واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
آقای کریمی قدوسی، چه خبر است؟ تهران - ایرنا - پایگاه خبری الف در بخش تعاملی خود، یادداشتی در باره سخنان اخیر جواد کریمی قدوسی نماینده مجلس شورای اسلامی و نقد آن به شرح زیر منتشر کرده است:
آقای جواد کریمی قدوسی نمایندۀ مشهد و کلات و عضو کمیسیون امنیت ملی در مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور خود رییس جمهور را این گونه مورد خطاب قرار داده اند که:
«آقای روحانی
بودجه رسانه های دولتی که شما را حمایت می کنند بالغ بر صدها میلیارد تومان است! و بودجه رسانه های حامی شما هم بالغ بر صدها میلیارد تومان است! این بماند و اضافه شود حمایت رسانه های خارجی از دولت شما...»
آقای کریمی قدوسی یا معنای صدها میلیارد تومان را نمی داند یا نمی داند که جابجایی و تزریق چنین مبالغ هنگفتی از سوی دولت به رسانه ها چه ساز و کاری دارد که به این راحتی این اتهامات را به دولت روا می دارد و به صراحت در کنار آن، دولت روحانی را دولت مورد حمایت رسانه های خارجی(که همه معاند نظام اسلامی هستند) معرفی می نماید.
وی (کریمی قدوسی) در اظهار نظری مبهوت کننده، رئیس جمهوری اسلامی ایران را خدمت کننده و خادم به انگلیس می خواند و ضمن اتهام پایه گذاری فرقه ای نو می گوید:
«آیا قرار است رساله دکترای خود را که در دانشگاه گلاسکوی انگلیس ارائه دادید که مربوط به تعطیلی شرع اسلام می شد و اطلاعات مهمی را در آن با وقاحت در اختیار انگلیسی ها قرار دادید با شعار اعتدال فرقه گرایی دیگری پایه گذاری کنید؟ یک بار و برای همیشه بگویید زیر لحاف اعتدال چه می گذرد؟!»
این عبارت آخر شاهکار و اوج اخلاق متمدنانه طیف «بگم بگم» است که یاد سخنان بی پروای رییس جمهور سابق را به روشنی در ذهن تداعی می کند!
با توجه به این سخنان مبتنی بر زیر لحاف و تهدیدات حسینیان مبنی بر انتشار فیلم مجلس جشن زنانه همسر رییس جمهور و باقی صحبت ها و عبارات این جریان، بعید نیست که کار به اینجا برسد که جلوی عبارت مجلس شورای اسلامی بنویسند:
«مجلس شورای اسلامی+ 18»!
آقای کریمی قدوسی همان فردی است که امضاهای بیانیه های متعددی را از طیفی از نمایندگان مجلس جمع می کند که از جمله می توان به بیانیه تشکر از شورای نگهبان برای رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی و نه به آمدن وی همچنین طرح سه فوریتی به قلم وی که در آن واژۀ معروف «ان پی تی» به فارسی و انگلیسی «ام پی تی» نگارش شده بود، اشاره نمود که علاوه بر رسانه های داخلی در رسانه های خارجی بعنوان اوج سطح علمی و سیاسی رجال سیاسی ایران به دنیا مخابره گردید و برگ زرینی در کارنامه کمیسیون امنیت ملی مجلس گردید، البته با 110 امضای پای آن که معلوم گردید این 110 نفر یا مطلب را نخوانده اند و امضا کرده اند که خوش به حال ما با این امضای دقیق نمایندگانمان و یا خوانده اند که بیشتر خوش به حال ما با این نمایندگان باسواد و محیط به امور هسته ای مان!
وی (کریمی قدوسی) در یک سخنرانی جنجالی ادعاهای تند و تیزی نیز راجع به مخالفت شمخانی، ولایتی و صالحی باتوافق ژنو و نامه نگاری به رهبر انقلاب از سوی آنان نمود که تکذیب گردید.
او در این سخنرانی ادعا کرد که ظریف گفته است «توافق ژنو را آمریکایی ها نوشتند و نه ما»! در حالیکه ظریف در رسانه ها به صراحت اعلام نمود که بخاطر دو کلمه دو روز با 1+5 بحث و مجادله کردم تا جایی که چین و روسیه می گفتند حاضری به خاطر دو کلمه توافق را به هم بزنی؟! و من قاطع گفتم بله و آن دو کلمه را تغییر دادم. و این نشان می دهد به طریق اولی کل متن با هم نگاشته شده که فقط دو کلمه از آن این همه جنجال داشته است.
کریمی قدوسی حرف های تند و تیز زیادی در نوشته ها مصاحبه و سخنرانی های خود به دولت روحانی زده است که از آن عبور می کنیم.
