تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805436250




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کاهش جرم و جنایت در ماه خدا اعجاز بخشش و گذشت زیرسایه رمضان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: کاهش جرم و جنایت در ماه خدا
اعجاز بخشش و گذشت زیرسایه رمضان
اولی می‌گوید هر حرفی داری به بازپرس بگو و دومی می‌گوید به همین ماه رمضان قسم که تا عید فطر همه پولت را می‌دهم، با شنیدن کلمات ماه رمضان و عید فطر، اولی سکوت می‌کند و دومی باز هم التماس می‌کند.

خبرگزاری فارس: اعجاز بخشش و گذشت زیرسایه رمضان



خبرگزاری فارس -مهدی صادقی، این بار خبری از صف در مقابل دادسرای قم نیست، تلفن همراه را تحویل سرباز می‌دهم، بازرسی بدنی می‌شوم، حیاط، خلوت سوت و کور است. وارد سالن دادسرا واقع در خیابان ساحلی می‌شوم، مسیری را که همیشه با تنه زدن و تنه خوردن طی می‌کردم این بار به راحتی می‌گذرانم. در اتاق شماره یک که همیشه شلوغ‌ترین اتاق بود، یکی دو نفر بیشتر حضور ندارند و آسانسور‌ها در حال استراحت هستند. با فشردن دکمه طبقه سوم، چرت آسانسور پاره می‌شود، خبری از فشار جمعیت، بوی عرق و سیگار، گریه بچه، اشک زن‌ها، آه مرد‌ها و کلافگی نیست و برای نخستین بار متوجه می‌شوم که این آسانسور، صدای موسیقی زیبایی دارد. نخستین چیزی که در راهرو به چشم می‌آید صندلی‌های خالی است، سه چهار نفری هم که در راهرو هستند انگار از خلوتی آنجا خجالت می‌کشند. وارد شعبه بازپرسی می‌شوم، مدیر شعبه که روحانی است بر خلاف همیشه با حوصله پاسخ می‌دهد، می‌گویم: «انگار برکت از دادسرا رفته!»؛ می‌گوید: «کاش سفره دادسرا همیشه بی برکت باشد!». لایحه‌ام را که مربوط به شکایتی با موضوع قطع غیرمجاز درخت بود تقدیم می‌کنم و مدیر شعبه با لبخند بدرقه‌ام می‌کند. حالا فقط دو نفر در راهرو نشسته‌اند، همیشه در راهروی دادسرای قم، شاهد جدال لفظی و رجز خوانی و حتی گلاویز شدن بودم ولی حالا محتمل‌ترین حالت ممکن، آشتی این دو نفر به نظر می‌رسد. آنقدر مجذوب فضای سوررئال دادسرا می‌شوم که ترجیح می‌دهم این بار به جای بی‌خواب کردن آسانسور، همراه پله‌ها شوم، طبقه دوم کمی شلوغ‌تر از طبقه سوم است. چهار پنج نفر روی صندلی‌ها کز کرده‌اند و شاید آنها به این فکر می‌کنند که چقدر خوب است که دادسرا همیشه این قدر خلوت نیست. عریانی دادسرا، هر مراجعه کننده‌ای را خجالت زده می‌کند و یک صندلی خالی، فریاد می‌زند که من نماد گذشت هستم و صندلی دیگری می‌گوید من سمبل خویشتنداری هستم و دیگری با غریوی لطیف می‌گوید من هم نماد چشم‌پوشی هستم. صندلی‌های به اشغال در آمده، دست و پا می‌زنند برای خالی شدن ولی انگار بعضی‌ها قصد بلند شدن ندارند. آرام آرام به طبقه اول می‌آیم، با مشاهده صندلی‌های خالی جلوی اتاق دادستان به شعف می‌آیم، هر صندلی خالی، یعنی چراغ روشن یک خانه، یعنی آرامشی سلب نشده، یعنی اعتباری حفظ شده، یعنی لبخندی جاری. دوباره از روبه‌روی اتاق شماره یک رد می‌شوم، دو نفر جلوی اتاق ایستاده‌اند، اولی مصمم و خشن است و دومی ملتمس و خسته. اولی می‌گوید هر حرفی داری به بازپرس بگو و دومی می‌گوید به همین ماه رمضان قسم که تا عید فطر همه پولت را می‌دهم، با شنیدن کلمات ماه رمضان و عید فطر، اولی سکوت می‌کند و دومی باز هم التماس می‌کند. اولی قبول می‌کند و دومی می‌خندد و تازه یادم می‌آید که اینها همه اعجاز ماه رمضان است و آرزو می‌کنم که ای کاش هر روز عید فطر بود. آرزوی محالی نیست هر روز می‌تواند عید فطر باشد و فقط کافی است زیبایی صندلی‌های خالی دادسرا‌ها را درک کنیم. واقعا زیباست تا فرصت هست به ملاقات صندلی‌های خالی دادسرا برویم و به آنها قول بدهیم که با زیاده خواهی، لجاجت، دشمنی، دروغ و سخت‌گیری آرامش و سکوتشان را بر هم نمی‌زنیم. انتهای پیام/2258/ر30

93/04/18 - 09:24





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن