واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اسلام مردم را به ياري حكومت آورد
بحران فتنه 88 نيز در نهايت امر با حضور مردم به قهقرا رانده شد و طبيعتاً اگر مردم تصميم ميگرفتند به مقابله با آن برنخيزند، در رسيدن به اهداف فتنهگرانه خويش موفق ميشدند. 9 دي نمايش عظيم نقش مردم در پايداري و استقامت حكومت اسلامي است.
مردم ايران در همه سالهاي حكومت پهلوي، گرچه شاهد اتفاقات سياسي مختلفي بودهاند كه اگر در هر كشور ديگري روي ميداد، مردم را به خيابانها ميكشاند، اما همواره ترجيح دادند تماشاچي صرف باقي بمانند يا به عبارت بهتر آنكه نقشي در راستاي آنچه حكومت ميخواهد، ايفا نكنند. در دوران جمهوري اسلامي اما قضيه كاملاً متفاوت شكل گرفت؛ مردم همواره در ميانه ميدان اتفاقات و حوادث مختلف حضور يافتهاند و اين حضور در راستاي همان نقشي صورت گرفته كه حكومت از مردم متوقع بوده است و گاه حتي بسيار فراتر از سطح انتظار حكومت ظاهر شدهاند و البته همواره هم قدرداني رهبران جمهوري اسلامي را با خويش همراه كردهاند. اما واقعاً اين مردم در همه اين سالها چه تغييري كردهاند؟
نقش پررنگ مردم در تداوم جمهوري اسلامي
نقش مردم در جمهوري اسلامي گرچه به واسطه بندهاي مختلف قانون اساسي در ساختار حكومتي لحاظ شده و مشخص است اما در واقع امر و در دنياي بيروني نقش مردم بسيار برجستهتر از آن چيزي هست كه در قانون اساسي آمده است. ميتوان گفت گرچه مردم در ايران مطابق قانون اساسي در شكلگيري همه اركان حكومت اسلامي به شكل مستقيم يا غيرمستقيم حضور دارند و از اين حيث نقشي حداكثري در شكلگيري ساختار حكومت دارند، اما آنچه در قانون اساسي جمهوري اسلامي آمده، حداقلي از نقشي غيررسمي است كه مردم به دلخواه خويش در جمهوري اسلامي برعهده گرفتهاند.
نگاهي به همه بحرانها و وقايعي كه جمهوري اسلامي در طول سالهاي پس از شكلگيري خويش آنها را از سر گذرانده است، نشان ميدهد كه به موازات تدابير ولي فقيه و ساير مسئولان نظام، نقش حضور مردم نيز در حل بحرانها و گذراندن موافقتآميز وقايع بسيار پررنگ بوده است. در بسياري موارد مردم حتي منتظر دعوت از سوي حكومت نيز نماندهاند و هر جا احساس كردهاند كه حضور آنان ميتواند به تحكيم نظام جمهوري اسلامي كمك كند، وارد ميدان شدهاند. راهپيماييهاي 22 بهمن كه هر ساله مصادف با سالروز پيروزي انقلاب اسلامي در شهرهاي مختلف ايران برگزار ميشود، نمايش عظيمي از حضور ملت ايران براي پاسداشت يك انقلاب و مهمتر از آن حفاظت از نظام برآمده از آن انقلاب است. جالب آنكه هر ساله هم ميزان اين حضور مورد تحليل كارشناسان سياسي خارجي قرار گرفته و نقش اين حضور در برآورد ميزان مقبوليت جمهوري اسلامي در بين تودهها پررنگ در نظر گرفته ميشود. اين حضور حتي ميتواند براي بسياري از تصميمات دولتهاي خارجي نقشي جهت دهنده را ايفا كند؛ نقشي كه از سخنان و تحليلهاي آنان پس از برگزاري مراسم 22 بهمن مشخص ميشود كه به درستي ايفا شده است.
بحران فتنه 88 نيز در نهايت امر با حضور مردم به قهقرا رانده شد و طبيعتاً اگر مردم تصميم ميگرفتند به مقابله با آن برنخيزند، در رسيدن به اهداف فتنهگرانه خويش موفق ميشدند. 9 دي نمايش عظيم نقش مردم در پايداري و استقامت حكومت اسلامي است.
