واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
راهبرد عبور از گرداب داعش - سعید آقاعلیخانی در بحبوحه تلاطم های مربوط به خیزش های عربی که برخی آن را بیداری اسلامی و برخی دیگر بهار عربی می دانستند، این «محمد حسنین هیکل» روزنامه نگار برجسته مصری بود که در مصاحبه با الاهرام، برای نخستین بار رویدادهای مهم جهان عرب را مقدمه ای برای سایکس- پیکوی جدید خاورمیانه دانست.
اگرچه این داستان راه به افسانه می زند که سرمارک سایکس، نماینده بریتانیا، قبل از تقسیم خاورمیانه به سوریه، عراق، لبنان و فلسطین، خط کشی برداشت و خطاب به پیکو نماینده فرانسه گفت: «مایلم با این خط کش شکل جدید خاورمیانه را به شما نشان بدهم» اما آنچه عملاً اتفاق افتاد، تقسیم بندی سردستی منطقه با حفظ کانون های بحران و بدون توجه به واقعیت های قومی قبیله ای این سرزمین ها بود.
هیکل در همان زمان بدرستی به این نکته اشاره داشت که در معادلات امروز منطقه این خط کش به دست نیروهای افراطی منطقه خواهد افتاد. امروز داعش که مجموع کل نیروهای آن بین هفت تا 10 هزار نفر برآورد شده، به بغداد و شهرهای مهم مذهبی عراق چشم طمع دوخته است. داعش- یا به زعم خود ستیزه جویان سلفی: «خلافه الراشده»- اکنون وسعتی برابر با 38هزار کیلومتر مربع- معادل وسعت کشور پرتغال با سه و نیم میلیون سکنه- تحت اشغال دارد که علاوه بر تسلط برگذرگاه های راهبردی مرزی با سوریه، به یمن دلارهای نفتی و ترانزیت قاچاق، به آلات و ادوات مدرنی دست یافته است.
از نگاه استراتژیست های امریکا، عراق امروز عملاً به سه بخش کردنشین، سنی نشین و شیعه نشین تقسیم شده است و اگر وضعیت بغرنج فعلی پایان نپذیرد، عملاً سایکس - پیکوی جدید تحقق یافته است.
«نچیروان بارزانی» نخست وزیر دولت کردستان عراق اخیراً مدعی شد: «حالا یک عراق قبل از اشغال موصل و یک عراق بعد از اشغال موصل داریم و من فکر نمی کنم که عراق بتواند به عنوان یک کشور متحد باقی بماند.»
این سخن نزد حریفان منطقه ای عراق خریداران بسیار دارد، زیرا داعش اگرچه فی نفسه فاقد توانایی لازم برای کسب این حجم از موفقیت ها بوده اما آنچه اکنون قدرت پیشروی و تخریب تکفیری ها را بالا برده، استفاده از شکاف موجود البته در میان طوایف عراقی و اختلاف برخی حکومت های عربی با حاکمیت بغداد است.
البته در مقطع کنونی این امر که همه موفقیت های داعش را به کمک های مالی گزاف کشورهای عربی منطقه احاله کنیم، چندان قرین به واقعیت نیست و باید پذیرفت که موفقیت های نامبارک این گروه تروریستی نشان می دهد که طرح ملت سازی در عراق بعد از صدام به جد به مخاطره افتاده است.
عقب نشینی غیر قابل توجیه واحدهای نظامی عراق در مواجهه با داعش نشان می دهد که این ارتش در مسیر تبدیل شدن به یک ارتش ملی با هویتی واحد، دچار مشکل بوده است چنان که عناصر معارض آن در حملات اخیر کمترین مقاومت را از خود نشان دادند و عناصر شیعی آن نیز در پافشاری بر جنگ در مناطق سنی نشین ضرورت چندانی احساس نکرده اند.
نکته مهم دیگر آن است که نخبگان داخل و خارج عراق نیز بی آن که در مقطع کنونی «ناکامی در برقراری یک هویت ملی مشترک برای تشکیل ملت عراق» را عامل اصلی تاخت و تاز تکفیری ها بدانند تا به شکل تلویحی نشان دهند که عراق چند قومیتی و ساختار متکثر آن را به رسمیت شناخته اند، با تأکید صرف بر حفظ اماکن و بقاع متبرکه، ناخواسته بر همان احساسی دست گذاشته اند که داعش و حامیان منطقه ای آن با تلقین تدریجی آن در یک دوره زمانی 8 ساله، موفق به واقعی نشان دادن آن شده اند.
این احساس نوعی قوم گرایی «عربی-سنی» کاذب است که از آبشخور به اصطلاح «شکست اعراب سنی از شیعیان» (از سال 2003 به این سو) تغذیه می شود و بر این فرض کاملاً غلط استوار است که آنچه تاکنون رخ داده است نتیجه همپیمانی و توطئه میان شیعیان و غرب بوده است.
در چنین فضایی اگرچه ضرورت دارد که شیعیان عراق اهتمام ویژه ای به حفظ شهرهای مقدس خود داشته باشند اما تأکید اشخاص و مراکز تأثیرگذار شیعی چه در داخل و چه در خارج عراق بر نوعی انگیزه مذهبی برای مقابله با داعش بدون در نظر آوردن حفظ عراق (متشکل از همه اقوام و طوایف قومی و مذهبی) کاتالیزوری برای تثبیت نگاه مذهبی افراطی بر ناآرامی های این کشور است.
این امر در مقطع خاص و بشدت حساس کنونی نیازمند نهادینه شدن نوعی تفکر مشارکتی در میان نخبگان و حاکمان عراق است و پروسه ای
بلند مدت محسوب می شود اما درمان عاجل وضعیت کنونی عراق نیازمند توجه به چند مسأله است:
1- کم اهمیت نشان دادن موفقیت های نظامی داعش، محتوم دانستن سرنوشت این جریان به شکست قطعی و تمرکز صرف بر جنبه های تبلیغی نظیر لباس رزم پوشیدن فلان صاحب منصب و انکار عمق فاجعه ای که نیازمند ابتکار عملی عاجل است به بحرانی تر شدن اوضاع خواهد انجامید.
2- تأکید بر حفط تمامیت ارضی عراق و کمک به طرح ملت سازی این کشور از طریق به حاشیه راندن شائبه های مذهبی و تأکید بر ساختار چند قومیتی این کشور، داعش و نیروهای همسو با آن را خلع سلاح ایدئولوژیک می کند و مانع از استفاده ابزاری برخی گروه های سنی از مسأله مذهب در منازعات پیچیده کنونی خواهد شد. بویژه اگر این نگاه با انگیزه دادن به بخش های سنی و کرد جامعه عراق نسبت به مشارکت جدی تر در ساختار حاکمیتی عراق آینده باشد.
3- با توجه به پیشروی های روزافزون داعش، بحران عراق در وضعیت فوق العاده کنونی، راه حل داخلی ندارد و بیشتر شبیه به وضعیت مالی در زمان شورش نیروهای افراطی این کشور است. رویدادی که با مداخله عاجل نیروهای خارجی به پایان رسید تا در مراحل بعد زمینه های تکرار مجدد این شورش برطرف شود. در صورت درخواست دولت قانونی نوری مالکی، ایران می تواند بر اساس قاعده موازنه تهدید (استفان والت) راه را برای نوعی ائتلاف موقت با نیروهای مؤثر بر رفع بحران و علیه نیروهای داعش فراهم ببیند و این مسأله راهبردی معمول را در تعارض با حفظ موقعیت منطقه ای و ارزش های قابل دفاع خود نبیند.
* یادداشت اول دفتر روزنامه ایران
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
05/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]