واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
اقدامات ضد تروریستی دولت پاکستان؛ پیامی مثبت برای منطقه تهران- ایرنا- اقدام دولت پاکستان در رویارویی با نیروهای تروریستی، ضمن امکان ایجاد امنیت در جغرافیای این کشور، پیام مثبتی را برای همسایگان و منطقه آسیای جنوبی به همراه دارد.
بر پایه اعلام منابع خبری، دولت پاکستان شامگاه یکشنبه بیست و پنجم خرداد ماه، علیه نیروهای تروریستی در مناطق وزیرستان شمالی عملیات نظامی را آغاز کرد. این امر در پاسخ به اقدامات و فعالیت های تروریستی نیروهای افراط پاکستان صورت گرفت. حمله تروریستی بامداد روز دوشنبه گذشته به فرودگاه کراچی مرکز ایالت سند در جنوب پاکستان به کشته شدن 30 نفر از نیروهای امنیتی و مسوولان این فرودگاه منجر شد و به دنبال آن عملیات پاکسازی نظامیان و نیروهای پلیس به هلاکت تمام مهاجمان منجر گردید. تحریک طالبان پاکستان با بر عهده گرفتن مسوولیت این حمله، دلیل اقدام خود را رفتار نامناسب دولت پاکستان با زندانیان طالبان اعلام کرد. پس از تحریک طالبان جنبش تروریستی و تندروی دیگری به نام ˈجنبش ازبکˈ نیز مسوولیت این حمله را بر عهده گرفت.
آغاز عملیات هوایی گسترده ارتش پاکستان علیه مواضع شبه نظامیان در مناطق قبایلی این کشور در حالی اعلام شد که ساعاتی پس از شروع این حملات، سخنگوی گروه تحریک طالبان از آمادگی شبه نظامیان به منظور گفت و گوهای موثر با دولت اسلام آباد خبر داد.
اقدام علیه نیروهای تروریستی در مناطق وزیرستان شمالی همچنان ادامه دارد و بیانگر عزم جدی دولت در رویارویی و پاکسازی این گروه است.
*تحلیل محتوایی
اقدام علیه تروریست های پاکستان، سیاستی است که بسیاری از دولت ها در اسلام آباد به دنبال اجرای آن بوده اند اما همواره در انجام این سیاست با تردید روبرو بوده اند؛ زیرا می دانستند که همزمان با اقدام علیه تروریست هایی که اغلب در مناطق مرزی قرار دارند، با واکنش هایی در پایتخت یا دیگر شهرهای پاکستان روبرو خواهد شد. بخشی از این واکنش ها از سوی گروههایی است که خارج از مناطق قبایلی هستند اما وابستگی ها و ارتباطات ویژه ای با تروریست ها دارند. به عبارت دیگر به موازات اقدام علیه تروریست ها، جبهه رویارویی دولت با بحران متعدد می شد و این کار توان کنترلی دولت را کاهش می داد و یا آن را فرسایشی می کرد. این برداشت ها از پیامدهای رویارویی با تروریست ها سبب شد برخی از دولت ها در پاکستان به سامان دهی مدارس دینی در پاکستان روی آورند و با اعمال کنترل دولتی بر آنها، ابعاد منفی این مدارس را بزدایند. بر پایه برخی آمارها، تعداد 35 هزاری نیروی تروریستی در پاکستان فعالیت دارند. دایره این نیروهای تروریستی به لحاظ گروه بندی از طالبان افغان تا القاعده را شامل می شود و به لحاظ ملیت، تاجیک، عرب، ازبک، پاکستانی، افغان و غیره را در برمی گیرد.
جایگاه نیروهای افراط پاکستانی جایگاهی خاص در سیاست های آن کشور است؛ زیرا در تمامی معادلات پاکستان برای تروریست ها حساب ویژه ای باز شده است. این امر از آنجایی قابل استنباط است که وجود این نیروها در پاکستان به امنیت ملی اسلام آباد گره خورده است و از آنجایی که پهنه و زمینه سایر اقدامات در سایه امنیت ملی امکانپذیر است می توان گفت که جایگاه نیروهای افراط پاکستان در سطح کلان تصمیم گیری سیاست های اسلام آباد قابل ملاحظه است.
حضور نیروهای افراط در پاکستان بطور مشخص از دوران حمله شوروری به افغانستان آغاز می شود. این امر با مسئله فقر در پاکستان ارتباط ارگانیکی دارد؛ بطوری که هر چند در نقطه نخستین شکل گیری افراط در پاکستان، فقر عامل اولیه نبوده اما در مراحل بعدی به عنوان یک عامل تکمیل کننده به حساب می آید. یکی از ویژگی های دولت های ورشکسته، فقر گسترده است. این امر در پاکستان به طور جدی وجود داشته و به یک دور باطل و ناتمام تبدیل شده است. دور باطل و ناتمام فقر در پاکستان این گونه قابل توضیح است که فقر یکی از عوامل گرایش به فعالیت های افراطی است و هر فعالیت افراطی با بی خانمان کردن افراد، گرفتن نیروهای کار از خانواده ها یا با تخریب برخی از زیرساخت های موجود که مرتبط با بخش های تولیدی هستند، فقر مضاعف را سبب می شود.
در کنار ارتباط ارگانیک فقر و افراط (تندروی) در پاکستان می توان از ارتباط مکانیکی افراط گرایی و نیروهای نظامی پاکستان سخن گفت. همواره تغییرات بنیادی و کلان در بدنه نیروهای ارتش یا بخش های اطلاعاتی نیروهای نظامی پاکستان معانی و تفاسیر خاص خود را دارد. نیروی نظامی در کنار قدرت دولت و مذهب، سه پایه مهم قدرت در پاکستان را تشکیل می دهند. ارتباط بخش هایی از نیروهای نظامی با نیروهای ضد دولتی و یا افراط در هر کشوری بسیار خطرناک ارزیابی می شود؛ زیرا این امر می تواند از نیروهای ارتشی، نیروهای ضد دولتی و در مواقع خاص نیروهای کودتا گری بسازد که همواره دولت را از کارکرد اصلی خود باز می دارد. این امر به صورت کودتاهای گوناگون در پاکستان تجربه شده و این تجربه تلخ، ذهنیت یا Background بسیار منفی برای دولت های مختلف در پاکستان ایجاد کرده است. این دولت هم از این ذهنیت مصون نیست.
در حقیقت اقدام دولت نواز شریف در مبارزه با تروریست های پاکستانی را باید اقدامی شجاعانه و تصمیمی ناشی از عقلانیت سیاسی دانست. این امر در دولت نواز شریف به معنای تحقق یکی از شعارهای انتخاباتی وی است. نواز شریف بهبود اوضاع اقتصادی و همچنین رویارویی با تندروی و تروریسم را به عنوان شعارهای انتخاباتی خود مطرح کرده بود. وی در آغاز اقدامی ابتکاری انجام داد و با تشکیل یک گروه مجرب برای مذاکره با تروریست ها وارد فاز تعامل دیپلماتیک با آنها شد. هر چند دور اول مذاکرات با این گروه برگزار شد اما شرط های گوناگون و دشوار و عمل بر خلاف قواعد آتش بس دولت نواز را مجبور کرد تا سیاست خود را تغییر دهد. مهمترین عامل در تغییر سیاست دولت تازه پاکستان انجام اقدامات تروریستی بود که احتمال فشار بر دولت را افزایش می داد.
اما جنبه بین المللی فشار که می توانست دولت نواز را به سمت مبارزه با ترویست ها سوق دهد آن بود که دیگر کشورها از ترکیب وجود تروریست ها و سلاح های هسته ای پاکستان، تحلیل مثبتی نداشتند و ابعاد مخرب این ترکیب را بین المللی می دانستند؛ لذا دولت تازه پاکستان هم می داند که برای عبور از سایه فشارهای بین المللی باید روند مذاکره – مصالحه یا رویارویی با نیروهای تروریستی را هر چه زودتر آغاز کند.
