واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: درمان ترس، تنها با یک تزریق البته این روش هیچ ربطی به فیلمهای علمی- تخیلی ندارد و کسی قرار نیست خاطرات بد را با خاطرات لذتبخش عوض کند. داستان مربوط به یک ماده شیمیایی است که به اصطلاح یادگیری خاموشی را تقلید میکند. شاید نتوان خاطرههای بد را از بین برد، اما محققین مادهای را پیدا کردهاند که با تزریق آن به مغز، احساس ترس، اضطراب و عدم امنیت ناشی از خاطرات بد از بین میرود و جای خود را به احساس امنیت میدهد. میتوان گفت همه افراد خاطراتی دارند که ترجیح میدهند فراموششان کنند. برای بعضی از ما، این خاطرات میتوانند مربوط به یک رابطه شکست خورده ، یا حتی خاطرات بد دوران کودکی یا دوران تحصیل باشند. برای بعضی دیگر، مثل سربازهایی که از منطقه جنگی برمیگردند، گاه این خاطرات در حدی هستند که آرزو میکنند با فراموش کردن آنها بتوانند به زندگی طبیعی خود برگردند. اما چرا؟ یک دلیل عمده این است که وقتی تجربیات بد خود را به یاد میآوریم، میترسیم. به گزارش پاپساینس، محققین دانشگاه پورتوریکو راهی پیدا کردهاند تا با تزریق مستقیم یک ماده به درون مغز، ترس همراه با خاطرات ما را کاهش بدهند و در واقع احساس اضطراب ناشی از یادآوری را به احساس امنیت تبدیل نمایند. البته این روش هیچ ربطی به فیلمهای علمی- تخیلی ندارد و کسی قرار نیست خاطرات بد را با خاطرات لذتبخش عوض کند. داستان مربوط به یک ماده شیمیایی است که به اصطلاح یادگیری خاموشی را تقلید میکند. یادگیری خاموشی چیست؟فرض کنید که در محیط آزمایشگاه، برای موشها صدای زنگی نواخته شود و همزمان با آن به موشها شوک الکتریکی خفیفی وارد شود. بعد از چند بار همراه شدن این دو محرک، موش یاد میگیرد که صدای زنگ به معنای درد ناشی از شوک است. بنابراین هر بار صدای زنگ را میشنود، میترسد. اما اگر به اندازه کافی صدای زنگ را بشنود و هیچ شوکی دریافت نکند، ترسش از بین میرود. به این فرایند دوم، یادگیری خاموشی گفته میشود. اما پژوهشگران نمیخواهند با تکرار موقعیتها، ترس را از بین ببرند. برای همین از یک ماده شیمیایی که به طور طبیعی در بدن یافت میشود استفاده کردند. این ماده که به نام BDNF شناخته میشود، در انواع یادگیری، از جمله یادگیری خاموشی نقش مهمی را بازی میکند. بنابراین پژوهشگران پوئترو ریکو تصمیم گرفتند که این ماده شیمیایی را در قشر خاکستری لوب پیشپیشانی مغز، بالا ببرند و تاثیر این اقدام بر میزان ترس موشها از صدای زنگ را مورد بررسی قرار بدهند. آنها تا جایی صدای زنگ و شوک را همراه کردند که دیگر موشها با شنیدن صدای زنگ از ترس خشکشان میزد. روز بعد، به گروه آزمایشی مقداری BDNF تزریق کردند و کاری با گروه کنترل نداشتند. فردای آن روز، صدای زنگ را مجددا پخش کردند. چنان که انتظار میرفت، گروه کنترل از ترس از جا پریدند اما برای گروه آزمایشی این اتفاق نیافتاد. البته موشها خاطره تداعی درد با صدای زنگ را فراموش نمیکنند، اما دیگر از آن نمیترسند. نتایج این گونه مطالعات امیدهای بسیاری را برای درمان بیماریهای اضطرابی به خصوص اختلال استرس پس از سانحه به همراه دارد. مغز افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، نمیتواند ترس بسیار شدید ناشی از سانحهای که تجربه شده را از بین ببرد. گفته میشود تفاوت واکنش افراد در برابر سانحههای مرگبار یا شوکآور، به تفاوت میزان BDNF در مغزشان برمیگردد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]