محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846485586
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح شنبه *مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان " اخلاق درسياست به قلم انوشيروان ظفري آورده است: اين روزها همه از ضرورت اخلاق در سياست سخن مي‌گويند و عده‌اي نيز كشورهاي غربي را به دليل دوري از اخلاق مزمت مي‌كنند اما مي‌توان گفت كه درجامعه اسلامي ما سياست صحيح به مفهوم اسلامي آن كاملا جريان دارد؟ متاسفانه عده‌اي سياست را معادل خدعه و نيرنگ و دروغ و ياهرگونه وسيله مشروع يا نامشروع براي رسيدن به هدف و دستيابي به قدرت به هر قيمت مي‌دانند و تخريب شخصيت ديگران را سياستمداري، زرنگي و باكياست و با درايت ترجمه مي‌كنند . در صورتي كه اين نوع نگاه و طرز تلقي از سياست هيچ سنخيتي با ديانت وانسانيت ندارد و اين نوع برداشت منطبق با طرز تفكر ماكياولي و عمروعاص مي‌باشد . آيا درعالم سياست فرد يا گروه نمي‌تواند باصداقت و رعايت اخلاق وحفظ حرمت و كرامت انساني به فعاليت و تبليغ تفكر و انديشه و برنامه‌هاي مورد علاقه خود مبادرت ورزد؟ آيا ترويج ريا و نفاق درجامعه و تغيير چهره براي حفظ موقعيت، فرصت طلبي و گردش‌هاي 180 درجه‌اي بدون مطالعه و تفكر و انديشه نشانه شخصيت متزلزل و چندگانه نيست؟ آنان كه به اقتضاي منافع شخصي، فرصت‌طلبانه هر از گاهي مواضع سياسي خود را تغيير مي‌دهند و باقدرت مي‌چرخند از نظر ثبات شخصيتي دچار مشكلات اساسي و ريشه‌اي هستند و بايد بدانند كه رياكاري، توسل به خدعه و بروز رفتارهاي نفاق گونه هيچ تناسبي با سياست صادقانه و سياستمداري اسلامي ندارد و اين گونه اعمال در واقع پايمال كردن اخلاق اسلامي و رفتار انساني محسوب مي شوند . مطمئنا ثبات در مواضع، پرهيز از افراط و تفريط، آهسته و پيوسته حركت كردن، پايبندي به اصول و تفكر و انديشه، داشتن صداقت، و نيت خدمت بي‌منت به مردم حتي اگر دركوتاه مدت ضررهاي ظاهري و مقطعي داشته باشد ولي در نهايت موقعيت و توفيق و رسيدن به اهداف را در پي خواهد داشت زيرا افرادي كه هر روز زير بيرقي سينه مي‌زند عرض خود را مي‌برند و زحمت ديگران مي‌دارند ونزد هيچ فرد دانا و آگاهي اعتباري نخواهد داشت و براي فعاليت سياسي در هيچ جناحي مناسب نيستند و مناسب عضويت در هيچ يك از نهادهاي مدني و اجتماعي نيز نيستند . * اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان «دعوت ايران و درايت اروپا» آورده است: اصرار و ابرام بر اختصاص رديف جداگانه‌اي در قضيه ديپلماسي بين‌المللي براي پرونده هسته‌اي ايران منتج به آن شد كه چينش منحصر به فرد اين پرونده و تمايز آن از نمونه‌هاي عراق، ليبي و كره شمالي به تفاوت در «روش» برخورد با آن بينجامد. براين اساس اميد به گره‌گشايي ديپلماسي بسته‌اي از نخستين روزهاي طرح حكايت از آن داشت كه بسته 1 + 5 ميتواند كف يا آلترناتيوي براي دور جديدي از مذاكرات بين ايران و گروه شش قرار گيرد كه در چارچوب آن حصول توافقي پايدار و محكم امكان‌پذير است تاكيد سيد محمد خاتمي در توكيو برخواست تهران مبني بر مذاكره و اينكه گفت‌وگو تنها راه‌حل مساله هسته‌اي به شمار مي‌رود به وضوح بيانگر آن است كه سياست اعمال شانتاژ تنها راه بر وقوع بحراني نمي‌بندد كه به باور رئيس جمهور سابق، امكان خلق بحراني ديگر در منطقه خاورميانه را فراهم مي‌كند. آلمان و فرانسه مشخصا از منتقدين پاسخ ايران به شمار رفته و حتي نارضايتي خود را از آن كتمان نكردند اما همچنان باز بودن