* پیامدهای منطقه ای
اقدام دولت نواز شریف در مبارزه با تروریست ها دارای ابعاد اعتماد ساز در سطح منطقه ای است. همزمان با تحولات مثبتی که در روابط دولت های هند و پاکستان شکل گرفته - که مهم ترین شاخصه آن سفر نواز شریف به دهلی نو در جریان مراسم تحلیف ناریندرا مودی نخست وزیر هند، است - اقدام اعتماد ساز دولت نواز شریف که دستکم در دولت های پیشین تجربه نشده بود مبارزه با تروریست ها است. اعتماد سازی دولت نواز با درک این گزاره امکانپذیر است که دولت هند همواره به ارتباط دولت پاکستان و تروریست ها منتقد بوده است و خروج از این انتقاد تنها با اقدام عملی دولت پاکستان امکانپذیر است .
اعتمادسازی برای همسایه دیگر پاکستان یعنی افغانستان نیز مطرح است. زیرا افغان ها همواره از تحرکات مرزی که در مرز مشترک خود با پاکستان تجربه کرده اند اعتراض داشته و از تجاوزهایی که به صورت شلیک راکت صورت می گرفت نیز بطور علنی شکایت داشتند. اقدام پاکستان در زمان حاضر برای دولت افغانستان هر چند مثبت ارزیابی می شود اما مناطقی که دولت پاکستان در آن اقدام نظامی و ضد تروریستی انجام می دهد، مناطق مرزی مشترک با افغانستان است؛ بنابر این از آنجایی که راه برگشت به سمت پاکستان برای نیروهای تروریستی وجود ندارد، احتمال مهاجرت نیروهای تروریستی و فرار آنها از منطقه بحران به سمت افغانستان افزایش می یابد. از این رو می توان گفت که به طور ناخواسته احتمال سرریز تروریست ها به داخل خاک افغانستان و در مواردی این احتمال برای حرکت برخی از این نیروهای افراطی به سمت نواحی داخلی پاکستان هم دور از انتظار نخواهد بود.
همین تجربه در مورد همسایه دیگر اسلام آباد یعنی تهران وجود دارد. جمهوری اسلامی ایران همواره از ناحیه نیروهای تروریستی که در مرزهای غربی پاکستان به سر می برند آسیب های امنیتی بسیاری را متحمل شده است. آخرین موارد را می توان گروگانگیری نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران، اقدامات گروهک تروریستی جندالله، حمله به زایرانی که از ایران وارد مرزهای پاکستان شده بودند و دیگر تحرکات تروریست هایی دانست که از داخل مرزهای پاکستان، اخلال در امنیت ملی ایران را هدف گرفته بودند. ادامه این دسته از اقدامات ضد تروریستی توسط دولت پاکستان و انجام اقدامات این چنینی در مرزهای غربی این کشور می تواند جنبه دیگری از اعتماد سازی دولت پاکستان در قبال جمهوری اسلامی ایران باشد. بتازگی شمار بسیاری از زایران پاکستانی که در حال بازگشت از ایران بودند، در مرزهای ایالت بلوچستان پاکستان دچار رخداد تروریستی شدند. این کار برای دولت پاکستان به مشکلی تازه تبدیل شده است. دولت پاکستان تلاش کرد تا به جای حل مشکل، صورت مسئله را پاک کند؛ یعنی با هدف جلوگیری از اقدامات تروریستی، ممنوعیت هایی برای اعزام زایران خود به ایران ایجاد کرد، در حالی که اکنون بسیاری از مردم پاکستان نسبت به این اقدام دولت اسلام آباد معترضند. تغییر جغرافیای مبارزه با تروریست ها از مناطق شمالی به مناطق غربی پاکستان، می تواند معنای صحیح ˈمرزهای امن و دوستیˈ را برای تهران- اسلام آباد به ارمغان آورد.
*گروه تحقیق و تفسیر خبر
پژوهشم**م.پ**1358
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
31/03/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]