عبور از دفاع مقدس هشت ساله ايران مقابل حمله عراق، ايستادگي برابر تحريمهاي سخت هواپيمايي و نفتي و اقتصادي و. . . ، راهپيمايي 23 تيرماه 78 و پس از غائله كوي دانشگاه، اهانت به مقامات عالي رتبه ايران در جريان دادگاه ميكونوس، راهپيمايي عظيم 9 دي پس از فتنه 88، ترور مقامات جمهوري اسلامي، ترور 17 هزار نفر از شهروندان غير نظامي ايران توسط گروهك منافقين و. . . همه و همه بيحضور مردم و استقامت آنان امكانپذير نبود. اين حضور و استقامت در همه تحليلهاي دوستان و دشمنان جمهوري اسلامي پيرامون نظام برآمده از انقلاب اسلامي سال 57 در ايران لحاظ ميشود. آنان حتي از حضور مردم ايران در مراسمهاي استقبال از مقامات جمهوري اسلامي نيز بياعتنا نميگذرند. شايد در گزارشهاي علني رسانههاي وابسته به غرب، همواره اين جمعيت را بسيار كمتر از آنچه بوده، بيان كنند، اما آنقدر باهوش هستند كه در محافل خصوصي و تصميمساز خويش اين حضور را جدي بگيرند.
جمهوري اسلامي در همه سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 57 نميتوانست بيحضور مردم پيروز باقي بماند.
بي اعتنايي مردم به خواست حكومت پيش از انقلاب
اما همين مردمي كه توصيف كرديم، در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اهميت چنداني به وقايعي كه به نوعي حكومت مجري آن بود، نميدادند. وقتي در 3 اسفند 1299 رضاخان كودتا كرد، مردم ايران اهميت چنداني ندادند كه چه كسي آمده و چه كسي رفته؛ آنها هيچكدام را نميخواستند. شهريور 1320 وقتي متفقين وارد ايران شدند، باز هم مردم چندان خود را در اين اتفاق مهم صاحب امري نميدانستند كه بخواهند نقشي در خلاف جهت آنچه متفقين براي اين سرزمين در نظر گرفته بودند، ايفا كنند. مردم فقط زمانهايي به ميدان آمدند كه حضورشان به نفع منافع مليشان بود و نه در جهت حفظ حكومت شاهنشاهي، همچون وقايع ملي شدن صنعت نفت يا تلاشهاي كمرنگ براي حفظ دولت مصدق؛ صرفنظر از آنكه اين تلاشها موفق بود يا خير. در واقع امر حتي اگر كسي قصد مبارزه عليه رژيم شاه را نداشت اما همين بياعتنايي به وقايعي كه اغلب حكومتها با حضور مردم آن را حل ميكنند، در درون خود نشان از نوعي نارضايتي از حكومت داشت.
اسلام پيونددهنده مردم و حكومت
واقعيت آن است كه مردم مسلمان ايران حكومتي را كه نه تنها نشاني از اسلام نداشت، بلكه حتي به ستيز با اسلام پرداخته بود، از آن خويش نميدانستند و به همين دليل هم در برابر وقايعي كه حكومت را تهديد ميكرد، واكنشي نشان نميدادند و در جهت تحكيم آن نيز قدمي بر نميداشتند اما با پيروزي انقلاب اسلامي و شكلگيري حكومت اسلامي، مردم ديدند كه اسلام نظر آنان را محترم ميشمارد و مسئولان حكومتي، حتي خود امام كه بنيانگذار حكومت محسوب ميشد، تمامي قدم به قدم پيشبرد حكومت جديد را با نظر آنان انجام ميدهد. آنان حكومتي را كه دين مردم را محترم ميشمارد و مردم را از خويش ميداند، از آن خود دانستند و اينگونه اسلام با قوه بسيج كنندگي و فعاليتي كه در درون مسلمانان دارد، آنان را به فداكاري در راه حفظ حكومت اسلامي فراخواند.
نویسنده : زينب شريعتي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]