درهاي مذاكره را يادآور شدند و انجام برخي تماس‌هاي فني را منتفي ندانستند. گرچه نحوه پاسخگويي ايران به بسته 1 + 5 و اصرار بر حق مسلم خود در غني‌سازي اورانيوم اين اعتقاد را كه ايران را مي‌شود ليبي دوم كرد، كمرنگ مي‌كند، چه اينكه نميتوان با امتيازهايي تهران را از استمرار فعاليت‌هاي هسته‌اي‌اش بازداشت و سناريوي قذافي را براي آن پيدا كرد، چرا كه موقعيت ژئوپليتيك ايران در منطقه آن را در موضع برتر قرار داده و رويكردهاي تهديد آميز ابزار ناكارآمدي جهت ترغيب ايران به پذيرش خواست‌هاي 1 + 5 است. اجماع محور گفت و گوهاي سازنده با دعوت ايران و درايت اروپا يگانه راه خلاصي پرونده هسته‌اي از خطر تندروي آمريكا و تهديد ثابت و امنيت منطقه‌اي است. * سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان « آمريكا و آدمكشان، همپيمان در عراق» به قلم علي يوسف‌پور آورده است: 1 -سران آمريكا و انگليس به اين بهانه به عراق حمله كردند كه در عراق سلاح كشتار جمعي وجود دارد. كه بعد از يكسال مجبور به اعتراف شدند كه در عراق سلاح كشتار جمعي وجود ندارد. از زمان اشغال عراق تاكنون بيش از يكصد و پنجاه هزار نفر از مردم عراق كشته و بيش از سيصد هزار نفر زخمي شده‌آند با وجود اينكه دولت دائمي عراق هم مستقر شده است هنوز هم كشور عراق ناامن است آيا عراق را نمي‌شود امن كرد. 2 - تمام تحليلگران مستقل از ابتدا عنوان كردند كه هدف تصرف عراق تامين امنيت اسرائيل و سلطه بر نفت اين كشور است، آمريكا مي‌بايستي براي رسيدن به اين اهداف بهانه‌هايي براي ماندن در عراق پيدا نمايد وضعيت موجود ناامني‌ها و استمرار آن به نفع آمريكاست چون نفت عراق كه در حال غارت شدن است نيروهاي آمريكايي هم درعراق مستقر هستند و اين ملت مظلوم عراق است كه مي‌بايستي با هزينه نمودن ناامني هر روز تعداد زيادي قرباني در جهت خواسته آمريكايي‌ها بدهد. 3 - عوامل ناامني در عراق عوامل گروه القاعده و بازمانده نيروهاي بعثي و هواداران صدام مي‌باشند. عوامل القاعده كه در زمان صدام در عراق نبودند و از زمان اشغال عراق از كشورهاي عربي همسايه وارد اين كشور شدند كه با توجه به روابط مشكوك آمريكايي‌ها و القاعده احتمال اينكه اين ورودي‌ها با توافق و هدايت آمريكا باشد دور از ذهن نيست. تمام فعاليت گروه‌هاي تروريست در چند استان عراق معروف به مثلث اهل سنت انجام مي‌گيرد. سوال اينجاست كه با وجود يكصد و پنجاه هزار نيروي غربي در عراق و استقرار نيروهاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس در اين كشور چگونه تروريست‌ها آزادانه مي‌توانند در مكان‌هاي پرجمعيت عراق بمب منجر نمايند. 4 - هدف آمريكا از استمرار آدمكشي‌ها و ناامني‌ها درعراق، ايجاد جنگ فرقه‌اي بين شيعيان و اهل سنت و اكراد مي‌باشد كه تاكنون با هوشياري رهبران و نخبگان اين اقوام، از رسيدن به اين هدف عاجز مانده‌آند. هدف ديگر آمريكا از گسترش ناامني‌ها خسته كردن مردم عراق از حاكميت دولت مردمي و دائمي در اين كشور است كه در نهايت مردم را به يك حكومت نظامي دست نشانده در عراق راضي نمايند. 