واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ محمد صفری
موج سواری اصلاح طلبان در انتخابات ۹۲
اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بر موجی که ایجاد شده بود سوار شدند.
محمد صفری طی یادداشتی در روزنامه سیاست روز نوشت: اصلاحطلبان پس از فتنه 88 که باعث آن بودند، آیا جایگاه اجتماعی دارند؟ مردم نسبت به این طیف سیاسی چه دیدگاهی دارند؟ آیا رأی آقای روحانی در انتخابات 92 به خاطر حمایتهای اصلاحطلبان بود؟ اگر نامزد موردنظر و معرفی شده از سوی آنها برای انتخابات ریاست جمهوری 92 انصراف نمیداد، رأی داشت؟ این پرسشها و بسیاری پرسشهای دیگر در ذهن مردم و صاحبنظران وکارشناسان سیاسی وجود دارد و به بسیاری از آنها پاسخهایی هم داده شده است. اصلاحطلبان اعتقاد دارند که به خاطر رفتار و عملکرد دولتهای نهم و دهم، اقبال به سوی اصلاحطلبان افزایش یافت و پایگاه اجتماعی آنها تقویت شد. اما در مقابل افراد و گروههایی هم هستند که اعتقاد دارند، جایگاه و موقعیت این طیف سیاسی کشور همچنان متزلزل است و با اقداماتی که در چند سال گذشته از سوی آنها انجام شده، بر افول این طیف افزوده است. اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 92 بر موجی که ایجاد شده بود سوار شدند و خود را به نامزدی چسباندند که وصله ناچسبی بودند. این که آقای روحانی در سال 92 به عنوان رئیسجمهور برگزیده شد و دلایل انتخاب او چه بود، موضوع بحث ما نیست. اما آنچه که روشن و قطعی است، حمایتهای ناقص و دست و پا شکسته اصلاحطلبان دلیل و علت انتخاب آقای روحانی نبود. طیف اصلاحات در آن زمان برای بازآفرینی خود سعی داشت تا به واسطه چنین نامزدی، در عرصه سیاسی کشور حضور یابد و خود را سر زبانها بیندازد تا شاید بتواند از پس این انتخابات خود را از یک سو تبرئه کند و از سوی دیگر اذهان و افکار عمومی را دوباره به سوی خود جلب کند. اما آیا طیف اصلاحطلب که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با افراطیگریهایی که انجام داد با اعتدالی که شعار آقای روحانی بود، قرابتی دارد؟ اصلاحطلبان اگر میخواستند به طور مستقیم در انتخابات از نامزد خود یعنی آقای عارف حمایت کنند و تا پایان هم همین رویه را پیش ببرند، قطعاً شکست دیگری را تجربه میکردند. حمایتهای نمایشی آنها از نامزدی آقای روحانی، سیاستی بود تا شاید بتوانند خود را سرزنده در سپهر سیاسی کشور نشان بدهند علاوه بر این که پس از انتخاب رئیسجمهور، خود را سهیم در آن بدانند و سپس مطالباتشان را مطرح و برآورده سازند. اکنون پس از گذشت یکسال از انتخابات ریاست جمهوری 92 آنچه آنها در رویای خود میپروراندند، تحقق نیافته است به همین خاطر برخی از اصلاحطلبان دست به کار شده و مطالبی را بیان میکنند که با واقعیت وحقیقت به دور است. مثلا این که گفتهاند، اصلاحطلبان اگر بشکنند روحانی هم میشکند و اگر اصلاحات نباشد روحانی هم وجود نخواهد داشت و یا این که رأی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 92 تنها یک میلیون رأی بوده است. اصلاح طلبان باید بپذیرند که شکستهاند و شکست آنها از زمانی سرعت گرفت که فتنه 88 را به پا کردند و با افراطیگریهای خود هزینههای بسیاری را تحمیل مردم و نظام اسلامی کردند. این طیف سیاسی که اکنون در اقلیت کامل چه از لحاظ پایگاه اجتماعی و چه از لحاظ اعضای داخلی به سر میبرد، نمیتواند خود را بانی و باعث پیروزی رئیسجمهوری بداند که مواضع شفاف و انقلابی روشنی در قبال بسیاری مسائل دارد که اصلاحطلبان با آن زاویه دارند. اکنون بدنه اصلاح طلبان به خاطر وابستگی به خارج در افکار عمومی منفور است و این نفرت به آن خاطر است که در هر شبکه فارسی زبان ضدانقلاب یک اصلاحطلب حضور دارد و علیه نظام و حاکمیت اسلامی مشغول فعالیتهای ضدانقلابی است. جریان اصلاحطلبی اکنون خط و خطوط خود را از همین شبکهها دریافت میکند و هدایت میشود. آیا مردم ایران اسلامی به چنین طیف سیاسی سرسپرده اعتماد دارد؟ اکنون هم که دولت تدبیر و امید، با دوری از افراط و مقابله با اینگونه رفتارها باعث ناامیدی اصلاحطلبان شده است، مورد هجوم قرار میگیرد. از یک سو دولت و شخص رئیسجمهور تضعیف میشود و از سوی دیگر طیف سیاسی مقابل اصلاحطلبان مورد تخریب واقع میشود. تضعیف و تخریب این دو برای پیدا کردن جایگاه اصلاحطلبان در افکار عمومی است. انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک است و اصلاحطلبان نیازمند یارکشی هستند. پس بهترین روش، تضعیف دولت آن هم با مقصر نشان دادن اصولگرایان، شاید بتواند اقبال مردمی را به سوی آنها جلب کند، غافل از این که این روش به بدنامی و شکست نهایی آنها خواهد انجامید. مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/04/09 - 14:28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]