واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۶

معاون آموزشی سازمان بسیج اساتید، با انتقاد از مدیریت علمی و پژوهشی کشور، شهدای هستهای را الگوی مدیریت جهادی در عرصه علمی معرفی کرد و در تشریح علت ترور این دانشمندان، گفت: شهدای هستهای مرجعیت علمی غرب را زیر سوال بردند و همین عامل باعث ترور آنان از سوی دشمنان انقلاب اسلامی شد. به گزارش خبرنگارخبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه چهارمحال و بختیاری، حجتالاسلام عباس نصیریفر با اشاره به تحسین رهبری بر نامگذاری این روز به نام شهید چمران و روز بسیج اساتید، این روز را بیانگر رویکرد انقلابی و بسیجی در مدیریت علمی و پژوهشی کشور دانست. وی شهید چمران را به معنای واقعی کلمه مصداق حقیقی یک استاد بسیجی، مخلص و انقلابی دانست و گفت: رویکرد انقلابی و بسیجی او در تمام عرصهها زبان زد خاص و عام بود. نصیریفر علم را یک منبع قدرت برای غرب دانست و گفت: غرب تلاش میکند که با نظریه سازی علمی، مرجعیت علمی خود در جهان را حفظ کند که در همین راستا با گسترش فضای مجازی و تکنولوژی ما را به نحوی سرگرم خود کرده است. وی با بیان اینکه پیروزی انقلاب اسلامی نظریه و منبع قدرت جدید دیگری را به جامعه ارائه داد، تصریح کرد: منبع قدرت معنوی یک نظریه جدید در جهان بود که به واسطه انقلاب امام خمینی (ره) مطرح شد. وی اتحاد بین بلوک غرب و شرق برای از میان برداشتن جمهوری اسلامی ایران را یک اقدام منحصر به فرد و تاریخی دانست و گفت: بلوک غرب و شرق هیچ گاه با یکدیگر متحد نمی شدند؛ چرا که منبع قدرت مالی در اختیار غربیها و منبع تجهیزات نظامی و تسلیحات در اختیار شرقیها بود، اما قدرت معنوی انقلاب برای آنها یک تهدید بزرگ بود بنابراین دو ابر قدرت برای از بین بردن این قدرت متحد شدند. به گفته نصیری فر، پیش از انقلاب منبع قدرت در دنیا در دست ابرقدرت های بلوک شرق و غرب یعنی شوروری و آمریکا بود که با پیروزی انقلاب قدرت معنوی آن معادلات بین المللی را بر هم زد. به گفته وی، تحریمهای ظالمانه کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران کمر شکن و ویران کننده بود تا جایی که اگر این گونه تحریمها بر کشورهای دیگر اعمال میشد، نابودی آنان را در پی داشت ،اما قدرت معنوی انقلاب را از همه خطرات و آسیب ها مصون داشته است. نصیریفر با بیان اینکه غربیها از درک قدرت معنوی انقلاب عاجز و ناتوان هستند، تصریح کرد: راهبرد قبلی آمریکاییها در منطقه از بین بردن جمهوری اسلامی ایران بود که برای رسیدن به این هدف دست به هر اقدامی زدند اما اکنون نه به دنبال حذف ایران بلکه کم کردن شعاع نفوذش در جهان و منطقه هستند. وی نداشتن منبع قوی را مشکل بزرگ امروز غربیها و جهان بشریت دانست و گفت: غربیها در مبنا سازی و روش سازی در جهان موفق بودهاند اما هیچ گونه منبع مورد اتکایی برای حرکت خود ندارند و این نقطه ضعف آنان در جامعه است. نصیری فر با تاکید بر اینکه بشر امروز از تمدن غربی برگشته است، جهان را به تعبیر رهبر انقلاب در یک پیچ بزرگ تاریخی دانست و گفت: جهان امروز در یک تحول بزرگ قرار دارد که این تحول به هیچ عنوان به نفع غربیها نیست. وی با طرح این سوال که چرا مردم از تمدن غربی برگشته اند، افزود:تمدن بشری غرب آسایش و رفاه را برای مردم فراهم کرده، اما آرامش را از آنها گرفته است؛ بنابراین این چنین تمدنی توانایی اداره و مدیریت جامعه را ندارد. به گفته نصیریفر، بشر امروزه به خاطر اینکه نیازهای اساسیش همچون آرامش توسط تمدن پاسخ داده نشده، درحال برگشت از تمدن غربی است . وی با بیان اینکه این چه تمدنی است که هر کجا زبان منطق اثر گذار نیست با زبان زور و ستم وارد می شوند؟ تصریح کرد: آیا این چنین تمدن وحشیانه و زورگویی میتواند جهان را مدیریت کند؟ به یقین این تمدن دوام و استحکامی در جهان نخواهد داشت و مردم از او روی گردان خواهند شد. نصیری فر استفاده از عقل خودبنیانه را یکی از عوامل مهم ناکارآمدی تمدن غرب دانست و گفت: تمدن غربی به این جهت که مبنایش برگرفته از عقل خودبنیانه است و علم آنها نیز مبتنی برحس و تجربه است، ناکارآمد است. وی با اشاره به اینکه حکومت یکی از ارکان تمدن است، گفت: مشکل تمدن غرب این است که مبنایش خودبنیاد و بدون هیچ گونه منبع و پایه است و بر همین اساس ما اعتقاد داریم منبع خود بنیاد، منبع کاملی نیست، چرا که بشر نمیتواند با عقل خود بنیان خودش را مدیریت کند. نصیری فر تنها منبع تمدنی غرب را علم دانست و گفت: یکی از مشکلات بزرگ غرب این است که تمام خواستهها و نیازهای خود را از راه علم میخواهد برطرف کند و این تحقق یافتنی نیست؛ چرا که علم بر اساس صدق و کذب بنا شده است. وی با بیان اینکه تمام منابع غربی در چند دانشمند و نظریه پرداز خلاصه میشود، گفت: آیا با علم تجربی که هر روز دستخوش تغییر و مادیگرایی است میشود جامعه را مدیریت کرد؟ به طور قطع علم یک دایره محدود است که نمیتواند تمام نیازهای بشر را پاسخ بدهد و متاسفانه این منبع ناقص به عنوان پایه شکل گیری تمدن غربی در جهان شده است. نصیریفر با تاکید بر اینکه انسان برای عبودیت به دنیا آمده است، عبودیت را مقدمه همه کارها دانست و گفت: خدای متعال در آیات قرآن می فرمایند: جن و انس و تمام موجودات را برای عبادت و بندگی خود خلق کردهام اما متاسفانه جهان بشری از این منبع عظیم غافل است. وی با بیان اینکه بشر نه برای خوردن و خوابیدن، بلکه در راستای اطاعت و بندگی خدا خلق شده است، افزود: عبادت با عبودیت دو مقوله جدا هستند شیطان 6 هزار سال عبادت کرد اما عبودیت که همان اطاعت خدا بود را نداشت که نتیجه آن خروج از بهشت الهی شد. نصیریفر جهان را در حال برگشتن به نیازهای روحی و روانی دانست و گفت: در غرب وجود روح در انسان را قبول ندارند و تنها به روان آدمی اهمیت میدهند این در حالی است که دین اسلام روح و روان را توام با یکدیگر میداند و جهان اکنون تشنه این معارف است. وی با طرح این سوال که آیا با تورات و انجیل میتوان بشریت را مدیریت و هدایت کرد، گفت: جهان غرب همچون یک انسان تشنه در کویر است که به دنبال آب گوارا میگردد ولی آن را نمییابد بنابراین برای رفع تشنگی خود هر چیزی را سر میکشد جهان غرب این چنین حالتی را پیدا کرده است. نصیری فر با تاکید بر اینکه عقلانیت دینی، نیاز امروز جامعه جهانی است، اظهارکرد: راه رسیدن به عقلانیت دینی، تمدن نوین اسلامی است و در تمدن نوین اسلامی باید تجربه و الگوی عملی وجود داشته باشد که ایران در مسیر رسیدن به این تمدن در حال حرکت است. وی منبع اسلام را تنها راه نجات بشریت از این شرایط دانست و افزود: غرب تاکنون طعم معنویت و پاکی را نچشیده است و به دنبال یک الگو و مدل برای ایجاد تمدن جدید میگردد تا رابطه انسان با خدا، با خود، دیگران و طبیعت را اصلاح کند. به گفته وی، در حکومت دینی چهار نوع مدیریت وجود دارد رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با انسان و رابطه انسان با طبیعت و خلقت، اما دنیای غرب تنها رابطه انسان با طبیعت و رابطه انسان با خودش را قبول دارد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]