واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: مصباح: مشروعيت ولی فقيه، از سوی امام معصوم است نه مردم عضو مجلس خبرگان رهبری با بيان برخی روايات، نياز جامعه به خواص شايسته را بيش از نيازهای مادی دانست و ادامه داد: اگر افراد نالايق، پستی را به ناحق تصدی کنند، علاوه بر اينکه آن را غصب کردهاند، جامعه را از برکات افراد شايسته محروم نمودهاند. رييس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره) در همايش «خواص؛ رسالتها و مسووليت ها» در مشهد با بيان اينکه ولی فقيه به صورت عام از سوی امام معصوم (ع) نصب شده است، اظهار داشت: مردم به وسيله خبرگان منتخب خود، از ميان افراد محدودی که به عنوان عام توسط امام معصوم (ع) نصب شدهاند، ولی فقيه را شناسايی و معرفی میکنند. به گزارش رسا، محمدتقی مصباح يزدی که صبح روز جمعه، ۱۷ شهريور در آيين گشايش هفتمين همايش دفتر پژوهشهای فرهنگی با عنوان «خواص؛ رسالتها و مسووليتها در تحقق اهداف اسلامی و گامهای پيش رو» در سالن اجتماعات خانه شهيد مشهد در حضور شماری از نخبگان فرهنگی و سياسی سراسر کشور سخن میگفت، با اشاره به طرح مساله خواص از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی اظهار داشت: زندگی اجتماعی بشر که نتيجه آن، تمدن است، اقتضائات خاصی دارد. وی افزود: بسياری از دانشمندان، دوام تمدن را به «تقسيم کار» میدانند. انسان ها در زندگی اجتماعی، به همديگر ياری میرسانند و بازده کار، به صورت تصاعد هندسی، بالا میرود. از اين رو، عقلای جهان به دنبال زندگی اجتماعی هستند. رييس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره) شرايط جغرافيايی، پيشينه تاريخی و شرايط روحی افراد را باعث تقسيم کار در گروههای اجتماعی دانست و اظهار داشت: اين تقسيم کار، به خودی خود، مزيتی برای صاحبان کار به وجود نمیآورد. تا اين جا، مساله خواص پيش نمیآيد. هر کس در هر کاری، دارای تخصص باشد، تجربه کسب میکند ولی در موقعيت اجتماعی او، برتری حاصل نمیشود. وی کارهای مديريتی جامعه را از لوازم تمدن برشمرد و خاطر نشان ساخت: مديريت، بر ساير مشاغل و گروهها نوعی اشراف و فرمانروايی دارد. از اين جاست که مساله خواص مطرح میشود. يعنی جامعه به دو دسته تقسيم میشود؛ «افرادی که بر ديگران اشراف دارند، بر ديگران مقررات وضع میکنند يا به اجرای قوانين میپردازند» خواص هستند. «ديگران که شان اشراف بر کارهای ديگر ندارند»، غيرخواص هستند. مصباح يزدی تصريح کرد: پستها و مناصبی که بايد خواص اشغال کنند، ضرورت اجتماعی و از ضرورتهای حکومتهاست اما چنين نيست که وجود افرادی که اين پستها را احراز میکنند، ضرورت داشته باشد. چه بسا وجود برخی افراد برای برخی جايگاهها، نه تنها ضرورت ندارد بلکه با ضرر همراه است. در ديدار اخير رهبر معظم انقلاب اسلامی با اعضای مجلس خبرگان رهبری، ايشان فرمودند افرادی که صلاحيت ورود به خبرگان را دارند، واجب است خود را در معرض قرار دهند. يعنی شخصيت حقوقی آنان با ارزش است. وی وجود افراد با صلاحيت را برای تصدی جايگاههای مديريتی ارزشمند عنوان کرد و بيان داشت: اگر افرادی به ناحق پستها را تصدی کردند، بايد آنان را از اين پستها پايين آورد و شايستگان را بر جايشان نشاند. نبايد ضرورت جايگاه را به ضرورت شخص، نسبت دهند. اگر گفته میشود نظام اسلامی ضرورت دارد، افرادی میگويند ما نظام اسلامی هستيم و وجودمان ضروری است. اين نادرست است. عضو مجلس خبرگان رهبری با بيان برخی روايات، نياز جامعه به خواص شايسته را بيش از نيازهای مادی دانست و ادامه داد: اگر افراد نالايق، پستی را به ناحق تصدی کنند، علاوه بر اينکه آن را غصب کردهاند، جامعه را از برکات افراد شايسته محروم نمودهاند. مانند پزشکی که داروی اشتباه برای بيمار تجويز کند که گاه منجر به مرگ وی میشود. چنين افرادی نه تنها مورد تقدير و تشکر نيستند، بلکه وظيفه مردم، شناسايی و برکنار کردن اين افراد است. مصباح يزدی، حکومت عدل را حکومتی دانست که مديرانش با شايستگی متصدی پستها شده باشند و تاکيد کرد: در طی ۱۴ قرن گدشته در جهان اسلام، هرگاه شايستگان متصدی امور بودند، منشا برکات زيادی حتی برای غيرمسلمانان شدند؛ ولی هرگاه خواص نااهل بر مسند امور نشستند، آبروی اسلام و مسلمين را بردند. يکی از علل بدبينی غرب به اسلام، کشورگشايی و ستمهای سلاطين طاغوت در تاريخ اسلام است. آنان از عنوان «جهاد» يا «اعتلای اسلام» برای تامين لذايذ مادی خود استفاده کردند، در حالی که جهاد بايد با تبليغ و روشنگری باشد. اگر تبليغ درستی از اسلام میشد، بسياری از ملل اروپايی مسلمان میشدند. نمونه بارز آن را در بوسنی در يک مقطع زمانی شاهد بوديم. اين خواص نالايق باعث میشوند قرنها ملل از برکات اسلام محروم باشند. عضو مجلس خبرگان رهبری درباره ساز و کار انتخاب مسوولان در جامعه اسلامی اظهار داشت: شارع مقدس در باره شرايط عام مديران، اعمال تعبد نکرده است جز اينکه فرموده افراد مورد اعتماد و آگاه به امور بر سر کار بيايند. بدنه هر حکومت برای درست کار کردن، نياز به حاکمانی دارند که عالم به موضوع و حکم و متقی باشند، يعنی خيانت نکنند. اما دوران غيبت، شرايط خاصی در مسايل سياسی و اجتماعی برای شيعيان تحميل کرده که مربوط به فلسفه سياست است. بشر تاکنون نتوانسته پاسخ درستی به اين مساله بدهد. مساله اين است که يک انسان از کجا دارای اين حق میشود که بر ديگران حکومت کند؟ دانشمندان غربی از پاسخ به اين سوال، عاجزند و آخرين نظريه آنان، دموکراسی است. يعنی مردم به متصديان حکومت، حق حاکميت میدهند. وی نظريه دموکراسی را در محافل فلسفه سياسی جهان مورد نقد جدی توصيف و تصريح کرد: يکی از اشکالات اين است که اگر پنجاه درصد مردم به اضافه يک نفر، به فردی رای دهند، اطاعت از او بر همه لازم است. چرا اين فرد بر پنجاه درصد منهای يک نفر ديگر بايد حکومت کند؟ اين يک نفر خيلی شناور است؛ با اين حال آنان میگويند پاسخی بهتر از اين نداريم. اين نظريه به شدت لرزان چگونه میتواند سرنوشت ملل را تعيين کند؟ جالب اينجاست که ليبرال دموکراسی را اوج تمدن بشر میدانند. مصباح يزدی تصريح کرد: ما مسلمانان از پاسخ به اين پرسش، درمانده نيستيم؛ زيرا به خدا باور داريم. خدايی که حق دارد بگويد: «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولی الامر منکم» اگر اين آيات در قرآن نيامده بود، اصاله البرائه جاری میکرديم اما با وجود اين همه آيات درباره اداره حکومت، نمیتوانيم مانند ليبرال دموکراتها ساز و کار حکومت را تعيين کنيم. اگز تورات يا انجيل جای قرآن بود، شايد میتوانستيم چنين کنيم. وی ويژگی مهم دوران کنونی را دسترسی نداشتن بشر به امام معصوم برشمرد و گفت: خدای متعال بشر را برای هزاران سال بلاتکليف رها نمیکند. طبق تحقيق، از صدر اسلام تاکنون من نديدهام هيچ فقيه شيعی گفته باشد حاکم اسلامی با رای مردم حق حکومت پيدا میکند؛ مگر يک نفر که اين اواخر با احتمال و ترديد گفته است. با وجود چنين اتفاق و اجماعی در ميان فقهای شيعه، آيا وجهی برای تمسک به تئوری ليبرال دموکراسی وجود دارد؟ آيا بايد اسلام را از رييسجمهور آمريکا يا نظريهپردازان غربی فرا بگيريم؟ رييس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره) بنيانگذار جمهوری اسلامی (ره) را احياکننده اين اصل مورد اتفاق فقها توصيف کرد و خاطر نشان ساخت: حضرت امام خمينی (ره) فرموند در راس حکومت، بايد فقيهی قرار گيرد که به نصب عام باشد. اين انديشه را ديگران جرات نداشتند در جهان امروز بگويند. الان اين انديشه مورد هجوم قرار گرفته تا آن را به فرهنگ الحادی غرب، نزديک کنند و بگويند ما هم مانند غرب عمل میکنيم. وی رهبر معظم انقلاب اسلامی را خلف صالح حضرت امام خمينی (ره) دانست و افزود: بزرگان ما همسو با روح اسلام، فرمودهاند تعيين رهبر وقتی به نصب خاص نباشد، بر عهده مردم است؛ ولی مردمی که صلاحيت اظهار نظر داشته باشند. اين مساله تعيين کسی است که در بين افرادی محصور است و بايد او را شناسايی کنند. مصباح يزدی افزود: همه عقلا برای کسب صلاحيت يک فرد، از هم طرازهای وی میپرسند. اينان همان خبرگانند. خبرگان را هم طبق آموزههای اسلامی انتخاب میکنند. مردم از ميان افرادی که در مظان تشخيص ويژگیهای ولی فقيه هستند، بهترينها را انتخاب میکنند و اين خبرگان منتخب مردم، از ميان افراد محدود، رهبر را شناسايی میکنند. هيچ راهی عاقلانهتر و اطمينان بخشتر از اين برای شناسايی ولی فقيه وجود ندارد. وی در پايان تصريح کرد: مردم يا خبرگان منتخب، پست رهبری را به کسی نمیدهند، بلکه مردم، میگويند تحقيق کرديم و نماينده خبره خود را انتخاب کرديم و خبرگان برای شناسايی آن فردی که در بين مجموعهای به عنوان عام، نصبشده ، رهبر را شناسايی و معرفی میکنند. پس نصب توسط امام معصوم (ع) شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]