واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
پشت پرده خندههاي دکتر قلابي / شناسایی کنید +عکس بازپرس مسعودي با توجه به گسترده بودن کلاهبرداريهاي محمود با تقاضاي انتشار عکس اين مرد فريبکار خواست کساني که در دام وي گرفتار شدهاند به شعبه اول بازپرسي دادسراي ورامين يا اداره مبارزه با کلاهبرداري پليس آگاهي شرق تهران مراجعه کنند
خندههاي مرد شياد که در نقش دکتر به فريب طعمههايش ميپرداخت و حتي به خواستگاري ميرفت ثانيه به ثانيه کمرنگتر ميشود تا اينکه به اخم مينشيند. شک يک مأمور پليس به دوست صميمي دامادشان پرده از راز مخفيگاه کلاهبردار تحت تعقيب برداشت.روز 30 دي ماه سال گذشته مردي با مراجعه به شعبه اول دادسراي ورامين از جزييات گرفتار شدن خود در دام فريبکاري جوان شيکپوشي پرده برداشت.
اين مرد به بازپرس «مسعودي» گفت چندي پيش «محمود» که مدتي در ميدان ميوه و ترهبار کار ميکرد با دادن چک 19 ميليون توماني خواستار خريد سازههاي گلخانهام شد و من که به وي اطمينان کرده بودم پيشنهادش را پذيرفتم اما وقتي به بانک مراجعه کردم متوجه خالي بودن حسابش شدم و هر چه به دنبال وي گشتم ردي از «محمود» پيدا نکردم.با توجه به شگرد مرد کلاهبردار، بازپرس «مسعودي» دستور داد تيمي از مأموران اداره مبارزه با کلاهبرداري پليس آگاهي شرق تهران براي رديابي اين مرد فريبکار وارد عمل شوند.کارآگاهان در اقدام نخست با اطلاعاتي که از طعمه «محمود» به دست آورده بودند متوجه شدند وي تازهکار است و به اين شيوه و شگرد در بازار ميدان ميوه و ترهبار دست به کلاهبرداري زده است.تجسسها ادامه داشت تا اينکه مأموران با پرونده کلاهبرداري ديگري روبهرو شدند که صاحب چکهاي برگشتي زن جواني بود. مأموران که احتمال ميدادند اين زن نيز همدست «محمود» باشد با اقدامات فني و پليسي توانستند مخفيگاه زن مرموز را شناسايي و در عملياتي غافلگيرانه وي را دستگير کنند.اين زن وقتي پليس را پيشروي خود ديد، شوکه شد و زماني که پي برد «محمود» با استفاده از دسته چک وي اقدام به کلاهبرداري کرده است، گفت: چندي پيش با «محمود» آشنا شدم و اين آشنايي به آنجا کشيده شد که وي به خواستگاريام آمد و با چربزبانيهايش توانست اعتماد من و خانوادهام را جلب کند.وي افزود: قرار ازدواج گذاشتيم و بعد از مدتي «محمود» که ميدانست دسته چک دارم ادعا کرد قصد دارد در ميدان ميوه و ترهبار دلالي کند و از من خواست دسته چکم را در اختيارش قرار دهم. چون به «محمود»اعتماد داشتم و قرار بود با وي ازدواج کنم دسته چکم را به وي دادم اما بعد از مدتي «محمود» ناپديد شد و تازه فهميدم که در دام مرد رؤياهايم گرفتار شدهام.کارآگاهان با اين ادعاها پي?بردند که «محمود» در ادامه کلاهبرداريهايش با نقشهپردازي خود را کارمند اداره بيمه معرفي کرده و به سراغ زنان رفته و با ترفند بيمه کردن زنان خانهدار از آنها پولهايي گرفته است اما وقتي طعمههايش براي پيگيري پروندههايشان به اداره بيمه مراجعه کردهاند متوجه شدهاند که شخصي با نام «محمود» در اين اداره کار نميکند و گرفتار فريبکاري اين مرد شيکپوش شدهاند.رديابيهاي پليسي به بنبست رسيده بود و تنها سرنخ مأموران مشخصات اصلي محمود بود و در اين مرحله نام وي به عنوان متهم تحت تعقيب در سيستم سراسري پليس ثبت شد تا در هر جاي کشور کسي با اين مشخصات و با هر اتهامي بازداشت شد به پليس ورامين اطلاع داده شود.