واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بررسي علل و ابعاد شروع جنگ مسلحانه منافقين در ايام سالروز شروع جنگ داخلي
31 شهريور 59 را امروزه به نام سالروز شروع جنگ تحميلي ميخوانند اما مسئلهاي كه ما را در تمام جهان متمايز ميكند و بيگانگان بهتر و بيشتر از ما با آن آشنايي دارند30 خرداد 60 تاريخ شروع جنگ داخلي در ايران توسط سازمان منافقين است. جنگي كه همزمان با تجاوز بيگانگان روي ميدهد و تاريخي كه هيچ گاه به اين نام در هيچ تقويمي به ثبت نرسيد و در نوع خود هم بيش از جنگ تحميلي ادامه داشت و هم 12 هزار شهيد براي ما در پي داشت. به همين جهت بر آن شديم تا بررسي برابعاد و علل اين جنگ در ايام منسوب به آن و شروع آن داشته باشيم. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ۱۳۵۷ سازمان منافقين خود را قطب و محور انقلاب ميدانست و اعتقاد داشت نيروهاي انقلابي حاكم، قادر به رهبري مبارزه ضد امپرياليستي نيستند و بنابراين مردم تنها بايد از سازمان مجاهدين خلق پيروي كنند. بر اين اساس، با وقوع هر يك از حوادث و بحرانهاي پي در پي در انقلاب، سازمان مجاهدين خلق به رغم اعلام وفاداري لفظي به رهبر انقلاب، با تأكيد مستمر و گسترده بر صلاحيت و پيشتازي انحصاري خود و زير سؤال بردن جريانهاي ديگر، واكنشهاي متفاوتي با جريان اصيل انقلاب اقدام به ايجاد يك شبكه زيرزميني مسلح، ظاهراً براي تأمين حفاظت خود كرد و آموزش جنگهاي چريكي را در خانههاي امن خود در دستور كار قرار داد. در اين شرايط، نخستين مواضع سازمان در تقابل با مواضع نظام، حمايت آنان از شورشگري جدايي خواهانه در كردستان، تركمن صحرا و گنبد، طرح انحلال ارتش، تشنج آفريني در انتخابات مجلس خبرگان و عدم شركت در رفراندوم قانون اساسي بود. عدم موفقيت سازمان در انتخابات رياست جمهوري و مجلس و عدم اقبال مردمي به آنان، زمينه ديگري را براي مظلوم نمايي و اغتشاشات طولاني مدت سازماندهي شده خياباني و فعاليتهاي تروريستي سازمان به وجود آورد به طوري كه 12 هزار شهيد در كارنامه اين سازمان تروريستي به ثبت رسيد. بازخواني شروع به كار سازمان نفاق تا خروج سران آن از ايران نشان ميدهد كه رويه مواجهه اعضاي اين گروهك تروريستي تا سالهاي ابتدايي انقلاب و مشخصاً روزهاي منتهي به 30 خرداد سال 1360 مبنا و مؤلفههاي ايدئولوژيك را به نمايش ميگذارد. ماهيت تشكيلاتي و نگاه فرقهاي كه با نخ تسبيح ايدئولوژي التقاطي به هم پيوند ميخوردند زمينه فعاليت، كشتار و ترور افراد فريب خورده و معاند را فراهم ميكرد. بزرگترين سدي كه حضور فيزيكي و سازماني منافقين در داخل ايران را به تاريخ گره داد، مواجهه عمومي مردم انقلابي براي تطهير كشور از جريان نفاق بود، اين امر گواهي است بر چرايي كشتار مردم كوچه و بازار كه در اقصي نقاط كشور توسط منافقين به خاك و خون كشيده شدند. خروج منافقين از كشور و مشخص شدن چهره واقعي مديران سازمان براي اعضا پس از انقلاب ايدئولوژيك كه نه تنها نمايشي از انحراف ديني بود بلكه انحطاط و انحرافي عميق از مقولههاي انساني به شمار ميرفت، موجب شد تا حضور در سازمان منحصر به افرادي خاص شود. آنچه در آن سالها خودنمايي كرد در وهله اول خروج و توبه افرادي است كه از اندك تعقلي برخوردار بودند و در عين حال افرادي با سازمان ماندند كه از فقر گسترده علمي و عقلي برخوردار بودند و اجباري غيرقابل بازگشت را مقابل خود ميديدند. با اين وجود از همان ايام جرياني كه به ايدئولوژي محوري معروف بود با تغيير ماهوي و جاافتادن نگاه صرفا فرقهاي به گروهكي مزدور به معناي واقعي كلمه تبديل شد چراكه رويه ايشان چيزي غير از مزدوري را تداعي نميكند. با اين حال در سالهاي اخير و بالاخص پس از خارج شدن نام منافقين از ليست گروههاي تروريستي توسط امريكا سعي بسياري شده است كه اين گروهك به يك جريان سياسي صرف تعبير شود و فعاليت ايشان به دور از فضاي جنگي تعريف گردد. آنچه واضح و مبرهن است اين كه نيروهايي كه بزرگترين فعاليت سياسي شان در سالهاي اسيري در اردوگاههايي همچون اشرف تنها شنيدن بازپخش سخنان تكراري و ضبط شده مسعود رجوي آن هم به مدت يك ساعت در روز بوده است چگونه ميتوانند كار سياسي كنند. افرادي كه اجازه مطالعه و حتي تفكر را نداشتند و از ترس غسلهاي روزانه و هفتگي ذهن خود را خالي نگه ميداشتند چگونه ميتوانند فعاليت سياسي داشته باشند. اعضا و مديران منافقين خودشان بهتر ميدانند كه حيات ايشان تنها به درد انجام فعاليتهاي تروريستي خورده و سياسي بازي سنخيتي با ايشان ندارد و اربابان استعمار نيز روي ايشان تنها به انجام فعاليتهاي جاسوسي و تروريستي حساب باز ميكنند.
نویسنده : پويان شريعت
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 02 تير 1393 - 16:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]