تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را به غير از زبان خود، دعوت كنيد، تا پرهيزكارى و كوشش در عبادت و نماز و خوبى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1841935689




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

استقبال از دو ماه انفرادی بعد از خبر فوت امام


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



استقبال از دو ماه انفرادی بعد از خبر فوت امام
فردای آن روز بچه ها تصمیم گرفتند با این ها درگیر شوند و انتقام بگیرند. وقتی بچه های بند سه و چهار با این ها درگیر شدند عراقی ها آمدند به کمک شان.



به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز؛ خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذاب‌هایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات آزاده علی اکبر اصغرزاد فیاض است:   بین اسرا یک سری کسانی بودند که در این مدت مورددار شده بودند. مثل حمید قمری. یک سری پناهنده شده بودند. عراقی ها آسایشگاه شان را جدا کرده بودند. غذای این ها زیادتر از ما بود و از امکانات و آزادی بیشتر برخوردار بودند.   بعد از سه سال که در اردوگاه تکریت۱۱ بودیم، خبر فوت امام به ما رسید. عراقی ها گفتند: باید جشن و پایکوبی کنید که دیگر برمی گردید به وطن تان. امام مرده است.   از بین ما هیچ کسی جشن نگرفت. فقط همان هایی که از ما جدا شده بودند، پایکوبی کردند. فردای آن روز بچه ها تصمیم گرفتند با این ها درگیر شوند و انتقام بگیرند. وقتی بچه های بند سه و چهار با این ها درگیر شدند عراقی ها آمدند به کمک شان. بعد از درگیری این گروه آمدند تا بچه هایی که توی این مدت در اردوگاه به بقیه خط می دادند را لو دادند. عراقی ها آمدند ۳۰،۳۵ نفر از بچه های ما را از اردوگاه بردند.   من دوستی داشتم که یک روز امجد سرباز عراقی، توی محوطه ی اردوگاه او را زد و این توی محوطه ی اردوگاه افتاده بود. من رفتم از زمین بلندش کردم، لباس هاش را پاک کردم و دلداری اش دادم. امجد، این قضیه را دید و خیلی از دست ام شاکی شد. مرا صدا کرد و گفت: چرا این کار را کردی؟ این کارت توهین به من بود.   تا این که بعد از شلوغی اردوگاه، فردایش که آمده بودند یک سری از اسرا از بقیه جدا کردند، امجد، چشم اش به من افتاد، مرا کشید بیرون. چشمم را بست و دست مرا از اردوگاه ۱۱ خارج کردند. توی همان پادگان، مقداری آن طرف تر مرا بردند در جایی که اسرای بعد از آتش بس، بودند. همه جدید بودند. به آن ها گفتند شما بروید داخل. مرا بردند توی آن محوطه آن قدر زدند که دیگر حالی برایم نمانده بود. بعد مرا انداختند بین همان بچه های سی نفر که روز قبل از اردوگاه ۱۱ بیرون برده بودند. رفتم تو گفتم: شما زده اید؟ ما فکر می کردیم شما را اعدام کردند...   من فکر می کردم مرا هم برای اعدام می برند. خدا را شکر... دلم می خواست قبل از مردن یک بار دیگر مادر و خانواده ام را ببینم.   اسرای جدیدی که آن جا بودند می دیدم اما اجازه ی حرف زدن با آن ها را نداشتیم. دو ماه در انفرادری بودم. هر روز ما را می بردند بیرون و کتک می زدند.   منبع: آزادگان   130




۲۶/۰۳/۱۳۹۳ - ۱۴:۲۱




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن