واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آنجا كه برفها آب نمی شوندبه گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، دویستوهشتادوسومین نشست هفته كانون ادبیات ایران، روز 31 خرداد 89، با موضوع نقد و بررسی رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، نوشته كامران محمدی برگزار شد.مهناز رونقی، علی شروقی و محمدرضا گودرزی به عنوان منتقد در این نشست حضور داشتند.
رونقی با اشاره به رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند" به عنوان اولین اثر از سهگانه "فراموشی" اظهار داشت: قصه این سهگانه، زندگی موازی افرادی است كه در بازی زندگی مقابل یكدیگر قرار میگیرند. بخشی از این داستان در تهران و بخش دیگر در كردستان اتفاق میافتد. وی با تاكید بر پررنگ بودن عنصر اتفاق در داستان این كتاب تصریح كرد: جنگ، زمینه اصلی را تشكیل داده و در لایه بیرونی، سبب تغییر شخصیتها شده است. همچنین رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، اثری روانشناختی با راوی دانای كل است و مفاهیم؛ خاطره، گذشته، عشق، خیانت و مرگ در آن تكرار شدهاند. نویسنده كتاب "صندلی لهستانی" درباره بخش قابل توجه رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند" گفت: انعكاس پیامدهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و به طور خاص، پرداختن به مساله بمبارانهای شیمیایی و عوارض آن بر مردم، این كتاب را از آثار دیگر متمایز كرده است. مهناز رونقی با اشاره به برخی از نقاط ضعف این اثر، اظهار داشت: زبان، شخصیتپردازی، فضاسازی و روانشناسی دقیق ارتباطات انسانی به خصوص روانشناسی زنان، در رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند" به پرداخت بیشتری نیاز داشته است. در زبان این اثر شتاب دیده میشود كه سبب لطمه به آن شده است. وقتی نویسنده از پدیده جنگ مینویسد، نمیتواند زبان، لحن و گویش را برای ساخت شخصیتهای آن اثر نادیده بگیرد.همچنین در این رمان، درباره زنان، به جای شخصیتپردازی، تیپسازی دیده میشود و ضعف در دیالوگها، این موضوع را برجسته کرده است. این منتقد ادبی درباره راوی دانای كل اظهار داشت: این راوی میتواند به راحتی در همه ذهنها وارد شده و تمام فضاها را توصیف كند، اما این به معنای قضاوت نیست. در حالی كه، راوی رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، درباره تمام مسایل اظهار نظر میكند و نگاه عمیقی به روابط انسانی ندارد. سپس علی شروقی، دیگر منتقد حاضر در این نشست ادبی، تصریح كرد: شخصیتهای رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، به دلیل تجربه های هولناك گذشتهشان، توانایی ایجاد ارتباط با یكدیگر را ندارند. ذهنیت همه این افراد در گذشته منجمد شده و ارتباط امروزشان را مسدود كرده است. وی اضافه كرد: تجربیات هولناك شخصیتها از بمباران شیمیایی سردشت، در روایت رمان و برای مخاطب درونی نشده و شكل گزارش به خود گرفته است. زبان اثر نیز با بحرانی شدن ذهن شخصیتها، شكل اولیه خود را حفظ كرده كه این موضوع به گزارشی شدن كار افزوده است. رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، اثری روانشناختی با راوی دانای كل است شروقی با اشاره به بخشی از رمان "زمین سوخته" نوشته احمد محمود ادامه داد: از ایدههای بسیار عالی رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، این است كه شهادت رسول (شخصیت داستانی) چنان بر ابراهیم (شخصیت داستانی) تاثیر گذاشته كه در طول داستان خود را به جای او میبیند. این ایده، در بخشهایی از رمان "زمین سوخته" نیز به چشم میخورد. در ادامه دویستوهشتادوسومین نشست هفته كانون ادبیات ایران، محمدرضا گودرزی، با واقعگرا دانستن رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند" خاطر نشان كرد: این اثر در 3 فصل با عناوین تنهایی، فراموشی و مرگ تقسیم شده است. در حالی كه این عناوین با مطالب فصلها هماهنگ نبوده و این 3 بنمایه در كل رمان پراکنده اند. وی گفت: در فصل اول رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند" به طور مستقیم از افرادی صحبت شده كه در آن فصل حضور ندارند و این موضوع عامدانه به نظر میرسد. دغدغه رمان در بخشهای فصل اول، نشان دادن همزمانی شخصیت با افرادی دیگر است. گودرزی با اشاره به شرح اندیشهها و احساسات درونی شخصیتها در بخش قابل توجهی از این رمان و نحوه حضور زنان و مردان در این اثر اظهار داشت: در ناخودآگاه رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، حضور زنان بیشتر است، اما متن داستان در سلطه نگاه مردانه قرار دارد. این منتقد ادبی، نماد برف را یكی از عناصر زیبا شدن این رمان برشمرد و گفت: رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، بازتاب جنگ در زندگی انسانهاست و ارتباط آن با موضوع بمباران شیمیایی سردشت، ارزش زیباییشناختی و مطالعات فرهنگی دارد.كامران محمدی، در رمان "آنجا كه برفها آب نمیشوند"، روایتی چندلایه را انتخاب كرده و از سویی به شخصیت ابراهیم به عنوان یكی از رزمندگان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و از سوی دیگر به زندگی همسر ابراهیم پرداخته است. این رمان توسط نشر چشمه در سال 1387 منتشر شده است. بخش هنرمردان خدا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12971]