تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):برترین ایمان آن است که معتقد باشی هر کجا هستی خداوند با توست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830410230




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاهی به رساله حقوق/ بخش سوم


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:




نگاهی به رساله حقوق/ بخش سوم خبرگزاری رسا _ حقّ طلبکار تو این است که اگر توانگرى، طلبش را بدهى و برآورده سازى و او را بى‏نیاز کنى و او را ندوانى و امروز و فردا نکنى؛ چرا که پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «امروز و فردا کردن توانگر در پرداخت بدهى، ستم است.»



ده بند دیگر از موارد رساله حقوق امام سجاد علیه‌السلام در ادامه مطالب گذشته بیان می‌شود که شامل اموری همچون حق همسایه، مشاور، دارایی و... است.
 
 
حق همسایه، دوست و شریک
 
31- وَ أَمَّا حَقُّ الْجَارِ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ کَرَامَتُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ وَ مَعُونَتُهُ فِی الْحَالَیْنِ جَمِیعاً لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً وَ لَا تَبْحَثْ لَهُ عَنْ سَوْأَةٍ لِتَعْرِفَهَا فَإِنْ عَرَفْتَهَا مِنْهُ مِنْ غَیْرِ إِرَادَةٍ مِنْکَ وَ لَا تَکَلُّفٍ کُنْتَ لِمَا عَلِمْتَ حِصْناً حَصِیناً وَ سِتْراً سَتِیراً لَوْ بَحَثَتِ الْأَسِنَّةُ عَنْهُ ضَمِیراً لَمْ تَتَّصِلْ إِلَیْهِ لِانْطِوَائِهِ عَلَیْهِ لَا تَسْتَمِعْ عَلَیْهِ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَمُ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِیدَةٍ وَ لَا تَحْسُدْهُ عِنْدَ نِعْمَةٍ تُقِیلُهُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ زَلَّتَهُ وَ لَا تَذْخَرْ حِلْمَکَ عَنْهُ إِذَا جَهِلَ عَلَیْکَ وَ لَا تَخْرُجْ أَنْ تَکُونَ سِلْماً لَهُ تَرُدُّ عَنْهُ لِسَانَ الشَّتِیمَةِ وَ تُبْطِلُ فِیهِ کَیْدَ حَامِلِ النَّصِیحَةِ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً کَرِیمَةً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ حق همسایه این است که در غیاب وی [حقوق و اموال] او را حفظ کنى؛ در حضور، احترامش را نگه دارى و در هر حال یار و مددکارش باشى. در پى عیب‌جوئى او نباشى، براى پیدا کردن بدی‌هایش کنجکاوى نکنى؛ اگر بدون قصد به عیبى برخوردى، باید سینه‏ات دژى محکم و پرده‏اى مستحکم باشد که با سر نیزه هم نتوان بدان راز دست یافت. مخفیانه به سخنانش گوش ندهی و او را در سختی‌ها وانگذار، بر نعمتی که دارد حسادت نکن، از خطایش بگذر، لغزشش را نادیده بگیر، اگر نادانى کرد بردبارى کن، مسالمت با او را از دست مده، زبان بدگویان را از او بگردان، دغل‌کارى ناصح [ظاهری] را در مورد او بی‌اثر کن و با وى معاشرت کریمانه داشته باش. لا حول و لا قوة الا باللَّه.
 
32- وَ أَمَّا حَقُّ الصَّاحِبِ فَأَنْ تَصْحَبَهُ بِالْفَضْلِ مَا وَجَدْتَ إِلَیْهِ سَبِیلًا وَ إِلَّا فَلَا أَقَلَّ مِنَ الْإِنْصَافِ وَ أَنْ تُکْرِمَهُ کَمَا یُکْرِمُکَ وَ تَحْفَظَهُ کَمَا یَحْفَظُکَ وَ لَا یَسْبِقَکَ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ إِلَى مَکْرُمَةٍ فَإِنْ سَبَقَکَ کَافَأْتَهُ وَ لَا تُقَصِّرَ بِهِ عَمَّا یَسْتَحِقُّ مِنَ الْمَوَدَّةِ تُلْزِمْ نَفْسَکَ نَصِیحَتَهُ وَ حِیَاطَتَهُ وَ مُعَاضَدَتَهُ عَلَى طَاعَةِ رَبِّهِ وَ مَعُونَتَهُ عَلَى نَفْسِهِ فِیمَا یَهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِیَةِ رَبِّهِ ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِ رَحْمَةً وَ لَا تَکُونُ عَلَیْهِ عَذَاباً وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏؛ و امّا حقّ دوست و رفیق این است که تا آنجا که می‌توانى به آئین فضل و احسان با او دوستى کنى و اگر نشد، لا اقل در مصاحبت با او از حدّ انصاف خارج نشوی [در رفتار با او برابر عمل کنی] و همان طور که تو را گرامى می‌دارد، او را گرامى دارى و وقتی از تو پشتیبانى کرد، از او پشتیبانى کنى. [مراقب باش] در کار نیک و اکرامی بر تو پیشى نگیرد، پس اگر پیش‌دستى کرد، آن را تلافى کن. در امورى که سزاوار دوستى است در حقّش کوتاهى مکن، خود را موظّف بدان که خیرخواه و نگهدار او باشى و بر طاعت پروردگارش کمک و یاریش نمائى و در ترک گناه یار و مددکار او باشى؛ سپس بر او مایه رحمت باشى نه عذاب و لا قوّة إلّا باللَّه.
 
33- وَ أَمَّا حَقُّ الشَّرِیکِ فَإِنْ غَابَ کَفَیْتَهُ وَ إِنْ حَضَرَ سَاوَیْتَهُ لَا تَعْزِمْ عَلَى حُکْمِکَ دُونَ حُکْمِهِ وَ لَا تَعْمَلْ بِرَأْیِکَ دُونَ مُنَاظَرَتِهِ تَحْفَظُ عَلَیْهِ مَالَهُ وَ تَنْفِی عَنْهُ خِیَانَتَهُ فِیمَا عَزَّ أَوْ هَانَ فَإِنَّهُ بَلَغَنَا أَنَّ یَدَ اللَّهِ عَلَى الشَّرِیکَیْنِ مَا لَمْ یَتَخَاوَنَا وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ و امّا حقّ شریک این است که در نبودش، کارش را انجام دهى و وقتی حاضر بود پا به پاى او، تلاش کنى و بدون توجه به خواسته او، تصمیم نگیرى و بدون نظر خواهى از او، [خواسته‏ات را] به انجام نرسانى و دارایى‏اش را نگهدارى و در کم و زیاد بر او خیانت نکنى؛ چرا که به ما رسیده، تا آن زمان که دو شریک به یک دیگر خیانت نکنند، دست [عنایت‏] خدا بر ایشان است و لا قوّة الّا باللَّه.
 
 
حق مال
 
34- وَ أَمَّا حَقُّ الْمَالِ فَأَنْ لَا تَأْخُذَهُ إِلَّا مِنْ حِلِّهِ وَ لَا تُنْفِقَهُ إِلَّا فِی حِلِّهِ وَ لَا تُحَرِّفَهُ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَا تَصْرِفَهُ عَنْ حَقَائِقِهِ وَ لَا تَجْعَلَهُ إِذَا کَانَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ وَ سَبَباً إِلَى اللَّهِ وَ لَا تُؤْثِرَ بِهِ عَلَى نَفْسِکَ مَنْ لَعَلَّهُ لَا یَحْمَدُکَ وَ بِالْحَرِیِّ أَنْ لَا یُحْسِنَ خِلَافَتَکَ فِی‏ تَرِکَتِکَ وَ لَا یَعْمَلَ فِیهِ بِطَاعَةِ رَبِّکَ فَتَکُونَ مُعِیناً لَهُ عَلَى ذَلِکَ أَوْ بِمَا أَحْدَثَ فِی مَالِکَ أَحْسَنَ نَظَراً لِنَفْسِهِ فَیَعْمَلُ بِطَاعَةِ رَبِّهِ فَیَذْهَبُ بِالْغَنِیمَةِ وَ تَبُوءُ بِالْإِثْمِ وَ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ مَعَ التَّبِعَةِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏؛ و امّا حقّ دارایى این است که آن را جز از راه حلال به دست نیاوری و جز در راه مشروع، خرج نکنی و نابجا استفاده نکنی و جایی که لازم است استفاده کنی، دریغ نکنی  و چون دارایى تو از آن خداست، جز در راه و خواست او و سببى براى [نزدیکى‏] به خداوند به کار نگیرى و دارایى‏ات را به جاى خویشتن براى آن کس که چه بسا سپاس‌گذارت نباشد، برنگزینى که جانشین خوبی برای اموالت نخواهد بود و آن‌ها را در راه اطاعت پروردگارت مصرف نخواهد کرد و تو یاور او بر این عدم اطاعت خواهی بود و چنانچه وارث با دارایى تو، کارى شایسته و نیکو انجام دهد و بدین وسیله، اطاعت خدا کند، وارث سود برده و تو گناه و حسرت و پشیمانى و پیامدهایش را به دوش می‌کشى ولا قوة الا بالله.
 