اما نکته اساسی این است که نقد دولت ها همیشه طبیعی بوده است، زیرا هر دولتی مخالفانی دارد و در آوردگاه مباحثات و مناظرات میان موافقان و منتقدین، مباحث برای افکار عمومی پخته و چکش کاری می شود و ناظران سیاسی را در قضاوت از عملکردها یاری می رساند.
البته معمولا هدف ناقدین در ظاهر خیرخواهی و در باطن تضعیف رقیب برای آماده سازی زمینه های شکست وی می باشد و صد البته افراط در این نقد و نکوهش، می تواند اثرات مخربی مانند حوادث سال 88 در پی داشته باشد. سالی که در پی تخریب های تند و عریان انتخاباتی، شکاف و انشقاق و تشنج در نیروهای خودی و بی اعتمادی و اعتراض های خیابانی بخشی از مردم، کار را آنچنان پیچیده کرد که همگان آصی گشته تا جایی که ساحت قدسی عاشورا و امام حسین علیه السلام به فریاد رسید و غائله ظاهراً آرام شد.
اما دلسوزان نگران و دشمنان امیدوار آتش زیر خاکستر بودند که از جایی و به بهانه ای دوباره سر باز زند و بشود آنچه بر سر مردم نباید بیاید.
اما با پیروزی حسن روحانی در انتخابات 92، آتش زیر خاکستر غائله که امید بداندیشان برای فردایی دهشتناک تر از هشت ماه 88 بود، به جای تشنج و خروش معترضین، تبدیل به فوران شادی و نشاط خیابانی گردید و دشمن که با بمباران برنامه های رسانه ای به خیال خود، مردم را از رای و انتخابات و نظام دلسرد نموده بود، ناباورانه پایکوبی جمعیت وسیعی از مردم را در خیابان ها مشاهده می نمود که پیروزی خود را جشن گرفته بودند و امیدوارانه به آینده خویش در درون نظام می نگریستند.
دشمن دریافته بود که باید بپذیرد، سال های آینده سال های نقد درون نظام خواهد بود و آرزوی ساختار شکنی بخش زیادی از مردم، آرزویی است که باید برای سال های دور به انتظار آن بنشیند.
عقلای جریان های طرفدار نظام و اصول گرایی، این پیروزی را با همۀ نقد و نظرات به فال نیک گرفتند و ضمن حفظ مواضع خود با نقد های همراه تشویق، آرامش بازگشته به اردوگاه طرفدارن نظام را قدر دانستند و دولت نوپا را همراهی نمودند.
اما جریانی تند رو و آتشین مزاج در اتفاقات سیاسی، به کمک بیگانگان آمد و از ابتدای کار چنان شمشیر را از رو بست و تخریب را شدت بخشید که توبیخ رهبری هم آنها از ادامه کار خود و تشنج آفرینی باز نگه نداشت:
« دولت، چند ماهی بیش نیست که مسئولیت را به عهده گرفته است، باید به مسئولان فرصت داده شود که کارها را با قدرت به پیش ببرند، ضمن آنکه منتقدین باید در قبال دولت، با شرح صدر برخورد کنند.» (پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری 20 بهمن 92)
این جریان که حیات سیاسی خود را در التهاب می دید، با توافق ژنو آتش تخریب بر علیه دولت را دو چندان شدت بخشید، با اینکه پیشاپیش رهبری تضعیف کنندگان مأمورین دیپلماسی نظام را توبیخ نموده بودند، اما این توبیخ نیز برای مدعیان اول ولایت مداری، هرگز پایان دادن به تهمت ها و تخریب ها را نتیجه نبخشید:
«اینها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود می باشند و هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند. »(همان 12 آبان 92)
هولوکاست هسته ای، مرعوبیت و سازش با غرب، بر باد دادن خون شهدا و آرمان های انقلاب، به باد دادن استقلال کشور، دروغ گویی و خیانت تنها گوشه ای از صدها عبارت تخریبی به ظاهر منتقدان دولت، به مأموران و فرزندان انقلاب بود.
اما این جریان تند رو که طیف پایداری پرچمدار آنان می باشد، امروز دیگر عریان تر و سخت گیرانه تر بر رییس جمهور کشور و دولتش می تازد و البته تلخ تر آن است که طیفی از جوانان مؤمن و انقلابی را نیز بخاطر اعتمادی که به آنان به خاطر جسارت و حرارت بیشتر این جریان در فریاد شعارهای انقلابی دارند و خوی جوانی با شعار و جسارت مأنوس تر است، به ورطه افراط و بی اعتمادی و نفرت کشانده اند و اجازۀ مودت، همفکری و آرامش را به جامعه سیاسی انقلابیون نمی دهند، زیرا در میان بلند قامتان، صدای کوتاه قامتان اگر به فریاد بلند نگردد به جایی نمی رسد...
بخش تعاملی الف - سهراب زند
اول**
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
27/03/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]