محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798711912
گودرزي: نفت آبادان از چند جبهه متضرر شد
واضح آرشیو وب فارسی:ورزش سه: گودرزي: نفت آبادان از چند جبهه متضرر شد
زردپوشان آباداني که سالها است در فوتبال ايران صاحب سبک هستند اکنون روزگار خوبي ندارند و بالا و پايين شدن‌هاي مکرر و آسانسوري اين تيم بين ليگ برتر و ليگ دسته يک به شدت اعتبار اين تيم محبوب و مردمي را به خطر انداخته است.
سقوط صنعت نفت آبادان به ليگ دسته يک در پايان فصل 92-91 با تغيير سه هيات مديره، سه مديرعامل و چهار سرمربي همراه بود.
عدم صعود به ليگ برتر در فصل 93-92 زماني که همگان مي‌پنداشتند اين تيم با بودجه و امکانات کافي، شايسته‌ترين تيم براي صعود است و از همه بدتر اين بلاتکليفي محض و سکوت سنگين حاکم بر باشگاه از جمله دلايلي بود که باعث شد گفت و گويي تفصيلي با ناصر گودرزي مديرعامل حال حاضر موسسه صنعت نفت آبادان داشته باشيم.
با تشکر از وقتي که در اختيار ما قرار داده‌ايد علت ناکامي‌هاي تيم فوتبال صنعت نفت آبادان چيست؟
صنعت نفت از چند جبهه متضرر شد و من عامل ناکامي‌هاي اين تيم نيستم.
منتقدان شما را سبب دو سال ناکامي اين تيم مي‌دانند، سالي که سقوط کرد و سالي که صعود نکرد؟
خوشبختانه موضوع فقط به دو سال پيش بر مي‌گردد نه 10 سال پيش که آمار و اطلاعات و اسناد و مدارک آن در دسترس نباشد، تيم ليگ برتري فصل 92-91 توسط هيات مديره وقت بسته شد ولي هيات مديره و مديرعامل در اوايل فصل تعويض شدند، سرمربي آن تيم آقاي کاستا از کشور پرتغال با آن تيم شروع کرد و به هر دليل تا هفته نهم و دهم نتايج خوبي نگرفت و تحت فشار علاقه مندان اين تيم، آقاي صالحي با نظر بقيه اعضاي هيات مديره آقاي کاستا و تيم همراهش را برکنار و آقاي آلفردو را که از جايگاه مردمي خوبي در آبادان برخوردار بود، جانشين ايشان کردند؛ بعد از حدود 11 هفته نتايج ضعيف، آلفردو نيز جاي خود را به يک سرمربي آباداني داد.
به هر حال در آن سال تنها چيزي که در باشگاه رخ مي‌داد تعويض هيات مديره، مديرعامل، سرمربي و مربي بود و بازيکنان ثابت ماندند، بازيکناني که هر کدام بازيکن خيلي خوبي بودند اما تيم، تيم خوبي نبود.
قصد ندارم از عملکرد خودم در آن سال دفاع کنم اما زماني که به مديرعاملي منصوب شدم تيم هجدهم بود و در پايان فصل شانزدهم شد و سقوط کرد که بنده نيز خودم را به اندازه ديگران در اين سقوط مسئول و گناهکار مي‌دانم نه بيشتر و نه کمتر؛ اما اين که اکنون بنده را مقصر سقوط اين تيم معرفي مي‌کنند، فکر مي‌کنم منصفانه نباشد؛ قبلا گفته‌ام و باز هم تکرار مي‌کنم که اگر حکمت و کاستا عوض نمي‌شدند شايد تيم سقوط نمي‌کرد.
براي اين که از موضوع خيلي دور نشويم يکي از انتقادات جدي از شما، عدم توانايي در حفظ بازيکنان فصل 92-91 و خروج 16 بازيکن اصلي اين تيم بود. چرا اجازه داديد چنين خانه تکاني عميقي در تيم رخ بدهد؟
به نکته خوبي اشاره کرديد، همه مردم فوتبال را خيلي خوب مي‌فهمند اما قوانين و مقررات و آيين نامه‌هاي مربوط به فوتبال فقط در اختيار عده‌اي خاص قرار مي‌گيرد و قاعدتاً مردم عادي از جزييات آن بي‌اطلاع هستند.
در خصوص جدايي 16 بازيکن مورد اشاره لازم است توضيح بدم که قرارداد آن بازيکنان در پايان فصل تمام شده بود، بازيکنان غير بومي در پايان فصل با توجه به سقوط تيم حتي پاسخ تلفن باشگاه را ندادند، تعدادي از آنها بلافاصله جذب تيم‌هاي ليگ برتري شدند، با دو بازيکن بومي و محصول آکادمي باشگاه سه نوبت جلسه گذاشتيم و قبول کرديم که مانند باشگاه‌هاي تهران با آنها قرارداد ببنديم اما آنها با توجه به اي نکه تمايل داشتند در ليگ برتر بازي کنند تا شانس تيم ملي را از دست ندهند با پيشنهاد باشگاه موافقت نکردند که البته اين حق مسلم بازيکني است که با باشگاه قرارداد ندارد، لازم به ذکر است که بابت اين دو بازيکن حدود يک ميليارد ريال به عنوان حق آموزش براي باشگاه درآمد ايجاد شد، ناگفته نماند که دو بازيکن از آن 16 نفر نيز تمايل داشتند در تيم باقي بمانند ولي مورد تاييد سرمربي تيم قرار نگرفتند.
از بحث سقوط خارج شويم و به موضوع سال 93-92 بپردازيم، چه طور شد که با ابراهيم قاسمپور قرارداد بستيد؟ به نظر مي‌رسد که رابطه بين ايشان و مردم آبادان خوب نبوده، آيا در انتخاب سرمربي اشتباه نکرديد؟
اجازه مي خواهم در اين مورد کمي بيشتر توضيح بدهم، مسايل آن گونه که بعضي ها متصور مي‌باشند فقط سفيد يا فقط سياه نيست، اين درست است که قاسمپور به عنوان سرمربي در آبادان مخالفاني داشت اما تعداد موافقان ايشان نيز کم نبود، وقتي در ابتداي سال گذشته يعني اوايل خردادماه 92 هيات مديره باشگاه مجدداً تغيير کرد، به بنده ماموريت داده شد تا ليست مربيان واجد شرايط را به هيات مديره ارايه دهم، ما نيز در يک اقدام بي‌سابقه با استفاده از خرد جمعي نقطه نظرات، کارشناسان، پيشکسوتان، مربيان، اصحاب رسانه و هواداران دلسوز آباداني را جويا شديم که آقاي قاسمپور از راي بسيار بالايي که توسط همين پيشکسوتان و مربيان به ايشان داده شده بود برخوردار شدند.
به هر حال فهرستي از هفت مربي صاحب نام که پنج نفر آباداني و دو نفر غير آباداني بودند تهيه و به هيات مديره محترم ارايه شد، اعضاي هيات مديره نيز در تهران با اين مربيان جلسه گذاشتند از آنها برنامه گرفته و درنهايت با قاسمپور به توافق رسيدند، قاسمپور نيز کمک‌هاي خودشان را شامل يک بدن‌ساز خارجي، يک دستيار غير بومي و دو دستيار از تيم سال گذشته که آباداني بودند، انتخاب کردند.
به هر حال شما با قاسمپور در ميانه راه دچار مشکل شديد، قبول داريد؟
خير، قاسمپور تحت فشار بازيکنان که پرداخت قسط اولشان به تأخير افتاده بود از وضعيت مالي باشگاه گله داشتند.
فقط گله و شکايت نبود، گفته مي شود که موضوع اعتراض به اعتصاب بازيکنان هم منجر شد؟
بله کاملاً درست است، تمرينات دو سه روز تعطيل شد که اين موضوع متأسفانه در همه باشگاه‌ها و حتي تيم‌هاي ملي هم رخ مي‌دهد، کاري از دست ما بر نمي‌آمد، بودجه مصوب شده به موقع تزريق نمي‌شد، روحيه بازيکنان به شدت پايين آمده بود و قاسمپور مي‌خواست با اين حرکت، اعتراض خود را به شرايط بد موجود اعلام نمايد.
