واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: برف و چالش مديريتي رئوف پيشدار برفي که روز يکشنبه بخش شمالي کشور را پوشاند و باران در بخش هايي از نيمه جنوبي کشور، يک آزمون جدي مديريتي براي مديران کشور در همه حوزه ها به خصوص بخش هاي خدماتي بود. برف و تسليم عملي مديريت کشور در برابر آن نشان داد که نظام مديريتي ما به واقع نياز به بازنگري و به کارگيري توان هاي فکري قوي دارد که بتوانند به موقع بينديشند و به موقع تصميم بگيرند و تصميم مبتني بر علم و عقل را آن هم بجا و به موقع اجرا کنند. مسدود شدن راه هاي اصلي کشور و قطع تمامي ارتباطات جاده يي و هوايي کشور و برون آن با پايتخت و توقف عملي هر نوع فعاليتي در بخش وسيعي از کشور، از منظر علم استراتژيک يعني پايان مديريت ، و تسليم و رها کردن امور. در اين واقعه هيچ کس نمي تواند و حق ندارد بهانه کند که «غافلگير شديم» و آن را بهانه يي براي توجيه بي تدبيري و عدم مديريت خود قرار دهد که دوران غافلگيري با توسعه علم، دانش و فناوري دهه هاست پايان يافته است. بارش برف در نيمه شمالي و باران در بخش هايي از جنوب کشور را حتي سازمان هواشناسي در روزهاي پاياني هفته گذشته، پيش بيني و در اطلاعيه هاي خود به آگاهي عموم و از جمله نهادهاي مربوطه رسانده بود. چطور است که باز شاهد تکرار ادعاهايي هستيم که گوش مردم سال هاست با آنها آشناست و از آن پرشده است. ايران امکانات فراواني دارد. هم سخت افزاري و هم نرم افزاري. اما چرا کشور اين گونه اداره مي شود؟ پاسخ ساده است؛ نبود مديريت، و عدم به کارگيري نخبه هاي عمل گرايي که اصلي ترين قربانيان تفکرات محدود در چارچوب هاي بسته جناحي طي تاريخ اين کشور بوده و هستند. اين همه خسارت را چه کسي پاسخ خواهد گفت و چه کسي مسووليت آن را مي پذيرد و مهمتر، سزاي او چيست ؟ چه کسي مي تواند پاسخ دهد که اگر مديريت کشور آنگونه که ادعا مي کند، آماده بود، چرا بايد تمامي راه هاي اصلي کشور بسته شود، پروازها متوقف شود و آن طور که پليس راه مي گويد 14استان کشور عملاً با محدوديت هاي تردد روبه رو شوند و برف و يخ در سطح خيابان هاي شهرها تلنبار شود، آمد و شد مردم ممکن نباشد، فعاليت هاي اقتصادي کشور متوقف شود و ده ها اتفاق به لحاظ اثر اجتماعي، اقتصادي و حتي سياسي بزرگ و کوچک ديگر، و نهايت، کار به جايي برسد که کشور دو روز رسماً و تا زدوده شدن آثار اين بي تدبيري ها، عملاً تعطيل شود،بي سابقه بودن بارش را شايد عده يي بخواهند بهانه بي تدبيري هاي خود قرار دهند. از آنها بايد پرسيد که آيا اين نوع حوادث طبيعي و يا حتي غيرطبيعي اش در جاهاي ديگر دنيا و در همين اطراف ما مثلاً در ترکيه و روسيه که امکانات بسيار کمتري از ما دارند، اتفاق نمي افتد ؟ آنها با مساله چگونه برخورد و آن را مديريت مي کنند ؟ در آلماتي قزاقستان که در دوره يي چند ساله در آن زندگي کرده ام و به لحا ظ ساخت هاي شهري و خدماتي شبيه به خيلي ديگر از نقاط شوروي سابق است، در اين فصل سال بارش پيوسته و دائمي برف يک امر طبيعي است و در هيچ روزي تا نزديکي هاي فروردين براساس تقويم ما، بعيد است که حتي از10 درجه سانتيگراد زير صفر بالاتر بيايد. در همين شهر که بخش عمده ارائه خدمات شهري مانند نظافت و حمل و نقل عمومي بر دوش خانم ها است، هيچ روزي از روزهاي فوق العاده سرد و يخبندان، در تمام سال هايي که در آن زندگي کردم، نه مدرسه ها بسته شد و نه فرودگاه و نه حتي خياباني. آن هم با کمترين امکانات که حداکثر آن تراکتورهاي معمولي بود و بيل و کلنگ کارگران و چند کاميون شهرداري.در نتيجه، شهر هميشه تميز و مرتب و ارائه خدمات در مناسب ترين شکل خود جريان داشت که نشان مي داد بر شهر مديريت مي شود. اگر به شما بر نمي خورد و جسارت نمي دانيد عرض مي کنم؛ آقايان بايد باور کنيد که منتقدان درست مي گويند. منبع: اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]