واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۹ خرداد ۱۳۹۳ (۹:۱۶ق.ظ)
کيهان: طوفاني که آمريکا درو مي کند!
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه کيهان در يادداشت خود چنين نوشت:
الف- درباره اين که گروه تروريستي و جنايتکار داعش به عنوان يک پادوي بي شخصيت و بي هويت از سوي غرب و رژيم صهيونيستي ساخته و به کار گرفته شده است، آنقدر مي توان نوشت که خسته شد.
اين گروه که طي همين چند روز نشان داده در «جنايت» نظير ندارد، حاصل تنها يکي از سياست هاي استعماري غرب در منطقه است. غرب به رهبري آمريکا سالهاست که براي پيشبرد اهداف استعماري خود در منطقه و جهان، به ويژه در دنياي اسلام تلاش مي کند و براي رسيدن به اين منظور هزينه، وقت و انرژي بسيار فراواني نيز صرف کرده است.
در اينکه اسلام هراسي، ايران هراسي، تبليغ عليه دستور قرآني جهاد، تفرقه افکني بين شيعه و برادران اهل سنت، راه اندازي جنگ و خونريزي بين مسلمانان، تضعيف مقاومت، تبليغ سازش و در يک کلام «مقابله با اسلام ناب محمدي(ص)»- که به دست با کفايت حضرت امام(ره) احيا شد- جزو استراتژي هاي نخست غرب است، شکي وجود ندارد. دارد؟
اما وقتي مشاهده مي کنيم که نتيجه عملکرد گروه داعش در عراق و سوريه در کنار نحوه موضع گيري رهبران غرب و برخي کشورهاي مرتجع عربي مي شود همان اهدافي که در بالا شمرديم، آنگاه به اين نتيجه «قطعي» مي رسيم که، «داعش»-آگاهانه يا از روي جهل- همان راه استعمارگران را در پيش گرفته است؛ با اين تفاوت که اين بار استعمار به شکل کنترل از راه دور امور را در دست گرفته و اوضاع را به اصطلاح «اداره» مي کند. آن هم نه مثل گذشته و با هزينه هاي خود بلکه از جيب برخي شيوخ عرب. در استعمار فرانو، غرب حتي درآمد نيز کسب مي کند. بخوانيد:
1- انتشار تصاوير قتل عام گسترده و فجيع مردم در خيابان هاي سوريه و عراق آن هم با نام اسلام آيا به نتيجه اي جز اسلام هراسي ختم مي شود؟!
2- آيا اينکه اينگونه جنايات و بحران هاي امنيتي فقط در کشورهاي عضو يا نزديک به «مقاومت» صورت مي گيرد (سوريه و عراق) يا تلاش مي شود که صورت بگيرد (لبنان) کاملا اتفاقي است و با هدف تضعيف مقاومت صورت نمي گيرد؟!
3- اينکه در موضع گيري هاي رسمي و رسانه اي (هم غرب، هم برخي کشورهاي مرتجع عربي و هم داعش) گفته مي شود، دولت «شيعه» نوري مالکي با جهادگران «سني» در حال جنگ هستند يا علماي«شيعه و سني» عليه يکديگر حکم جهاد دادند و .... آيا هدفي جز ايجاد تفرقه و جنگ مذهبي را دنبال مي کند؟
4- اينکه هم مقامات و رسانه هاي غربي و هم مقامات و رسانه هاي نزديک به گروه تروريستي داعش بر روي واژه «جهاد» تمرکز «ويژه»اي کرده و جنايات صورت گرفته را بدون استثناء، در کنار اين واژه و به عنوان نتيجه اعتقاد عملي به «جهاد» به مخاطب قالب مي کنند، هدفي غير از اين را القا مي کند که جهاد مساوي است با جنايت و خونريزي و...؟!
5- روزنامه فرانسوي «اکو»روز دوشنبه 26 خرداد ماه به نقل از «ژان ايو لودريان» وزير دفاع فرانسه اعلام کرد، اين کشور در سال 2013 با افزايش 42 درصدي صادرات سلاح مواجه بوده و از اين راه چيزي بالغ بر 6 ميليارد و 700 ميليون يورو سود به جيب زده است. به گفته «لودريان» خاورميانه در اين بين، سهم بزرگي از اين بازار را به خود اختصاص داده و پيش بيني مي شود، در سال جاري، اين رقم باز هم افزايش يابد...
اين هم گوشه اي از خدمات اقتصادي تروريست هاي اجاره اي و اوضاع حاکم بر منطقه براي غرب. به عبارتي از استعمار در مدل فرانوي خود کاسبي هم مي کند و از اين بلبشو ميلياردي به جيب مي زند! عربستان امروز به عنوان تامين کننده اصلي تجهيزات جنگي تروريست هاي داعش شناخته مي شود و اين در حالي است که اين کشور طبق آمارهاي منتشر شده، يکي از بزرگترين مشتريان سلاح هاي غربي است! البته نبايد اين نکته را هم فراموش کرد که غرب در ماجراي سوريه به دليل اهميت فوق العاده اي که سرنگوني مقاومت در اين کشور براي آنها و رژيم صهيونيستي داشت، ميلياردها دلار سرمايه گذاري کرد که به در بسته خورد و متضرر شد؛ و چه بسا قشون کشي تروريست ها از سوريه به عراق مرهون همين شکست باشد.
