تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى‏دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى‏شود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842085041




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بازخوانی دیدار یار - 1 تو در جان منی من غم ندارم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بازخوانی دیدار یار - 1
تو در جان منی من غم ندارم
15 تیرماه امسال یادآور قدم‌ها و کلام‌هایی است که 10 سال پیش «آقا» در همدان به یادگار گذاشت تا امروز لحظه لحظه حضورش را زمزمه کنیم.

خبرگزاری فارس: تو در جان منی من غم ندارم



به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، 10 سال پیش لحظه لحظه‌های خاطره‌انگیزی از وصال در همدان اتفاق افتاد و گل‌بوته‌های ذوق آدم‌های این سرزمین به تبسم دیدار چهره یار نشست. عمری است گذشته است و یادآور آن روزها می‌کنیم هنوز.

شهر نیمه تعطیل است. روی دیوارها و درخت‌ها جای خالی نیست. نردبان نایاب شد، فکر کنم. هرکسی به هر جمله‌ای خوش آمد گفته. نوشته روی نوشته. اینجا قلب آفرینش تندتر می‌زند! آسمان به اضطراب می‌افتد! اضطرابی شیرین و انتظاری سخت، پیش خودم می‌گویم نایب حجت می‌آید این گونه به تلاطم می‌افتیم و زمین را فرش می‌کنیم، حجتش بیاید چه می‌شود؟ بی‌شک که عرش را ولوله‌ای فرا می‌گیرد.

هنوز هم خنکای نسیم روح‌نواز و جانبخش سفرش دل اهل معرفت را تازه می‌کند و طراوت می‌بخشد. نسیمی بهشتی که گویی از عرش ره می‌سپرد و قرن‌هاست که همچنان در کالبد حق جویان جان تازه می‌دمد. نسیمی دلنشین که طراوت و تازگی‌اش هنوز هم چون هنگامه آمدن او، بازگشته از سفر را سرمست می‌سازد. و شگفتا، انگار که این نسیم به کویر می‌زند و می‌زاید، از دل تفتیده صحرا از میان رمل‌ها و ریگ‌های داغ بیابان‌ها، چشمه‌ها از دل برکه‌های کوچک جوشان می‌شود. انگار که نشانه و یادگار بزرگترین اقیانوس‌های جغرافیای معنویت را در خویش جای داده است. بگذار برایت بگویم. خوابش را دیدم. آن اسب سفید را دیدم که سوار داشت و فرشتگان همراهش به زمین می‌آیند که می‌خندید؛ زیبا و مهربان و سفید ... من دستم را نشانش داد. به تکانی ... گفتم دستم را امانت سئوالی سنگین کرده، سوار خندید. مثل عکسی که روی خنده گرفته شده باشد. سوارت آمد و از پنجره امروز من گذشت ... باور نمی‌کنم پنجره‌ای که ماه را کمتر نشان می‌دهد؛ چطور عبور این سوار را دریغم نکرد؟ باور کردم ... من شکوفه لبخندش را دیدم. برایت پیغامی داد که وقتی خواندمش لرزیدم. باد بهاری گاهی خنک است … وای. دیدی اسب‌ها سوار دارند. دیدی فرشتگان گاهی به زمین می‌آیند … با اسبی سفید؟ انگار که مقدم یاری را پاس می‌دارند. پنجره باز است و هوا روح‌انگیز ...

در میادین اصلی شهر پرده‌ها برافراشته بودند. نزدیک‌تر که می‌شدی می‌فهمیدی صدایی می‌آید. صدای پای مردان شوریده ... روی دیوارها میخ می‌رفت و چکش. خوش‌آمدی، دسته گل‌محمدی. نامش که به در و دیوارها می‌نوشتند حس می‌کردم اکسیر حیات بر در و دیوار شهر مرده می‌پاشند، همه در حرکت بودند. هرکس که کاری ازش بر می‌آمد، مشغول بود. دوست داشتم یکی از این مردم را کنار بکشم و بپرسم ... چرا؟ این که در خانه‌هایشان نشسته باشند و به درد خود برسند، این اشتیاق برای چه بود؟ تهران که باشی این حس و حال و حرکت باور نمی‌شود. من، ولی، حالا اینجا بودم. باور کردم ولی با تعجبم چه می‌کردم؟ من نا شکر اگر بودم به سزای این همه مشکلات و سختی‌ها و دردها به هیچ قدمی، دل نمی‌بستم. یاد استقبال نمی‌افتم. من نا شکر، شکر که اینجایم! به هوای فردا ... صدای دسته گل‌محمدی بلند شد ... یک نفر آمد ...

چند روز دیگر بزرگداشت یاد قدم‌هایش بر زمینی است که آن را پایتخت تاریخ و تمدن می‌نامیم، همدان! با خود زمزمه می‌کنم ... توبه آدم اگر قبول درگاه افتاد/زیر لب زمزمه کرد و مدد از علی گرفت ============== گزارش از احسان مطهری ============== انتهای پیام/2499/م40

93/04/11 - 11:40





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن