واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: استرس بالا روح و جسم را ميخورد
«از مهمترين تعاريفي كه ميتوان براي استرس به كار برد اين است كه استرس از جمله مسائل و موضوعاتي است كه سازگاري جسمي و رواني فرد را برهم ميزند و او را ناچار به سازگاري مجدد با محيط ميكند. طلاق، ازدواج، ترافيك، امتحان، پرواز يا حتي از دست دادن يك عزيز اينها موضوعاتي هستند كه در زندگي فرد اتفاق ميافتد و او بايد بتواند با شرايط جديد خودش را سازگار كند.»
«از مهمترين تعاريفي كه ميتوان براي استرس به كار برد اين است كه استرس از جمله مسائل و موضوعاتي است كه سازگاري جسمي و رواني فرد را برهم ميزند و او را ناچار به سازگاري مجدد با محيط ميكند. طلاق، ازدواج، ترافيك، امتحان، پرواز يا حتي از دست دادن يك عزيز اينها موضوعاتي هستند كه در زندگي فرد اتفاق ميافتد و او بايد بتواند با شرايط جديد خودش را سازگار كند.»عبدالحسين خوري، عضو انجمن روانشناسي ايران با بيان اين موضوع در گفتوگو با «جوان» به دلايل و ابعاد و راهكارهاي كاهش و درمان استرس ميپردازد. استرس؛ ارمغان زندگي ماشيني تا همين چند سال قبل اگر درباره استرس و اضطراب سؤال ميشد كمتر كسي بود كه اطلاعات كاملي در رابطه با اين عارضه داشته باشد؛ چراكه خيليها آن را تجربه نكرده بودند و به نوعي حس نميشد اما اين روزها چطور؟ آيا استرس به همان كمرنگي گذشته است؟ امروزه به رغم پيشرفتهاي متعدد بشر در حوزههاي مختلف، زندگي ماشيني سبب شده است تا ما انسانهاي نسل جديد كمتر به روح و روان خود توجه داشته باشيم. از سويي صنعتي شدن جوامع باعث شده است زندگي مردم از خانواده گسترده به خانواده هستهاي تبديل شود كه اين مسئله به اندازه غيرقابل جبراني باعث كاهش روابط عاطفي و كلامي بين افراد خانواده شده است. از سوي ديگر در كشور ما آمار مبتلايان به اختلالات خلقي مثل افسردگي و اضطراب بسيار بالا رفته است. اكثر مراجعهكنندگان به متخصصان حوزههاي مختلف پزشك بالاخره سر از مطبهاي روانپزشكي در ميآورند. خيلي از اين افراد به دليل بيكاري يا ناراضي بودن از شغل فعلي خود، كمبود فضاهاي تفريحي و همچنين فقدان روابط عاطفي حمايتي بيحوصله و مضطرب ميشوند و در نهايت اين مسائل در تركيب با موارد فوق باعث بروز اختلالات گوناگون ميشود. استرس بالا يك كشنده قوي استرس بالا كشندهاي قوي و قاتلي است كه سبب از بين رفتن تعادل وجودي فرد ميشود و اين ميتواند در تصميمگيريهاي فرد تأثيرگذار بوده و او را دچار خطا و انهدام روحي و جسمي كند. هرچه ميزان استرس بالاتر باشد عملكرد رو به افت خواهد بود، البته وجود حداقل ميزان استرس براي بهبود عملكرد و كارايي ضروري است. به عنوان مثال براي گذر از عرض خيابان بايد به رفت و آمد ماشينها توجه كرد. همين توجه استرس لازم را ميطلبد، در صورتي كه بالا بودن همين استرس، زيانبار تعريف شده و باعث ميشود شخص قدرت و توانايي عبور از خيابان را در خود نبيند و اين كار را انجام ندهد. روشهاي مقابله با استرس هر شخص روش خاصي براي مقابله با استرس دارد و با توجه به عواملي همچون هوش، محيط زندگي، ژنتيك و تجربيات فردي به آن پاسخ ميدهد. راهبردهاي مقابله با استرس به سه دسته كلي تقسيمبندي ميشود. روش مقابله مسئله مدار: شخص در اين روش در مورد عامل استرس زا فكر، برنامهريزي و جستوجوي اطلاعات ميكند. سپس راهنمايي و مشورت ميگيرد و در نهايت از بهترين راهكارهاي موجود بهترين روش را برگزيده و از آن استفاده ميكند. روش مقابله هيجان مدار: در اين روش فرد با درد دل كردن با اطرافيان، گريه كردن، دعا و نيايش، گفتوگوهاي دروني و... سعي در آرام كردن خود در مقابل عوامل استرسزا دارد. روش مقابله ناسازگارانه: در اين روش فرد با رويآوردن به خرافات، انجام رفتارهاي بدون تحمل مثل كتككاري، پرخاشگري يا نااميد شدن و پناه بردن به مواد مخدر سعي در آرامسازي خود در موقعيتهاي تنشزا دارد. اكثر افراد از روش هيجان مدار و مسئله مدار توأمان استفاده ميكنند اما گروه سوم كه همان گروه ناسازگارانه است و مدام دست به رفتارهاي مختلف ميزنند، متأسفانه همان كساني هستند كه در زندانها يا مراكز ترك اعتياد يا بخشهاي مختلف اعصاب و روان اكثر بيمارستانها بستري هستند. پيشگيري بهترين راه شايد يكي از بهترين روشها براي بهبود وضعيت رواني افراد پيشگيري اوليه باشد، زيرا در صورت بروز ناهنجاريها و اختلالات فرد، خانواده و جامعه هزينههاي بسيار سنگين پرداخت خواهند كرد و در اكثر مواقع شرايط به حالت اوليه باز نخواهد گشت. شيوه تربيت فرزندان، نحوه برقراري ارتباط با همسر و فرزندان، برنامهريزي مناسب مالي و... از جمله عوامل پيشگيرانه است. در كشور ما به رغم اهميت بالاي مسئله مقدس ازدواج تاكنون براي زوجين در شرف ازدواج برنامهريزي خاصي صورت نگرفته است. اكثر مشاورهها و راهنماييهاي حرفهاي در هنگام بروز مشكل اتفاق ميافتد كه آن هم از نوع پيشگيري ثانويه است. آموزش مهارتهاي زندگي و شيوههاي مناسب و صحيح فرزندآوري و فرزندپروري از پايههاي ازدواج مناسب است. شايد عدم آگاهي و فقدان اطلاعات لازم زوجين و همچنين آماده نبودن آنها براي اين شرايط را بتوان به عنوان عوامل بعدي ايجاد نابهنجاريها و اختلالات ياد كرد. به دنيا آمدن فرزند درصورتي كه زوجين هنوز به وحدت نظر در اين باره نرسيدهاند موجب تنشهاي بيشتر و در نهايت فاصله گرفتن آنها از يكديگر ميشود. اين موارد همگي از شناخت ناقص نشأت ميگيرد چراكه تمامي آنها از عوامل ايجاد استرس است. افراد سعي ميكنند مشكل خود را با مشورت با دوستان و نزديكانشان حل كنند و علاوه بر آن راههاي مختلفي را امتحان ميكنند و متأسفانه بيشتر آنها موقعي به مراكز مشاوره و پزشك مراجعه ميكنند كه بيماري به مرحله اوج خود رسيده و خساراتي در روابط آنان به دليل وجود اين مشكل وارد شده است و اين مهم به درماني طولانيتر نياز دارد. همه اين موارد را گفتم تا به اهميت و موضوعيت بحث استرس پي برده و آسيبها و صدمات آن براي خوانندگان ملموس شود. همانطور كه ميدانيد اگر زوجين را با مشاورههاي پيش از ازدواج از خصوصيات طرفين مطلع كنيم ازدواجي آگاهانه و به دنبال آن كودكان بدسرپرست و والدين بيتوجه كمتري خواهيم داشت و بنابراين ميتوانيم استرسهاي افراد كه به دليل نداشتن اطلاعات كافي از يكديگر است را كمتر كنيم و پايههاي زندگي را محكمتر بنا نهيم.
نویسنده : بهنام صدقي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: 26 خرداد 1393 - 14:51
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]