ب- داعش گروهي است که عملا نشان داده جز زبان «تحجر» نمي فهمد؛ به عبارتي، متحجر تنها چيزي را که نمي فهمد همان زبان منطق و عقل است. اما موضع غرب درباره اين متحجرين خود داستاني دارد. غربي ها از يک سو نمي توانند جنايات علني داعش را محکوم نکنند و از طرفي نمي توانند از فوايد اين تکفيري ها - البته به زعم خود - هم چشم بپوشند؛ بنابراين در موضع گيري هاي رسمي خود، ضمن محکوم کردن جنايات داعش، گريزي هم به دولت نوري مالکي زده و وي را متهم به اجراي سياست هاي تفرقه افکنانه مي کنند. آنها چندين بار از مالکي خواسته اند با مذاکره و منطق اختلافات خود را با مخالفان! (بخوانيد داعش) حل و فصل کند.
کاخ سفيد بارها اعلام کرده، اينکه تکفيري هاي زبان نفهم در حال سلاخي کردن مردم (مسلمان و غير مسلمان) و تجاوز به زنان آنهاست، به اين دليل است که نوري مالکي نتوانسته اختلافات قومي مذهبي را در اين کشور حل و فصل کند!
اين در حالي است که اولا، تمام عشاير و قبايل، مسلمانان اعم از شيعه و سني و حتي اديان ديگر مثل مسيحي جزو اهداف و قربانيان اين گروه وحشي هستند و از اين روي است که مي بينيم در کنار ارتش عراق با آنها مي جنگند؛ ثانيا، بسياري از اعضاي اين گروه تروريستي از کشورهاي ديگر و حتي از خود اروپا و آمريکا به اين کشور آورده شده اند بنابر اين حرف از قوم و مذهب و اختلافات داخلي و چيزي نيست جز نکته انحرافي و البته هدفدار!
اين موضع گيري هاي هدف دار البته منحصر به آمريکا نمي شود. همين چند روز پيش وال استريت ژورنال از نشست نمايندگان اتحاديه عرب در قاهره نوشت (نشست روز يکشنبه 25 خرداد) و در نهايت به نقل از مقامات رسمي کشورهاي عربي ابراز اميدواري کرد، اختلافات داعش با دولت عراق با مذاکره حل شود!
ج- مدتي است مقامات و رسانه هاي غربي با سوء استفاده از فضاي مربوط به مذاکرات هسته اي، از لزوم مذاکره ايران با آمريکا براي حل و فصل بحران حاکم بر عراق مي گويند. حتي برخي رسانه هاي داخلي که خواب آمريکا را مي بينند نيز، اين فرصت را غنيمت شمرده، در صفحات نخست خود با آب و تاب به اين مسئله مي پردازند که در اين باره نيز بايد گفت:
اولا با توجه به مواردي که برشمرديم، منطقي به نظر نمي رسد آمريکايي ها لااقل در اين برهه زماني که به خيال خام خود به خدمت رساني داعش در جهت اهداف استعماري شان دل بسته اند، به دنبال حل بحران عراق باشند چرا که به خوبي از فرصتي که امروز به وجود آورده اند، آگاهند. بنابراين چرا بايد اين فرصت را از دست بدهند؟
ممکن است عده اي با استناد به کتاب هاي ترجمه شده غرب بگويند، با توجه به اين که خاورميانه آرام با اهداف آمريکا بيشتر همخواني دارد، منطق حکم مي کند آمريکا به دنبال آرام کردن اوضاع باشد که در پاسخ بايد گفت: اگر اينگونه است، اين همه تعلل براي چيست؟ آمريکا از بدو شروع بحران اوکراين-که در مقابل بحران عراق چيزي نيست- روسيه را به اتهام کمک کردن به استقلال طلبان اوکرايني تحت فشارهاي سياسي و اقتصادي قرار داده و حتي حاضر شده هزينه هاي طاقت فرساي احياي جنگ سرد با روسيه را به جان بخرد. پس چرا در عراق با وجود آگاهي قطعي از اين که سعودي ها در حال حمايت از آدمخواران داعش هستند، اقدامي صورت نمي دهد و اين همه تعلل واقعا براي چيست؟!
ثانيا جمهوري اسلامي ايران در دوران رياست جمهوري آقاي محمد خاتمي يک بار تجربه همکاري با آمريکا براي حل بحران مشابه در افغانستان را داشت که بلافاصله پس از اين همکاري هاي بي سابقه، از سوي دولت بوش محور شرارت خوانده شد. بنابر اين بديهي است که مسئولين محترم کشور فريب سياست هاي آمريکا را نمي خورند و به قول مقام معظم رهبري در برنامه ها و نقشه هايي که آمريکا طراح آن است، مشارکت نمي نمايند.
به نظر مي رسد که انتقال تجربيات گرانبها و کم نظير- و در مواردي بي نظير- ايران اسلامي در مقابله موفق با انواع بحران ها و چالش ها به مسئولان و دست اندرکاران دولت عراق مي تواند کمک موثري به اين کشور مسلمان همسايه براي عبور سربلند از بحران کنوني باشد. تجربياتي که در سوريه، ائتلاف همه جانبه و پرهزينه کشورهاي غربي، عربي و عبري را عليه دولت اين کشور به شکست کشاند و «باد»ي را که آمريکا و متحدانش کاشته اند به طوفاني عليه آنان تبديل کرد.
نويسنده: جعفر بلوري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]