بدشانسي در اصفهانمحمود 32 ساله که احتمال ميداد مأموران در تعقيب وي هستند از ورامين به اصفهان رفت و در آنجا خانهاي اجاره کرد.اين مرد فريبکار که فوق ديپلم روانشناسي دارد با چربزباني خود را به عنوان دکتر روانشناس معرفي کرده بود و در مدت کوتاهي که در اصفهان زندگي ميکرد توانسته بود رابطه خوبي با صاحبخانهاش پيدا کند تا حدي که از مرد صاحبخانه خواسته بود با پژو 206 وي در آژانس کار کند تا ساعات بيکارياش پول بيشتري دربياورد.اين اتفاقها در حالي رخ داد که برادرزن صاحبخانه يکي از مأموران پليس آگاهي اصفهان بود و وقتي شنيد دامادشان خودرويش را در اختيار مستأجر خانهاش قرار داده به اين رفتار اعتراض کرد و از وي شنيد که به محمود بيشتر از چشمانش اعتماد دارد و در اين مرحله بود که اين پليس به رفتارهاي محمود مشکوک شده بود و نام وي را در سيستم سراسري پليس بررسي کرد و پي برد وي يکي از متهمان تحت تعقيب پليس است.همين کافي بود تا محمود روز 11 خردادماه سال جاري در اقدامي غافلگيرانه از سوي مأموران پليس آگاهي اصفهان دستگير شود. محمود که اين بار گرفتار بدشانسي شده بود ديگر راهي جز اعتراف پيش روي خود نديد و بازپرس مسعودي دستور داد مرد فريبکار براي پيگيري پروندههايش در اختيار مأموران پليس آگاهي شرق تهران قرار گيرد.خندههاي کلاهبردار بدشانسمحمود که جوان چربزبان و فريبکاري است ميخندد و ادعا ميکند که از روي ناچاري دست به اين کار زده و بعد از آزادياش ديگر خلاف نميکند و از راه درست، زندگياش را ميگذراند. چه کارهاي؟در ميدان ميوه و ترهبار دلالي ميکردم ولي پول کم آوردم و هزينه زندگيام بالا بود و مجبور به کلاهبرداري شدم. هزينه زندگي؟!بله، ازدواج کردم و يک دختر 5 ساله دارم و درآمدم کفاف مخارج زندگيام را نميداد. شنيدم ماشين هم معامله ميکردي؟چندبار دلالي خودرو کردم و چکهايم برگشت خوردند اما وقتي ديدم پليس دنبالم است به اصفهان رفتم. خانوادهات خبر داشتند؟وقتي چکهاي برگشتيام زياد شد همه به در خانهام آمدند و خانوادهام متوجه کار خلافم شدند و به همين خاطر به اصفهان رفتم تا آبها از آسياب بيفتد. فکر ميکردي دستگير شوي؟نه، اگر بدشانسي نميآوردم مطمئن باشيد دستگير نميشدم. چقدر کلاهبرداري کردي؟فکر کنم 60 ميليون تومان که قرار است به کمک پدرم اين پولها را برگردانم. تحصيلات؟ترم آخر کارداني رشته روانشناسي بودم که مشروط شدم. شنيدم در زندان اصفهان هم ادعا کردي دکتر هستي؟بله، براي آنها قرصهاي مختلفي ويزيت ميکردم و معروف به دکتر بودم. بعد از آزادي دوباره خلاف ميکني؟نه، پشيمانم. خانوادهام در موقعيت اجتماعي خوبي قرار دارند و باعث شدم آبروي آنها هم خدشهدار شود. قول ميدهم ديگر خلاف نکنم و راه درستي را انتخاب کنم.بنابر اين گزارش، بازپرس مسعودي با توجه به گسترده بودن کلاهبرداريهاي محمود با تقاضاي انتشار عکس اين مرد فريبکار خواست کساني که در دام وي گرفتار شدهاند به شعبه اول بازپرسي دادسراي ورامين يا اداره مبارزه با کلاهبرداري پليس آگاهي شرق تهران مراجعه کنند. ایران
سه شنبه 27 خرداد 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]