واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
چرا فرزندم از شب می ترسد؟ دسترسی بیشتر به برنامه های تلویزیونی، ویدیوها، كتاب و اخبار هم پیام های ترسناك بیشتری را به بچه ها منتقل میكند. دنیای او حالا نسبت به زمانی كه كوچكتر بود بسیار بزرگتر شده است.این مسئله روزها جذاب و سرگرم كننده است اما شب ها میتواند ترسناك باشد.
كودكی كه در زمان نوپایی یا در سنین پیش دبستانی در خواب نمی ترسید، حال كه بزرگتر شده است ممكن است عجیب به نظر برسد اگر از چیزهای زیادی بترسد (مثالا ترس از تاریكی، ترس از هیولایی كه زیر رختخواب قایم شده است و ترس از به تنهایی خوابیدن) اما اگر از دیدگاه تكاملی l به آن نگاه كنیم، چیزی غیر طبیعی نیست. كودكان مدرسه ای تفاوت بین واقعیت و دنیای خیالی را تشخیص میدهند اما در عین حال تخیلات زندهای دارند كه گهگاه با آنها همراه میشوند. دسترسی بیشتر به برنامه های تلویزیونی، ویدیوها، كتاب و اخبار هم پیام های ترسناك بیشتری را به بچه ها منتقل میكند. دنیای او حالا نسبت به زمانی كه كوچكتر بود بسیار بزرگتر شده است.این مسئله روزها جذاب و سرگرم كننده است اما شب ها میتواند ترسناك باشد.
پاتریشیا شیت، استاد آموزش مشاوره در دانشگاه آلاباما در بیرمنگام میگوید «ترسهای شبانه، ترس از تاریكی، جدا شدن از والدین، ترس از صداها و آدم بدها كه كتك می زنند، مرحله ای طبیعی از رشد است كه به مراتب بیشتر از آنچه والدین انتظار دارند، یعنی حداقل تا 8 یا 9 سالگی طول میكشد». كودكان مدرسه ای كاملاً این واقعیت را درك میكنند كه چیزهایی در دنیا وجود دارد كه می تواند به آنها آسیب برساند و والدینشان همیشه نمیتوانند از آنها محافظت كنند. در همین سن است كه ترس از این كه مبادا چیز وحشتناكی برای مامان یا بابا اتفاق بیفتد، ظاهر میشود. كودكی كه بین 5 و 8 سالگی است، ممكن است مثل یك فرد بزرگسال نتواند مرور ذهنی آن روز و پیش بینی فردا را كنار بگذارد. به طور مثال، كودكتان ممكن است به شما بگوید كه از صدای ترسناكی ترسیده است اما در حقیقت ممكن است جنگ در خاور میانه كه از زبان همكلاسیهایش شنیده است او را ترسانده باشد. كار شما تا 10 سال آینده این است كه به فرزندتان كمك كنید تفاوت بین خطر واقعی (سوار ماشین یك غریبه شدن یا سیگار كشیدن) و چیزی كه تهدیدی شخصی محسوب نمیشود (جنگی كه در یك گوشه دنیا)را تشخیص دهد.
چه كمكی میتوانم به فرزندم بكنم تا بر ترس های شبانه اش غلبه كند؟ممكن است نتوانید به او كمك كنید تا همین الان ترس هایش را كنار بگذارد (به خاطر این كه ترسهایش بیشتر مربوط به مرحله ای از رشد كودك است كه باید طی شود) اما كارهای زیادی میتوانید بكنید كه به او كمك میكند با ترسهایش كنار بیاید و راحت تر به خواب برود. در ساعت های قبل از خواب روحیه اش را با داستانیا فیلم شاد كنید(حتی هری پاتر ممكن است برای كودكی كه دارد دوره¬¬ی ترسناكی را پشت سر میگذراند، مناسب نباشد). موقع خواب یك سری كارهای آرامش بخش را انجام دهید مثلا حمام، داستانی لطیف یا چند قطعه شعر (یا 15 دقیقه به تنهایی مطالعه كردن) و آواز یا خواندن دعای شبانه با یكدیگر در كنار تخت كودكتان. یك ورد شبانه همیشگی كه نقش طلسم را بازی كند و آدم های بد و افكار بد را براند، به خواب عمیق كمك می كند. یك چراغ خواب در شب هم ممكن است موجب شود كه فرزندتان بیشتر احساس امنیت بكند. همچنین در اتاق خواب را نیم باز گذاشتن، روشن كردن نوار داستان یا موسیقی ملایم و تشویق كودك به این كه با اسباب بازی یا پتویی كه دوست دارد بخوابد (به او یاد آوری كنید كه هنوز آن قدر بزرگ نشده است كه این كارها مناسب او نباشد)، ممكن است مفید باشد. اگر فرزندتان خواهر برادر یا حتی حیوان خانگی دارد، موافقت با خوابیدن آنها در كنار هم می تواند باعث شود ترسهای شبانه به همان سرعتی كه ظاهر شدند ناپدید شوند.
بعضی از كودكان مدرسه ای به تجسم( visualization) و دیگر تكنیك های تمدد اعصاب به خوبی جواب میدهند و این زمان مناسبی است كه این مهارت را به او آموزش دهید. بگویید كه چشمانش را ببندد و از طریق بینیاش نفس عمیقی بكشد و آن را از دهانش بیرون بدهد. از او بخواهید كه در خیالش به زیباترین و آرام ترین جایی كه تا به حال دیده است، سفر كند. اگر یك ساحل آفتابی را در نظر دارد، تشویقش كنید تا در ذهنش شن ها را كه از لای انگشتان پایش رد می شوند و آفتاب داغ را كه به صورتش میخورد، احساس كند. به او بگویید كه هر وقت بخواهد میتواند در خیالاتش به این محل برود، چه شب كه از چیزی نگران است یا در مدرسه كه به خاطر امتحان اضطراب پیدا كرده است. قبل از خاموش كردن چراغ ها، شاید در حالی كه در رختخواب كودكتان را بغل می كنید، سعی كنید او را به صحبت كردن در مورد چیز هایی كه در سرش می گذرد تشویق كنید. سوال هایی كه جواب مشخصی ندارند مثل «امروز چطور بود عزیزم» شما را به جایی نمی برد. به جای آن چیزی شبیه به «بهترین و بدترین یا عجیب ترین قسمت امروز چی بود؟» را بپرسید. وقتی می گوید نكران است نگویید كه لازم نیست نگران باشد. در عوض به آنچه كه باید بگوید، گوش بدهید. حتی می توانید كمكش كنید تا نگرانی هایش را یادداشت كند. این كار بی فایده به نظر میرسد اما بیرون كشیدن این افكار از سرش و ریختن آنها بر روی كاغذ می تواند فشار آنها را كم كند.
از كجا بدانم كه ترس های شبانه كودكم غیر طبیعی است یا خیر؟اگر هر كاری كه از دستتان بر آمده انجام داده اید و با این وجود هنوز هم شدیداً نگران است، ممكن است كه ترس هایش از از حد طبیعی گذشته و ترس مزمن( phobia )یا اضطراب در كار باشد كه در این صورت لازم است از روانشناس یا مشاور كمك بگیرید. نشانه های مهم ترس مزمن عبارتند از گریه كردن مكرر كه بیشتر از چند دقیقه طول بكشد و خارج شدن ترس از حالت طبیعی (از عبارت «از تاریكی میترسم» به «همه چراغ ها را روشن كنید تا دزدها نتوانند ما را بكشند»). ترس های شبانهی شدید یا مزمن ممكن است از یك اتفاق بد در منزل یا مدرسه ناشی شده باشند. كودكان مدرسه ای از استرس ناشی از طلاق یا مرگ یكی از اعضای خانواده، از دست دادن شغل یكی از والدین، نقل مكان به منزل جدیدو تغییر پرستار یا معلم، آگاه و در برابرشان آسیب پذیر هستند. نیازی به گفتن نیست كه ترس های شبانه ممكن است در نتیجهی سوء استفاده جسمی یا عاطفی هم به وجود بیایند (كه در آن صورت، واقعاً ممكن است كه هیولایی در اتاق كودك بوده باشد).
اگر كودكتان دست به هر كاری می زند تا از مواجه با یك ترس دوری كند، اگر در رختخوابش نمی ماند و نمی تواند بخوابد و دلیل واقعی این است كه ترسیده است (و نه صرفاً به این خاطر كه می خواهد بیدار بماند)، ممكن است یك مشكل عاطفی اساسی داشته باشد كه نیاز به رسیدگی داشته باشد. پزشك خانواده میتواند مشاور مناسبی را پیشنهاد كند. از این كمك نهایت استفاده را ببرید حتی اگر ذهنیت مثبتی نسبت به آن ندارید. افكار تازه و كمی توجه ممكن است تمام آن چیزی باشد كه شما و فرزندتان نیاز دارید.نی نی بان
یکشنبه 1 تیر 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]