تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):پروردگارم هفت چيز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشكار، گذشت از كسى كه ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846288067




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دو فرشته در زندگی پسری که معتاد متولد شد +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
دو فرشته در زندگی پسری که معتاد متولد شد +عکس
نیما در خانه‌ای که جای جای آن افیون و تاریکی موج می‌زد به دنیا آمد. به جای این‌که مانند بسیاری از بچه‌ها بازی کند و کودکی‌هایش را در آرزوی پزشک شدن سپری کند، برای ترک اعتیاد روانه بیمارستان شده بود و حالا پس از طی شدن دوره درمان، روزهای سختی را در کنار خاله حنا مربی مهربانش می‌گذراند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، شور و نشاط  کودکی را در خانه‌ای سیاه جا گذاشته بود که به خانه علم امام علی(ع) ملک‌آباد شهرستان کرج آمد. پشت پلک‌های خسته‌اش معصومیت کودکی موج می‌زد، جسمش دود گرفته بود اما قلبش مهربانی را در میان آن همه سیاهی فراموش نکرده بود.

نیما در خانه‌ای که جای جای آن افیون و تاریکی موج می‌زد به دنیا آمد. به جای این‌که مانند بسیاری از بچه‌ها بازی کند و کودکی‌هایش را در آرزوی پزشک شدن سپری کند، برای ترک اعتیاد روانه بیمارستان شده بود و حالا پس از طی شدن دوره درمان، روزهای سختی را در کنار خاله حنا مربی مهربانش می‌گذراند.

حنا سعی می‌کند خط فاصله‌های زندگی نیما را پر کند و حالا که او سه خط کوتاه و بلند به نشانه خودش، برادرش و خاله حنا را روی دفتر نقاشی‌اش می‌کشد برای حنا ارزشمند‌ترین هدیه است.






لحظه‌های پر از رنج

دنیایش رنگی نداشت و جز سیاهی را نمی‌شناخت. اگر می‌خواست روی کاغذ سفید خطی بکشد از میان تمام مداد رنگی‌ها، مداد مشکی را بر می‌داشت.  این جمله مربی 25ساله نیما است که از روزهای نخست ورود نیما به خانه علم می‌گوید: <چشم‌های نیما حرف‌هایی داشت که می‌خواستم تک تک آن‌ها را بدانم. وقتی مربیان خانه فرصت کافی نداشتند تا با کودکی به این حد پر جنب و جوش کار کنند، تصمیم گرفتم به ندای درونم گوش بدهم و بیشتر وقتم را صرف نیما کنم. از ترس خانه‌ای که در آن زندگی می‌کرد لکنت زبان گرفته بود اما حالا روز به روز بهتر می‌شود. او احساسی را در من زنده کرده که گمان می‌کنم شبیه حس مادرانه است. برای همین لحظه‌ای نمی‌توانم از او و احوالش غافل باشم.>

خانه علم ملک‌آباد کارش را ابتدای مهر ماه سال‌جاری آغاز کرد و نیما از همان روزهای نخست مهمان خانه شد. در جشن  « هفت سین برکت» که برای شناسایی کودکان منطقه ملک آباد در اوایل سال‌جاری برگزار شده بود، شاهرخ 10 ساله شناسایی شد.

4 برادرش به جرم‌های مختلف در زندان بودند. به همراه برادر کوچکش نیما در یک خانه زندگی می‌کردند که انواع مواد مخدر در میان اهالی آن خانه رد و بدل می‌شد. پدرش 52  سال و مادرش 28 سال دارد. زنی که هیچ ردپایی از زیبایی و جوانی در چهره تکیده و به هم ریخته‌اش وجود ندارد. شاهرخ جان سالم به در برده بود اما مادرش زمانی که نیما را باردار بود هروئین و شیشه مصرف می‌کرد و زمانی هم که به دنیا آمد او را با دود مواد مخدر‌ آرام می‌کرد. نیما پسر بچه پر جنب و جوش و پرخاشگری بود اما خانواده از هم پاشیده او جز بی‌اعتنایی به رفتارهای غیر طبیعی‌اش کار دیگری نمی‌کردند تا این‌که از طریق شاهرخ به جمعیت معرفی شد. حنا ادامه داد:
<با این‌که گاهی اوقات غیر قابل کنترل می‌شد و پزشکان جمعیت امام علی(ع) مشکل بیش فعالی او را تأیید کرده بودند اما محبت را خوب می‌فهمید زیرا خودش پسر بسیار مهربانی بود. کم‌کم نگاه خاله‌های خانه و بچه‌ها به نیما تغییر کرد. کافی بود به او خوراکی بدهیم، آن را به چند قسمت تقسیم می‌کرد و با دوستانش می‌خورد.>

ردپای خوبی‌ها

<نیما تمام چیزهایی را که فراموش کرده بودم دوباره به خاطرم آورد. او محبت کردن بدون دلیل را به من یاد داد و ارتباطم با خدا را عمیق‌تر از قبل کرد.> حنا ضمن بیان این جملات ادامه داد: <نسبت به رفتارهای غیر طبیعی نیما در مقایسه با سایر کودکان نگران بودم و این نگرانی را به مسئولان دیگر انتقال دادم تا این‌که از طریق انجام آزمایش‌های متعدد، از اعتیاد او اطمینان پیدا کردیم و اقدام‌های لازم برای ترک اعتیادش انجام شد. شب‌ها در بیمارستان همراهش می‌ماندم، اما بعد از ترخیص مجبور بودیم طبق موازین قانونی او را به خانواده‌اش بسپاریم.>

چند ماه است که نیما پاک شده اما نگرانی خاله حنا و سایر مربیان از این بابت است که او شب‌ها به همان خانه‌ای باز می‌گردد که کودکی‌های سفیدش را دود اندود کرده بود؛ خانه‌ای که اکنون مادرش هم در آنجا نیست زیرا چند روزی است او هم  برای ترک به کمپ منتقل شده است.

خانه‌ای که در آن نشانی از مهر پدری نیست و تنها کسی که هر لحظه نگران نیما است شاهرخ برادر 10 ساله اوست که می‌گوید: <شب‌ها کنار نیما می‌خوابم و او را محکم در آغوش می‌گیرم تا اگر نیمه‌های شب کمک خواست به او پاسخ دهم>. شاید به همین خاطر است که نیما شاهرخ را به اندازه بزرگترین عددی که می‌شناسد یعنی چهار دوست دارد.

حالا شاهرخ به جای پدر و مادر بی‌نشان شان  نیما را‌ تر و خشک می‌کند و به او یاد می‌دهد باید با همه دوست باشد و قهر کردن را از ذهنش بیرون کند. اگر برای شام در خانه آن‌ها غذای زیادی پیدا نشود او از سهم خود می‌گذرد تا نیما که روزهای سختی را در بیمارستان گذرانده است گرسنه نماند.

حرف دل

نیما دیگر رنگ‌ها را می‌شناسد و می‌داند دانه‌های انار که بسیار دوست‌شان دارد قرمز است و وقتی از آرزوی داشتن یک اتاق قرمز رنگ حرف می‌زند، برق چشمانش وادارت می‌کند از صمیم قلب برای روزهای پیش روی او آرزوی روشنایی کنی.

 زنگ خطری در گوش اهالی خانه علم ملک آباد نواخته شده است تا تصمیم بگیرند 70 کودک و نوجوان 3 تا 15 ساله خانه را مورد آزمایش قرار دهند و در صورت مشکلات احتمالی، آن‌ها را از آینده تاریکی که ممکن است انتظارشان را بکشد نجات دهند.

نگرانی اهالی این خانه‌ها از این بابت است که مجوزی ندارند تا درد کودکان را تسکین که نه، بلکه درمانی باشند و آن‌ها را که قرار است سکوهای ارتقای این مملکت را بسازند از تاریکی و سیاهی برای همیشه نجات دهند.





تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن