظمی خاطراتی از این شهید در کتاب «مثل من و تو » نوشته «یحیی نیازی» که دومین کتاب از مجموعه کتابهای «سرداران» انتشارات روایت فتح است را با هم میخوانیم: دو ماهی از آزادی خرمشهر گذشت. جنگ هنوز ادامه داشت. عراقیها در مناطقی تا نوار مرز عقبنشینی تاکتیکی کردند. صدام و حامیانش حرف آتشبس میزدند، اما از صلح واقعی خبری نبود. ایران تصمیم به تنبیه متجاوز گرفته بود. عملیات رمضان طراحی شد؛ اولین عملیات ایران در خاک عراق. جنگ رمضان در پیش بود و احمد نگران. فردا اولین کاری که کرد، رفت سراغ تدارکاتچیها. مسئولشان را صدا زد «هوا گرمه، بچهها از سرشب که راه میافتند، تا نزدیک صبح راه میرن. وقتی میرسند پای کار، دیگه رمقی براشون باقی نمونده. روز که آفتاب بیاد بالا، میشه مثل صحرای کربلا. هر چی میتونید کلمن جور کنید. کلمنها رو پر از یخ کنید و اول وقت برسونید به نیروهای توی خط.» گرمای جنوب در تیرماه به بالاترین درجه میرسید. منطقه عملیاتی دشتی صاف و بیعارضه در خاک عراق بود. از کوشک در شمال جبهههای جنوب شروع میشد و تا دهانه اروندرود ادامه داشت. غروب بیست و دوم، احمد آخرین حرفها را برای گردانهای عملکننده زد. هوا که تاریک شد، گردانها راه افتادند. در همان مرحله اول، خط مقدم عراقیها را در غرب کانال ماهیگیری شکستند. احمد به بچههای مهندسی رزمی گفت که با زدن خاکریز برای بچهها جانپناه درست کنند. خاکریز زده شد. پیش از روشنی هوا نیروها پشت خاکریز جای گرفتند. دو سه ساعت از استقرارشان نگذشته بود که عراقیها با تانکهای بیشمار از بیابان صاف اطراف پاسگاه زید پاتک کردند. تانکها زمین منطقه را شخم زده بودند. عملیات رو به شکست بود. آفتاب سوزان بالا آمده بود. هوا هر لحظه گرمتر میشد. بچهها پشت خاکریز سنگر گرفته و مقاومت میکردند. زمین پاسگاه زید یک جا در آتش این جهنم میسوخت. بچهها به هر دری میزدند تا جلوی پیشروی تانکها را بگیرند. چند تانک تا نزدیک خاکریز پیش آمده بودند. احمد به فرمانده گردان گفت: «اگه این پاتک رو دفع کنی، بچهها میرسند. داره نیروی کمکی میآد.» ـ همه بریدهاند. گرما بیداد میکنه. زخمیها از تشنگی دارند هلاک میشن. آب و غذا نداریم. یه فکری بکن. ـ بیسیمچی، بیسیمچی. ـ بله، بله. ـ تدارکات رو بگوش کن. ـ هادی، هادی، احمد. ـ بگوشم. ـ مگه قرار نبود اول وقت با شصت و چهار و کلمن پر توی خط باشی. پُشت دستت رو نگاه کن. کجایی؟ ـ داریم میآییم، نقل و نبات زیاده، چهارپاها رو میزنند. ـ جُم بخور، اینجا شده کربلا. دقایقی بعد کلمنهای آب یخ رسید. همه سیراب شدند. احمد کمی خیالش از آب و نان بچهها راحت شد. به بالای خاکریز رفت و دوربین کشید. تانکها هنوز در حال جولان دادن در دشت روبهرو بودند. عملیات رمضان آن طور که باید پیش نمیرفت. طولانی شد؛ بیشتر از بیست روز جنگ شبانهروزی امان همه را بریده بود. عملیات را مرحلهای کردند. . عملیات را مرحلهای کردند. مرحله پنجم آخرین و سختترین مرحله بود. این مرحله از شمال پاسگاه زید، بین دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی شکل شروع شد. مثلثیها خاکریزهای بزرگی بودند که عراقیها بعد از آزادی خرمشهر در منطقه زید درست کرده بودند تا از بصره حفاظت کنند. آرایش تانک و سلاحهای سنگین و سبک عراقیها طوری بود که هر نیروی وارد مثلثیها میشد، در تیررس قرار میگرفت و ناکارش میکردند؛ یک دژ غیرقابل نفوذ. نبرد رمضان در اطراف این دژ مثلثی آن قدر سنگین و نابرابر بود که بچهها به آنجا میگفتند «مثلث شوم».
لودر و بلدوزرها تا دل دشمن پیش رفته بودند. هوا که تاریک شد، رانندهها نشستند پشت فرمان و تا خود صبح تماموقت کار کردند. فقط کسی از لودر پیاده میشد که زخمی یا شهید شده باشد. صد متری در وسط دو خاکریز مانده بود که هوا روشن شد. ده تانک عراقی در فاصله یک کیلومتری، روبهروی این صد متر باقیمانده آرایش گرفتند. تانکها به نوبت شکاف بین دو سر خاکریز را میکوبیدند. عراقیها گرای رخنه را به توپچیهایشان هم داده بودند. در این یک تکه جا، گلوله جای گلوله میخورد. عراقیها میدانستند اگر دو سر خاکریز وصل شود، راه نفوذشان بسته میماند. میخواستند این راه باقی بماند تا با یگانهای زرهیشان از همان آنجا بیایند جلو یا دست کم مانع تدارکاترسانی به رزمندهها باشند. احمد با چشمهایی که مثل دو پیاله خون توی صورت خاکآلودش خودنمایی میکرد. دنبال راهی بود تا این فاصله را بپوشاند. او آنقدر نخوابیده بود که موقع راه رفتن تلوتلو میخورد. طاقت ایستادن نداشت. با این حال، نمیتوانست دست روی دست بگذارد. رفت سراغ بچههای زرهی و مهندسی. چند راننده لودر و بلدوزر انتخاب کرد. گفت کسانی را میخواهد که داوطلب شهادت باشند. ساعتی بعد، یکی از رانندهها که حسابی خسته بود، از حال رفت و از بالای لودر نقش زمین شد. کسی نبود جای او را پر کند. بچهها جمع شدند دورش، آب به صورتش میزدند. بهش روحیه میدادند. آنقدر قربان صدقهاش رفتند تا با همان حال و روز دوباره نشست پشت فرمان. چند دقیقه بعد گلوله توپی کنار لودر خورد و آن را به آتش کشید. راننده خسته، زخمی که شد، به عقب فرستادندش. بقیه زدن خاکریز را ادامه دادند. سخت بود. نزدیک ده کیلومتر طول کل خاکریز بود که 9900 مترش را در شب، هشتساعته زده بودند، اما صد متر باقیمانده در روز، پنج ساعت طول کشید. با هر زحمتی بود، بالأخره نزدیکیهای ظهر دو سر خاکریز به هم وصل شد. احمد نفس راحتی کشید. با به هم چسبیدن دو سر خاکریز، جناح چپ منطقه کمی آرامتر شد. عملیات رمضان تمام شد. ردانیپور فرمانده قرارگاه فتح سپاه، فرمانده تیپهای عملیاتی را جمع کرد. جلسه گرفتند تا عیبها را پیدا کنند؛ عیبهایی که باعث ناکامی عملیات شده بود. احمد مثل همیشه حرفش را رک و پوستکنده زد. عیب و نقصهایی را که دیده بود، یکییکی گفت. بقیه هم حرفهاشان را زدند؛ همت، خرازی، سلیمانی. خبر گلایهها و حرفهای آن جلسه به فرمانده کل سپاه رسید. رضایی فکر کرده بود احمد و بقیه از جنگ خستهاند. فوری همه را جمع کرد. گفت «هر حرفی دارید بزنید، اگه از جنگ خستهید، بیرودروایستی بگید. اگه نمیتونید یا نمیخواید بجنگید، بگید تا یه فکر دیگهای بکنیم.» فضای جلسه احساسی بود. حتی بعضیها بلندبلند گریه میکردند. حرفهای رضایی تمام شد. حسین خرازی با استدلالهایش فضا را آرام کرد. بعد از حسین، احمد شروع کرد. بر اساس این گزارش، عملیات رمضان با همکارى مشترک سپاه و ارتش براى تعیین سرنوشت جنگ در 23 تیر 1361 مصادف با 21 رمضان (1402ه. ق) انجام شد. پس از فتح خرمشهر و برترى سیاسى- نظامى ایران، رژیم بعث عراق در حالى مسئله صلح را مطرح کرد که هیچ تغییرى در ماهیت رفتار سران این رژیم مشاهده نمىشد. علاوه بر آن تصمیم گیرندگان سیاسى و فرماندهان نظامى ایران با توجه به برترى مطلق جمهورى اسلامى در این زمان حاضر نبودند بدون دستیابى به حداقل امتیاز (تنبیه متجاوز و گرفتن غرامت) قرارداد پایان جنگ را امضاء کنند. از این رو هدف اصلى ایران از ورود به خاک عراق و ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر وادار کردن جامعه بینالمللى به تنبیه متجاوز بود تا از این رهگذر به ماهیت انقلاب اسلامى خدشه وارد نشود. این عملیات منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار میکردند و این عملیات در 4 مرحله انجام شد. مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقیها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونهای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم کنند. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیتآمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند. عملیات مرحله سوم در 30 مرداد 61 از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیرهکنندهای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقیها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد . مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش میرفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن به کار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. گفتنی است، چاپ سوم کتاب «مثل من و تو» تألیف «یحیی نیازی» در 112 صفحه و با قیمت 3400 تومان منتشر شده است که تاکنون از این اثر 11 هزار نسخه به فروش رسیده است.
۲۸/۰۴/۱۳۹۳ - ۲۲:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]
صفحات پیشنهادی
روایت حماسه آفرینی شهید حاج احمد کاظمی
روایت حماسه آفرینی شهید حاج احمد کاظمی آنقدر نخوابیده بود که موقع راه رفتن تلوتلو میخورد طاقت ایستادن نداشت با این حال نمیتوانست دست روی دست بگذارد رفت سراغ بچههای زرهی و مهندسی چند راننده لودر و بلدوزر انتخاب کرد گفت کسانی را میخواهد که داوطلب شهادت باشند به این مطلبروایت زندگی شهید احمد کاظمی در «مثل من و تو»
روایت زندگی شهید احمد کاظمی در مثل من و تو آنقدر نخوابیده بود که موقع راه رفتن تلوتلو میخورد طاقت ایستادن نداشت با این حال نمی توانست دست روی دست بگذارد رفت سراغ بچه های زرهی و مهندسی چند راننده لودر و بلدوزر انتخاب کرد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویسانتشار کتاب درباره «شهدای تفحص» در دستور کار انتشارات روایت فتح
انتشار کتاب درباره شهدای تفحص در دستور کار انتشارات روایت فتحمسئول کارگروه دفاع مقدس موسسه انتشاراتی روایت فتح گفت انتشار کتاب درباره شهدای تفحص در دستور کار این انتشارات قرار گرفته است که اکنون این کار در مرحله شناسایی شهدا قرار دارد سیدنعمت آرامی مسئول کارگروه دفاع مقدس مؤسسروایتی از حال و هوای یک سحر ماه مبارک رمضان در کاظمین + فیلم
روایتی از حال و هوای یک سحر ماه مبارک رمضان در کاظمین فیلم در این گزارش روایتی از سفرنامه به عتبات عالیات و حال و هوای بودن در آستان مقدس امام موسی کاظم ع در یک سحر ماه مبارک رمضان را مشاهده میکنید به گزارش گروه چند رسانهای باشگاه خبرنگاران خبرنگار باشگاه خبرنگاران که به ددر حال و هوای کتاب تازه منتشر شده «هوری» روایتی شیرین و صادق از شهید علی هاشمی
در حال و هوای کتاب تازه منتشر شده هوریروایتی شیرین و صادق از شهید علی هاشمینکته ای که هست عدم سانسور خاطره های تلخ است که بعضی ها امروز از سانسور کردنش دریغ نمی کنند مادرشهید با صمیمیت و سادگی این گونه روزگار تهیدستی و فقرش را بازگو می کند و جالب است از بازگوکردن آن هیچ ابایی ندپاسخ سازمان توسعه تجارت به ادعای میرکاظمی به روایت روزنامه تعادل:ایران کد تجارت فرامرزی را تنزل داد
پاسخ سازمان توسعه تجارت به ادعای میرکاظمی به روایت روزنامه تعادل ایران کد تجارت فرامرزی را تنزل داد اقتصاد > بازرگانی - روزنامه تعادل در رابطه با پاسخ رسمی سازمان توسعه تجارت به ادعای میرکاظمی در رابطه با ایران کد نوشت چند ماه از يكي از تصميمات جنجالي دولت يازدهم يعکتابخانه ۹متری فاطمهها به روایت هوشنگ مرادی کرمانی
کتابخانه ۹متری فاطمهها به روایت هوشنگ مرادی کرمانیتاریخ انتشار يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۰ ۳۹ شرق نوشت «هوشنگ مرادیکرمانی» میگوید که فعالیتهای خیرخواهانهای نظیر مدرسهسازی به اندازه کافی رواج دارد و باید بهدنبال کارهایی بود که کمتکتابخانه 9متری فاطمهها به روایت هوشنگ مرادی کرمانی
کتابخانه 9متری فاطمهها به روایت هوشنگ مرادی کرمانی فرهنگ > کتاب - شرق نوشت هوشنگ مرادیکرمانی میگوید که فعالیتهای خیرخواهانهای نظیر مدرسهسازی به اندازه کافی رواج دارد و باید بهدنبال کارهایی بود که کمتر به آنها توجه شده او بهعنوان یک نویسنده کتابخانه&کتابی درباره روایتهای شفاهی قصههای مثنوی منتشر شد
کتابی درباره روایتهای شفاهی قصههای مثنوی منتشر شدانتشارت سروش کتاب مثنوی و مردم نوشته محمد جعفری قنواتی و سید احمد وکیلیان را منتشر کرد به گزارش خبرگزاری فارس کتاب مثنوی و مردم شامل دو بخش از روایتهای شفاهی برخی قصههای مثنوی است که در میان مردم ایران رایج هستند ترتیب وآواز پر جبرئیل از روایت شیخ اشراق تا بازار کتاب / خسروی: نه رمان ایرانی داریم، نه داستان ایرانی
آواز پر جبرئیل از روایت شیخ اشراق تا بازار کتاب خسروی نه رمان ایرانی داریم نه داستان ایرانی فرهنگ > ادبیات - ابوتراب خسروی نویسنده آثاری چون اسفارکاتبان و دیوان سومنات میگوید هنوز روح ایرانی در ادبیات معاصر ما دمیده نشده است چون همچنان به پشتوانه عظیم ادبیادر همایش مشترک ائمه جماعات مشهد صورت گرفت روایت خاطره فرمانده سپاه امام رضا (ع) از شهید صیاد شیرازی
در همایش مشترک ائمه جماعات مشهد صورت گرفتروایت خاطره فرمانده سپاه امام رضا ع از شهید صیاد شیرازیفرمانده سپاه امام رضا ع در همایشی از خاطرات شهید صیاد شیرازی در ارتباط با لزوم توجه به نماز اول وقت مطالبی را بیان کرد به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد سردار غلامرضا احمدی شامگاه داسنايدر: روبن مثل مسي است
اسنايدر روبن مثل مسي است کد خبر ۴۱۴۵۸۵ تاریخ انتشار ۱۸ تير ۱۳۹۳ - ۰۳ ۰۶ - 09 July 2014 هافبک تيم ملي هلند با تمجيد از آرين روبن اين بازيکن را به اندازه ليونل مسي براي هلند مهم دانست نمايش فوقالعاده لالههاي نارنجي در مرحله گروهي و صدرنشيني در يکي از گروههاي مرگ جام که بهرییسجمهور برزیل: مثل همه برزیلیها ناراحتم
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳ - ۰۳ ۳۹ دیلما روسف به شکست سنگین تیمش برابر آلمان در شبکه اجتماعی خود واکنش نشان داد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا تیم ملی برزیل در مرحله نیمه نهایی جام جهانی با نتیجه تحقیرآمیز 7 بر یک برابر آلمان شکست خورد نتیجهای که سنگینترین شکست تاریخ فوروایت آماری؛ تحقیر میزبان جام جهانی به بدترین شکل ممکن
روایت آماری تحقیر میزبان جام جهانی به بدترین شکل ممکن ژرمنها در حالی میزبان جام جهانی ۲۰۱۴ را پیش چشمان هوادارانش به خاک و خون کشیدند که برزیل از نظر آماری عملکرد چندان بدی نداشت به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز در اولین دیدار از مرحله نیمه نهایی جام جهانجام بیستم -۲۰۱۴ برزیل کمر برزیل هم مثل نیمار شکست/ ژرمنها مردان سلسائو را گلباران کردند
جام بیستم -۲۰۱۴ برزیلکمر برزیل هم مثل نیمار شکست ژرمنها مردان سلسائو را گلباران کردندتیم ملی فوتبال آلمان در جدالی کاملا غیرمنتظره در جدال نیمه نهایی با برزیل معروف به سلسائو میزبان جام ۷ بر صفر به برتری رسید به گزارش خبرگزاری فارس تیمهای ملی فوتبال برزیل و آلمان از 30 دقیقهاسنایدر: روبن مثل مسی است
چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۳ - ۰۲ ۱۰ هافبک تیم ملی هلند با تمجید از آرین روبن این بازیکن را به اندازه لیونل مسی برای هلند مهم دانست به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا نمایش فوقالعاده لالههای نارنجی در مرحله گروهی و صدرنشینی در یکی از گروههای مرگ جام که به حذف اسپانیای مدعیكتابی از سمیح القاسم و شعر معاصر فلسطین
كتابی از سمیح القاسم و شعر معاصر فلسطین همزمان با آغاز انتفاضه سوم ملت فلسطین نخستین جلد كتاب سمیح القاسم و شعر معاصر فلسطین نوشته حسین ابویسانی از سوی انتشارات سروش وارد بازار نشر كشور شد به گزارشحوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران به نقل از سایت رسانه ملی نخستین جلد كتاب س-
گوناگون
پربازدیدترینها