تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816781354
سوءاستفاده از اصطلاح جديدالاسلام ها!!
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۹ تير ۱۳۹۳ (۷:۵۲ق.ظ)
ابتکار: سوءاستفاده از اصطلاح جديدالاسلام ها!!
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه ابتکار چنين نوشت:
از روزي که يک جمله آيت الله هاشمي رفسنجاني در مورد «جديد الاسلام ها» به طور ناقص منتشر شد، باراني از تحليل هاي ناصواب و مخالف در فضاي مجازي و روزنامه هايي که معمولاً کاري جز بهانه گيري و سوژه سازي در مورد ايشان ندارند، سرازير شد و برخي جريان ها بدون توجه به مقدمه و مؤخره مطلب، در مخالفت با آن، چنان بر طبل هاي تخريب و بداخلاقي کوبيدند که انگار رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، نکته اي برخلاف اصول مسلّم اسلام يا مباني اصيل انقلاب اسلامي گفته است.
عطش اين گروه معلوم الحال را سرمقاله هاي پي درپي و مصاحبه هاي متوالي و جهت دار، با افراد هميشه دم دستي و کليشه اي نيز فروکش نکرد و روي به انتشار استفتاء از مراجع عظام آوردند و بر آن شدند تا به هر طريق ممکن، با تحريف سخنان ايشان، هم از شدت عصبانيت خود از نتيجه انتخابات اخير کم کنند و هم زره بر تن نخبگان دانشگاهي و حوزوي بپوشانند و آنان را به نبرد با فرهنگ اعتدال بفرستند که مصداق آن فرهنگ در ايران امروز، شکل گيري دولت يازدهم و اقبال مردم به اين فرهنگ ريشه دار اسلامي است.
به اين فراز از سخنان آيت الله هاشمي رفسنجاني در انتقاد از روش هاي قهري و غلط تبليغ دين و نقش آگاهي مردم توجه کنيد: «... کساني که حسرت قدرت دارند، کساني که دل از قدرت نمي کنند، کساني که قدرت را براي خودشان ابدي و مادرزادي وارث حساب مي کنند، اينها تصورات ديگري هم مي توانند بکنند.
چقدر تلاش شد که نگذارند در کشور اينترنت باشد! چقدر ماهواره را از بالاي پشت بام ها جمع کردند! و من نمي دانم چه تأثيري کرد؟ نه تنها از آگاهي مردم چيزي کم نکرد، بلکه بر آگاهي مردم افزود، يعني مردم فکر کردند چرا اينجوري مي شود؟ چه نتيجه اي دارد؟ يعني يک جايي را ما ببنديم، چندين جاي ديگر را بشر باز مي کند، يک راه ديگري پيدا مي شود. واقعاً بايد موکول کنيم به عقل.ما به عنوان مبلغان ديني بايد دين واقعي را به مردم بگوييم. البته ممکن است ما هم اشتباه کنيم. من نمي گويم هميشه ما درست مي فهميم. مردم احتياج به ارشاد الهي دارند. حتي خود پيغمبر اسلام(ص) که معصوم است و خداوند او را از همه چيز حفظ مي کند، روزي چند بار مي گويد: «اهدنا الصراط المستقيم» و «ربّ زدني علما» ما هميشه نيازمنديم.
من فکر مي کنم ما با همين رويه توانستيم راه را باز کنيم. خيلي از گره ها الان باز شده و يک فضاي جديدي ايجاد شده... يکي از موانع، داخلي است که فرصت طلب ها و آنهايي که جديدالاسلام هستند، نسبت به انقلاب زياده خواهي مي کنند و آن انقلابيون اصلي را که در موقعي که هيچ کس اميد نداشت که بشود رژيم شاه و آمريکا را بيرون کرد، فقط به خاطر اينکه وظيفه انجام بدهند، مي آمدند ميدان و زندان ها را پر کرده بودند. الان اکثر آنها را از ميدان به در کرده اند.»
حال، معلوم نيست هياهوي اشخاص و رسانه هاي بعضاً طرفدار دولت هاي نهم و دهم، عليه اين سخنان به خاطر برداشت معکوس از آن توصيه روايي که مي فرمايد «انظر ما قال و لا انظر من قال» است يا براساس اصل آن سفارش؟! چون با هر منطق و استدلالي که واژه هاي اين جملات تفسير و تشريح شود، نياز به اين همه موضع گيري هاي خصمانه و عقده گشايي نيست.
اولاً، واژه جديدالاسلام ها مگر چه محدوده و عده اي دارد که گروهي آن را به خود گرفته اند و خطاب آيت الله هاشمي را تحقير خويش پنداشته اند؟ اين واژه در لغت به معناي کساني است که يا ديني نداشتند و يا پيرو دين ديگري بوده اند و اخيراً با گفتن «تشهد» آيين مسلماني برگزيده اند، ولي در اصطلاح سياسي، آن هم در ادبيات امروز کشور، کنايه از کساني است که از اسلام درکي سطحي و زودگذر دارند و ظاهرسازي ها را عمق اسلام مي دانند و براساس اين برداشت سطحي، براي ديگران حکم مي دهند و سپس در رسانه ها مجري احکام خود مي شوند و کار خود را معيار دين اسلام و تقويت آن مي دانند، مانند آن جوان صدر اسلام که وقتي «جديدالاسلام» شد، رهبانيت برگزيد و خانواده اش شکايت به پيامبر(ص) بردند و رسول مکرّم(ص) با ردّ اين شيوه، «لا رهبانيت في الاسلام» را در مفاهيم و تعاليم اسلام جاودان کرد.
در دوره معاصر و تاريخ انقلاب اسلامي نيز مصداق کنايي «جديدالاسلام ها» کساني هستند که در دوران مبارزات اسلامي مردم ايران عليه رژيم فاسد پهلوي، مبارزه را يا مشت بر سندان کوبيدن و يا برافراشتن پرچم ضلال در زمان غيبت مي دانستند و در زمان امام راحل نيز ميداني براي بروز انديشه هاي خويش نداشتند و در 10 سال گذشته با نذر و نياز، جريان دلخواه خويش را بر مسند قدرت نشاندند و به خاطر نوع برداشتي که از اسلام و مذهب تشيّع داشتند، مانند بسياري از اسلاف خويش که استفاده از هرگونه تکنولوژي روز از جمله بلندگو و راديو را حرام مي دانستند، الان نيز مطلقاً هرگونه استفاده از ماهواره را - ولو برنامه هاي علمي و تحقيقاتي آن- حرام مي دانند و با آن مخالفند.
ثانياً، انگار اين جماعت و پياده نظام آنها در رسانه ها، موافق استفاده از ماهواره هستند، ولي وقتي ديدند شخصيتي مانند آيت الله هاشمي رفسنجاني در مخالفت با روش هاي تبليغي آنان سخن گفت، آن را مخالف برداشت هاي خويش مي دانند و برآشفته اند.
هر کس که سابقه اين گروه را بداند، خوب مي داند که اين جماعت «نه جديد الاسلام» هستند و نه «موافق ماهواره»، بلکه براساس وظيفه جناحي و سياسي خويش بايد اعتراض کنند و سابقه ذهني مردم سرشار است از اعتراض آنها به سکوت و سخن گفتن آيت الله هاشمي رفسنجاني و وقتي ديدند با يک جمله کوتاه، يعني «نمي گويم نمي آيم» در ايّام قبل از انتخابات، موجي از اميد براي دوستان و دوستداران نظام اسلامي ايجاد کرد و «حماسه سياسي» مورد نظر رهبري معظم انقلاب را محقق نمود، الان نيز مي تواند يک تحوّل عمده اجتماعي ايجاد نمايد و سپس موج رويگرداني مردم از صداوسيما را به خاطر عملکرد سؤال برانگيزش تبديل به سونامي فراگيري نمايد که در آن صورت، مهمترين ابزار تبليغاتي و ضدتبليغاتي اين جريان از حيّز انتفاع ساقط مي شود البته همه اين احتمالات تحليلي، اما و اگرهاي سياسي است و براساس مثل معروف «العاقل يکفي بالاشاره» همه نخبگان سياسي و حتي عامه مردم خوب مي دانند که اين هياهوها که بعضاً با
«وا اسلاماي» آنان همراه مي شود، به خاطر ترس از جايگاه و نفوذ کلام آيت الله هاشمي رفسنجاني در جامعه است.
جايگاهي که در انتخابات رياست جمهوري سال 92 ثابت کرد که خورشيد انديشه هاي ايشان، حتّي اگر در پس ابرهاي ردّ صلاحيت هم باشد، با تابيدن يک اشعه، راه را نشان مي دهد و الان نيز که فضاي سياسي کشور به تدريج به سوي انتخابات «مجالس» آن هم از نوع «شوراي اسلامي» و «خبرگان رهبري» پيش مي رود، مهمترين رسالت، وظيفه و هدف مخالفان سياسي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، مخالفت با هر جمله گفته يا نگفته ايشان است و مهم نيست که اين جمله «مخالفت با ماهواره» باشد يا موافقت با آن!! وقتي هدف، وظيفه و مأموريت اين باشد، نبايد زياد شگفت زده شد که جديد الاسلام ها چقدر در رسانه ها، هواخواه دارند؟! نبايد تعجب کرد که اگر کسي از مخالفت آنها با ماهواره سخن گفت، مانند شبکه هاي ماهواره اي مورد هجمه رسانه اي قرار گيرد!! بايد ايشان را تخريب کرد البته از اين پس و مطمئناً تا انتخابات سال آينده «دو مجلس»، رويکرد ضداخلاقي خبرسازي براي يک جريان خاص، وظيفه رسانه اي و روزبه روز تشديد خواهد شد و در اين راه، آيت الله هاشمي رفسنجاني مهمترين شخصيتي است که مي دانند اگر سخنانش در جامعه انتشار يابد، با اقناع عقلي، حماسه اي ديگر که سرشار از شور و شعور است، خلق مي شود، حماسه اي که به مذاق بعضي ها خوش نمي آيد و مي دانند که اگر همه مردم بيايند، جايي در مصادر امور ندارند!
نويسنده: رضا سليماني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
-
گوناگون
پربازدیدترینها