تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826714564




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اطمینان قلب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اطمينان قلب
آرامش در ماني
"اطمينان" و طمأنينه در لغت به معني آرامش خاطر بعد از بي‌تابي و اضطراب است.[1] اطمينان در علم اخلاق به اعتدال صفات و حالات انسان و ثبات شخصيت آدمي گفته مي‌شود و در اصطلاح فقهي به حالت استقرار نمازگزار اطلاق مي‌شود.[2]  "اطمينان قلب" يعني فكر انسان بر چيزي كه باور دارد آرام گيرد و به خود ترديد راه ندهد گاهي هدف از اطمينان قلب، اعتماد در كار و يا توقع اميد فراوان به آن است.[3]   بشر در طول زندگي خويش همواره با نگراني‌ها و اضطراب‌ها روبروست و هميشه تلاش كرده تا اين عوامل را از بين ببرد، براي رسيدن به آرامش اكتشافات كرده، اختراعات نموده، خانواده تشكيل داد و.... آموز? بشارت و نجات از مهمترين راهكارهاي انبياء مخصوصاً پيامبران بني‌اسرائيل بوده، بوجود آمدن مكاتب روان درماني كه هدف اصلي‌شان رهايي از اضطراب و ايجاد امنيت بود. اما از ميان هم? كوشش هايي كه براي رسيدن به آرامش، يا پيش‌گيري از ابتلا به نگراني و افسردگي به عمل آمد، تأثير دين و ايمان در سلامت روان از جمله رويكردهاي جديد است كه در ميان روان شناسان مورد توجه قرار گرفته است.[4] عوامل نگراني و پريشاني: 1) گاهي اضطراب و نگراني به خاطر آيند? تاريك و مبهمي است كه در برابر فكر انسان خود نمايي مي‌كند، احتمال زوال نعمت ها، ضعف و بيماري و ناتواني، درماندگي و احتياج و... هم? اين ها آدمي را رنج مي‌دهد. 2) گاهي گذشته تاريك زندگي فكر انسان را به خود مشغول مي‌كند.[5] 3) گاهي ريش? نگراني، احساس پوچي در زندگي و بي‌هدف بودن آن است.4) گاهي انسان زحماتي را متحمل مي‌شود و خدماتي را انجام مي‌دهد ولي كسي از او قدر داني نمي‌كند، لذا مضطرب مي‌گردد.[6]منظور از ذكر خدا تنها نام او را بر زبان آوردن نيست و مكرر تسبيح و تهليل و تكبير گفتن نيست بلكه منظور اين است كه با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهيش و حاضر و ناظر بودنش گرددعوامل اطمينان قلب:1.    اگر دل آدمي نسبت به حق يقين داشته باشد و گمان و دو دلي در آن راه نيابد و خوف و اندوه او را آشفته نسازد، با تمام آمال و آرزوهايش به سوي پروردگار خويش برود (پروردگاري كه) چيزي قوي‌تر و تواناتر از او نيست، اين خود باعث اطمينان و پايداري مي‌شود.[7]2.    ايمان به خدا و اينكه در آينده درمانده نيستيم و خدايي توانا و دانا و مهربان داريم، مي‌تواند نگراني ما را از آينده برطرف سازد.3.    اينكه خداوند غفار و توبه پذير است و گذشت? ما را مي‌بخشد نگراني و اضطراب از گذشته را از بين خواهد برد.4.    هدف قرار دادن خداوند در زندگي و اعتقاد براينكه در عوض تلاش هايمان در آن دنيا پاداش خواهيم گرفت خود آرامش بخش است.[8] ترس و اضطراب اثر گرايش و دلبستگي به دنياست، ناآرامي افراد عادي به دليل اتكاي آنان به چيزهايي است كه خود تكيه‌گاهي ندارند، كساني كه در محبت دنيا عرق شده‌اند هر لحظه احساس خطر مي‌كنند و به اين و آن متمسك مي‌شوند تا از اضطراب برهند ولي نمي‌توانند، توجه به اين نكته كه آرامش دل ها در گرو ايمان به خداست[9] و نگراني و اضطراب و سختي‌ها، محصول فراموشي پروردگار،[10] باعث بيدار شدن انسان از خواب غفلت مي‌شود و در اثر آن انسان به اطمينان قلب مي‌‌رسد.[11] 
کسب آرامش
