محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828013713
خیران ؛معماران دوستی و محبت
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: خیران ؛معماران دوستی و محبت به گزارش خبرنگار پانا: در مسابقه «نامه ای به یک خیر مدرسه ساز » یکی از دانش آموزان مدرسه شاهد کوثر در منطقه 19 تهران به نام «ریحانه نیکنام » رتبه اول را در منطقه کسب کرد . این دانش آموز 27 فروردین ماه دلنوشته خود را در جشنواره خیرین مدرسه ساز منطقه 19 خواند و حال و هوای مراسم را با قلم خود منقلب کرد. نامه به یک خیررا بخوانید .....
۱۳۹۳ شنبه ۲۷ ارديبهشت ساعت 12:56
به گزارش خبرنگار پانا: نمی دانم قهرمان خطابت کنم یا پهلوان. میان انبوهی از واژه ها گم شده ام . کمکم کن خطاب نامه ام چه باشد. خدا قوت ساده واژه ای است برای تو به سادگی مردمان روستا. من روزی را به یاد می آورم که باران می بارید و زوزه باد در کلاس کوچک مدرسه روستای ما، می پیچید و شاگردانش می نوشتند:«آن مرد در باران آمد ...» سقف کلاس چکه می کرد و بچه ها می گفتند:«اجازه کلاسمان را آب برد » نمی خواهی کاری بکنی و من صدایم را بلند کردم؛ که باران را برایم هجی کن تا شاید صدای بچه ها در کلاس نپیچد تا شاید مسئله ریاضی را حل کنند و صدای چکه باران را فراموش و سرما را حس نکنند . بچه ها درس مردان فداکار را می خواندند . تا آنجا که می رسد به خیر های مدرسه ساز . شاید در زمین گمنام باشند . اما در آسمان ها فرشته های با افتخار از آنها یاد می کنند . می خواهم قسم یاد کنم به دو چیزی که دنیا را با آن عوض نمی کنم قسم به چشمان کمسوی مادرم و دستان پینه پسته پدرم که درس ایثارت را فراموش نمی کنم . درسی که در هیچ مدرسه ای آموخته نمی شود آن درس را از شما آموختیم . نگاهت را از دستان پر مهر ت بر ندار تا باز هم بتوانی رویاهای دیگر جویندگان علم و عاطفه را طراوت ببخشی و می دانم که می توانی . می دانم که مرای می دانی . آرزوهای مرا نیز می دانی دعاهای شبانه من ، نجواهای کودکانه من با ستارگان را می شوی . تو فردایی روشن برای من آرزو داری و فردایی سبز ، فردایی زیبا و پاک را برای من آبی تر، جنگل را سبز تر و پاکی را را سفید تر می خواهی . من برق چشمانت را از شادی کودکانه ام در حیاط مدرسه دیده ام . من اشک شوقت را که لابه لای دستمال به بهانه گرد وغبار جمع شده ، می فهمم . من نوای قلبت را که از شدت شوق به بلندای صدای عشق شده بود ، می شنوم . من نیز تو رامی دانم . نیتت را نیز می دانم . آرزو هایت را نیز می دانم . تو خیر مدرسه ساز نیستی . تو معمار محبتی و دوستی سازنده بلندترین برج های عاطفه و محبت و امید تو روح تجلی یافته سبزتر ین آرزو های کودکانه من هستی. لذت شادی بچه ها را تمنا داری و فقط برق معصومانه چشمان کودکان است که خانه احساس و مهربانی تو را روشن و جاوید می کند . تو تجلی اعتماد کودکانه من به دعا کردن هستی . تو جان بخش رویا های کاغذی من هستی و در یک کلام ، تو دنیا و آخرت را با هم خریدی و خوشا به حالت از این معامله خدایی برایم دعا کن تا مانند تو نیک اندیش و نیکو کار باشم .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[مشاهده در: www.pana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
-
گوناگون
پربازدیدترینها