5 - رهبران و نخبگان عراق در سه سال گذشته نشان دادند كه تجربيات گذشته تاريخ اين كشور را در نظر دارند، تاكنون به خوبي توانستند با وحدت نظر در مقاطع حساس، تماميت ارضي و آزادي‌هاي مصرح در قانون و همچنين سهم‌بندي قانوني را رعايت و اجرا نمايند اميد است كه با هوشياري بيش از گذشته بتوانند راهي براي مقابله با ترفندهاي آمريكا در عراق بيابند و در نهايت با اخراج اشغال‌گران به آرامش، امنيت و پيشرفت نايل شوند. *كارگزاران روزنامه كارگزاران در سرمقاله امروز خود با عنوان «تهديد صادرات سنتي ايران» آورده است: روزگاري بود كه خريد فرش دستباف ايران آرزوي ثروتمندان جهان بود و البته هنوز نيز هست. اما فرش دستباف ايران كه در روزگاري نه چندان دور بدون رقيب قدرتمند و در فاصله‌اي دور در پله اول ايستاده بود، امروز رقباي جدي پيدا كرده است. اگرچه هنوز ايران حدود 40 درصد از ارزش صادرات فرش دستباف جهان را به خود اختصاص داده است، اما هيچ تضميني نيست كه اين سهم در آينده هم وجود داشته باشد. رقباي ايران در بازار جهاني فرش تازه‌نفس‌اند، چالاك‌ترند و تندتر مي‌روند. آنها انگيزه فوق‌العاده‌اي براي گرفتن سهم ايران از بازار جهاني فرش دستباف دارند و اگر ايران دير بجنبد و تندتر ندود ناگزير است حسرت روزهاي خوب گذشته را بخورد. روز گذشته و به دنبال برخي اخبار منتشر شده در هفته و ماه‌هاي گذشته يك مقام مسئول خبر داد صادرات زعفران ايران نيز تهديد مي‌شود و اين تهديد جدي است. بازرگانان و زارعان افغاني توانسته‌اند به هر ترتيب پياز زعفران ايران را به مزارع خود ببرند و توليد اين محصول را 50 درصد افزايش دهند. اكنون مي‌توان با استناد به گزارش‌هاي رسمي و همچنين خبرهاي تاييد نشده به اين نتيجه رسيد كه صادرات كالاهاي سنتي ايران با نيرومند‌تر شدن رقبا ديگر در امنيت و ثبات سالهاي پيشين نيست. اين وضعيت بايد اين انگيزه را در ايرانيان تقويت كند كه تندتر بدوند، چالاك‌تر شوند، قيد و بندهاي ديوان‌سالاري را دور بريزند و از همه مهمتر اينكه نرخ ارز را از حبس بيرون آورند. *رسالت ارزيابى عملكرد يكساله سياست خارجى دولت نهم عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم بخش سياسى خارجي كه در آن آمده است:پس از پيروزى دكتر محمود احمدى‌نژاد در نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى مسئله سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران و نحوه تعامل يا تقابل تهران با ساير كشورها و جريانهاى تعريف‌شده در نظام بين‌الملل به عنوان مسئله‌اى حساس ذهن بسيارى از تحليلگران و سياستمداران دنيا را نسبت به خود مشغول كرد. امروزه حدود يكسال از حيات سياسى دولت نهم مى‌گذرد و ما شاهد گذار از فضاى ساكن قبلى به فضايى پويا و فرصت‌زا هستيم. به عبارت ديگر دفع تهديدات و كسب فرصتها به عنوان دو ركن اصلى سياست خارجى يك دولت به نحوى مطلوب در قالب دولت جديد تجلى يافته است. لازم به ذكر است كه در نظام بين‌الملل امروز هرگونه گذار يا جهشى كه در فضاى ديپلماتيك صورت مى‌پذيرد نسبت به دهه قبل معلول جسارت و شجاعت بيشترى مى‌باشد. دولت نهم در اين راستا ضمن شكستن حصار ايستايي، فضايى بالفعل مطلوب و بالقوه ايد‌ه‌آل را در برابر خود ايجاد كرده است.جهت آشنايى با كليت عملكرد دستگاه ديپلماسى و سياست خارجى كشورمان در طول يك سال اخير به ذكر پنج دستاورد مهم دولت نهم اكتفا مى‌نماييم: 1- دستگاه ديپلماسى در طول يك سال اخير توانست اجماع جهانى عليه ايران را به طور كامل در هم بشكند. در اجلاس نوامبر سال ميلادى گذشته دولت نهم در اولين آزمون سياست خارجى خود توانست با رايزنى‌هاى موثر و مفيد پاييز سختى را براى جمهورى‌خواهان در آژانس بين‌المللى انرژى اتمى رقم بزند. در ادامه على‌رغم تلاش گسترده جبهه غرب عليه فعاليتهاى هسته‌اى صلح‌آميز ايران، قاطعيت دولت در سايه حمايت مقام معظم رهبرى باعث دستيابى دانشمندان ايرانى به چرخه سوخت هسته‌اى شد. هم‌اكنون در سازمان ملل متحد شاهد از هم گسيختگى اجماع پنج كشور عضو شوراى امنيت عليه ايران هستيم. 2- ترسيم و پررنگ‌تر نمودن مثلت شرارت (واشنگتن- تل‌آويو- لندن) در جهان و فرمول‌بندى كردن رفتارهاى مقامات آمريكايي، انگليسى و صهيونيستى در مقاطع مختلف باعث تعميم نگرش ايران به ديگر كشورهاى جهان شده است. هم‌اكنون اغلب سياستمداران و كارشناسان و افكار عمومى دنيا نسبت به اجزا و اركان مثلث شرارت آگاهى كامل دارند و از خطى نگريستن و غير مرتبط ديدن اقدامات سه مركز اصلى شرارت در جهان اجتناب مى‌نمايند. تعميم چنين نگرشى در جهان معلول تلاش ايران در راستاى تبيين ماهيت افرادى مثل بوش، بلر، اولمرت، شارون و... در طول يك سال اخير بود. 3- تلاشهاى ديپلماتيك دولت نهم باعث ايجاد نوعى همگرايى نسبى در بين ساير كشورهاى غيرمتعهد و كشورهاى اسلامى شده است. تلاش تهران در طول يك سال اخير براى ايجاد پيوند ميان بخش اعظم كشورهاى جهان برضد سياستهاى آمريكا باعث شده است تا آمريكا و هم‌پيمانان كاخ سفيد هم‌اكنون خود را در قالب اقليت محض نظام بين‌الملل مشاهده نمايند. ايران در طول يكسال اخير سعى نموده است خود را به عنوان نقطه پيوند ميان جريانهاى كشورهاى غيرمتعهد، كشورهاى اسلامى و كشورهاى مخالف كاخ سفيد مطرح سازد. 4- حمايت صريح ايران از حزب‌الله لبنان و ساير اسلام‌گرايان خاورميانه باعث شد تا پس از پيروزى جريان مقاومت اسلامى لبنان بر تل‌آويو عملا فضاى خاورميانه به صورت خودكار در راستاى مانور بيشتر اسلام‌گرايان و در راس آنها جمهورى اسلامى ايران تعريف شود. در فضاى كنونى خاورميانه برخلاف آنچه نومحافظه‌كاران آمريكا تا ابتداى سال 2006 انتظار داشتند اسلام‌گرايان بيشترين فضاى كسب فرصت را دارند و جريانهاى پوياى مسلمان در حال ايجاد زنجيره‌اى پيوسته با يكديگر هستند. حتى بسيارى از كشورهايى كه تاقبل از پيروزى حزب‌الله لبنان و افزايش نقش اسلام‌گرايان از همگرايى با تهران اجتناب مى‌كردند، امروزه با حقيقتى به نام قدرت ايران اسلامى در خاورميانه و نقش استراتژيك اين كشور روبه‌رو شده‌اند. 5- خنثى‌سازى هجمه‌هاى رسانه‌اى غرب عليه دولت نهم و پيروزى در عرصه جنگهاى روانى و تبليغاتى باعث شد تا تل‌آويو و واشنگتن آخرين نقطه اميد خود جهت انزواى ايران را نيز از دست رفته ببينند. در آخرين اين اقدامات دكتر محمود احمدى‌نژاد توانست با درايت خود خبرنگار شبكه “C.B.S” آمريكا را از بعد رسانه‌اى خلع سلاح نمايد و با قاطعيت و درايت مثال‌زدنى خود راه را بر شانتاژ تبليغاتى رسانه‌هاى غربى سد نمايد.در نهايت اينكه دستاوردهاى مهم و تحسين برانگيز دولت نهم باعث شده است ايران به عنوان اصلى‌ترين مولد اسلام‌گرايى در كانون قدرت خاورميانه قرار گيرد. مسلما تقويت لابى‌هاى موثر در آينده و تلاش براى ايجاد فضاى مانور گسترده‌تر بايد در دستور كار دستگاه سياست خارجى كشورمان قرار گيرد. *جمهوري اسلامي ضربت ذوالفقار، نماد اقتدار عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي كه در آن آمده است:رزمايش هاي نظامي، همواره با حداقل سه هدف انجام مي شوند. 1 ـ حفظ آمادگي رزمي 2 ـ افزايش كارائي نظامي 3 ـ آزمايش سلاح هاي جديد اينها طبعا اهداف رسمي و آشكار هر رزمايشي هستند، اما نميتوان اهداف ضمني ديگري را كه ممكن است هر رزمايشي داشته باشد نفي كرد. اين اهداف، در شرايط مختلف متفاوت هستند. ارتش جمهوري اسلامي ايران با انجام رزمايش بزرگ « ضربت ذوالفقار » دست اندركار اقدام بسيار مهمي