 
حق طلبکار و هم‌نشین
 
35- وَ أَمَّا حَقُّ الْغَرِیمِ الطَّالِبِ لَکَ فَإِنْ کُنْتَ مُوسِراً أَوْفَیْتَهُ وَ کَفَیْتَهُ وَ أَغْنَیْتَهُ وَ لَمْ تَرُدَّهُ وَ تَمْطُلْهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ مَطْلُ الْغَنِیِّ ظُلْمٌ وَ إِنْ کُنْتَ مُعْسِراً أَرْضَیْتَهُ بِحُسْنِ الْقَوْلِ وَ طَلَبْتَ إِلَیْهِ طَلَباً جَمِیلًا وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِکَ رَدّاً لَطِیفاً وَ لَمْ تَجْمَعْ عَلَیْهِ ذَهَابَ مَالِهِ وَ سُوءَ مُعَامَلَتِهِ فَإِنَّ ذَلِکَ لُؤْمٌ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ و امّا حقّ طلبکار تو این است که اگر توانگرى، طلبش را بدهى و برآورده سازى و او را بى‏نیاز کنى و او را ندوانى و امروز و فردا نکنى؛ چرا که پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «امروز و فردا کردن توانگر در پرداخت بدهى، ستم است» و اگر تهیدست بودى او را با سخنى نیک خرسند نما و از او به نیکى فرصت بخواه و با لطف و مدارا، او را از خود بازگردان‏ و از بین رفتن مالش را با برخورد ناپسند جمع نکن. [طوری نباشد که هم مالش را ندهی و هم با او بد رفتاری کنی]؛ چرا که این رفتار، پستی است و لا قوّة الّا باللَّه.
 
36- وَ أَمَّا حَقُّ الْخَلِیطِ فَأَنْ لَا تَغُرَّهُ وَ لَا تَغُشَّهُ وَ لَا تَکْذِبَهُ وَ لَا تُغْفِلَهُ وَ لَا تَخْدَعَهُ وَ لَا تَعْمَلَ فِی انْتِقَاضِهِ عَمَلَ الْعَدُوِّ الَّذِی لَا یَبْقَى عَلَى صَاحِبِهِ وَ إِنِ اطْمَأَنَّ إِلَیْکَ اسْتَقْصَیْتَ لَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ عَلِمْتَ أَنَّ غَبْنَ الْمُسْتَرْسِلِ رِبًا وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ و امّا حقّ آن کس که با او نشست و برخاست دارى(دوست، شریک و...) این است که او را فریب ندهى و با او دغلی نکنی و به او دروغ نگویى و غافلش نسازی و به او کلک نزنی و همچون دشمنى که بى‏ملاحظه است، سنگ اندازى نکنى و وقتی به تو اعتماد کرد، تا می‌توانى برایش تلاش نمایى و بدانى که مکر ورزى با کسى که به تو اطمینان نموده، مانند خوردن ربا می‌باشد! و لا قوّة الّا باللَّه.
 
