تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837470362
جنگ جهانی اول، تبعات و پیامدهای آن در هورامان
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
هورامان ناحیهای است که در غرب استانهای کردستان و کرمانشاه واقع شده است با آغاز جنگ جهانی اول (1914 ـ 1918م) عشایر و خوانین این ناحیه نیز مانند دیگر نواحی ایران درگیر جنگ شدند. شروع جنگ بر فشار خارجی در ایران افزود. واکنش اولیۀ دولت مرکزی ایران به شروع جنگ، اعلام بیطرفی بود. اما با عدم رعایت آن از سوی دولتهای غربی، غرب ایران نیز مانند نواحی دیگر، به یکی از میدانهای اصلی جنگ تبدیل شد. قزاقهای روسی به سرکردگی مامانوف، پس از شکست اولیه در حوالی کردستان، قوای عثمانی را وادار به عقبنشینی به سوی هورامان کردند. ورود قوای عثمانی به روستای رزاب و واسطه قرار دادن شیوخ نقشبندی هورامان از سوی فرماندهان عثمانی، منجر به انعقاد پیمانی میان سرکردگان قوای عثمانی و عشایر و خوانین هورامان شد. در این میان تصمیم روسها برای رسیدن به پنجوین عراق با گذشتن از مریوان، باعث تقابل قوای روس و تفنگچیهای هورامان شد. از طرفی حضور نیروهای روسی در هورامان منجر به قتل و غارت و قحطی فراگیری در این ناحیه شد. در این مقاله سعی میشود با تکیه بر دو نسخۀ خطی منظومِ به جا مانده از ملا شریف بیسارانی، شاعر هورامی زبان، به تبعات و پیامدهای جنگ جهانی اول در ناحیه هورامان پرداخته شود. هورامان نام ناحیهایست که در غرب استانهای کردستان و کرمانشاه واقع شده است. این ناحیه به چهار بخش تقسیم رزاب، لهون، تخت و شامیان تقسیم میشوند. این چهار بخش به ترتیب در شرق، غرب، مرکز و شمال هورامان قرار گفتهاند. در دورۀ بعد از اسلام هورامان تخت تا پایان دورۀ صفویان مرکز حکومت حاکمان هورامان بوده است که از سال 393ق/ 1002م در این ناحیه به قدرت رسیدند. در دورۀ صفویان هورامان تیول و الکای شه صفوی بوده و والی کردستان حق دخالت در این ناحیه را نداشته است. اما با سقوط صفویان هورامان لهون و تخت از هم جدا شدند. در دورۀ قاجار هورامان تخت و لهون دو بلوک از بلوکات هیجدهگانۀ کردستان را تشکیل میدادند. شامیان همواره زیر سلطۀ حاکم هورامان تخت بود. و رزاب هم به عنوان نزدیکترین بخش هورامان به کردستان یکی از بلوکات اردلانها را تشکیل میداد که جدای از دیگر نواحی هورامان اداره میشد. با این که هورامان از لحاظ تقسیمات اداری و سیاسی جزء حکومت اردلانهای کردستان بود. اما منابع تاریخنگاری محلی کردستان هم تأیید کردهاند که حاکمان این ناحیه حاضر به اطلاعت از والیان اردلان نبودند. در دورۀ ناصرالدینشاه، حسن سلطان حاکم هورامان تخت و محمد سعید سلطان حاکم هورامان لهون چندین بار بر ضد والیان اردلان شورش کردند. شورشی که سرانجام در سال 1286ق/ 1869م تنها با درخواست فرهاد میرزا والی کردستان از نیروهای مرکز شکست خورد. با قتل ناصرالدینشاه در سال 1313ق/ 1896م، غارت و چپاولگری بسیاری از ولایات را فرا گرفت. هورامان تخت در این دوره همواره از سوی حاکم کردستان به حاکم مریوان سپرده میشد، اما هورامان تخت عملاً تا پایان سلسلۀ قاجار از سوی طوایف (حسن سلطانی، مصطفی سلطانی و بهرام بیگی) و هورامان لهون توسط نوادگان محمد سعید سلطان اداره میشد. دربارۀ پیشینۀ تحقیق مزبور باید گفت: در این زمینه پژوهشی صورت نگرفته است و منابع تاریخی هم در این باره مطلبی ارائه نمیدهند. در نتیجه در این پژوهش سعی شده است با تکیه بر دو منظومۀ دستنویس1 به جا مانده از ملا شریف بیسارانی و بررسی و تحلیل آنها، اول با تکیه بر نسخۀ جنگ (75 بیت) به جنگ تفنگچیهای هورامان با قوای روس پرداخته شود و سپس با تکیه بر نسخۀ قحطی (31 بیت) به قحطی و غارتگریهای پس از جنگ در هورامان پرداخته شود. اوضاع هورامان پیش از جنگ جهانی اول در سال 1314ق/ 1897م با به قدرت رسیدن مظفرالدین شاه، ابوالفتح میرزا سالارالدوله فرزند شاه به حکومت کردستان منصوب شد. وی حاج فتحالملک حاکم هورامان و مریوان را در مقامش ابقا کرد. از زمان سرکوب شورش هورامان در سال 1286ق/ 1869م بخشهای مختلف هورامان غیر از هورامان لهون توسط سه طایفۀ حسن سلطانی، مصطفی سلطانی و بهرام بیگی اداره میشد.2 در همین دوره با قتل یکی از سادات روستای سروآباد توسط احمدخان فرزند عزیزخان از خانهای بهرام بیگی، وارثان مقتول دادخواهی خود را به نزد سالارالدوله بردند. عباسقلی سلطان سرکردۀ طایفۀ مصطفی سلطانی قاتلین را به فراشان سالارالدوله تحویل داد، اما محمود خان دزلی بردار احمدخان آنها را از دست فراشان نجات داد. در پی این حاج فتحالملک و افواج کردستان و تفنگچیهای سقز و بانه مأمور سرکوبی پسران عزیز سلطان شدند اما با عزل سالارالدوله و جایگزینی جلالالدوله به جای وی، مأموران اعزام شدده به هورامان بازگشتند (هورامی، 1386: 608 - 609). در همین دوره در هورامان لهون جعفر سلطان از فرزندان محمد سعید سلطان (رهبر لهونیها در شورش هورامان) حکومت میکرد. اختلاف مجید بیگ پسر برزو بیگ و نوۀ حسن سلطان از طایفۀ حسن سلطانی با لهونیها باعث درگیری داخلی بین نواحی مختلف هورامان شد. در مقابل هورامان لهون، محمودخان دزلی سرکردۀ بهرام بیگیها، عباسقلی سلطان سرکردۀ مصطفی سلطانیها و برخی از طوایف مریوان هم به جانبداری از طایفۀ حسن سلطانی پرداختند. در اولین برخورد قوای لهون به سوی نوسود مقر جعفر سلطان عقبنشینی کرد. برخی اقدامات محمودخان دزلی باعث کنار رفتن قوای مصطفیسلطانیها شد. این امر دلیل حملۀ جعفر سلطان به سوی هانهگرمله شد که توسط قوای هورامان تخت تصرف شده بود. در نتیجۀ جنگی که روی داد 70 نفر کشته شدند (همان: 613 - 614). از دیگر وقایع این دوره میتوان به درگیریهای مکرر قوای لهون با عثمانیها اشاره کرد. پادگانهای ترک در روستای تویله با مساعدت دولت ایران به سوی لهون حملهور شده و عدۀ زیادی از لهونیها به سوی هورامان تخت عقب نشستند. اما اندکی بعد با اشغال بغداد توسط قوای انگلیس، عثمانیها هورامان لهون را تخلیه کردند. در نتیجه لهونیها آنها را تا حلبجه تعقیب کردند. این امر باعث احترام جعفر سلطان از سوی مقامات انگلیسی شد (همان: 615 - 616). از وقایع مهم دیگر این دوره که خوانین هورامان را هم درگیر کرد، میتوان از شورش سالارالدوله حاکم سابق کردستان یاد کرد. سالارالدوله همواره در دورۀ حکومتش در نواحی مختلف از جمله در کردستان به دنبال گرفتن ولیعهدی از برادرش محمد علی میرزا بود. در نتیجه وی از کردستان به سوی تهران حرکت کرد تا به هدف خود جامۀ عمل بپوشاند، ولی از قشون دولتی شکست خورد و دستگیر شد (عنایت، 1383 : 85 - 86). مظفرالدینشاه مدت کوتاهی پس از امضای فرمان مشروطیت در 24 ذیالقعده 1324ق/ نوامبر 1906م درگذشت و ولیعهد محمد علی میرزا از آذربایجان به تهران آمد و به تخت سلطنت نشست. او از همان روزهای آغاز سلطنت خود کینه و بیاحترامی خود را به مشروطهخواهان با دعوت نکردن از نمایندگان مجلس در جشن تاجگذاریش نشان داد. و روز به روز به طرُق مختلف با مجلسیان و مشروطه خواهان کشمکش داشت تا این که سرانجام پس از دو سال جدال با مشروطه خواهان در 23جمادیالاول 1326ق/ ژوئن 1908ممجلس شورای ملی را به توپ بست و به قتلعام نمایندگان مجلس و مشروطه خواهان پرداخت (نوایی، 2535 : 66 - 69). مشروطهخواهان و آزادیخواهان نیز پیش از این چون اعتمادی به محمد علیشاه نداشتند برای تقویت خود و ضعیف ساختن دستگاه استبدادی به فکر افتادند از وجود سالارالدوله در برابر محمد علیشاه استفاده کنند (معتمدی، 1374 : 201). پس از فتح تهران توسط آزادیخواهان با وجود کمکهای سالارالدوله به آنها در زمانی که در زندان و تبعید بود، آزادیخواهان پس از خلع محمد علی شاه، پسرش احمد شاه را به جای او نشاندند و عضدالملک را به نیابت سلطنت برگزیدند. این پیشدرآمد باعث تغییر عقیدۀ سالارالدوله شده و هنگامی که برادرش محمد علی شاه مخلوع به تحریک دولت روس اقداماتی برای بازگشت به حکومت انجام داد وی نیز از غرب عازم تهران شد (همان: 87). در ناحیۀ غرب، سالارالدوله به ویژه با خوانین لرستان قرابت نسبی داشت و عشایر دیگر چون هورامیها و مریوانیها هم به وی پیوستند (معجزی، 1380 : 430). سالارالدوله احتمالاَ به منظور همراه کردن هورامیها در شعبان 1330ه.ق وارد هورامان شد (همان: 516). البته خبر حضور سالارالدوله در هورامان در روزنامۀ عینالسلطنه نیز منعکس شده است (عینالسلطنه، 1374 : 5/ 3759). به استثنای قوای هورامان تخت که از همراهی با سالارالدوله سر باز زدند، قوایی مرکب از جاف، جعفر سلطانی، مریوانی و سردار رشید اردلانی و طوایف و ایلات سردشت، سقز، مکریان، بانه و چند تن از مشایخ از جمله شیخ علاءالدین برای استمداد سالارالدوله تشکیل شد (هورامی، 1386: 616). سالارالدوله پس از تسخیر کرمانشاه و کردستان به همدان آمد و در آنجا سواران بختیاری را که برای جلوگیری او آمده بودند شکست داد و از راه قم و ساوه به تهران عزیمت کرد (معجزی، 1380 : 486). سالارالدوله در میانۀ راه از حشمتالملک سنندجی مشکوک شد و محمود خان کانی سانانی را مأمور خلع او کرد. پس از زد و خورد جزئی و کشته شدن چند نفر از نیروهای حشمتالملک، بالاخره حشمتالملک دستگیر و به همراه بردارش به سالارالدوله تحویل داده شد (هورامی، 1386: 617). دولت مرکزی با زحمت زیاد و هزار سوار مسلح فراهم کرده به سرکردگی یپرم و سردار بهادر به مقابلۀ سالارالدوله فرستاد. قوای سالارالدوله در فاصلۀ میان قم و نوبران در 90 مایلی جنوب شرق تهران با دادن پانصد نفر تلفات شکست خورد و خود وی به سرحد عراق فرار کرد و در بغداد متواری شد. آن گونه که منابع گزارش کردهاند پس از شکست قوای سالارالدوله، علی رضا گروسی و جعفر سلطان هورامی به کمک قوای شکست خورده آمده و مانع دستگیری سالارالدوله و کشتن و اسیر گرفتن تمام اردو شد (معجزی، 1380 : 486). سالارالدوله پس از شکست در سال 1330ه.ق مجدداً به عباسقلی سلطان و خوانین رزاب پناه برد و با وجود وساطت سردار رشید، عبدالکریم بیگ وکیل جوانرود و فتاح سعید ولدبیگی، هورامیها حاضر به کمک به او نشدند. همزمان با آن مردوخ کردستانی امام جمعۀ سنندج نزد عباسقلی سلطان و خوانین رزاب آمد و واقعۀ دستگیری مشیر دیوان را به وسیلۀ بختیاریها در سنندج برای او تعریف کرد. پس از این عباسقلی سلطان در رأس دو هزار تفنگچی به منظور راندن بختیاریها از سنندج و آزاد کردن مشیر دیوان به سوی سنندج حرکت کرد. اما بختیاریها به محض اطلاع از آمدن آنان، شهر را تخلیه و مشیر دیوان را به تهران بردند (هورامی، 1386: 617). جنگ جهانی اول و عشایر غرب ایران با شروع جنگ جهانی اول، روسها، انگلیسها و عثمانیها همگی به عنوان بخشی از استراتژی نظامی خود، سیاستهایی را دنبال میکردند که هدفشان تحریک یا تشدید دشمنیهای موجود بین گروههای قومی و مذهبی گوناگون در منطقه بود. در مقابل احساسات ضد روسی و ضد انگلیسی، برخی دموکراتهای ایران، آلمانها را متحدان درخوری تلقی میکردند. در نتیجه بریتانیاییها و روسها نسبت به فعالیت دموکراتها به طرفداری از آلمان بدگمان بودند و تصمیم گرفتند بر تعداد نیروهای اشغالگر خود بیفزایند. نمایندگان حزب دموکرات پس از تشکیل کمیتۀ دفاع ملی در قم و پس از آن تشکیل دولت موقت ایران در کرمانشاه، موفق شدند برخی از شهرهای غربی کشور مانند همدان، کردستان، ملایر، تویسرکان، گروس و بروجرد را زیر سیطرۀ قدرت خود در آوردند (اتابکی، 1387: 15). از طرفی سه ماه پس از آغاز جنگ جهانی اول، امپراتوری عثمانی به تشویق انور پاشا به طرفداری از آلمان وارد جنگ شد. انور پاشا، وزیر جنگ عثمانی، عقیده داشت که عثمانیها با اتحاد با آلمان، روزنۀ امیدی خواهند داشت که جلوی فروپاشی امپراتوریشان را بگیرند و برخی از سرزمینهای از دست رفتهشان را پس بگیرند (همان: 51). ترکها نیز به دولت ایران اعلام کردند که انگیزه یا نقشۀ پنهانی در ایران ندارند. همچنین جهتگیری اسلامی که آنها به رابطۀ خود با ایرانیان داده بودند، بیشک به منظور کاهش بدگمانیهای ایرانیان بود. با وجود این، شکایت در مورد رفتار ترکها به ویژه در امور داخلی ایران بسیار بود؛ آنها میکوشیدند برای ولایتهای مختلف والی تعیین کنند یا با افراد غیر مسئول تماس برقرار سازند. اما در مجموع رابطۀ با ترکها راحتتر از رابطه با نادولنی، نمایندۀ آلمانها در کرمانشاه بود (همان: 41). همانگونه که ملا شریف در شعر خود یادآور شده و اسناد این دوره هم نشان میدهند، طوایف متعدد در غرب ایران در این زمان و در نبود یک حکومت متمرکز در برخورد با نیروهای متفق و متحد، مستقل عمل میکردند. نکتۀ قابل ذکر در این زمان، حضور نیروهای عثمانی و پیشروی آنها به سوی کرمانشاه است. گزارشات وزارت داخله نشان میدهد که در این زمان نیروهای متحد در کرمانشاه به قدری فعال بودند که امیر افخم والی کرمانشاه برای رفع اختلافات مرزی ایران و عثمانی، از وزرای مختار آلمان و اتریش دعوت به عمل میآورد (بیات، 1369: 39). مسئله زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم تا پیش از این همواره رفع اختلافات مرزی بین دو کشور ایران و عثمانی با حضور نمایندههای انگلیس و روسیه حل و فصل میشد. این موارد را میتوان در کتاب رسالۀ تحقیقات سرحدیه میرزا جعفر خان مشیرالدوله، به وضوح مشاهده کرد (ر.ک: مشیرالدوله، رسالۀ تحقیقات سرحدیه، 1348). به واقع حملۀ متفقین، ایران را دچار هرج و مرج سیاسی کرده بود و رجال کشور همه با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. دولت نیز در خارج از تهران اقتداری نداشت. دموکراتها که کانیتس، وابستۀ نظامی آلمانها، روی آنها بسیار حساب میکرد، در عمل نشان دادند که نه قدرت برآوردن مواعید خود را داشتند و نه قابلیت آن را. رؤسای بزرگ عشایر به ویژه در غرب ایران نیز از قدرت بسیار برخودار بودند و منافع شخصی را بر میهنپرستی ترجیح میدادند. کانیتس هم سعی میکرد این رؤسا را با اهدای پول، اسلحه و وعدۀ فرا رسیدن هدایای دیگر، جلب کند، ولی او تا آن زمان هنوز با موفقیت چندانی روبرو نشده بود. رؤسای مذکور با روسها و انگلیسیها نیز مذاکراتی داشتند و ظاهراً بر آن بودند که طرف نیروی قویتر را بگیرند. علاوه بر این، اهداف ترکها و آلمانها نیز با یکدیگر مغایرت اصولی داشت و نمایندگانشان همیشه در مورد خطمشیهای متخذه، اختلاف نظر داشتند. این اختلاف نظر حتی بر گروههای ایرانی و از آن جمله عشایر و طوایف طرفدار آنها تأثیر گذاشته بود، گروهی به هواداری از ترکها مشغول بودند و گروه دیگر آلمانخواه محسوب میشدند (مابرلی، 1369: 182). از سویی روسها در جمادیالثانی 1334هـ.ق/ آوریل 1916م به فرماندهی باراتف به سوی غرب ایران پیشروی کردند. علاوه بر نیروها و توپهایی که روسها در فاصلۀ کرمانشاه و کرند مستقر کردند، چند ستون از نیروها در حدود چهار هزار نفر و ده عراده توپ را نیز در اطراف کنگاور، بروجرد و کردستان مستقر کردند (همان: 212 - 213). البته پیش از این در ماه جمادیالاول/ مارس نیروی منظم ارتش عثمانی که تا آن زمان هشت گردان از آنها در ایران مستقر شده بودند، موفق شدند یک واحد جلودار ارتش روسیه را از کرند پس برانند (همان: 203). در ماه شعبان 1334هـ.ق/ مه 1916م تهاجم جدیدی از سوی روسیه به طرف رواندز به منظور کاستن از فشار بر نیروهای بریتانیا و بینالنهرین سفلی صورت گرفت. این تهاجم بعد از چهار هفته متوقف شد، اما باز کُردهای ایران را بر سر دو راهی قرار داد. کُردها در مقام مقایسه با روسها، باز ترکها را کم خطرتر دانستند؛ بنابر این مانع از ضد حملۀ ترکها در ماههای شوال و ذیقعده/ ژوئیه و اوت نشدند (مکداول، 1386: 200). نیروهای عثمانی در زد و خوردی شدید، بالاخره در ذیقعدۀ 1334ق./ اوت 1916م. موفق شدند کرمانشاه را از دست روسها پس بگیرند؛ به همین دلیل روسها به همدان عقبنشینی کردند (مابرلی، 1369: 96). در همین زمان روسها در پی این بودند تا از طریق جلب مساعدت دولت ایران، طوایف غرب را به همکاری با متفقین برانگیزند، به هر صورت این اقدام عملی، اما دشوار بود (همان: 254). باید دانست که پیش از این هم طوایف این منطقه به عوامل عثمانی واکنش مساعد نشان داده بودند و علت هم این بود که بریتانیا در صدد جلب آنها بر نیامده بود؛ ظاهراً به این جهت که آلمانیها از دولت ایران حمایت میکردند، اما بیشتر از آن رو که عثمانیها، عشایر را با پول میخریدند. در پی آن، رؤسای عشایر، پیاپی به عثمانیها یادآور میشدند که میتوانند پول بیشتری از روسیه و بریتانیا بگیرند. یک ژنرال آلمانی به این مسئله اعتراض کرده، مینویسد: «آنچه ما در ازاء این هزینۀ فوقالعاده گزاف میگیریم، عملاً بسیار اندک است. جنگجویان قبایل تنها برای تعقیب منافع خود میجنگند» (مکداول، 1386: 200). از جمله طوایف فعال در سالهای جنگ جهانی اول در غرب کشور ،سنجابیها بودند. سنجابیها در ماه جمادیالاول 1333ق/ مارس 1915م در مندلی، نیروهای رئوف بیگ، فرمانده عثمانی را شکست دادند (مابرلی، 1369: 118). گزارش سرحدداری کرمانشاه در 3 ربیعالثانی 1333ق/ 5 فوریه 1915م. نشاندهندۀ حمایت سنجابیها از نیروهای عثمانی است (بیات، 1369: 27) اما گزارشهای حکومت کرمانشاه در اواخر همین ماه نشان میدهد که سنجابیها بر خلاف دیگر عشایر و با اینکه برخی از مراتع آنها در خاک عثمانی واقع شده بود، مخالف حضور نیروهای عثمانی در کرمانشاه بودند و بارها با عشایر طرفدار عثمانی درگیر شدند (همان: 34). اختلاف و درگیری آنها با نیروهای عثمانی گاهی تا آنجا پیش میرفت که نمایندگان آلمان واسطۀ صلحشان میشدند. سنجابیها معتقد بودند اگر با دولت دربیفتند، مورد لعن خواهند بود. آنها پیشتر روشن ساخته بودند که با هر گونه تجاوزی که بیطرفی ایران را نقض کند، به مخالفت بر خواهند خاست و بر آن شدند با پیشروی نیروهای انگلیس مقابله کنند. رفتار روسها پیش از این، آنها را از متفقین بیگانه کرده بود و به همین دلیل با سیاست آلمان همکاری کرده و در 1336هـ.ق/ 1917م. تلاش نیروهای روسی و انگلیسی را برای پیوستن به هم با ناکامی مواجه ساخته بودند. کلهرها و گورانها اینک از فرصت استفاده کردند و ائتلافی علیه سنجابیها تشکیل دادند و در نتیجۀ جنگی، سنجابیها 250 نفر و صد هزار سر گوسفند از دست دادند و این ضربۀ اقتصادی و سیاسی شدیدی بر آنها بود (مکداول، 1386: 202). اما باید گفت که سنجابیها هم مانند دیگر عشایر منطقه، بارها مواضع خود را تغییر دادند و حتی چند بار به نفع عثمانیها وارد میدان نبرد با روسها شدند (سلطانی، 1373: 4/ 814). عشایر جاف هم از دیگر طوایفی بودند که بر خلاف سنجابیها با عثمانیها روابط بهتری داشتند و به گفتۀ ملا شریف در اتحادیه عثمانیها و هورامیها برای نبرد با روسها حاضر بودند. هر چند شیخ مردوخ در کتابش به این مسئله اشارهای نکرده و فقط پس از پایان جنگ و شکست هورامیها است که جافها وارد سنندج میشوند؛ البته یادآوری این نکته لازم است که اساساً بخش بزرگی از عشایر جاف (جاف مرادی) مراتعشان به طور کامل در خاک عثمانی قرار داشت و براساس قراردادهایی که پیش از این، بین ایران و عثمانی بسته شده بود، از ایران جدا شده بودند و فقط برای ییلاق و قشلاق وارد خاک ایران، به ویژه کردستان میشدند. در سال 1333ق/ 1915م. محمود پاشا، رئیس ایل جاف مرادی، با دویست ـ سیصد سوار عشیرۀ جاف، همراه باجلانها، شیخ حمید و جافهای گوران، متجاوز از00 15 نفر به نیروهای عثمانی پیوستند (بیات، 1369: 36). فشارها و تهدیدات نیروهای عثمانی در حوالی کرمانشاه به حدی زیاد شد که اهالی کرمانشاه در برههای تصمیم گرفتند با برداشتن اسحلۀ دولتی و فراخواندن روسها خود را از دست عثمانیها نجات دهند. پس از این و با وجود انعقاد عهدنامۀ خسروآباد که با حضور مجلسی از نمایندگان دولت عثمانی، آلمان، ایران و اعیان کرمانشاه و نمایندۀ اهالی کرمانشاه بسته شد، مدتی طول نکشید که دوباره اختلافات ظاهر شد و نیروهای عثمانی بیش از پیش به اختلافات دامن زدند (همان: 63 - 64). با وجود این شهر کرمانشاه بارها میان نیروهای متفق و متحد دست به دست شد و کابینۀ حکومت موقت هم که در کرمانشاه تشکیل شده بود، با تصرف کرمانشاه توسط نیروهای روسی روی به بغداد نهاد. عقبنشینی قوای عثمانی به سوی هورامان در سال 1333ق/ 1915م. مامانوف رئیس اردوی قزاق در کردستان بود. پس از شکست روسها در محرم 1334ق/ نوامبر 1915م. از سردار رشید و سنجر خان و اهالی روستاهای نواحی کامیاران، آنها پای به فرار میگذارند. در همین زمان مسیو شادو و کاپیتان اوت و مسیو نریمان کنسول آلمان و روز بعد هم محیالدین بیگ فرماندۀ عثمانی وارد سنندج میشوند. در اواخر ماه ربیعالاول/ ژانویه، شیخ علاءالدین با جمعی تفنگچی هورامی و مریوانی وارد سنندج شدند. همچنین علی اکبر خان، سردار مقتدر سنجابی هم با 1500 سوار به شهر میرسد. در 4 ربیعالثانی/ 27 ژانویه، شیخ علاءالدین و تفنگچیهای همراه وی به هورامان بازگشته و فقط علی اکبر خان سنجابی در شهر باقی میماند که در همین زمان خبر میرسد مامانوف در حال بازگشت است. آلمانها پول هنگفتی به علی اکبر خان میدهند تا به مقابلۀ روسها برود، اما در ناحیه پیرمحمد با اختلاف علی اکبر خان با آلمانها بر سر طرح مواد ده گانه (برای حفظ استقلال ایران)، علی اکبر خان به محل سنجاب باز میگردد و حاضر به نبرد با روسها نمیشود (کردستانی، 1351: 2/ 325 - 326). روز پنجشنبه 27 ربیعالثانی 1334هـ.ق/ 19 فوریه 1916م. محیالدین بیگ فرمانده و محمود بیگ شهبندر عثمانی، افرادی نزد شیخ مردوخ کردستانی فرستاده، اعلام میکنند که نیروهای روسی به زودی وارد شهر خواهند شد و باید به طرف هورامان عقب نشست. افراد مذکور به همراه حاج شیخ عبدالحمید، میرزا فتحالله، حاج ابوالحسن و افرادی دیگر از اتباع عثمانی به طرف هورامان و مریوان حرکت کردند. شیخ مردوخ هم شبِ روز بعد همراه نظامزاده، اسکندزاده و افرادی دیگر، به سوی کرجو حرکت کرد. با ورود مامانوف و قزاقها به سنندج، خانه شیخ مردوخ غارت شده، سالار فاتح که با مامانوف روابط خوبی داشت، از کرجو به سنندج باز میگردد. با وجود افرادی که از سوی سالار فاتح برای بازگرداندن شیخ و همراهانش آمده بودند، آنها از دربند عاشقان به روستای اویهنگ رسیده، پس از آن وارد روستای رزاب شدند. بر طبق اسناد وزارت داخله، در همین زمان گویا چند نفر به اسم آلمانی در سنندج افرادی را فریب میدهند و با خود به قزوین برده، در آنجا زندانی میکنند. پس از پیگیریها مشخص شد که این افراد روسی بودند (بیات، 1369: 92). در پی آن، حکومت کردستان پیگیر وضع آنها میشود، اما حکومت قزوین در نامهای به وزارت داخله به نمرۀ 701 در تاریخ 6 رجب 1334ق/ 26 آوریل 1916م مینویسد که این افراد آزاد شدهاند. عدهای از آنها ژاندارم و چند نفری هم از ملایر تویسرکان بوده و کردستانی بین آنها نبوده است، ولی چند روز بعد از رهایی این اسرا، روسها شصت نفر به قزوین آوردهاند و اغلب آنها کردستانی هستند و قصد دارند آنها را فردا به بادکوبه روانه کنند. همانطور که پیش از این اشاره شد، باراتف، رئیس کل قوای روسیه با رسیدن به غرب کشور، مجلسی از عشایر روانسر، جوانرود، سنجابی و گوران تشکیل داده، اتحاد عشایری ترتیب میدهد. از سویی افرادی هم که از سنندج به سوی هورامان رفته بودند، به محمود بیگ در روستای دورود اطلاع داده، محیالدین بیگ فرمانده عثمانیها در پنجوین هم از این قضیه آگاه میشوند. پس از این عوامل، عثمانی و شهبندر عثمانی، خوانین هورامان در خانه محمود خان کانیسانانی در شهر مریوان جمع شدند و پیمان اتحادی را منعقد کردند. ملا عبدالله هورامی (هورامی) در مورد این واقعه، چنین مینویسد: «مقارن با سال 1334هـ.ق در اثر اشغال سنندج به وسیلۀ قوای روس، روحانیان، فضلا و نامداران، از جمله حاج شیخ عبدالحمید، آیتالله مردوخ و افراد دیگر به رزاب پناهنده شدند. این افراد به وسیلۀ محمود بیگ شهبندر که در قریۀ دورود در جوار رزاب نزد شیخ علاءالدین بود، با محیالدین بیگ، فرمانده قوای عثمانی، در پنجوین ارتباط برقرار نمودند. سپس تمام خوانین رزاب، روحانیون سنندج و مشایخ عظام هورامان و مریوان، شیخ محمود و محیالدین بیگ در خانۀ محمود خان کانی سانان گرد آمده، عقد عشایر و پیمان ناگسستنی بستند» (هورامی، 1386: 618). در این جا باید به یک نکتۀ مهم توجه کرد و آن زیرکی فرماندهان عثمانی است که توانستند از کارکردهای سیاسی، نظامی و اجتماعی نقشبندیه در همراه کردن خوانین هورامان با خود استفاده کنند. از آنجا که آنها احتمال میدادند که نتوانند با خوانین هورامان برای نبرد با قوای روس به توافق برسند قبل از هر چیز به سراغ شیوخ بزرگ هورامان عراق رفته و آنها را واسطۀ این کار قرار دادند. از طرفی با توجه به ارادت خاص خوانین و مردم هورامان به این شیوخ و احتمالاً پیوندهای سببی که بین آنها ایجاد شده بود، خوانین سخنِ شیوخ نقشبندی را پذیرفته و حاضر شدند عثمانیها را در نبرد با قوای روس همراهی کنند. نگاهی به اشعار ملا شریف بیسارانی و تحلیل و بررسی این ابیات از جهت تاریخی به ویژه تاریخ اجتماعی، میتواند بهتر و دقیقتر این واقعه را به نمایش بگذارد. در این اشعار دغدغههای اجتماعی شاعر آشکارا بیان میشوند. وی بیشتر از مردم میگوید و در اشعارش آنها را مورد خطاب قرار میدهد. ملا شریف بر خلاف شیخ مردوخ، اوضاع اجتماعی جامعۀ به شدت مذهبی هورامان آن دوره را در اشعارش برای خوانندگان یا به قول خودش برادران، ترسیم میکند. وی همچنین داستان شیوخی را بیان میکند که هنوز هم نوادگانشان در هورامان نزد مریدان خود قرب و احترام خاصی دارند. ملا شریف شعرش را اینگونه آغاز میکند: به توفیق ذات خالق و عباد
هر چن رضات بو واحد احمد داستانی جه نو باورین به یاد
صلوات بو به روح پاک محمد
در این دو بیت شاعر پس از حمد و ثنای خداوند و هر آنچه رضایت اوست و ضمن صلوات بر محمد مصطفی (ص)، به نوعی از خوانندۀ اشعارش میخواهد که داستان جنگ هورامان و روس را به یاد بیاورد. پس از آن شاعر شرایط و اوضاع و احوالی را که در هورامان پس از حمله روسها شکل گرفته، این گونه برای خواننده ترسیم میکند: لشکرکشی روم پی خاک هورامان
مردم پریشان تمامی دلرنج
بیان بکرین پی برادران
تا دعا کران نه درگای سبحان
جه طاعتی حق نکران قصور
جه کلام قدیم کردنش بیان
انالله لا بغیرُ ما یقول الاخر3
پالش4 فراوان ذات ذوالجلال
پنام هر به تون یا پروردگار
یا رب شاکرین ایمه جه درگات
اختیار به تون دانای لامکان ولایت سوچیا گِردش بی ویران
سنه جه هزار سیصد و سی و پنج
تا که حالی بان او وخت و زمان
نوینان به چم او وخت و زمان
تا زمان گیلو به حالی وفور
ذاتی بی زوال حی لا مکان
دلیلی روشن واضح و ظاهر
شکری نعمت بان ور جه تنگی حال
آمِ روسَکِ بیحد و شمار
پُر بی جه روسی شاران و دهات
ولایت چول بی مانگی رمضان
یعنی «حمله سربازان روسی به سوی هورامان بر طبق این شعر در سال 1335هـ.ق/ 1917م. روی داده، در حالی که روایات دیگر، این واقعه را مربوط به سال 1334هـ.ق/ 1916م. میدانند. رومیها (روسها) در این سال به خاک هورامان حملهور شدند، ولایات آن را آتش زدند و آنجا را ویران کردند. مردم همه ناراحت بودند. [این حادثه] را برای برادران بیان کنیم تا اوضاع آن دوره را درک کنند و به درگاه خداوند دعا کنند که چنین دورهای را هیچ وقت نبینند؛ از اطاعت خداوند کوتاهی نکنند تا زمان در جهت موافق بسیاری از آنها حرکت کند. در قرآن کریم بیان شده است که ذات خدا زوال ندارد و اینکه خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهند، مگر آنکه آنها خود تغییر دهند... باید زمانی که در تنگنا هستیم، شکر نعمت به جا بیاوریم. پروردگارا! پناهم فقط تویی. روسها در حالی که از شمار خارجند، آمدند (حملهور شدند). خداوندا! ما به درگاه تو شکرگزاریم، شهرها و روستاها پُر از سربازان روسی شد، اما اختیار همه به دست توست، ای دانایی که مکانی برای تو وجود ندارد. در ماه رمضان ولایتها از مردم خالی شدند». همانگونه که مشاهده میشود، شاعر در بیت اول واژۀ «روم» را برای نیروهای روسی استفاده کرده است. البته این واژه و همچنین واژۀ «توران» در منابع تاریخی ایران به ویژه پس از دورۀ صفویه و از آن جمله در جنگنامۀ نادر، اثر الماسخان کندولهای برای لشکر عثمانی به کار رفته است. اما شاعر در اینجا واژۀ روم را برای نیروهای روسی به کار برده است. شاعر خوانندگان را با لفظ برادران مورد خطاب قرار داده و میگوید آنچه مینویسد برای آنهاست تا با یاد کردن از این دوره و با اطلاعت از خدا ارزش زندگی را بیشتر درک کنند. قدرت خلاقانۀ شاعر در سه بیت پایانی این مبحث بیشتر آشکار میشود، آنجا که در مصرعهای اول ابیات از خدا و ذات بیزوالش میگوید و در مصرعهای بعدی از سربازان روسی و حمله آنها به هورامان. شاعر در اینجا در پی مقدمهچینی برای تقابل قرار دادن خدا و روسها، اسلام و روسها و به معنای بهتر اسلام و کفر است، آنچه در ابیات بعدی به وضوح شاعر آن را آشکار و بیان میکند. شاعر در ادامه میگوید: اسلام ضعیف بو تمامی یکسر
مردم رای اکرد تمام پریشان
بعضیتر سوتیان به حالی خراب
یارب نوینی او روزگاره
هرشی روسان به پیاده و سوار
به قولی راوی واتای معتبر
پانزده هزارتر به نام و نشان
آوخت عشایر گشت له سر خوی بو
وابو اتفاق5 دوستی صمیمی
دیسان عشایر خبریان زانی
رئیسی مریوان دو خانی دلیر
به ذکری الله او خانی سرمد
هاوار و فغان بو به گرمه و قال
له حهیوت روسی ولات بو به چول
چی حال و احوال درون بین مات
حس6 سانییان به صد قار و قین
طایفۀ کوماسی هاتن به کمک
هجومیان هاورد به تعجیل و تاو
حمد و ثنای تو پادشای جهان
مردم دل غمین ولات گشتی مات
اسمی یاالله نقش جه بیداخ نه نویژ نه روژ نه صدای اکبر
مزگوت کرابون تویله اسبان
کزۀ جرگم هات وک کزۀ کباب
مخلوق در به در تمام آواره
کاکه زکریا رو به شیخ عطار
چادر لی درا چل هزار نفر
بو دوری کرجو رو به عاشقان
هم طایفه طایفه بحری بی پی بو
عشایر ورین دوری قدیمی
طایفۀ هورامی هم مریوانی
او کانی سانانن اید له ولهژیر
محمود خان به کیف سلطانی احمد
کیخسرو خانیش به دور تینال
زلزله زاری هاوار یا رسول
محمود خان دزلی رو به گازان هات
گشتیان عشایر سنگلاخ نشین
رئیس اوانیچ آغه برا بگ
ایلی عشایر بگزادۀ رزاو
آی له دسو برد سواری سنجران
رئیس عشایر سردار رشید هات
روسی راوی کرد له دوری قشلاخ
یعنی «اسلام به طور کامل ضعیف شد و دیگر نماز، روزه و صدای الله اکبری باقی نماند. روسها مردم را با حالت پریشانی فراری دادند و مساجد را تبدیل به اصطبل اسبان کردند. بعضی از مردم با حالت خرابی (پریشانی) گویی که آتش گرفته بودند (بیقرار بودند) و قلب من هم مانند سوختن کباب، صدای کزکز میداد. خداوندا! هرگز آن روزگار را نبینی که مردم همه سرگردان و آواره بودند. سربازان روسی از طرف کاکو زکریا به سوی شیخ عطار حملهور شدند. آنگونه که راوی معتبر نقل میکرد، روسها برای چهل هزار سرباز چادر برپا کرده بودند. پانزده هزار نفر دیگر، از کرجو رو به عاشقان حرکت کردند. در آن زمان عشایر همگی مستقل بوده، به صورت طایفه طایفه مانند بحر بیپایان بودند. این واقعه چنین روی داد و عشایری که دور از هم بودند، دوباره با هم پیمان دوستی بستند. باز عشایر و طوایف هورامی و مریوانی خبردار شدند. رؤسای طایفۀ مریوان دو خان دلیر، یکی از روستای کانیسانان و دیگری از روستای ولهژیر بود. با ذکر خدا، خان سرحد، محمود خان و سلطان احمد هم از روی میل آمدند. صدای فریاد و فغان بلند بود و کیخسرو با اسبی تندرو آمد. از ترس روسها، ولایات از مردم خالی شد؛ زاری و فریاد کمک از رسول خدا بلند بود. به سبب این اوضاع و احوال، همه غمگین شدند و محمود خان از دزلی به سوی گازان آمد. حسن سلطان با فریاد و خشم و همه عشایر سنگلاخ نشین، همچنین طایفۀ کوماسی، به کمک آمدند که رئیس آنها هم بگ بود. ایل و عشایر و بگزادههای روستای رزاب با عجله حملهور شدند. حمد و ثنا برای خداوند که پادشاه جهان است؛ امان از چابکی و چالاکی سواران طایفۀ سنجر. مردم همگی غمگین و ولایات همگی در سکوت فرو رفته بودند. در حالی که عنوان «یا الله» بر پرچم آنها نقش بسته بود، روسیها را از اطراف قشلاق فراری دادند». دربارۀ فقر و فلاکتی که مردم غرب ایران، در این دوره گرفتار آن شدند و ملا شریف هم در قالب ابیاتی از آن یاد میکند، دیوید مک داول، نویسندۀ تاریخ معاصر کُرد، مینویسد: «...ارتشهاس روس و ترک، روستاها را ویران کرده بودند، به جای سوخت از تیرهای سقف و وسایل چوبی خانهها استفاده کرده بودند و باران و برف زمستان، دیوارهای گِلی بیحفاظ را کامل کرده بود. مزارع بایر مانده بودند و کشاورزانی اگر در محل باقی مانده بودند، به این جهت بود که در اثر گرسنگی، قادر به فرار نبودند» (مکداول، 1386: 203). همانگونه که مشاهده میشود، در این شعر بیسارانی برخلاف هورامی، به دغدغهها و ناراحتی مردم هورامان توجه کرده است؛ دغدغهای که از دید شاعر چنان بزرگ بوده که آرزو کرده خدا هم آن روزگار را نبیند. او سربازان روسی را کافرانی میداند که در هورامان حتی اسلام مردم را نشانه رفتهاند. شاعر پس از این مینویسد که چهل هزار سرباز روسی از طرف محل کاکو زکریا به سوی شیخ عطار و پانزده هزار نفر دیگر از کرجو به سوی عاشقان حملهور شدند. شاعر همچنین از حضور طوایف مختلف در هورامان و مریوان و از اوضاع و احوال آنها و حتی استقلالشان سخن میگوید و آنها را مانند یک دریای بیپایان میداند که طوایف هورامی، مریوانی ـ با دو رئیس از روستاهای کانیسانان و ولهژیر ـ محمود خان، سلطان احمد و حسن سلطان، کیخسرو و ـ آن گونه که شیخ مردوخ میگوید ـ افراسیاب بیگ، جعفر سلطان و خوانین دیگر، از آن جملهاند. بیسارانی همچنین مینویسد محمود خان از دزلی به سوی گازان آمد و طایفۀ کوماسی (از طوایف مریوان)، عشایر و بیگزادههای رزاب و طایفۀ سنجر. آغاز جنگ تفنگچیهای هورامان و قوای روس در 11 رجب 1334ق/ 1 مه 1916م. قسمتی از قوای روس با 20 عراده توپ برای حمله به پنجوین عراق از سنندج به سوی مریوان حرکت کردند. بیدرنگ تفنگچیان هورامان، مریوان و دزلی حرکت کرده، در سه پیچۀ کاکو زکریا با شکست روسها آنها را به عقبنشینی وادار کرده، غنایم قابل ملاحظهای از آنها گرفتند (هورامی، 1386: 618). در پی این پیروزی و در اوایل شعبان/ مه یوسف بیگ فرمانده عثمانی، شیخ حسامالدین، شیخ نجمالدین و شیخ علاءالدین را از هورامان عراق7 حرکت داده، به روستای رزاب آوردند. در آنجا تفنگچیان مریوان، دزلی، هورامان تخت، نفسود و رزاب و ژاورود به هم ملحق شده، در روز 22 شعبان/ 11 ژوئن بیش از چهار هزار نفر تفنگچی به جانب شهر سنندج حرکت کردند. با رسیدن خبری از سوی شاطر مشیر دیوان به قوای هورامان مبنی بر هدف روسها در جهت تصرف گردنۀ آریز، تفنگچیهای مریوان و دزلی (به رهبری محمود خان دزلی) به سرعت خود را به بالای تپه رساندند، در بالای گردنه کمین کردند و بقیه سپاه به سوی سنندج سرازیر شدند (کردستانی، 1351: 2/ 329). در اولین برخورد تفنگچیهای کوماسی و هورامی در نزدیکی روستای آرندان با جلوداران قوای روس، روسها شکست خوردند و هجده نفر از آنها کشته شدند. اما بیاحتیاطی تفنگچیهای هورامان در تعقیب روسها تا پشت روستای کمیز، باعث روشن شدن توپخانۀ روسها از تپۀ شیخ محمد صادق شد. تفنگچیهای هورامان هم سه قسمت شده، عدهای به سرکردگی شیخ مردوخ در خضر الیاس، عدهای به سرکردگی افراسیاب بیگ در خضر زنده و بقیۀ تفنگچیها به قلۀ کوه آبیدر رفتند. از آنجا که روسها با دوربین، تفنگچیهای هورامان را دنبال میکردند، موفق شدند مواضع آنها را به راحتی به توپ ببندند. در این حال تفنگچیهای رزاوی هم در کمیز شکست خورده، عقبنشینی کردند. تفنگچیهای محمود خان دزلی در بالای کوه در نزدیکی کوه آبیدر، به محض نزدیک شدن سواران روس که در پی تفنگچیهای رزاوی آمده بودند، به آنها شلیک کرده، آنها را به عقبنشینی وادار کردند. مشایخ ساکن در رزاو به محض اینکه خبر شکست هورامیها را شنیدند، به هورامان عراق باز گشتند (همان: 330). به دنبال این واقعه، قسمتی از سواران روسی از گردنۀ عاشقان گذشتند و در اطراف قریۀ ویس، با تفنگچیهای رزاوی درگیر شدند. در این زد و خورد نیز تنی چند از سواران روسی مقتول و مرکبها و سلاحهای آنها به دست رزاویها افتاد که به رزاو نزد عباسقلی سلطان فرستاده شدند. در این آشفتگی، احمد نام، مشهور به احمد کل اناخی، در رأس عدهای به غارتگری و چپاول و راهزنی پرداخت و به وسیلۀ تفنگچیان دستگیر و به دستور عباسقلی سلطان، در روستای رزاب تیر باران شدند (هورامی، 1386: 619). روز 27 شعبان/ 16 ژوئن تفنگچیهای هورامان وارد رزاو شدند. از سویی میرزا فتحالله کاتب شهبندری از پنجوین بازگشته، عازم سنندج بود. پس از بازگشت سردار رشید و حاج عارف بیگ با 150 تفنگچی، روز 13 رمضان/ 3 ژوئیه در سنندج جهاد عمومی ضد روسها برپا شد. شیخ علاءالدین و تفنگچیهای رزاو همراه شیخ مردوخ در 21 رمضان/ 9 ژوئیه وارد سنندج شدند. بعد از آن هم سد احمد بابا رسول و جماعتی از جافها وارد سنندج شدند. با وجود این، رزاویها آخر ماه باز میگردند و روسها هم در حملۀ دوباره به شهر ناکام مانده، در حرکت به سوی همدان، گویا در ناحیۀ صلواتآباد از حاج عارف بیگ، جماعتی نظامی عثمانی و شیخ علاءالدین و هورامیها، شکستی دوباره میخورند (کردستانی، 1351: 2/ 331). ملا شریف بیسارانی، داستان این حمله را چنین روایت میکند: به سر نیزه و به دوسی خنجر
داخل بین به ناو چل هزاری روس
زالۀ نالهدار گشت مبی به آو
قریب دو ساعت شوگاری ما بو
نفری کوماسی برده سفیدی
حمه کریم ناو حمه امین بو
دانای روزگار هم حساوگر بو
کردیان طلب تا هاته حضور
آخری کارمان چونه بزانین
شکست باوران اهالی کفار
چو حمه کریم و بحری مکرا
خیلی شدیدن نه عرصۀ پیکار
شکستۀ بی حال گروی مسلمان
جه پاکان امت رسول مختار
مگروان به زار نه حالی قیام
شخصی مبارک اهل یقینن
پیر طریقت رسولی امین
پیر شریعت شای خیرالایام
نصرت دو ظفر اهالی اسلام
نصرت ده اهلی گروی مسلمین
ذکرش پایدار تا دور روزگار
جنگی کافران له گَل عثمانی
یاوا انتها او رتبه و مقام
ویل و سرگردان اهلی ترکمان
داخل بین به ناو خیلی عشایر
بین به پشتیبان پی اهلی اسلام
او بیداخ جه دور دیاران سرسام
او له ژیر بیداخ گرتنش قرار
یاوا به قتل سرسپای لعین
له میدان جنگ نبیشان قرار
روسی خوی نگرت له صلوات آوا
شجاعت له ملک رئیس اوان
رئیس بارام بگ سردار اکرمه
ایل باباجانی امیر اسعده
سنجاویی چی کرد لکی و دالههو
بس مندی روسی نوجا کرد ذلیل
روسی خلع کرد میرزا کوچک خان
بعضیتر سوچنان تمامی چسپان
مردم ویلان بی صحرا و کش و کو
فساد نامشروع دیسان کردشان
راضیم جه کردار ذاتی بیهمتا رژیان به ناو هم تمامی یکسر
جه عرصۀ نبرد نالۀ تپل و کوس
صدای اکبر به تعجیل و تاو
چاومان پی کوت حقیقت وا بو
اسلام قطع بو به ناامیدی
جه اهلی محل دسه پایین بو
مردی باوقار صاحب جوهر بو
خانان عشایر مجلسی جمهور
غزای کفاره فرضه به یقین
ایمه امیدمان به ذاتی غفار
کس به کس نیه له نالۀ ذکرا
وتی جنگ جه بین اسلام و کفار
هجوم کافران نه عرصۀ میدان
لاکین دو نفر مردانی ابرار
مشغول به ذکرن وانای لاینام
یکی لوانه حسامه دینن
نفری دوم اون نجمه دین
مردانی عالی گزیده ایمام
بلکم خداوند حی لاینام
قبول رجامکر پادشای معین
شکست در دستۀ اهالی کفار
جه تقدیری ذات دانای سبحانی
سلطان استانبول کارش بی تمام
تفریق لشکر به خاکی ایران
جمعی جه عسکر نو صحرای باهر
رموزاتی جنگ مزانان تمام
واتن عشایر بزانان تمام
آنه خو سردا سرسپای کفار
وختی او بیداخ کَفت به روی زمین
تمامی لشکر کردشان فرار
هر به دم خوشه ام جنگ و داوا
اهلی جوانرو هاتن به دوان
یکیتر هات سواری جمه
بو غزای روسی اوقاتی بده
ولات به تنگ هات صحرا و کش و کو
میرزا کوچک خان له پردی منجیل
وسایل جنگ اسلحه میزان
مزگتان کردن تویلۀ اسبان
ولایت سوچنان دیوانی بدخو
تمام زراعت جه بین بردشان
منیچ شریفم فاقدم جه پا یعنی «سپاهیان دو طرف با سر نیزه و خنجر به هم رسیده، در هم فرو رفتند. در عرصۀ نبرد و میان نالههای طبل و کوس، میان چهل هزار نفر روسی وارد شدند. صدای الله اکبر به قدری بلند بود که زهرۀ صاحبان ناله و فریاد آب شد. چشم ما هم به آن افتاد و واقعیت همان گونه بود، در حالی که قریب دو ساعت از شب باقی مانده بود. اسلام با حالت ناامیدی از بین رفت، افراد کوماسی آمدند. محمد کریم نامی که به محمد امین معروف بود، از اهالی محلۀ پایین بود. او مردی با وقار و صاحب اخلاص و دانای روزگار و همچنین حسابگر ماهری بود. همه خانهای عشایر را فراخوانده تا اینکه همگی به حضور رسیده و مجلسی برپا کردند. کفارۀ غزا به یقین فرض و واجب است، تا اینکه بدانیم سرانجام کار ما چه خواهد شد. امید ما به ذات خداوند غفار است تا اینکه سپاه کافران را شکست دهیم. همه مجلسیان مشغول ذکر خدا بودند، اما محمد کریم در فکر مکر و حیله [برای شکست سربازان روسی] بود. گفتند که جنگ بین سپاهیان اسلام (هورامانیها) و کفار (روسیها) در عرصه نبرد بسیار شدید است». «هجوم کافران در عرصۀ نبرد باعث شکست ننگین گروه مسلمانان شد. با وجود این، دو نفر از مردان ابرار و از پاکان امت رسول مختار، مشغول ذکر و راز و نیاز با خدا هستند و در حالی که در حال قیام کردنند، به شدت گریه میکنند. یکی از آنها حسامالدین، شخصی مبارک و اهل یقین است. نفر دوم نجمالدین، شخص مبارک و اهل یقین است. هر دو از مردان بزرگ و از برگزیدگان امام هستند و پیران شریعت پادشاه خیرالایام خداوند هستند. بلکه خداوند حی که همیشه بیدار است، اهالی اسلام را یاری داده و پیروز کند. ای پادشاه معین! (خداوند) دعایم را مستجاب کن و اهالی و گروه اسلام را یاری کن، دستۀ کافران را شکست بده. در این صورت ذکر خدا تا زمان وجود عالم، برپا خواهد ماند. از تقدیر حق و ذات خداوند دانا و سبحان، جنگی بین کافران (روسها) و عثمانی درگرفت. سلطان استانبول با تمام رتبه و مقام بلندی که داشت، کارش تمام شد، یعنی سرنگون شد. لشکر و سپاهیانش به سوی خاک ایران متفرق شدند و ترکمانهای عثمانی سرگردان و آواره شدند». «جمعی از آن سپاهیان (نیروهای عثمانی) در صحرای بایر، وارد سپاه عشایر هورامان شدند. آنها با جنگ و حیلهه�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]
صفحات پیشنهادی
انگلیس غرامت خسارتهای وارد به ایران در جنگهای جهانی اول و دوم را بپردازد
انگلیس غرامت خسارتهای وارد به ایران در جنگهای جهانی اول و دوم را بپردازد رئیس کمیته مطالبات ملی مجلس گفت اگر بنا باشد ایران غرامتی به انگلیس پرداخت کند انگلس نیز غرامت خسارتهای وارد به ایران در جنگهای جهانی اول و دوم را بپردازد به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگارانمهدی دوابذرپاش در نطق میان دستور: ژنرالها برای جنگهای جهانی اول مناسب بودند نه جنگهای مدرن کنونی
بذرپاش در نطق میان دستور ژنرالها برای جنگهای جهانی اول مناسب بودند نه جنگهای مدرن کنونینماینده تهران در مجلس گفت ژنرالها برای جنگهای محدوده زمانی جهانی اول مناسب بودند نه جنگهای معاصر و مدرن کنونی که نیاز به صبر و حوصله و تسلط بر فناوری و سلاحهای مدرن دارد به گزارش خبرنرضا سراج در گفتوگو با فارس: اسلام هراسی در جوامع جهانی مأموریت تکفیریهاست / نسل جدید جنگها در عراق رخ داده
رضا سراج در گفتوگو با فارس اسلام هراسی در جوامع جهانی مأموریت تکفیریهاست نسل جدید جنگها در عراق رخ داده استرئیس دانشکده امنیت پیامبر اعظم ص گفت جریان تکفیری در پی ایجاد موجی از اسلام هراسی در جوامع جهانی و جلوگیری از رشد ریاضی مسلمانان است به گزارش خبرگزاری فارس از قزویجامجهانی 2014 بین آمریکا و آلمان در فضا+تصاویر
جامجهانی 2014 بین آمریکا و آلمان در فضا تصاویرفضانوردان آلمانی و آمریکایی همزمان با بازیهای جام جهانی فوتبال با اجرای حرکات اکروباتیک در ایستگاه فضایی به بازی فوتبال پرداختند به گزارش گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس یک فیلم ویدئویی توسط آژانس فضایی اروپا در اینترنت به نمایشمیزبانان مسابقات بینالمللی کشتی در سال ۲۰۱۵ مشخص شدند/ ایران دوباره میزبان جامجهانی شد
میزبانان مسابقات بینالمللی کشتی در سال ۲۰۱۵ مشخص شدند ایران دوباره میزبان جامجهانی شدفدراسیون جهانی کشتی میزبانهای مسابقات سال ۲۰۱۵ را معرفی کرد به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از فدراسیون جهانی کشتی فیلا نام کشورهای میزبان مسابقات قارهای و جهانی در ردههای سنی نوجوانان جبرنامههای بازیهای جام جهانی برزیل
چهره 16 تیم معرفی شدند برنامههای بازیهای جام جهانی برزیل پس از انجام دیدارهای حساس 32 تیم حضور یافته در جام جهانی چهره 16تیم برای حضور در دور حذفی رقابتها مشخص شد به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران چهره 16 تیم برتر در جام بیستم مشخص شد بر این اساس از گروه A یا یک رقابتتاثیر منفی بحران عراق بر بازار جهانی نفت
بین الملل آفریقا و خاورمیانه وال استریت ژورنال بررسی کرد تاثیر منفی بحران عراق بر بازار جهانی نفت یک روزنامه آمریکایی در گزارشی به تشریح تاثیر منفی بحران عراق بر بازار نفت جهان پرداخت به گزارش خبرگزاری مهر روزنامه وال استریت ژورنال طی گزارشی به قلم "رابرت مک فارلن"دعوت فدراسیون جهانی از تنها جودوکار المپیکی ایران
دعوت فدراسیون جهانی از تنها جودوکار المپیکی ایران خبرگزاری پانا تنها جودوکار المپیکی ایران به دعوت فدراسیون جهانی در کمپ تمرینی سوئیس شرکت می کند ۱۳۹۳ شنبه ۷ تير ساعت 10 36 به گزارش خبرگزاری پانا فدراسیون جهانی برای جودوکاران نوجوانی که موفق به کسب سهمیه المپیک 2014 نانجینگ شدمعرفی تیم منتخب فیفا در مرحله گروهی رقابتهای جام جهانی 2014
معرفی تیم منتخب فیفا در مرحله گروهی رقابتهای جام جهانی 2014 فدراسیون جهانی فوتبال فیفا اسامی تیم منتخب مرحله گروهی رقابت های جام جهانی 2014 را اعلام کرد به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران به نقل از آسوشیتدپرس با گذشت دو هفته و برگزاری 48 مسابقه در مرحله گروهیجام بیستم - ۲۰۱۴ برزیل کلینزمان: بلژیک از مدعیان پنهانی جامجهانی است
جام بیستم - ۲۰۱۴ برزیلکلینزمان بلژیک از مدعیان پنهانی جامجهانی استسرمربی تیم ملی فوتبال آمریکا معتقد است که تیم ملی فوتبال بلژیک یکی از مدعیان پنهانی رقابتهای جامجهانی ۲۰۱۴ برزیل است به گزارش خبرگزاری فارس یورگن کلینزمان مدعی شد که او اعتماد به نفس لازم برای حمایت از تیمش بایران تدافعیترین تیم جامجهانی+جدول
ایران تدافعیترین تیم جامجهانی جدول با پایان مرحله گروهی رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل آمار این مرحله از رقابتها از سوی فیفا منتشر شد که در این بین تیم ملی ایران در کارهای دفاعی در صدر تیمهای شرکت کننده قرار گرفت تیم ملی فوتبال ایران تدافعیترین تیم جام جهانی شد با پایان مربررسي تبعات کاهش دستوري نرخ سود بانکي
۷ تير ۱۳۹۳ ۱۰ ۱۸ق ظ جهان صنعت بررسي تبعات کاهش دستوري نرخ سود بانکي به گزارش خبرگزاري موج روزنامه جهان صنعت چنين نوشت در پي نابساماني ايجاد شده در نظام بانکي کشور و برخورد سليقهاي بانکها در افزايش نرخ سود سپردههاي بانکي رييس کل بانک مرکزي از مديران عامل بانکها درخواست کانتخاب نماینده اسپانیا در اختتامیه جام جهانی 2014
انتخاب نماینده اسپانیا در اختتامیه جام جهانی 2014 فدراسیون فوتبال اسپانیا کارلوس پویول را به عنوان نماینده این کشور در اختتامیه بازیهای جام جهانی 2014 به برزیل اعزام می کند به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران به نقل از تریبال فوتبال تیمی که در دوره قبل رقابتهای جام جهانی بجام جهانی 2014: دونده ترین بازیکنان جامجهانی
جام جهانی 2014 دونده ترین بازیکنان جامجهانیدوندهترین بازیکنان جام بیستم معرفی شدند و در این میان برترین گلزنان تا پایان مرحله گروهی عملکرد متفاوتی را نسبت به یکدیگر ارائه کردند اسامی دونده ترین بازیکنان جامجهانی 2014 برزیل معرفی شد و در این میان مایکل بردلی هجام جهانی 2014: تیم منتخب مرحله گروهی
جام جهانی 2014 تیم منتخب مرحله گروهیتیم منتخب مرحله گروهی بازیکنان جام جهانی 2014 برزیل از سوی فیفا اعلام شد تیم منتخب مرحله گروهی رقابتهای جام جهانی پس از پایان این دور از سوی فیفا اعلام شد در تیم منتخب مرحله گروهی رودریگوئز از کلمبیا در صدر بهترین بازیکنان جاممقایسه دستمزد کی روش با چند مربی تیمهای راه یافته به جام جهانی
مقایسه دستمزد کی روش با چند مربی تیمهای راه یافته به جام جهانیتاریخ انتشار شنبه ۷ تير ۱۳۹۳ ساعت ۰۹ ۵۷ روزنامه دنیای اقتصاد نوشت اساسا دستمزد مربيان خارجي مانند هر کالاي ديگري بر اساس مکانيسم عرضه و تقاضا تعيين ميشود و براي بررسي دستمزد کيروش راهي جز مقايسه دستمزد ويافزايش قيمت محصولات کشاورزي در بازار جهاني
۷ تير ۱۳۹۳ ۱۰ ۲ق ظ افزايش قيمت محصولات کشاورزي در بازار جهاني در بازارهاي جهاني گندم ذرت و شکر افزايش قيمت داشتند به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج قيمت محصولات کشاورزي در بازارهاي جهاني در گروه غلات ذرت گندم برنج سخت و گياه روغني کانولا به ترتيب افزايشهاي 50 75-
گوناگون
پربازدیدترینها