واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
زنان شایسته حضور در فضای عمومی - *حبیب الله معظمی تهران - ایرنا - جمعه گذشته در ادامه رقابت های لیگ جهانی والیبال و درجریان دیدار تیم های ملی والیبال ایران و ایتالیا از ورود نه تنها زنان به ورزشگاه 12 هزار نفری برای تماشا بلکه از حضور زنان خبرنگار برای انجام وظیفه حرفه ای و حتی از حضور زنان مربی، والیبالیست و کارشناس والیبال برای یادگیری و کسب تجربه جلوگیری بعمل آمد.
این اتفاق و ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه دست کم به دو دلیل بازتاب گسترده ای داشت:1- چند روز پیش از این اتفاق رییس جمهوری از معاون خود در امور زنان و وزیر ورزش و جوانان خواسته بود که زمینه های حضور زنان را در ورزشگاه ها فراهم کنند. 2- این اتفاق درحالی رخ داد که در دوره قبلی این لیگ و در دوره صدارت محمود احمدی نژاد، زنان اجازه حضور در ورزشگاه 12 هزار نفری یافتند و دو هزار زن مسابقه والیبال لیگ جهانی را تماشا کرده بودند.
برمبنای آنچه جسته و گریخته طی سالهای گذشته اظهارشده ، منع ورود زنان به ورزشگاه ها براساس فرض ها و دلایل زیر صورت می گیرد:
1- نامناسب بودن محیط ورزشگاه ها به لحاظ آلودگی های کلامی پاره ای از تماشاچیان مرد . ضمن اذعان به وجود چنین رفتارهای سوء که البته در همۀ میادین ورزشی، در همۀ رشته های ورزشی و از سوی همۀ تماشاچیان بروز نمی کند، این سووال بطور جدی مطرح است که آیا می توان در یک جامعه جمعی از افراد را بخاطر رفتار سوء جمعی دیگر از حقی محروم ساخت و به مجازات رساند؟! آیا اساساً درست است گروهی هنجار شکن را درجامعه رها کرد و دست به اصلاح و ممانعت از رفتار آنها نزد، آنگاه گروه دیگر را که هنجارپذیر است تنبیه کرد.ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه ها به این بهانه، مثل این می ماند که افراد علاقمند به استفاده از فضا و هوای سالم و پاک بوستان ها را به دلیل رد و بدل شدن مواد مخدر در این مکانها، از ورود به آنجا بازداشت. ضمن آنکه این رفتار سوء رفتارحاکم برهمه اوقات و همه ورزشگاه ها نیست.این رفتار سوء که توسط اندک تماشاچیان و در یکی دو میدان ورزشی و البته در زمان های نادری بروز می کند نمی تواند مبنای قضاوت و تصمیم در مورد همه تماشاچیان، همه فضاهای ورزشی و همه زمان های مسابقات قرار بگیرد.چنین استدلالی بازتاب مثبتی از سیمای جامعه ما نزد خارجیانی که علاقمند به دنبال کردن امور ایران یا مثل فدراسیون جهانی والیبال یا فوتبال با ایران سروکار دارند،ارائه نمی کند. ما به دست خود، خود را نزد خارجی ها دارای رفتار سوء و هنجارشکن معرفی می کنیم. مدافع حیثیت ملی و همدیگر باشیم. علاوه بر همۀ اینها تجربه نشان داده است که حضور زنان در محیط های با اکثریت مردانه نوعی بازدارندگی کلامی و تلطیف و تحدید فضا را سبب می شود.
2-اختلاط زنان و مردان. بطورکلی مدیریت مسابقات و میادین ورزشی در جهان مقوله اختصاص جا برای تماشای برخی ها را پذیرفته و سازمان داده است. ایران نیز در این راستا تجربه تکوینی و عملی خوبی در اجرای امر جداسازی تماشاچیان بخصوص در رقابت های فوتبال کسب کرده است (بدلیل دور نگهداشتن هواداران تیفوسی باشگاه ها از یکدیگر)که این تجربه، برای جداسازی زنان از مردان و دور از اختلاط آنها در محیط رقابت های ورزشی می تواند بکارآید کما اینکه در موارد نادری که زنان در کنار مردان در محل مسابقات ورزشی حضور یافته اند امر جداسازی و عدم اختلاط با مردان بخوبی رعایت شده است.
3- بروز فسق و فجور. فلسفه حضور تماشاچیان در رقابت های ورزشی پرکردن اوقات فراغت، پاسخ به علاقه خود و لذت بردن مقبول از یک امر اجتماعی به نام رقابت ورزشی است. بنابراین ذاتا پدیده اجتماعی تماشای مسابقات ورزشی برای انجام فسق و فجور خلق نشده است.ضمن آنکه در هیچ جامعه ای فسق و فجور بعنوان پدیده ای آشکار و علنی در صحن اجتماع از طرف هیچ حکومتی حتی دولت های لیبرال بطور رسمی و قانونی پذیرفته نشده است چه رسد به اینکه حکومتی دینی و فراتر از آن مردمانی ذاتا دین مدار چنین امر منفی علنی را در عرصه عینی جامعه بپذیرند.کسی که به دنبال فسق و فجور است چرا خود را در معرض دیدگان هزاران نفر تماشاچی، دوربین های تلویزیونی وخصوصی و عوامل انتظامی و نگهبانی قرار دهد.
4- ابراز هیجان. هیجان احساسی ذاتی انسان و غیرقابل انکار، باشدت و ضعف در افراد و در طیفی از مثبت تا منفی است که در مصاف های ملی کارکردهای موثری برای مدیریت جامعه دارد. هیجانی که در پی بازی عالی فوتبالیست های ما در برابر تیم ملی آرژانتین از سوی ایرانی های داخل و خارج ابراز شد، جلوه ای جهانی از وحدت ملی ایرانیان به نمایش گذاشت. اگر ابراز هیجان امری مذموم است پس چرا صداوسیما برای تبلیغ نوعی خوردنی ونوشیدنی، این نوع احساس را تایید، ترویج و تحکیم می کند. خداوند از همه احساسات و استعدادهای بشری در نهان زنان و مردان قرار داده و تعدادی از آنها را از بخشی از این ها دریغ نکرده است.هیجان امری درونی ورزش هم است و ورزش بدون هیجان بی معناست چه از سوی ورزشکاران ابراز شود و چه تماشاچیان ورزشی.
عرصه عمومی اجتماع متعلق به همه از هر جنس و سن است. محرومیت بخشی از افراد جامعه از حضور در فضای عمومی جفا به انسان و ویژگی هایش و بی توجهی به منطق سازمان اجتماع است.اگر ناهنجاری و نادرستی هم در این فضا از سوی برخی بروز کند، لازمه اش محرومیت و مسدودیت نیست بلکه انتظام بخشیدن است.اینکه گفته شود مساله حضور زنان در ورزشگاه ها مساله دست چندم و نه چندان مهم زنان و مساله تعداد اندکی از زنان است ناشی عدم درک تفاوت ها در میان انسان ها و پرهزینه کردن حل مسائل اجتماعی است. مسائل اجتماعی را گاهی نمی توان به صورت ردیفی حل کرد وحل یک مساله را به حل مساله دیگر واگذارد. اگر مساله ای حل کم هزینه و غیر پیچیده دارد چرا بایستی منتظر ماند تا مثلا مساله اساسی مثل نوع نگاه جامعه به زن حل شود. وقتی امکان حل مساله ساده ای همچون حضور زنان در ورزشگاه ها به مثابه بخشی از فضای عمومی، فراهم است چرا بایستی به مغلطه متوسل شد وحل آن را دراولویتِ بعد از حل مسائلی همچون اشتغال زنان، ساعت کار زنان، بیمه زنان خانه دار و نظایر آنها قرار داد.ضمن آنکه وقتی عامل جنسیت(زن بودن) موجب محرومیت از فرصتی اجتماعی و عمومی (تماشای مسابقه ورزشی ) می شود کل جامعه حامل آن عامل(جامعه زنان) آن محرومیت را به خود گرفته و مساله خود می داند و دراینجاست که همین مساله کوچک، به مساله اساسی یک قشر تبدیل می شود و بازتاب جهانی و هزینه آور می یابد.
ضمن قائل شدن نقش والا و نخستین برای ایفای نقش زنان در مدیریت خانه و تربیت فرزندان و نسل آینده ، جامعه و نظام ما حضور اجتماعی زنان را پذیرفته است پس چرا بی مورد با برخی اقدامات چهره آن را مشوش و مشوه جلوه دهیم. و برای آن هزینه بی فایده بسازیم. می توان اجازه داد با تدبیر و درایت، تلاش صورت گرفته برای خروج از رکود تورمی در اقتصاد، به ارتباطات اجتماعی نیز تسری یابد.
*مدرس دانشگاه و روزنامه نگار
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
04/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]