انواع آرامش: 1-   اعتقادي: ذهن انسان به طور طبيعي باورهاي غير محسوس را مانند باورهاي محسوس نمي‌پذيرد و همواره پرسش هايي دربار? ماهيت و كيفيت آن ها در پندار خويش مي‌آفريند اين پرسش ها آرامش اعتقادي را از انسان مي‌گيرد. از اين روست كه ابراهيم (ع) از خدا تقاضاي مشاهد? نمون? كوچكي از زنده شدن مردگان را نمود تا به نوعي آرامش اعتقادي برسد.[12]2-   آرامش رواني: انسان همواره طالب رسيدن به مراحل تكامل است و همواره از حالي به حال ديگر در مي‌آيد و در هيچ مرحله‌اي به نهايت مطلوب خويش دست نمي‌يابد و خواهان رسيدن به مرحل? ديگر است به همين خاطر همواره در نگراني و اضطراب است. رسيدن به خداوند كه مبدأ و مقصود جهان هستي است و جامع اين كمالات است باعث مي‌شود انسان به آرامشي بي‌كران دست يابد.[13]3-   آرامش طبيعي: خواب، شب، همسر و خانه، از جمله مواردي هستند كه در اين جهان به طور طبيعي به انسان آرامش مي‌دهند.[14] اطمينان قلب در قرآن:   احساس امنيت و آرامش در دين اسلام در سطحي گسترده‌تر مورد توجه قرار گرفته و بخش وسيعي از آموزه‌هاي اين دين مقدس به آن اختصاص يافته است، اسلام به راهكارهاي رواني و رفتاري فراواني براي دست يابي به اين نياز اصيل بشري پرداخته است.[15]«...قُلْ إِنَّ اللّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاء وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ.الَّذِينَ آمَنُواْ وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »[16]«...بگو خداوند هر كس را كه بخواهد گمراه و هر كس كه باز گردد به سوي خويش هدايت مي‌كند. آنها كساني هستند كه ايمان آورده‌اند و دل هايشان به ياد خدا مطمئن (آرام) است. آگاه باشيد تنها با ياد خدا دل ها آرامش مي‌يابد.»  آرامشي كه در اين آيه بدان توجه شده است، آرامش در برابر عوامل مادي است كه غالب مردم را نگران مي‌كند ولي مسلماً افراد با ايمان در برابر مسئوليت هاي خويش نمي‌توانند نگران نباشند، و نگراني‌هاي ويرانگر در آنها وجود ندارد اما نگراني سازنده كه انسان را به انجام وظيفه در برابر خدا و خلق و فعاليت هاي مثبت زندگي وا مي‌داد در وجود آن هاست و بايد هم باشد. (منظور از خوف خدا نيز همين است).  منظور از ذكر خدا تنها نام او را بر زبان آوردن نيست و مكرر تسبيح و تهليل و تكبير گفتن نيست بلكه منظور آيه اين است كه با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهيش و حاضر و ناظر بودنش گردد.[17] هر نعمتي از جانب خداي سبحان نازل مي‌شود اما نقمت ها و عذاب‌ها و ناراحتي‌ها، هر چه باشد، چيزي نيست كه از ناحيه او نازل شده باشد. و آن عبارتست از افاضه نكردن خدا و خودداري او از رساندن نعمت و تزول رحمت. وقتي مسلم شد كه هيچ شري از ناحي? خدا نازل نمي‌شود و ترس هم هميشه از شري است كه ممكن است پيش آيد نتيجه مي‌گيريم حقيقت ترس از خدا همانا ترس آدمي از اعمال زشت خويش است كه باعث مي‌شود خداوند از انزال رحمت و خير خود خودداري نمايد.بنابراين هر وقت دل انسان به ياد خدا بيفتد اولين اثري كه از خود نشان مي‌دهد اين است كه متوجه گناهان خويش گشته و متأثر شود، دومين اثرش اين است كه متوجه پروردگارش شود كه هدف نهايي فطرت اوست در نتيجه خاطرش سكون يافته و بياد او آرامش مي‌يابد.[18] توجه به اين نكته بسيار ضروري است كه خداوند در اين آيه مي‌فرمايد با ياد خدا دل آرامش مي‌يابد ولي در آي? دوم از سور? انفال مي‌فرمايد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ...»[19]«مؤمنان تنها كساني هستند كه هرگاه نام خدا برده شود دلهايشان ترسان مي‌گردد.»   جمع اين دو آيه اينگونه است كه انسان با توجه به پاداش و نعمت هاي بي حد الهي آرامش خاطر پيدا مي‌كند ولي با توجه به كيفر و انتقام پروردگار خائف و پريشان خاطر مي‌گردد در آنجا خداوند بندگان خود را تشويق مي‌كند كه دل هاي خود را با توجه به اين نعمات تسكين دهند زيرا وعد? خداوند حتمي است و هيچ چيز براي آرامش دل هاي مضطرب بهتر از نويدهاي صادق نيست.[20] ترس از خدا گاهي به خاطر درك مسئوليت ها و احتمال عدم قيام به وظايف است و گاهي به خاطر درك عظمت مقام و توجه به وجود بي‌انتها و پر مهابت (خداي متعال) است.[21]«اَلا اِنَّ اَوْلِياءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَيْهمْ وَلا هُمْ يَحْزَنونَ»«آگاه باشد (دوستان و) اولياي خدا، نه ترسي دارند نه غمگين مي‌شوند » اگر انسان بداند همه چيز ملك خداوند است و خود را، مالك چيزي نداند در اين صورت دچار خوف و اندوه نمي‌گردد   "اولياء" جمع ولي به معني نبودن واسطه ميان دو چيز و نزديكي و پي در پي بودن آن هاست. به همين دليل هر چيزي را كه نسبت به ديگري قرابت و نزديكي داشته باشد (خواه از نظر مكان، يا زمان، يا نسب، يا مقام) "ولي" گفته مي‌شود، بنابراين اولياء خدا كساني هستند كه فاصله‌اي ميان آنها و خدا نيست، هيچ گونه شك و ترديدي به دلهايشان راه نمي‌يابد و آنچه غير از خداست در نظرشان كوچك و كم ارزش است.   از اينجا روشن مي‌شود كه چرا آنها ترس و اندوهي ندارند زيرا خوف معمولاً از احتمال فقدان نعمت هايي است كه انسان در اختيار دارد و يا از خطراتي است كه در آينده او را تهديد مي‌كند، اولياء خدا از هرگونه وابستگي و اسارت جهان ماده آزادند. بنابراين غم هايي را كه ديگران نسبت به گذشته و آينده دارند، در وجود اينان راهي نيست. به اين ترتيب امنيت و آرامش واقعي بر وجود آنها حكم فرما است. غم و ترس معمولاً ناشي از روح دنيا پرستي است اولياي خدا از اين رذيله به دورند و از غم‌هاي مادي و دنيوي آزادند و وجودشان از خوف خدا مالامال است.[22]   اگر انسان بداند همه چيز ملك خداوند است و خود را، مالك چيزي نداند در اين صورت دچار خوف و اندوه نمي‌گردد اولياي خدا نه در دنيا و نه در آخرت از چيزي نمي‌ترسند مگر اينكه خداي تعالي اراده كند كه آنان از چيزي بترسند يا اندوهناك شوند.[23]  مفهوم آرامش در قرآن از راه كليد واژه‌هايي مانند، اطمينان (رعد/28)، سكينه (فتح/4)، سكن (توبه/103)، اَمْنيت (ثين/3)، ثبات (فرقان/47) و... قابل پي‌گيري است.[24] نويسنده :  علي محموديتنظيم از گروه دين و انديشه تبيانپي نوشت ها:[1] . راغب اصفهاني، مفردات، ترجمه غلامرضا خسروي، تهران، مرتضوي، 1374، دوم، چ 2، ص 500.[2] . مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب، 1385 ج3، ص 158.[3] . شرباصي، احمد؛ دايرة المعارف اخلاق قرآني، ترجمه محمد بهاء الدين حسيني، سنندج، تازه نگاه، 1379، اول، ج 1، ص 106.[4] . دايرة المعارف قرآن كريم، پيشين، ص 154-153.[5] . مكارم شيرازي، ناصر و همكاران؛ تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1374، اول ج 10، ص 211.[6] . سلطاني، غلامرضا؛ تكامل در پرتو اخلاق، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1372 چهاردهم، ج 1، ص 262-261.[7] . دايرة المعارف اخلاق قرآني، پيشين، ص 108.[8] . الهي، محمد و ديگران، شادي و آرامش از ديدگاه قرآن و نهج البلاغه، تهران، بيان جوان 1384، اول، ص 84-82.[9] . فتح/4.[10] . طه/124.[11] . شادي و آرامش از ديدگاه قرآن و نهج‌البلاغه، پيشين، ص 7.[12] . بقره/260.[13] . رعد/28.[14] . دايرة المعارف قرآن كريم، پيشين، ص 163-160، رجوع شود به سوره‌هاي يونس/67، نبا/9، روم/21 و نحل/80.[15] . دايرة المعارف قرآن كريم، پيشين، ص 156-155.[16] . رعد/28، 27 (ترجمه آيات از آية‌الله مكارم شيرازي مي‌باشد)[17] . تفسير نمونه، پيشين، ص 215.[18] . طباطبائي، محمد حسين؛ تفسير الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1374، پنجم، ج 11، ص 286.[19] . انفال/2.[20] . طبرسي، فضل بن حسن؛ مجمع البيان، ترجمه مترجمان، تهران، فراهاني 1360، اول، ج 10، ص 161.[21] . تفسير نمونه، پيشين، ج 7، ص 86.[22] .  تفسير نمونه، پيشين، ج 8، ص 334-333.[23] . تفسير الميزان، پيشين، ج 10، ص 122.[24] . دايرة المعارف قرآن كريم، پيشين، ص 155.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 451]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن