واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرزند دروغگو را جريمه كنيد!
خانواده نقشي اساسي در تربيت فرزندان يك جامعه دارد اما به رغم تلاشهايي كه والدين در اين زمينه انجام ميدهند گاهي مشكلاتي در زمينه تربيت فرزندانشان بهوجود ميآيد و نميدانند در اين مواقع چگونه بايد رفتار كنند. دروغگويي فرزندان از آن دسته مشكلاتي است كه بسياري از والدين با آن، حداقل در مقطعي از سن فرزند خود، روبهرو ميشوند. والدين زماني كه متوجه دروغ كودك يا نوجوان خود ميشوند، متأسف يا خشمگين شده و از خودشان ميپرسند چرا درباره اين مسئله به من دروغ گفت؟ نخستين و مستقيمترين نتيجه دروغ بياعتمادي است و اينكه از اين به بعد چقدر ميتوانيد به فرزندتان اعتماد كنيد. پدران و مادران بيش از اينكه نگران جنبههاي انساني، اخلاقي و ارزشي باشند، ترس از دردسرها و آسيبهايي دارند كه احتمال ميدهند در اثر دروغگويي و پنهان كاري برسر فرزندشان بيايد؛ چراكه با بزرگشدن كودكان و ورود آنها به محيطهاي خارج از خانه، آنها قادر نيستند آنطور كه بايد و شايد از فرزندشان حمايت و مراقبت كنند. در اينجاست كه پدران و مادران احساس خطر ميكنند، زيرا نميتوانند بر فرزندشان نظارت داشته باشند و آنها را به روش خودشان مديريت و كنترل كنند. اين درحالي است كه بخشي از راستگويي و دروغگويي به تفاوت شرايط دنياي خارج از خانه و عقايد و نگرشهاي درون خانه مربوط ميشود؛ مثلاً پدران و بهويژه مادران كنجكاوند بدانند كه چه اتفاقي براي فرزندشان در محيط مدرسه يا جشن دوستان افتاده است و ميخواهند فرزندشان همه آنها را صادقانه و بيكموكاست بگويد اما كودك به دلايلي از گفتن همه يا بخشي از اتفاقات طفره ميرود و به پنهانكاري و دروغ روميآورد؛ بنابراين راستگويي و دروغگويي تحتتأثير فشار يا تفاوت نگرش بزرگترها و كوچكترها درباره خوببودن و بدبودن وقايع نيز رخ ميدهد. در كودكان كم سن و سال علت دروغگويي جنبه خيالبافي و رؤياانديشي آنان است و بهتر است زياد جدي گرفته نشود. يعني براي كودك پنج ساله طبيعي است در افكار رؤيايي و تخيلي غوطهور شود و داستانهاي بلند و طولاني تعريف كند. در واقع اين كودك قصد فريب دادن كسي را ندارد. بايد توجه داشت دروغگويي كودك بدون دليل نيست و ريشه آن را بايد عمدتاً در خانه و بعد در مدرسه جستوجو كرد. با اين حال، اين كودك بيپناه است كه در نقش معلول، تنبيههاي مختلف را دريافت ميكند. كودك قبل از رفتن به مدرسه تفاوت بين واقعيت، خيال و خواب را به طور دقيق متوجه نميشود، در نتيجه ممكن است گاهي اوقاتكودك چيزهايي كه در ذهن دارد را به عنواني راست بگويد كه تمام اين موارد ناشي از عدم توانايي كودك از جهت شناخت يا رشد مغزي است. براي متوجه شدن تفاوت بين خيال و واقعيت از همانخردسالي كه با كودك بازي ميكنيم، تمرينهايي با كودك انجام دهيم و همچنين بايد توضيحاتي را درهمين بازي، داستان خواندن و... به كودك بگوييم تا متوجه شود كه كارتونها واقعيت نيست بلكه خيال است. گاهي اوقات كودكان براي آنكه والدين و بزرگترها را از خود راضي و خوشحال نگه دارند دروغ ميگويند. والدين بايد عكسالعملي در مقابل دروغ گفتن كودكان نشان ندهند و به كودك بگويند كه ما هميشه بايد واقعيت را بگوييم و با واقعيت دچار مشكل نخواهيم شد و همچنين بايد به كودك آموزش دهند كه دروغ نگويد، چراكه مردم به آنها اعتماد نخواهند كرد. كودكان از ابتداي سن 8 سالگي تا 10 سالگي ميتوانند آگاهي يابند كه دروغگويي اشتباه است و والدين نبايد كودك را تنبيه كنند بلكه براي كار اشتباه وي جريمهاي در نظر بگيرند تا فرصت جبران داشته باشد. والدين هم بايد راستگو باشند تا الگوبرداري اشتباه انجام نشود و در مواقع راستگويي بايد كودك را مورد تشويق قرار دهند تا ميل كودك به راستگويي بيشتر شود. زماني كه كودكان دروغ ميگويند عصبي و ناراحت هستند، اما در زمان راستگويي راحت و آرام هستند. كودكان براي جلب توجه ديگران نيز دروغ ميگويند، پس والدين بايد صداقت كودكان را تحسين كنند و با تحسين كردن فرزندان باعث بالا رفتن اعتماد به نفس آنها شوند. در واقع آنها دروغ گفتن را ابزاري ميدانند كه صرفاً از طريق آن ميخواهند ضعفهايشان را بپوشانند، خود را براي پدر و مادرشان عزيز كنند يا اينكه از دردسري كه از آن ميترسند برهانند. اما در مورد بچههاي بزرگتر درصورتي كه عاقلانه عمل كنيد و با اعتماد بيشتري با فرزندتان مواجه شويد بهطور طبيعي ميزان دروغگويي آنها را كاهش ميدهيد و راه را براي عادت به دروغ گفتن ميبنديد. البته والدين حق دارند از تصميمات و كارهاي فرزندشان آگاه باشند اما اين نبايد به معناي دخالتهاي بياندازه و گرفتن مسئوليتها از فرزندان باشد. وقتي پدر و مادر اطلاعات دقيق و درستي از وضعيت فرزندشان ندارند، احساس ميكنند كه وي انگار در پشت سر و دور از چشم آنها، كارهايي كه نبايد انجام ميدهد؛ بنابراين ترس و اضطراب آنها را دربر ميگيرد كه نكند فرزندشان در حال كار اشتباهي باشد. والدين در مقابل فرزندي كه دروغ ميگويد بايد رفتاري را نشان دهند كه پليس در مقابل يك راننده با سرعت بالا عمل ميكند. اگر شخصي با سرعت بالا رانندگي بكند، پليس جلويش را گرفته و يك برگه جريمه در دستانش ميگذارد. به هيچ وجه توضيحات و عذرخواهي او در مأمور پليس اثري نميگذارد و پليس بيتوجه به حرفهاي راننده جريمه را مينويسد و برگه جريمه را بهعنوان نتيجه اعمال راننده به او ميدهد؛ اگر فرزندتان به شما حقيقتي را نگفته است يا واقعيتي را كاملاً برگردانده يا اينكه از حرفهاي شما سرپيچي كرده است، در اين صورت، خيلي راحت بايد نتيجه كار و عملش را ببيند؛ مثلاً اگر نخستينبار است كه به شما دروغ ميگويد، نتيجه كار زشتش اين است كه يك ساعت زودتر از معمول بايد به رختخواب برود و بخوابد. در مرتبه دوم، پول توجيبياش را ندهيد، اگر ادامه پيدا كرد، دو روز ديگر ادامه بدهيد. علاوهبر آن، حق نگاه كردن به تلويزيون و استفاده از كامپيوتر را هم از او سلب كنيد. او بايد متوجه باشد كه اگر بار ديگر به شما دروغ بگويد و واقعيت را پنهان كند، گرفتار چنين شرايطي ميشود و كنار آمدن و اغماضي در كار نخواهد بود. شما در واقع با اين نوع از اقدامات ميخواهيد به او بفهمانيد كه نتايج دروغگويي، فاجعهانگيزتر از خود دروغ خواهد بود. نتيجه تنبيه بايد رابطه مستقيم با خود دروغ داشته باشد؛ بنابراين فرزندتان بايد نتيجه كارش را فوري و بسيار تأثيرگذار ببيند تا راه را بر ادامه پنهانكاري ببندد. نكته مهم اينكه نبايد يك رفتار و نتيجه آن را به ديگر اعمال گسترش دهيم و مشكل را بيش از آنكه هست بزرگ و پرپيچ و خم نشان دهيم. كلاس درس اخلاق هم نبايد تشكيل داد و سخن از ادب و بيادبي گفت «كه صد گفته چو نيم كردار نيست»؛ كافي است به او بگوييد چه اندازه كارش اشتباه بوده است و نتيجه اين عملش چه خواهد بود. البته يادتان باشد اين تذكر دادنها و تنبيهها بايد در شرايط آرام و به دور از جنجال و سروصدا انجام بگيرد.
نویسنده : معصومه گنجي ، كارشناس ارشد روانشناسي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]