 
حق مدّعی و مدّعی علیه
 
37- وَ أَمَّا حَقُّ الْخَصْمِ الْمُدَّعِی عَلَیْکَ فَإِنْ کَانَ مَا یَدَّعِی عَلَیْکَ حَقّاً لَمْ تَنْفَسِخْ فِی حُجَّتِهِ وَ لَمْ تَعْمَلْ فِی إِبْطَالِ دَعْوَتِهِ وَ کُنْتَ خَصْمَ نَفْسِکَ لَهُ وَ الْحَاکِمَ عَلَیْهَا وَ الشَّاهِدَ لَهُ بِحَقِّهِ دُونَ شَهَادَةِ الشُّهُودِ وَ إِنْ کَانَ مَا یَدَّعِیهِ بَاطِلًا رَفَقْتَ بِهِ وَ رَوَّعْتَهُ وَ نَاشَدْتَهُ بِدِینِهِ وَ کَسَرْتَ حِدَّتَهُ عَنْکَ بِذِکْرِ اللَّهِ وَ أَلْقَیْتَ حَشْوَ الْکَلَامِ وَ لَفْظَةَ السُّوءِ الَّذِی لَا یَرُدُّ عَنْکَ عَادِیَةَ عَدُوِّکَ بَلْ تَبُوءُ بِإِثْمِهِ وَ بِهِ یَشْحَذُ عَلَیْکَ سَیْفَ عَدَاوَتِهِ لِأَنَّ لَفْظَةَ السُّوءِ تَبْعَثُ الشَّرَّ وَ الْخَیْرُ مَقْمَعَةٌ لِلشَّرِّ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ و امّا حقّ خصمى که بر علیه تو اقامه دعوى کرده، این است که اگر اقامه دعواى او درست است، دلیلش را نقض و ادعایش را بى‏اثر نکنى و به سود او، دشمن خودت گردى و بر آن داورى کنى و بدون شهادت گواهان، بر حقّ او گواهى دهى؛ چرا که این گونه رفتار، حقّ خدا بر توست و چنانچه، ادعاى او نادرست بود، با او مدارا کنى و [از کرده خود نزد خدا] بیمناکش سازى و به دین خودش سوگندش دهى و با یادآورى خداوند، تندی او را در هم ‏شکنى و خودت سخن بیهوده و ناصواب را ترک کنی که این بیهوده‏گویى نه تنها دشمن‏ورزى خصم تو را باز نمی‌دارد، بلکه تو را به گناه او گرفتار می‌کند و شمشیر عداوتش را بر تو تیز می‌کند؛ چرا که سخن ناپسند شرّ را بر می‌انگیزد و سخن نیکو شرّ را بر می‌اندازد و لا قوّة الّا باللَّه.
 
38- وَ أَمَّا حَقُّ الْخَصْمِ الْمُدَّعَى عَلَیْهِ فَإِنْ کَانَ مَا تَدَّعِیهِ حَقّاً أَجْمَلْتَ فِی مُقَاوَلَتِهِ بِمَخْرَجِ الدَّعْوَى فَإِنَّ لِلدَّعْوَى غِلْظَةً فِی سَمْعِ الْمُدَّعَى عَلَیْهِ وَ قَصَدْتَ قَصْدَ حُجَّتِکَ بِالرِّفْقِ وَ أَمْهَلِ الْمُهْلَةِ وَ أَبْیَنِ الْبَیَانِ وَ أَلْطَفِ اللُّطْفِ وَ لَمْ تَتَشَاغَلْ عَنْ حُجَّتِکَ بِمُنَازَعَتِهِ بِالْقِیلِ وَ الْقَالِ فَتَذْهَبَ عَنْکَ حُجَّتُکَ وَ لَا یَکُونَ لَکَ فِی ذَلِکَ دَرَکٌ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏، و امّا حقّ خصمى که تو علیه او اقامه دعوى کرده‏اى این است که اگر علیه او به درستى اقامه دعوى کرده‏ باشی، [حق با تو باشد] براى بیان ادعایت، پسندیده سخن بگویى؛ زیرا شنیدن ادعا برخوانده [آن کس که علیه او ادعایى شده‏] سخت مى‏باشد و دلیل خویش را با نرم رفتارى و مداراگونه‏ترین حالت و واضح‏ترین گفتار و نیکوترین روش بیان کنى و او با درگیرى و قیل و قال، تو را از دلیلت دور نسازد، به طوری که دلیلت از دست رود و دیگر نتوانى به دست آورى و لا قوّة الّا باللَّه.
 
حق مستشیر و مشاور
39- وَ أَمَّا حَقُّ الْمُسْتَشِیرِ فَإِنْ حَضَرَکَ لَهُ وَجْهُ رَأْیٍ جَهَدْتَ لَهُ فِی النَّصِیحَةِ وَ أَشَرْتَ عَلَیْهِ بِمَا تَعْلَمُ أَنَّکَ لَوْ کُنْتَ مَکَانَهُ عَمِلْتَ بِهِ وَ ذَلِکَ لِیَکُنْ مِنْکَ فِی رَحْمَةٍ وَ لِینٍ فَإِنَّ اللِّینَ یُونِسُ الْوَحْشَةَ وَ إِنَّ الْغِلَظَ یُوحِشُ مِنْ مَوْضِعِ الْأُنْسِ وَ إِنْ لَمْ یَحْضُرْکَ لَهُ رَأْیٌ وَ عَرَفْتَ لَهُ مَنْ تَثِقُ بِرَأْیِهِ وَ تَرْضَى بِهِ لِنَفْسِکَ دَلَلْتَهُ عَلَیْهِ وَ أَرْشَدْتَهُ إِلَیْهِ فَکُنْتَ لَمْ‏ تَأْلُهُ خَیْراً وَ لَمْ تَدَّخِرْهُ نُصْحاً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛‌ و امّا حقّ آن کسی که از تو مشاوره می‌خواهد این است که اگر تدبیر نیکویى یافتى، در پند دهى به او تلاش کنى و آنچه مى‏دانى به او نشان دهی، به صورتی که اگر جاى او بودى، همان گونه عمل مى‏کردى. این رهنمود دادن مى‏بایست با نیکوئى و نرم خویى باشد؛ چرا که نرم خویى، وحشت را می‌زداید و سخت‏گیرى، انس را به وحشت می‌کشاند و چنانچه تدبیرى براى او نیافتى، ولى کسى را مى‏شناسى که به نظر او اطمینان دارى و خودت، رهنمود او را مى‏پسندى، او را به آن شخص راهنمایى کن و نشان بده؛ پس در این صورت در خیرخواهى به او کوتاهى نکرده‏اى و در نیکى رسانى به او کم کارى ننموده‏اى و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه.
40- وَ أَمَّا حَقُّ الْمُشِیرِ عَلَیْکَ فَلَا تَتَّهِمْهُ فِیمَا یُوَافِقُکَ عَلَیْهِ مِنْ رَأْیِهِ إِذَا أَشَارَ عَلَیْکَ فَإِنَّمَا هِیَ الْآرَاءُ وَ تَصَرُّفُ النَّاسِ فِیهَا وَ اخْتِلَافُهُمْ فَکُنْ عَلَیْهِ فِی رَأْیِهِ بِالْخِیَارِ إِذَا اتَّهَمْتَ رَأْیَهُ فَأَمَّا تُهَمَتُهُ فَلَا تَجُوزُ لَکَ إِذَا کَانَ عِنْدَکَ مِمَّنْ یَسْتَحِقُّ الْمُشَاوَرَةَ وَ لَا تَدَعْ شُکْرَهُ عَلَى مَا بَدَا لَکَ مِنْ إِشْخَاصِ رَأْیِهِ وَ حُسْنِ وَجْهِ مَشُورَتِهِ فَإِذَا وَافَقَکَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ قَبِلْتَ ذَلِکَ مِنْ أَخِیکَ بِالشُّکْرِ وَ الْإِرْصَادِ بِالْمُکَافَاةِ فِی مِثْلِهَا إِنْ فَزِعَ إِلَیْکَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ؛و امّا حقّ مشاور تو این است که در نظرى که بر وفق مراد تو نیست و او به تو مشاوره داده است، متّهمش نکنى؛ چرا که به راستى این ناهماهنگى بین نظر او و تو، همان گوناگونى و اختلاف بین نظرات مردم است [که طبیعی است]. پس اگر به راهنمایى او بدگمانى، مختار مى‏باشى، ولى متّهم کردن کسى که به عقیده تو سزاوار مشاوره بوده، برای تو جایز نیست و براى این که نظرش را به تو رسانده و به نیکى به تو مشاوره داده است، سپاسگزاریش را ترک نکنی و وقتی نظرى مناسب خواست تو داد، خدا را شکر کنى و این نظر را با سپاسگزارى از برادرت قبول نمایى و در پى فرصتى باشى که اگر از تو مشاوره‏اى خواست، همان گونه جبران نمایى و لا قوّة الّا باللَّه.
 
 و الحمدلله رب العالمین
/999/703/ر




۱۳۹۳/۳/۳۱






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[مشاهده در: www.rasanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن