واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۰ تير ۱۳۹۳ (۹:۳۳ق.ظ)
قدس به صدا و سيما تبريک مي گوييم
به گزارش خبرگزاري موج، «به صدا و سيما تبريک مي گوييم» عنوان يادداشت روز روزنامه قدس است که در آن مي خوانيد؛
من و همکارانم در اين ستون و اين صفحه مطالب انتقادي زيادي درخصوص عملکرد صدا و سيما بخصوص در دوران مديريت مهندس ضرغامي نوشته ايم، درباره بسياري از اتفاقات ناصحيح در اين رسانه گزارش و يادداشت و مطلب نوشته ايم، اما لازم است به مجموعه صدا و سيما به خاطر يک اتفاق مهم در اين رسانه تبريک بگوييم.
اين هفته مستند «فيلمي ناتمام براي دخترم سميه» از شبکه هاي تلويزيون پخش شد. اين فيلم در جشنواره فيلم فجر به نمايش در آمده بود و همان زمان نگاه و توجه بسياري را به خود جلب کرد، ولي کمتر کسي فکر مي کرد، صدا و سيماي محتاط دوران ضرغامي، بتواند انتخابي به درستي و شجاعت پخش اين مستند داشته باشد؛ اتفاقي که افتاد و البته باعث حيرت شد.
«فيلمي ناتمام براي دخترم سميه» به کارگرداني مرتضي پايه شناس روايت مستند زندگي مردي است که به دنبال نجات دو فرزندش از اردوگاه اشرف پايگاه سازمان مجاهدين خلق (منافقين) است، اما خوشبختانه فيلم برخلاف بسياري از آثاري که معمولاً کارگردانان سياسي ايران مي سازند، کمتر شعار داده و قضاوت هاي مستقيم در آن کم است، اما صدبرابر يک فيلم با نريشن هاي کوبنده و شعاري، تاثيرگذار است.
اهميت اين فيلم به خاطر حضور چهره هاي سياسي، کارشناسان و استادان دانشگاه که معمولاً عصا قورت داده در برابر دوربين مي نشينند و جملات شيک تحويل مخاطب مي دهند نيست، بلکه به خاطر حضور آدم هايي معمولي است که اتفاقاً در دل رويدادها هستند، پيرمردي روستايي که از ايران به عراق رفته است و پشت سيم خاردارهاي اردوگاه التماس مي کند که پسرش را ببيند، مردي ارمني که در زمان جنگ اسير شده و فريب مجاهدين را خورده است، و يکي از اعضاي کادر مرکزي سازمان که بعد از هشت سال زندان انفرادي معناي مخالفت با دستور مسعود رجوي درباره طلاق هاي ايدئولوژيک را مي فهمد.
اين مستند پر است از لحظه هاي عجيب و تکان دهنده اي که احساسات هر انساني را تحت تأثير قرار مي دهد. اهميت اين لحظه ها در مستند بودن و ويرايش نشدگي آن هاست. در يکي از ديدارهاي پدر با فرزندانش، پسر سرانجام به حرف مي آيد و با وجود اين که سالها نقش يک رزمنده راضي از موقعيت خود را بازي کرده است در برابر پدر و خواهرش اعتراف مي کند که فرماندهان بالادستي او در سازمان مجاهدين به طور مرتب در تمام اين سالها به او تجاوز مي کرده اند و شکايت هاي او در اين خصوص راه به جايي نبرده است و او براي حفظ خود تصميم گرفته است، ديگر شب ها نخوابد. پسر در هنگام برزبان آوردن اين جملات دايماً دچار لکنت است و نمي تواند و نمي خواهد حرفش را با وضوح به زبان آورد و همين لکنت هاست که بر غناي حسي اين لحظات در فيلم مي افزايد.
«فيلمي ناتمام براي دخترم سميه» سندي تصويري است از عملکرد فرقه فاشيستي مسعود رجوي و نشان دهنده اوج دنائت و رذالت اين گروه در پيشبرد اهداف سياسي اش. شکنجه، حبس و قتل مخالفان فکري؛ سلب تمامي آزادي ها و انتخاب هاي شخصي، گروکشي از خانواده هاي اعضا در جهت اهداف تبليغي و نمايشي و مجموعه اي از اقدامهاي ضدبشري ديگر از زبان اعضاي سابق و خانواده هاي اعضاي فعلي اين سازمان بيان مي شود. نکته مهم در اين باره اصرار بر پخش جهاني و گسترده اين فيلم است. مردم جهان بايد بدانند دولت هايشان چه تروريست هاي خطرناکي را از فهرست سياه خارج کرده اند و نيز مطمئن شوند، اصرار ايران بر استرداد اعضاي سازمان نفاق بيشتر از همه به سود خود آنهاست که در چنبره تصميمات زن و شوهري ديکتاتور و ديوانه اسير شده اند و راهي براي فرار ندارند.
نويسنده:
آرش شفاعي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]