تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان، با نيّت خوب و اخلاق خوب، به تمام آنچه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امني...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844849846




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قتل مرموز منشی (قسمت دوم)


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
قتل,منشی
داستان پلیسی قتل مرموز منشی (قسمت دوم) در شماره گذشته خواندید دختری جوان به نام نرگس که منشی شرکت پخش لوازم‌التحریر بود، در محل کارش به قتل می‌رسد و صاحب شرکت به نام فریبرز در حالی‌که همه مدارک علیه او است، بازداشت می‌شود اما فریبرز منکر قتل است. اکنون ادامه ماجرا را بخوانید:




سرگرد شهاب و ستوان ظهوری به محض این که به اداره رسیدند، بحث درباره این پرونده را شروع کردند. هر دو موافق بودند که مدارک علیه فریبرز است و حتی اگر بی گناه باشد، به سختی می تواند ادعایش را ثابت کند.شهاب همان طور که به این ماجرا فکر می کرد، سراغ تلفن همراه متهم رفت تا آن را بررسی کند. در قسمت تماس ها و پیامک ها هیچ سرنخی وجود نداشت اما شهاب متوجه شد زنگ تلفن روی ساعت هشت و نیم کوک شده و تنظیم آن به گونه ای است که هر روز سر آن ساعت زنگ بزند. این نکته با ادعای متهم همخوانی داشت البته در وهله اول به نظر نمی رسید با موضوع قتل ارتباط پیدا کند تا این که ستوان از مرکز 110 استعلام گرفت و ساعت دقیق اعلام گزارش قتل مشخص شد. اگر فریبرز واقعا ساعت 8 و 30 دقیقه بیدار شده و ساعت 9 از خانه راه افتاده باشد، فرصت کافی برای ارتکاب قتل نداشت و می شد ثابت کرد او بی گناه است. به پیشنهاد ظهوری قرار شد برای پی بردن به این موضوع، از همسر فریبرز تحقیق شود. شهاب تلفنی همسر متهم را احضار کرد. زن یکساعته خودش را به اداره رساند و وقتی فهمید شوهرش به اتهام قتل نرگس دستگیر شده است، اول شوکه شد و بعد گفت: آخر و عاقبت این جور رابطه ها همین است.
ستوان پرسید: کدام رابطه؟ ـ شوهرم و نرگس خیلی وقت بود با هم رابطه داشتند. فریبرز می خواست مرا طلاق بدهد تا با او ازدواج کند. حتما سر همین مسائل با هم دعوا کرده اند. نکته منفی دیگری علیه فریبرز در پرونده به ثبت رسید و سپس شهاب سوال اصلی را مطرح کرد: شوهرتان امروز چه ساعتی از خانه بیرون رفت؟ ـ همیشه 9 می رود اما امروز گفت کاری دارد و ساعت 8 رفت. کورسوی امیدی هم که برای فریبرز ایجاد شده بود، از بین رفت. شهاب همسر متهم را مرخص کرد و دستور داد فریبرز را برای تحقیق بیاورند. مرد جوان باز هم بر بی گناهی اش اصرار کرد اما وقتی فهمید رابطه اش با نرگس فاش شده است، سعی نکرد موضوع را انکار کند. ـ قرار بود با هم ازدواج کنیم. البته من قبل از آن باید زنم را طلاق می دادم اما او با طلاق مخالف بود. همه این ماجراها را در دفتر خاطراتم نوشته ام. من و نرگس هیچ اختلافی با هم نداشتیم. اگر دفتر خاطراتم را بخوانید، می توانید این موضوع را بفهمید. دفتر خاطرات نمی توانست شرایط را به نفع متهم تغییر بدهد اما کارآگاه عادت نداشت هیچ مدرکی را هرچند کوچک و بظاهر کم اهمیت نادیده بگیرد. با این که می دانست همسر فریبرز تازه راه افتاده است، به دستیارش دستور داد آنها هم سریع تر راه بیفتند تا سری به خانه متهم بزنند. شهاب امید داشت در آنجا مدارک بیشتری به نفع یا علیه صاحب شرکت به دست بیاورد. دو مامور وقتی مقابل خانه رسیدند، دیدند مردی زنگ در همان واحد را می زند. جلو رفتند و خودشان را معرفی کردند و هویت مرد را پرسیدند. او برادرزن فریبرز به نام سعید بود. کارآگاه نگاهی به موتور آبی مرد که کنار خیابان پارک شده بود، انداخت و همراه او داخل رفت. همسر متهم خواست از ماموران پذیرایی کند اما هر دو تعارف را رد کردند و گفتند دنبال دفتر خاطرات فریبرز آمده اند. ـ من نمی دانم کجاست. ـ ما می دانیم اگر اجازه بدهید، خودمان آن را برمی داریم. ستوان با اجازه صاحبخانه به اتاق مطالعه رفت و دفتر را از کمد برداشت. او قسمت های دیگر اتاق را هم بررسی کرد ولی چیز به دردبخوری به چشمش نخورد. موقعی که ستوان به رئیس اش گفت برای برگشتن به اداره آماده است، شهاب بلند شد و رو به سعید گفت: شما هم لطفا با ما بیایید. چند سوال داریم. ـ من ؟برای چی؟ ـ موضوع مهمی نیست. بعد با صدایی آرام گفت: شاید مسائلی باشد که نشود مستقیم به خواهرتان گفت. سعید نگاهی به خواهرش انداخت و همراه دو مامور راه افتاد. (ضمیمه تپش)


پنج شنبه 26 تیر 1393 10:29    بازدید:0





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن