واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۰
نوام چامسکی در مقالهای عنوان کرد که نگرانی نخست دولت آمریکا امنیت قدرت دولتی و بخش مربوط به شرکتهای مالی است نه امنیت مردم آمریکا. به گزارش خبرگزاری دانشجوین ایران (ایسنا) به نقل از پایگاه خبری صدای آمریکا، نوام چامسکی، مفسر سیاسی برجسته آمریکایی و استاد ممتاز دپارتمان زبان شناسی و فلسفه موسسه تکنولوژی ماساچوست در مقالهای که اخیرا منتشر کرد عنوان داشت که امنیت به لحاظ مفهوم معمول آن در تشکیل سیاست نباید یک فاکتور اساسی باشد. وی اضافه کرد که به وضوح دکترین امنیتی آمریکا مبتنی بر منازعه دائمی علیه چندین دشمن بالقوه، سرپوشی برای عملیاتهای تهاجمی آمریکا است. نوام چامسکی در این زمینه به یکی از نقل قولهای ساموئل هانتینگتون، مشاور سابق دولت آمریکا در سال 1981 اشاره کرد. بر این اساس وی اظهار میدارد: «شما باید مداخله یا دیگر اقدامات نظامی را به شیوهای ارائه دهید تا این احساس غلط ایجاد شود که در حال جنگیدن با اتحاد شوروی هستید، این چیزی است که آمریکا از زمان دکترین ترومن انجام میداده است.» با این حال هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد و در سال 1989 دیگر خبری از تهدید روسیه نبود در واقعیت در دکترین امنیتی آمریکا تغییری ایجاد نشد و به گفته چامسکی یک سری بهانههای واهی جدید برای حمله ساخته و پرداخته شد. چامسکی عنوان میکند: هنگامی که گورباچف به عنوان آخرین رئیس جمهور اتحاد شوروی معاملهای پایاپای را با جورج بوش، رئیس جمهور وقت برقرار کرد که اجازه به اتحاد دو آلمان داد و در عین حال قرار بود جلوی توسعه ناتو به سوی شرق را بگیرد نمیتوانست تصور کند که واشنگتن چقدر زود بدون هیچگونه تردیدی زیر قولش میزند. چامسکی در مقاله خود با عنوان «امنیت چه کسی؟ چه طور واشنگتن از خود و بخش مالی محافظت میکند؟» مینویسد: طبیعتا گورباچف در اثر این اقدام خشمگین شد، اما هنگامی که از این موضوع شکایت کرد، واشنگتن به او توصیه کرد که این وعده تنها یک وعده شفاهی و یک توافق خودمانی بوده که هیچ جبری بالای آن نیست. اگر گورباچف آنقدر ساده لوح بوده که قول رهبران آمریکا را پذیرفته این مشکل خود او بوده است. چامسکی خاطر نشان میسازد: ناتو با تایید خاموش غرب به سمت مرزهای روسیه توسعه پیدا کرد. وی مینویسد: امروز جهان با یک بحران جدی مواجه است که در نتیجه این سیاستها بوده است. خطرناک ترین ویروسی که بنا به اعتقاد ژئو استراتژیستهای آمریکا ممکن است به کشورهای دیگر سرایت کند، ملی گرایی استقلال طلبانه است. به گونهای که تحت کنترل آمریکا نباشد. آمریکا تمایل دارد از بنیادگرایی و افراط گری مذهبی در مقابل ملی گرایی سکولار که از نظر آمریکا در بردارنده تهدید استقلال طلبی و سرایت به دیگر کشورها است، حمایت کند. بر این اساس است که آمریکا از عربستان که بدون تردید بنیادگراترین و افراطیترین دولت کل جهان را دارد، به عنوان هم پیمان قدرتمند خود حمایت میکند. چامسکی ادامه میدهد: در نتیجه حمله آمریکا به ویروس ملی گرایی استقلال طلبانه کشورهای آمریکای لاتین یا از بین رفته و یا در حد تلاش برای زنده ماندن ضعیف شدند. از اوایل دهه 1960 طاعون سرکوب به گونهای علیه قاره آمریکای لاتین تحمیل شد که در تاریخ خشونتهای نیم کره جنوبی بیسابقه بوده است. وی میگوید: همین مسئله در مورد خاورمیانه صادق است. همچنین تصمیم آمریکا برای حمله به ملی گرایی ویتنامی کاملا مبتنی بر نگرانی نخبگان آمریکا از یک ویتنام مستقل بود که از استعمار فرانسه آزاد شده و ممکن بود ویروس این استقلال به دیگر کشورهای همسایه ویتنام در منطقه به ویژه اندونزی سرایت کند. چامسکی مینویسد: ویتنام عملا توسط دیکتاتوریهای نظامی که جلوی گسترش این ویروس را گرفتهاند از بین رفته و تسلیم شد. به گفته چامسکی اینها تنها چند نمونه از مثال اجرای دکترین سیاست خارجی آمریکا هستند. این نظریه پرداز آمریکایی میگوید: همچنین شرورانه ترین جنبه مفهوم امنیتی واشنگتن این است که تمایل دارد از قدرت دولتی در مقابل مردم آمریکا محافظت کند به جای آنکه از مردم در مقابل استعداد دولتی محافظت کند. قدرت دولتی باید در مقابل دشمن داخلی محافظت شود. در مقابل مردم کشور از قدرت دولت ایمن نیستند. یکی از نمودهای اخیر این مسئله حمله اساسی برنامه جاسوسی گسترده دولت اوباما به قانون اساسی است. البته این مسئله توسط مفهوم امنیت ملی توجیه شده است. همچنین چامسکی عنوان کرد که زمان آن رسیده که اروپا در مواجهه با بحران جدی خود ابرهای ایدئولوژیک را کنار زده و به این سوال پاسخ دهد که چطور تصمیمهای سیاسی به طور واقع بینانه و صادقانه اتخاذ شدند و چطور ملت آمریکا پیش از آنکه بسیار دیر شود میتوانند اقداماتی را در جهت تغییر دادن این تصمیمها انجام دهند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]