بحث بودجه را مطرح کرديد، مخالفان شما و حتي مسوولان شهر معتقدند که بودجه زيادي هزينه تيم شد (240 ميليارد ريال) اما تيم شما چهارم شد در حالي که تيم نفت مسجدسليمان با 20 ميليارد ريال ليگ برتري شد؟
نمي‌خواستم بحث بودجه را اين جا باز کنم زيرا اطلاعات مالي هر موسسه‌اي محرمانه است اما چون قول داده‌ام همه مطالبي را که ارايه مي‌کنم مستدل و شفاف باشد لازم است توضيحاتي را نسبت به چنين ادعايي که نمي‌دانم توسط چه کساني و به چه منظوري مطرح شده را ارايه کنم، نخست اين که به نظر مي‌رسد منظور دوستان از 240 ميليارد ريال، بودجه مصوب دو سال باشگاه باشد يعني 120 ميليارد ريال در فصل 92-91 و 120 ميليارد ريال در فصل 93-92، اگر اين گونه باشد موضوع بيشتر به حقيقت نزديک خواهد بود.
بودجه باشگاه در فصل 93-92 دقيقا 160 ميليارد ريال در تاريخ 17 تيرماه 93 در شوراي ورزش شرکت ملي پالايش و پخش به تصويب رسيد که 40 ميليارد ريال آن مربوط به زيرساخت‌هاي ورزشي موسسه مانند احداث سالن تکنيک، زمين چمن مصنوعي، ساختمان اداري و کمپ تيم‌هاي فوتبال بود، ما هم کارمان را با آن 120 ميليارد ريال شروع کرديم و بايد يادآور شوم که از فصل قبل 15 ميليارد ريال بدهي به بازيکنان و مربيان تيم‌هاي مختلف ورزشي باشگاه داشتيم، متاسفانه بعد از هفت ماه يعني در تاريخ ششم اسفندماه 92 مشخص گرديد که بودجه باشگاه به 99 ميليارد ريال کاهش يافته است در حالي که تعهدات در قالب عقد قراردادها ايجاد شده بود.
پس اين که تيم صنعت نفت 240 ميليارد ريالي بسته شده و بخش قابل توجهي هم توي جيب واسطه‌ها رفته درست نيست؟
حالا که دوست داريد در مورد جزييات صحبت کنيد بايد بگويم که باشگاه صنعت نفت آبادان فقط داراي يک تيم نيست، تيم «ب» در دسته دوم کشور و تيم‌هاي اميد، جوانان، نوجوانان و نونهالان در ليگ برتر پايه کشور، تيم زير 13 سال در استان و تيم‌هاي 6، 7، 8، 9، 10، 11 و 12 سال در تورنمنت‌هاي منطقه‌اي حضور فعال دارند، ضمن اين که در سال گذشته علاوه بر تيم‌هاي مدرسه فوتبال باشگاه، سه ماه تابستان براي تعداد زيادي از خردسالان آبادان تمرينات منظم داشتيم، اما در مورد تيم اصلي که موضوع اصلي مناقشه مي‌باشد کل بودجه پيش بيني شده براي اين تيم 72 ميليارد ريال بود که در پايان سال فقط 59 ميليارد ريال هزينه داشت.
کل قرارداد مربيان و بازيکنان و دست اندرکاران اين تيم 64 ميليارد ريال بود که در پايان فصل به دليل عدم صعود تيم به ليگ برتر و اعمال جريمه‌هاي سنگين ناشي از باخت به پديده و فولاد يزد، کل هزينه قراردادها به 44 ميليارد نيز نرسيد.
يعني شما مي گوييد تيم صنعت نفت آبادان در سال قبل کمتر از 45 ميليارد ريال هزينه داشته است؟
به هر حال اسناد و مدارک مالي در موسسه وجود دارد و همه چيز قابل بررسي است، خوشبختانه هر سال حساب و کتاب‌هاي مالي باشگاه حداقل سه بار مورد بررسي و رسيدگي قرار مي گيرند، يک بار توسط بازرس قانوني هيات مديره، يک بار توسط شرکت‌هاي حسابرسي مستقل جهت ارايه به AFC و يکي دو بار هم توسط کارشناسان واحدهاي حسابرسي پالايشگاه آبادان و شرکت ملي پالايش و پخش فرآورده‌هاي ملي ايران.
شايد براي شما عجيب باشد اما در اين جا اگر يک فاکتور 25 هزار ريالي تاکسي فاقد مهر و امضاء باشد به عنوان مغايرت ثبت مي‌شود و بايد پاسخگو باشيم، اين مطلب را گفتم تا بدانيد که بابت هر يک ريال که به باشگاه داده مي‌شود جوابگو هستيم.
حالا که بحث پاسخگويي شد گفته مي‌شود که بابت اسکان بازيکنان و مربيان غيربومي بيش از 10 ميليارد ريال به هتل کاروانسرا پول داده‌ايد، آيا اين موضوع صحت دارد؟
متاسفانه تهمت و افترا و انگ و برچسب بخشي از زندگي روزمره برخي افراد شده و نه تنها با آنها برخورد نمي‌شود بلکه معمولاً با پاداش و جايزه هم روبرو مي‌شوند.
چه طور پاداشي و چه کساني؟
اجازه بدهيد من فقط از خودم و عملکردم دفاع کنم و مردم خوب و شريف خودشان قضاوت خواهند کرد، شب دراز است و قلندر بيدار، خورشيد هرگز پشت ابر نمي‌ماند.
قطعاً کساني که براي حذف رقباي خود و رسيدن به پست و مقام از انجام هيچ گونه رفتار غيرانساني و ناجوانمردانه ترسي ندارند با همين روش در آينده توسط مدعيان بعدي مورد هجوم قرار خواهند گرفت.
در کل فصل گذشته نه تنها براي بازيکنان غير بومي بيش از 10 ميليارد ريال هزينه نکرديم بلکه براي کل تيم‌هاي موسسه، داوران و ميهمانان موسسه زير مبلغ پنج ميليارد و 500 ميليون ريال هزينه شد که هزينه بازيکنان غير بومي شامل اقامت و غذا در هتل حتي 50 درصد مبلغ فوق هم نيست.
ريز هزينه‌ها و فاکتورهاي هتل موجود و قابل ارايه براي بررسي توسط مقامات ذيصلاح است.
چرا با اين همه هجمه و فشار از اطراف هرگز نزد مسئولان از خودتان دفاع نکرديد؟
واضح است؛ چون قرار نبود دفاع کنيم؛ چون تحت فشار خواسته يا ناخواسته قرار شده بود که ما محکوم شويم و حداقل کاري که مي‌شد انجام داد اين بود که متهم در جلسه محاکمه خود حضور داشته باشد.
منظورتان وجود يک جريان سياسي عليه شماست؟
نه اصلاً، جريان اصلاً سياسي نيست و موضوع تيم صنعت نفت آبادان يک موضوع کاملاً اجتماعي است، موفقيت تيم صنعت نفت آبادان براي هر آباداني يک دلخوشي و شکست آن يک ناراحتي عميق است.
من دغدغه مسئولان شهري را کاملاً درک مي‌کنم و از اين که به فکر ارتقاي شرايط تيم هستند از همه آنان تشکر مي‌کنم ولي باور بفرماييد مشکلات اين تيم مثل يک زخم خيلي قديمي با تغييرات ظاهري و درمان‌هاي سطحي حل نمي‌شود، مشکل فوتبال در آبادان فقط به تيم صنعت نفت محدود نمي‌شود، بايد يک کار کارشناسي اصولي انجام داد بايد ريشه‌هاي مشکل را شناسايي و حذف نمود، با رفتن و آمدن يک هيات مديره يا مديرعامل چيزي عوض نمي‌شود.
مگر سه بار مديرعامل عوض نشد؟ مگر چهار بار سرمربي عوض نشد، دوستان محترم ما که دنبال ايجاد تغيير در تيم صنعت نفت هستند که البته حق هم دارند، چرا نمي‌پرسند در سال 1392 چند بازي باشگاهي در آبادان انجام شده است؟ چرا کسي نمي‌پرسد در ازاي دو سه زمين چمني که تبديل به ساختمان، رستوران و غيره شد، چند زمين چمن ساخته شده است؟
آيا مي‌دانيد باشگاه صنعت نفت در داخل يک انبار تعميرات واقع شده است؟ آيا مي‌دانيد که در چند سال اخير بازرسان AFC را به مکان‌هاي ديگري برده‌ايم که شرايط محيطي باشگاه را نبينند؟
برگرديم به موضوع قبلي پس موضوع هتل کاروانسرا و پرداخت بيش از 10 ميليارد ريال بي‌اساس بود؟
اي کاش ما هم امکاناتي داشتيم مانند باشگاه فولاد خوزستان، آنها در هر سال واقعاً مبلغ بالايي را صرف بازيکنان غيربومي تيم‌هاي پايه خود در هتل مي‌کنند، يک استاديوم اختصاصي ساخته‌اند، چندين زمين چمن بسيار عالي دارند، يک سالن تکنيک بسيار مدرن دارند، فرق ما با آنها چيست؟ آنها ثبات، برنامه و بودجه دارند و با اين وضعيت تيم اول کشور مي‌شوند و ما اينجا فقط مي‌خواهيم بشويم مديرعامل صنعت نفت حتي به قيمت نابودي اين تيم.
متأسفانه نزديک به 50 روز است که هيات مديره‌اي که تشکيل شده بود و قرار بود يک تيم قدرتمند را روانه مسابقات کند با مشکل ترکيب اعضاء مواجه شده و هيچ کاري در باشگاه انجام نشده است.
فکر مي‌کنم در حال حاضر يکي از معدود تيم‌هاي ليگ دسته يک هستيم که هيات مديره آن نامعلوم است، مديرعاملي آن بلاتکليف، سرمربي و بازيکنان آن انتخاب نشده و اهداف و برنامه‌هاي باشگاه براي فصل بعد مشخص نيست و معلوم هم نيست که بودجه آن چه قدر است و قرار است چگونه پرداخت شود؟
با توجه به اين شرايط چه کار بايد کرد؟
آن چه را که بايد انجام داد 50 روز پيش در يک برنامه جامع خدمت اعضاي محترم هيات مديره ارايه داديم ولي به دليل تغييرات تقريباً روزانه، اين برنامه هنوز تصويب نشده است.
برنامه جامع ما شامل روز شمار فعاليت‌ها بود يعني تاريخ انتخاب سرمربي، تاريخ انجام تست‌هاي داخلي، تاريخ برگزاري اردوها، تاريخ برگزاري مسابقات دوستانه، همه و همه در آن ديده شده است، اما اين فعاليت‌ها پس از بررسي و تاييد هيات مديره کليد مي‌خورد و ما فعلاً منتظر نشسته‌ايم؛ منتظر فرداهاي بهتري که قرار نيست بيايند، متاسفانه خيلي دير شده است خيلي زود دير شده است، اصلاً نمي‌خواهم از مردم خوب و با شرف و فوتبال دوست آبادان استفاده ابزاري بکنم ولي مردم بايد حقايق را بدانند، عده‌اي براي رسيدن به پول يا شهرت دارند تيم را نابود مي‌کنند، آيا اين افراد از خود نمي‌پرسند که اگر انشاء الله فردا به لطف خدا و دعاي مردم آمدند و مسووليتي در اين باشگاه پيدا کردند نبايد زماني براي تحقق اهداف خود داشته باشند؟
يک انتقاد جديد که از شما مي‌شود رفتن شما به برزيل با پول بيت المال است، آن هم در چنين شرايط حساسي، در اين مورد توضيحاتي داريد؟
خوب شد که پرسيديد زيرا فکر کنم آن قدر که بعضي‌ها از رفتن من به برزيل ناراحت شده‌اند از سقوط تيم صنعت نفت نشده‌اند، در سال گذشته که افتخار همکاري با هيات مديره قبلي را داشتم از طرف فدراسيون براي باشگاه‌هاي ليگ برتري سه و براي تيم‌هاي ليگ دسته يک، دو سهميه ويژه اعزام به برزيل در نظر گرفته شده بود که با طرح اين موضوع در جلسه هيات مديره قرار شد که اين جانب و قاسمپور از اين دو سهميه استفاده کنيم که بعدها با قطع همکاري موسسه با قاسمپور، موضوع فقط محدود به اين جانب شد و فرصتي براي جايگزين کردن نبود.
بخشي از هزينه سفر توسط فدراسيون و اسپانسر آن، بخشي توسط باشگاه مابقي با هزينه شخصي پرداخت گرديد، هيات مديره محترم نيز با آگاهي از اين موضوع که اين جانب نه تنها در طول اين دو سال بلکه در دوره قبلي مديرعاملي خود نيز حتي يک ريال حقوق يا پاداش دريافت نکرده‌ام به عنوان نوعي پاداش بخشي از هزينه سفر را تقبل کرده بودند.
در برزيل افراد غير فوتبالي و مديران فوتبال با اعضاي خانواده آمده بودند اما فقط رفتن من به برزيل اينقدر احساسات بعضي ها را جريحه دار کرد.
در مورد شرايط حساس زماني که بايد مي‌بوديد و نبوديد چه مي‌گوييد؟
کدام شرايط حساس، تقريبا پانزده روز است که برگشته‌ام، دريغ حتي از يک تماس تلفني و در آن دو هفته چه اتفاقي افتاده که نبود من باعث بروز آن شده و يا نيفتاده که در اثر نبودن من تحقق پيدا کرده است؟
شنيده شد که در کنار طومارهاي متعددي که عليه شما تهيه شده يکي در خصوص عقد قرارداد با سازمان منطقه آزاد اروند مي‌باشد، ادعا مي‌شود که شما مبلغ چهار ميليارد و 500 ميليون ريال از سازمان منطقه آزاد اروند پول دريافت کرده‌ايد؟
موضوع قرارداد تبليغاتي اسپانسرشيپ باشگاه صنعت نفت آبادان با سازمان منطقه آزاد اروند مي‌تواند يک موضوع يا تحقيق مديريتي خوب براي اساتيد و اهل فن و کساني باشد که دوست دارند فوتبال را تبديل به صنعت کنند، حتماً استحضار داريد که به طور متوسط حدود 30 درصد از منابع درآمدي باشگاه‌ها در ليگ‌هاي معتبر اروپا از محل تبليغات روي پيراهن به حاميان مالي مي‌باشد، مديران سازمان منطقه آزاد اروند به دليل نگاه حمايتي خود از تيم صنعت نفت آبادان و ويژگي‌هاي اقتصادي آن سازمان و ظرفيتي که هواداران تيم صنعت نفت دارند، موافقت خود را براي عقد يک قرارداد تبليغاتي با باشگاه اعلام نمودند، مراحل مذاکره تا آنجا پيش رفته بود که اگر تحقق مي‌يافت کل هزينه‌هاي يکسال باشگاه به طور مستقيم يا غيرمستقيم از طريق همکاري دو جانبه تأمين مي‌شد، به هر حال در مرحله نخست مذاکرات يک قرارداد منعقد گرديد ولي قبل از اين که قسط نخست قرارداد به باشگاه پرداخت شود طوماري تهيه شد که در آن به شدت به اين قرارداد همکاري حمله شد و کار با يک وقفه طولاني مواجه شد.
يعني آن مبلغ را دريافت نکرديد؟
خير البته پس از نهايي شدن اين قرارداد مبلغ يک ميليارد ريال از طرف سازمان منطقه آزاد پرداخت گرديد و متأسفانه به رغم پايان يافتن زمان قرارداد تاکنون مابقي به دليل فشار بعضي از دوستان در شهر به باشگاه پرداخت نشده است.
صحبت‌هاي پاياني شما؟
خيلي دوست داشتم به جاي دفاع از خودم در برابر کارهايي که نکرده و به خاطر آنها محکوم شده‌ام، فرصت داشتم از کارهاي زيربنايي انجام شده در باشگاه بگويم.
يکشنبه 1393/04/22 23:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ورزش سه]
[مشاهده در: www.varzesh3.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
-
ورزش
پربازدیدترینها