واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: افشای راز گم شدن یک مرد پس از 7 سال
خواهر و برادری مهر سال 89 به ماموران پلیس کرج مراجعه کردند و مدعی شدند پدرشان گم شده است. آنها در شکایت خود به ماموران گفتند: «پدرمان را از سال 86 ندیدهایم. او جدا از ما زندگی میکرد و سه سال است که از وی بیخبر هستیم. وقتی از همسرش سوال میکنیم چه اتفاقی افتاده میگوید او به خارج سفر کرده است.»
روزنامه شرق: خواهر و برادری مهر سال 89 به ماموران پلیس کرج مراجعه کردند و مدعی شدند پدرشان گم شده است. آنها در شکایت خود به ماموران گفتند: «پدرمان را از سال 86 ندیدهایم. او جدا از ما زندگی میکرد و سه سال است که از وی بیخبر هستیم. وقتی از همسرش سوال میکنیم چه اتفاقی افتاده میگوید او به خارج سفر کرده است.» فرزندان این مرد توضیح دادند: «سال80 بود که سیمین وارد زندگی پدرمان شد و پدرمان با او به صورت صیغهای ازدواج کرد بعد از چند سال مادرمان به صورت توافقی از پدرمان جدا شد و ما هم با مادرمان زندگی میکردیم. در این مدت با پدرمان ارتباط داشتیم و او را میدیدیم اما سه سال است که هر بار به سراغ پدرمان میرویم سیمین میگوید او به خارج رفته است و با کسی هم در تماس نیست امکان نداشت پدرمان جایی برود و به ما خبر ندهد او اصلا درباره خارجرفتن صحبت هم نکرده بود.» ماموران، سیمین را برای بهدستآوردن اطلاعات بیشتر مورد بازجویی قرار دادند. او گفت: «سال 80 بود که شوهرم رحیم به اتفاق همسر اولش به خواستگاری من آمد و ما به صورت صیغهای با هم ازدواج کردیم چهارسال بعد همسر اول شوهرم که با من خیلی بد شده بود از او جدا شد و رفت. رحیم هم من را عقد دایم کرد چون ما یک بچه داشتیم. بعد از آن بچههایش دیگر سراغش نیامدند و هیچ خبری از آنها نشد. شوهرم از این موضوع ناراحت بود اما به روی خودش نمیآورد تا اینکه سهسال قبل گفت میخواهد برای کار به خارج برود. مبلغی پول در بانک گذاشت تا سود آن را بگیرم و امرار معاش کنم. از آن به بعد هم دیگر با من تماس نگرفته و نمیدانم کجاست.» این زن گفت: «شوهرم قبلا هم به ژاپن رفته بود و مدتی در آنجا کار میکرد. او به من گفت این بار نیز از ترکیه به ژاپن میرود. البته شوهرم در این مدت نه پولی برایم واریز کرده و نه تماسی داشته است و من دقیقا نمیدانم او کجاست.» بررسی زندگی شخصی این زن فاش کرد او از مدتی قبل با شوهرش اختلافات شدیدی پیدا کرده بود و حتی کار به درگیری رحیم با خانواده همسرش کشیده شده و رحیم یکی از برادران سیمین را کتک زده و از خانه بیرون کرده بود. ماموران همچنین متوجه شدند خودرویی که به نام مقتول است توسط پلیس توقیف شده است. آنها وقتی در این خصوص تحقیق کردند فهمیدند خودرو در اختیار مردی به نام احمد بود. به همین دلیل احمد مورد بازجویی قرار گرفت و اعتراف کرد توسط سیمین و مردی به نام شایان اجیر شد تا رحیم را بکشد و این خودرو هم دستمزدش بود. احمد گفت: من با شایان دوست بودم او به من گفت زنی به نام سیمین میخواهد شوهرش را بکشد و گفته هرکسی قبول کند این کار را انجام بدهد به او هشتمیلیونتومان دستمزد میدهد. من هم قبول کردم روز حادثه سیمین و شایان، رحیم را که مردی مسن بود به باغ برادر من آوردند وقتی با ماشین وارد باغ شدند من دستوپای رحیم را بستم و با طناب خفهاش کردم. آنها جسد مقتول را با ماشین خودش بردند قرار شد شایان جسد را در جادهای دورتر از کرج رها کند. آنها بعد از اتمام کار ماشین را به عنوان دستمزد به من دادند.» شایان و سیمین پس از ثبت اعترافات احمد بازداشت شدند و مشخص شد آنها از سالها قبل با هم رابطه داشتند و همین رابطه هم انگیزهای برای اختلاف و قتل رحیم بود. سیمین که همچنان سعی داشت واقعیت را پنهان کند به ماموران گفت: «من هیچ نقشی در این قتل نداشتم شوهرم گفته بود به خارج میرود و من اصلا خبر نداشتم او با کسی اختلاف دارد.» وقتی فهرست مکالمات تلفنی شایان و سیمین گرفته شد و به اثبات رسید که آنها با هم رابطه داشتند سیمین ادعای تازهای را مطرح کرد و گفت: «بارها دخترم را تهدید کردند و گفتند او را میفرستیم جایی که شوهرت رفته است من هم مجبور شدم ماشین رحیم را به آنها بدهم. وقتی ماشین توقیف شد چون پلیس به دنبال جزییات بود ترسیدم برای آزادکردن آن به پارکینگ بروم چون ماشین به نام شوهرم بود و وکالتی آن را به احمد منتقل کرده بودم.» سیمین در حالی اتهام قتل را انکار میکرد که شایان هم به جرم خود اعتراف کرد و پرونده برای محاکمه به شعبه71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان درخواست خود را خواند و اولیایدم خواستار مجازات قصاص شدند احمد در جایگاه قرار گرفت و یکبار دیگر گفتههای خود را درباره قتل تکرار کرد. او گفت سیمین و شایان وی را اجیر کرده بودند. متهمان دیگر در دادگاه دخالت در این قتل را قبول نکردند. در نهایت هیات قضات احمد را بهدلیل ارتکاب قتل به قصاص و به اتهام سرقت به سهسال حبس و شلاق محکوم کردند. دو متهم دیگر نیز بهدلیل معاونت در قتل به 15سال حبس محکوم شدند. همچنین شایان بهخاطر سرقت به سهسال حبس و پنجسال تبعید محکوم شد. سرانجام این احکام بهجز مجازات سرقت در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفت و از آنجایی که اتهام سرقت دو متهم مورد ایراد دیوانعالی قرار گرفت، پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 74 دادگاه کیفری فرستاده شد. روز گذشته قرار بود شایان و احمد یکبار دیگر به اتهام سرقت محاکمه شوند که بهدلیل اعزامنشدن از زندان وقت جلسه تجدید شد.
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]