شده است كه علاوه بر اهداف سه گانه رسمي و عمومي همه رزمايش ها ميتواند پيام هاي روشني نيز در زمينه اهداف ضمني داشته باشد. تاكنون كه بخش مربوط به نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي در اين رزمايش به پايان رسيده، اين رزمايش خوش درخشيده و موفقيت هاي قابل توجهي داشته است . آزمايش موفقيت آميز موشك هاي جديد ضد هوائي و ساحل به دريا، بهره برداري تاكتيكي از سلاح هاي با قابليت و قدرت نفوذ و تخريب بالا، اجراي عمليات رواني و ضد رواني و جنگهاي ضد الكترونيك، عمليات كمين براي مقابله با عناصر هلي برن دشمن فرضي و آزمايش سلاح هاي ضد زرهي و ضد جليقه و سلاح هاي دوش پرتاب و ضد بالگرد و هواپيما كه همگي ساخت وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح هستند از اقدامات انجام شده در رزمايش نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران بود. اين رزمايش كه بخش هاي دريائي و هوائي آن نيز اجرا خواهند شد , نشان ميدهد نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران از توانائي هاي بالائي برخوردار هستند. اين توانائي ها را اگر بخواهيم دقيق تر در نظر بگيريم، ميتوانيم در سه بخش عمده دسته بندي نمائيم . 1 ـ قدرت رزمي نيروهاي مسلح، اعم از ارتش و سپاه كه با برخورداري از تجربيات 8 سال دفاع مقدس اكنون قوي تر از هر زماني براي دفاع از ايران اسلامي آمادگي دارند. 2 ـ برخورداري از سلاح هاي پيشرفته كه محصول تحقيقات علمي و پيشرفت هاي صنايع دفاعي كشور است . اين سلاح ها كه محافل سياسي غرب تاكنون بارها نگراني خود را بخاطر برخورداري ايران اسلامي از آنها اعلام نموده اند، در عين حال كه قدرتمند و پيشرفته هستند، در زمره سلاح هاي قانوني قرار دارند و ساختن و داشتن و كاربرد آنها در چارچوب مقررات شناخته شده بين المللي است . نكته بسيار مهم اينست كه دانش فني اين سلاح ها بومي شده و دانشمندان ايراني در صنايع نظامي كشور توانائي ساخت اين سلاح ها را دارند و ايران اسلامي در اين زمينه به خودكفائي رسيده است . 3 ـ مهمتر از اينها، قدرت روحي و ايماني نيروهاي مسلح ايران است كه موجب مي شود كشور ما از نظر توان مقابله با تهاجم نظامي دشمن و دفاع از ميهن اسلامي، دست بالا را داشته باشد. خوشبختانه اين ويژگي , وجه مشترك ميان مردم و نيروهاي مسلح است و همين ويژگي است كه نظام جمهوري اسلامي را در 27 سال گذشته از گزند توطئه هاي رنگارنگ دشمنان محفوظ نگهداشته است . دشمنان ملت و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران در طول قريب سه دهه گذشته تلاش زيادي كردند تا قدرت روحي و ايمان را از مردم ايران و نيروهاي مسلح بگيرند، اما همواره ناكام ماندند و روزبه روز نه تنها بر ياس آنان افزوده شد بلكه گستره نفوذ اين قدرت روحي و ايمان و اعتماد به نفس براي مبارزه با طاغوت هاي زمان بويژه طاغوت اعظم نيز افزايش يافت . امروز آمريكا و رژيم صهيونيستي به درستي دريافته اند كه قدرت حزب الله لبنان كه توانست شكست سخت و خوار كننده اي را بر آنها تحميل كند ناشي از ايمان است، همان نيروئي كه پيشرفته ترين ارتش ها را زمين گير مي كند. رزمايش « ضربت ذوالفقار » را بايد بخشي از مجموعه توانمندي هائي دانست كه قدرت ايمان ستون فقرات آنرا تشكيل ميدهد و ايران را به دژي مستحكم و نفوذناپذير در برابر همه دشمنان تبديل كرده است . دشمنان ما اگر عاقل باشند بايد از شكستي كه حزب الله لبنان بر آنها تحميل كرده درس گرفته باشند و براي هميشه هوس مواجه شدن با ايران اسلامي قدرتمند را از سر بيرون كنند. *كيهان نگاهي گذرا به عملكرد يك ساله عنوان سرمقاله روزنامه كيهان به قلم محمد ايماني كه در آن آمده است:مقارن با هفته دولت و ايام گراميداشت ياد دولتمردان شهيد رجايي و باهنر، دولت نهم يك ساله شد. اما اگر نمي توان به طور جامع به ارزيابي عملكرد دولت و دولتمردان پرداخت، اين بدان معنا نيست كه كاركرد يكساله دولت اصلاً قابل ارزيابي و ارزشگذاري نباشد. اين واقعيت طبيعي آنگاه جدي تر مي شود كه توجه كنيم اولاً دولت فعلي، ميراث دار برخي كم كاري ها و غفلت هاي دولتمردان پيشين- در كنار خدمات قابل ارج آنها- مي باشد و اينك مردم با اعراض از آن جريان هاي سياسي، از دولت جديد توقع جبران عملكرد پيشينيان را دارند و اساساً به همين خاطر انتخابي ديگر كرده اند، ثانياً جريان هاي ناكام رقيب از يك سو و به عللي، و جريان هاي معارض با نظام به عللي متفاوت و از سويي ديگر، از همان روز پيروزي رئيس جمهور در انتخابات سوم تير 84 كوشيده اند ضمن تشكيك و ترديد در كفايت دولت جديد، به توقعات نامعقول و چشم انداز هاي تيره از عملكرد دولت نوپا دامن بزنند. اما براي ارزيابي دولت مي توان نكاتي را به اجمال متذكر شد: 1- تشكيل دولت نهم به همت آراي ملت، در واقع اعلام صريح بازگشت به شعارهاي اصيل اسلام و انقلاب اسلامي بود. اگر در برخي مقاطع طي 2دهه گذشته، اعوجاجات بزرگ و كوچكي در برخي برنامه ريزي ها، هدفگذاري ها، عملكردها و سلوك دولت پيش آمد كه باعث تلخكامي و آزردگي افكار عمومي شد، رأي به «دولت عدالت»، در واقع عزم ملي براي خانه تكاني و لايروبي رسوبات ناكارآمدي و فساد و بي عدالتي در سيستم اجرايي بود. به يقين مي توان گفت هيچ شعاري جامعيت، كارآمدي، الزام آوري و سازندگي شعار عدالت را ندارد و دولت نهم كه اين شعار را بر سر دست گرفته، همان گونه كه خود را متعهد به رسالتي بزرگ و قابل بازخواست كرده، فرصتي بزرگ هم براي شتاب بخشيدن و تسهيل خدمتگزاري و گشايش همه جانبه در فضاي عمومي كشور فراهم كرده است؛ كه امام معصوم فرموده «در عدالت گشايش است.» به اعتبار انتخاب همين استراتژي بود كه رايحه خدمتگزاري، تلاش ايثارگرانه و مجاهدت آميز در برخي مديريت ها، كاهش فرهنگ تجمل در سيستم اجرايي، آشتي با مردم و حركت تدريجي براي شنيدن و همدلي با آنها در عرصه كشور پيچيد. البته اين سخن را نبايد مطلق گرفت و نبايد عملكرد همه مديران و دولتمردان را در عرصه خدمتگزاري و تمهيد مقدمات عدالت اجتماعي يكسان ارزيابي كرد . 2- دولت جديد خود را دولت ملي مي بيند نه دولت پايتخت نشيني كه شركت سهامي گروه هاي خاص است. با اين نگرش، سفرهاي استاني جايگاه ويژه اي را در الگوي عملي دولت به خود اختصاص داد همچنان كه اعضاي كابينه در كمتر از يك سال به 18استان و 140شهر به صورت جمعي سفر كردند و از نزديك پاي حرف نخبگان و صاحب نظران استان ها- به ويژه در مناطق مستعد اما محروم- نشستند، هم محروميت ها را شناختند و هم با فرصت ها و استعدادهاي موجود آشنا شدند. حاصل اين 18سفر، مجموعاً 2692 مصوبه بوده كه بنابر گزارش هاي موجود، 1175فقره از آن به نتيجه رسيده يا مراحل اجرايي آن در حال انجام است. طبق همين آمار بقيه مصوبات در دست پيگيري است و برخي از آنها -به اعتبار نزديك بودن به آخرين سفرهاي استاني يا مسائل ديگر- هنوز اقدام لازم براي انجام آن صورت نگرفته است. طبيعتاً اين رويكرد مي تواند نقش بسيار بالايي در تقويت انگيزه هاي حركت و مشاركت ملي داشته و مقدمه طراحي توسعه اي پويا و فراگير باشد. در كنار تكاپو و انرژي بالاي دولت براي سركشي به استان ها كه با افزايش حجم بودجه هاي عمراني نيز همراه بوده، بايد توجه داشت كه مقصود از گذراندن مصوبات، ظاهرسازي و ارائه بيلان تصميمات نيست. 3- دولت جديد مي تواند دولت پيشرو و مؤسس باشد. توضيح اينكه برخي دولت ها بتدريج دچار روزمرگي، انفعال، تهي شدن از محتوا و عقبگرد مي شوند و پيش از سرآمدن عمر خود، به آخر خط مي رسند همچنان كه بعضاً در گذشته چنين شد و مردم براي اتمام كار برخي مديران اجرايي روزشماري - بلكه ماه و سال شماري- مي كردند. دولت نهم مي تواند برخلاف اين رويه، در عمل تبديل به دولتي شود كه در كنار رتق و فتق امور جاري، به ريل گذاري و كوبيدن جاده آرمان ها و ارزش ها و اهداف اصلي انقلاب اسلامي ملت همت گمارد. تزريق فرهنگ كار و خدمت، رسوخ فرهنگ نظم و انضباط اداري و اجتماعي، رويكرد برنامه ريزانه و مآل انديشانه در عملكردها، كلان نگري در عين عملگرايي و... ارزش هاي اجتماعي سازنده اي است كه دولت مي تواند در نهادينه كردن آن از خود شروع كند و براي اجزاي جامعه الهام بخش باشد. 4- دولتي در عرصه اقتصادي موفق است كه براي خود برنامه جامع تدوين كرده باشد و بداند در اين سه چهارسال مي خواهد به كجا و با چه مكانيزمي برسد؟ فقدان برنامه جامع در كنار برخي بي انگيزگي ها و ناسازگاري ها، آفتي بود كه بلاي جان دولت سابق شد. پس از يك سال سياست ورزي و اجرا، اكنون زمان مناسبي براي مطالبه اي اين چنين از دولت جديد است. به نظر مي رسد برخي عملكردها -اگرچه با نيتي صادقانه و خدمتگزارانه- هنوز از مدلي جامع و كلان پيروي نمي كند. دولت جديد پس از 2 دوره سياست هاي اقتصادي دولتي و سياست هاي اقتصادي معطوف به آزادسازي، تشكيل شده و تجارب هر 2دوره را با خود دارد. اين اندوخته در كنار ابلاغ هاي سياست هاي كلي مربوط به اصل 44قانون اساسي از سوي رهبر انقلاب، همگي فرصتي بي نظير را پيش روي دولت جديد مي گذارد تا ضمن كاستن از تصدي گري و مداخلات پرهزينه و غيرضرور در عرصه اقتصاد، به ايفاي نقش گمشده خود به عنوان «دولت هدايتگر و حامي» همت گمارد مشروط بر آن كه به حريصي دولت هاي گذشته در تصدي گري دچار نشود و خود را رقيب بخش خصوصي و تعاوني نپندارد در حالي كه برخي عناصر متنفذ در بخش خصوصي يا نيمه خصوصي را در تنگ كردن عرصه بر مردم حمايت مي كرده است؛ متاسفانه اين اتفاق تلخ در گذشته مكرر رخ داد. 5- خاستگاه اجتماعي دولت در كنار روح تعهد و وارستگي از برخي تعلقات حزبي و باندي، فرصت ويژه اي براي دولت فراهم كرده است. دولت بنابر مختصات خود، كار ويژه خويش را در ايجاد تنش و تشنج و شكاف ها و بحران هاي سياسي نمي بيند. متاسفانه در گذشته نه چندان دور برخي دولتمردان و مديران اجرايي به جاي آن كه قدردان اعتماد ملي باشند، انرژي و توان خود را صرف ايجاد تنش ها و منازعات تند سياسي كردند يا اجازه دادند مدعيان طرفداري از آنها، به چنين فضاهاي مسموم و فرصت سوزانه اي دامن بزنند. دولت جديد با هوشمندي، عرصه را بر فرصت طلبان بسته و اين يعني فراهم شدن فضا و فرصت خدمتگزاري و كار. اگرچه در برخي اجزاي دولت به اين مهم كم توجهي مي شود و متقابلاً جريان هاي افراطي منعزل از دولت، فرصت پيدا مي كنند تا افكار عمومي را ملتهب كنند و به فضاهاي مصنوعي دوقطبي دامن بزنند. *شرق دروغ آتشي بر جان سرمايه اجتماعي عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم عباس عبدي كه در آن آمده است:جايگاه و اعتبار هر جامعه اي به ميزان توليد سرانه كالاهاي مادي و معنوي مردم آن است، اين ويژگي متاثر از حجم سرمايه و به كارگيري صحيح آن در جامعه معين است. اما سرمايه در هر جامعه اي شكل هاي مختلفي دارد، سرمايه مالي پول، اعتبار و...، سرمايه فيزيكي زمين، ماشين آلات، ارتباطات و...، سرمايه انساني آموزش، مهارت و... و بالاخره سرمايه اجتماعي اعتماد، همبستگي، مشاركت و... البته اطلاق كلمه سرمايه به مورد اخير مورد اعتراض عده اي است چرا كه آن را از جنس سرمايه هاي ديگر نمي دانند، اما اگر سرمايه را از نتايجش كه تسهيل در امر توليد است تعريف كنيم، قطعا مي توان مورد اخير را نيز، سرمايه ناميد، چرا كه وجود اين ويژگي هاي اجتماعي موجب تسهيل در امر توليد و كاهش هزينه هاي آن و در نتيجه افزايش توليد مي شود. پژوهش هاي متعدد نشان داده است كه جوامع پيشرفته از سطوح بالاتر سرمايه اجتماعي از قبيل اعتماد، مشاركت، همبستگي، ثبات و... برخوردارند، اگرچه بحث ما فعلا در اين مقوله نيست كه پيشرفت اقتصادي موجب افزايش و بهبود سرمايه اجتماعي شده است يا برعكس. اما اجمالا مي توان گفت كه اين فرآيند حداقل دوسويه است، ضمن اين كه ترديدي در امكان بهبود سرمايه اجتماعي در هر مقطع زماني در جامعه معيني نبايد داشت. دو عنصر مهم سرمايه اجتماعي اعتماد و مشاركت است. اعتماد مردم به يكديگر، اعتماد مردم به حكومت و نهادهاي اصلي جامعه، اعتماد نهادهاي مذكور به يكديگر و نيز اعتماد حكومت و اين نهادها به مردم وجوه مختلف اعتماد اجتماعي را شكل مي دهند. از سوي ديگر درستكاري، صداقت، وفاي به عهد، انصاف و عدالت ارزش هاي اعتمادآفرين هستند. آزادي فعاليت مدني و بسته نبودن راه و تشكيل نهادهاي مستقل از قدرت و حجيم نبودن دولت نيز مقوم و محرك مشاركت عمومي است. جامعه اي كه در آن اگر فلان قدرت اندكي حتي اندكي اختلاس كرده، فرياد مردمش به هوا مي رود و او را تا قيام قيامت نمي بخشند، و در عين حال در برابر چشمانشان دروغ آشكار گفته مي شود و لب به اعتراض نمي گشايند، سهل است كه با خنده آن را همراهي مي كنند، چنين جامعه اي فاقد حداقلي از سرمايه اجتماعي است. همگاني شدن دروغ در كليه سطوح اجتماعي عامل ويرانگري است كه هيچ گاه نبايد در برابر آن بي تفاوت بود، اگر خداوند دروغ را گناه كبيره دانسته در عين حال كه در قوانين ما جرم نيست مگر موارد بسيار خاص، آن هم با مجازات اندك قطعا به دليل آثار بسيار سوء آن بر حيات اجتماعي و سلامت آن است، و اگر جامعه اي به هر چيز حساس باشد جز دروغ، و اگر به هر چيز اعتراض كند، جز دروغ، اين امر به چيزي جز اضمحلال سرمايه اجتماعي آن جامعه تعبير نخواهد شد. اگر در جامعه اي دروغ آن رواج داشت و هيچ گاه حتي يك نفر هم به اتهام دروغ گفتن از مسندي خلع و به مجازاتي محكوم نشد، حتما بنيان هاي آن جامعه دچار اختلال اساسي است. جامعه اي زنده و پوياست كه آمادگي بخشش هر خلاف و گناه و جرمي را جز دروغ دارد و برعكس. اين كه جامعه ما تا چه حد با چنين بحراني مواجه است را بايد به خوانندگان واگذار كرد و كار چندان سختي براي تطبيق دادن ندارند، اما اگر نسبت به سرنوشت خود و جامعه خويش حساس هستيم، چاره اي نداريم جز اين كه نسبت به دروغ بيش از هر چيز ديگر حساس باشيم و آن را جزء خطوط قرمز اخلاقي همه افراد به ويژه اهل سياست و قدرت تلقي كنيم، و تا وقتي كه چنين نكنيم، اميد چنداني هم به بهبود شرايط نخواهيم داشت. منبع: فارس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 332]
-
گوناگون
پربازدیدترینها