تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838109303
سفر «مکفارلین» به روایت شاهد عینی
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: سفر «مکفارلین» به روایت شاهد عینی
آنچه در آمريکا به «ايران–کنترا» يا «ايرانگيت» و در ايران به قضيه «مکفارلين» معروف شد به يک ماجراي يکونيمساله (از۲۹مرداد ۱۳۶۴ تا ۱۳ اسفند ۱۳۶۵) بازميگردد؛ دورهاي که ايران بهدنبال خريد سلاحهاي نظامي پيشرفته براي مقابله با ماشين جنگي عراق بود اما از سويي بودجه کافي هم در اختيار نداشت. در کتاب ماجراي مکفارلين آمده است که آمريکا اعلام آمادگي کرده تا در برابر کمکردن برخي فشارهاي انقلابيون لبناني بر آمريکا و آزادي گروگانها، برخي نيازهاي مهم جنگي ايران را تامين کند. معامله بر سر خريد اسلحه از يکسو و آزادي گروگانها از سويي ديگر، غيرمستقيم آغاز ميشود تا خرداد 65 که يک گروه آمريکايي به سرپرستي «مکفارلين» و«اوليور نورث»، اعضای شوراي ملي امنيت ايالاتمتحده، به ايران ميآيند. آنها خواهان ديدار با سران جمهوري اسلامي بودند که به نتيجه نميرسد و بينتيجه برميگردند. روزنامه «الشراع» لبنان چندماه بعد قضيه را فاش ميکند. «هاشمي» به فرمان امام (ره) در نمازجمعه قضيه را براي مردم بازگو ميکند اما بازتابهاي قضيه در آمريکا به يک رسوايي ميانجامد. مشخص ميشود که سود حاصل از فروش تسليحات به ايران، صرف کمک مالي به شورشيان نيکاراگوا ميشده درحالي که کنگره آمريکا آن را ممنوع کرده بود. کنگره، دولت آمریکا را بهشدت تحتفشار قرار ميدهد و بعدهم در گزارشي تحتعنوان «تاور» به بررسي ابعاد مختلف موضوع ميپردازد. کمتر از يکماه به سالگرد ماجراي «مکفارلين» مانده اما ساخت فيلمي درباره «حسن روحاني» و هياهو درباره نقش او در اين ماجرا باز همه را متوجه رخدادي کرده که نزديک به 30سال از آن ميگذرد. «شرق» در گفتوگويي با مشاور وقت امنيتي نخستوزير، اين ماجرا را بازخواني کرده است.
روزنامه شرق: «...عصر آقای کنگرلو، مشاور نخستوزیر، آمد و راجع به آوردن موشک تاو توسط «قربانیفر» و آوردن پیام از «بوش» و معاون رییسجمهور آمریکا گزارش داد... . عصر آقای کنگرلو آمد و گزارش مذاکره با آمریکاییها را داد [آمریکاییها] اطلاعات چندان مهمی ندادهاند و خواستار آمدن به ایران بهطور سری برای بررسی نیازهای جنگی ما بودند... «کنگرلو» اطلاع داد واسطه آمریکاییها فردا به تهران میآید... آقای «کنگرلو» آمد و از پذیرفتن آمریکاییها در خصوص تحویل قطعات «هاگ» در مقابل کمک به آزادی گروگانهایشان در لبنان خبر داد...» (تکههایی از خاطرات هاشمیرفسنجانی. از کتاب امید و دلواپسی سال 64) این نخستینبار است که «محسن کنگرلو» مشاور امنیتی نخستوزیری در دهه60 درباره آغاز ماجرای «مک فارلین» صحبت میکند. «کنگرلو» که سابقه فعالیت سیاسی از پیش از انقلاب را دارد، بنیانگذار تشکیلات «فجر اسلام» و عضو شورای مرکزی گروه چریکی «توحیدی صف» است. بعد از انقلاب هم از اعضای تشکیلدهنده سپاه بوده است. «کنگرلو» که اکنون بازنشسته وزارت کشور است، دعوت ما به گفتوگو را پذیرفت و در یک غروب زمستانی به دفتر «شرق» آمد. قصد ما این بود که گفتوگو را در سالگرد ماجرای «مک فارلین» منتشر کنیم. اما بعد از طرح دوباره ماجرا در هفته اخیر با انتشار فیلم «من روحانی نیستم» و حرفوحدیثهای پیشآمده سراغ او رفتیم. بخش نخست گفتوگو را امروز میخوانید:
نخستینبار ما با اسم شما در خاطرات آقای هاشمی و در ماجرای مک فارلین برخورد میکنیم، شما آن زمان مشاور نخستوزیر بودید، چطور پای شما به قضیه مک فارلین کشیده میشود. به عبارت دیگر مگر وظایف مشاور امنیتی در آن زمان چه بود؟
من در کارهای امنیتی و اطلاعاتی مشاور مهندس موسوی، نخستوزیر وقت بودم. این کارها، یعنی همین قضیه مک فارلین هم امنیتی تلقی میشود و هم اطلاعاتی بههرحال فرد مورداعتماد مهندس موسوی بودم.قبل از آنکه شما وارد نخستوزیری شوید فعالیتهای امنیتی خارج از حیطه دولت توسط انقلابیون وگروههای مختلف انجام میشد؟
بله، همه بودند. ما فعالیتهای وسیعی در تهران داشتیم. بعضا با عنوان فجر اسلام و بعضا نه. من همه اینها را با آقای بهشتی هماهنگ میکردم. ما در آن زمان به همراه شهیدمنتظری و شهیدکلاهدوز در اداره گذرنامه بودیم. من از تاریخ اول فروردین 61 مشاور امنیتی آقای موسوی شدم.
وظایف شما چه بود؟
از آنجایی که خودمان نیروی مردمی بودیم و با عامه مردم در ارتباط بودیم. از مردم اطلاعات جمعآوری میکردیم و مردم هم مرتبا جریانهای مختلف را گزارش میکردند.این پست چه تفاوتی با معاونت امنیتی نخستوزیر داشت؟ منظورم گروهی است که زیرنظر آقای حجاریان و خسرو تهرانی بودند.
آقای حجاریان نیروی آقای خسرو تهرانی بود که او هم معاونت امنیتی بود و کارهای اجرایی را برعهده داشت. ما کار مشاوره داشتیم. مثلا ما هر روز بولتن شایعات داشتیم، هر شایعهای بود نیروها به ما گزارش میدادند. مثلا درباره موسوی شایعه شده بود که کمونیست است. یا شایعاتی بر سر مسایل اقتصادی و کوپنها مطرح شده بود. بولتن دیگری درباره جنگ داشتیم. اطلاعات غیررسمی صحیح را درباره وضعیت جبههها جمعآوری میکردیم. این اطلاعات را از ارتش و سپاه میگرفتیم. ما مرتب با نیروهای خودمان در جبههها تماس داشتیم.پس به معاونت گزارش نمیشد؟
خیر.
در مورد گروهها و افراد فعال چطور؟
بله. مرتبا همه اطلاعات، دستگیریها، ترورها و درگیریها به ما گزارش داده میشد. ما نیروهای مردمی زیادی داشتیم و اصلا مشکلی در جمعآوری اطلاعات نداشتیم.
بحثی هست که بعضی از اعضای حزب توده ارتباطاتی داشتند و گزارشهایی میدادند، آیا به شما هم مراجعه میکردند؟
خیر، ما با حزب توده هیچ ارتباطی نداشتیم.دستگیریها چطور؟ آقای حجاریان جایی میگوید به ما اطلاعات غلط میدادند یا زمان درست دستگیری آنها فرا نرسیده بوده.
آنها کار اجرایی داشتند. ما مشاوره میدادیم.آیا این نیروها حقوق میگرفتند؟
خیر، حقوق نمیگرفتند. نیروهای زیادی داشتیم و به همین خاطر نخستوزیری از وضعیت تمام نقاط کشور و تمام وزارتخانهها مطلع بود.
اطلاعات وزارتخانهها را هم نیروهای مردمی گزارش میدادند؟
خیر، مدتی بود که در هر وزارتخانه یک دفتر نخستوزیری تاسیس شده بود. اگر به کار کسی در وزارتخانه رسیدگی نمیشد به آن دفتر مراجعه و شکایت میکرد. ما به شکایتها رسیدگی و مشکلات آنها را حل میکردیم.
در اواسط دهه60، وضعیت جنگ تغییر میکند. افرادی از داخل شروع به تلاش برای دریافت و جمعآوری تسلیحات میکنند. این اقدامات به چه صورت بود؟ آیا به کسی یا کسانی در این رابطه وظایفی محول میشد؟
در آن زمان تقریبا همه خودشان خودشان را مسوول میدانستند. برای خرید تسلیحات، وزارت دفاع مسوول بود با این حال هرکس در هر جا که میتوانست کمک میکرد. عوامل اطلاعاتی در خارج از کشور هم داشتیم. عاملهای حزباللهی و غیرحزباللهی داشتیم. این عوامل کمک زیادی به جنگ و جبهه کردند.ارتباط با این عوامل چطور بود؟
ارتباطها به طرق مختلف بود. خیلیها زمان شاه مسوولیت داشتند و تمایل زیادی به همکاری با جمهوریاسلامی در رابطه با جنگ داشتند. توقعی هم نداشتند. از وزیر زمان شاه تا درباری و ساواکی.اسم این اشخاص را نمیبرید؟
مثلا آقای دکتر مهدوی، وزیر بازرگانی پیشین تحلیلهای اقتصادی میداد و پیشبینیهایش اکثرا درست از آب درمیآمد.
چطور با آقای قربانیفر که دلال اسلحه بود آشنا شدید؟
یک ایرانی در پاریس زندگی میکرد و به دلایلی نمیتوانست به ایران بازگردد. من با او آشنا بودم و او نیز از موقعیت من در ایران آگاه بود. قربانی فر را به من معرفی کرد. من البته پس از رعایت احتیاطهای امنیتی و اطلاعاتی لازم با قربانیفر از طریق همین فرد مربوط شدم.
پس خرید اسلحه را آغاز کردید؟
بله، ما بیشتر از اسلحه به موشک و تانک احتیاج داشتیم. با این حال نمیخواستیم به هر قیمتی این امکانات را به دست بیاوریم.
آنجا که آقای هاشمی در خاطراتشان از شما و آقای قربانیفر نام میبرند، در واقع از مدتها قبل، اسلحهها از طریق ایشان خریداری شده بود. چطور قبل از آن از ایشان نام برده نشده؟
آقای هاشمی نماینده امام و از مسوولان جنگ بودند و من از طرف آقای موسوی اختیار داشتم که به آقای هاشمی هم گزارش بدهم. من به ایشان گزارش عملکرد میدادم و به من اعتماد داشتند. البته همان زمان هم من با پشتیبانی وزارت اطلاعات و وزارت خارجه عمل میکردم.
این اقدامات موازیکاری نبود؟
موازیکاری در همه جای دنیا اتفاق میافتد. مخصوصا آن زمان که انقلاب تازه پیروز شده بود و هنوز هم نهادهای مسوول در کارهای خود خوب جا نیفتاده بودند. هنوز هم موازیکاری در خیلی زمینهها هست نه فقط در ایران بلکه حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی هم هست.
هرچقدر کار سریتر باشد در سیستم اداری نمیگنجد و باید توسط اشخاص انجام شود.
در خاطرات آقای هاشمی نامهای از آقای قربانیفر منتشر شده که فکر میکنم شما نامه را برای ایشان برده باشید. این بحث قبلا مطرح شده بود که آقای قربانیفر با بوش پدر صحبت میکند و غیر از فروش اسلحه انتظارات دیگری هم از طرف آمریکاییها در این مبادلات مطرح میشده. این مباحث چه زمانی مطرح شد؟
این نامه در ارتباط با همان خریدها و آزادی گروگانهاست و آنچه در نامه ذکر شده درست است.این ابتکار قربانیفر بود که خرید و فروش اسلحه را با آزادی گروگانها در لبنان گره بزند؟
ما شدیدا در مضیقه بودیم و عراق 14شهر ما را گرفته و در حال پیشروی بود. ما دیدیم اسلحه استراتژیکی که بتواند از پس تانکهای72T که روسها 2000تای آن را از صدام داده بودند بربیاید موشک آمریکایی است. خود آمریکاییها به ما پیشنهاد کردند که به ما کمک کنند و پیشنهاداتی هم در مورد انتخابات داشتند.
چه ارتباطی به بحث انتخابات پیدا میکرد؟
زمان انتخابات آمریکا بود و آنها میگفتند اگر گروگانها آزاد شوند محبوبیت ریگان افزایش پیدا میکند.پس پیام تبادل را اولینبار قربانیفر در قالب آن نامه میآورد؟
آن نامه درباره تعهداتی بود که ما باید عمل میکردیم و عمل نکرده بودیم.
این تعهدات چه چیزهایی بود؟
ما موشک را میخریدیم و پول میدادیم. منتها آنها میخواستند نه ما برنده شویم و نه صدام. آنها میخواستند خودشان برنده شوند و در زمانی برندهشدن آنها به معنی همنظربودن ایران، ترکیه و عربستان بود. در منطقه بعضی از کشورها رابطه صدساله با آمریکا دارند و هیچ تصمیمی بدون اذن آمریکا نمیگیرند. به صورت طبیعی ممکن است زمانی منافع آمریکا و ایران یکی شود. ما از این فرصت استفاده کردیم و موشکها را گرفتیم.
تعهداتی که گفتید چه چیزهایی بود؟
ما موشکها را گرفته بودیم و از آنجا که به کسی اعتماد نداشتیم اول باید موشکها را امتحان و بعد از آن پولش را پرداخت میکردیم. ما پول تعدادی از آنها را دادیم و تعدادی را هم ندادیم.
این کار دلیل خاصی داشت؟
بهعلت گرانی، بعد هم جنگ بین آمریکا و انگلیس بر سر بازار ایران بود. انگلیس تمایل زیادی برای ارتباط با ایران داشت منتها آمریکاییها نگذاشتند.آقای هاشمی هم در خاطراتش میگوید که تعدادی را به علت گرانی و تعدادی دیگر را بهخاطر داشتن مارک اسراییلی نخریدیم.
هرچه آقای هاشمی میگوید درست است.
آقای قربانیفر جایی میگوید که ایران پول من را نداد.
درست میگوید.
چه اتفاقی افتاد که مکفارلین و گروهش تصمیم گرفتند به ایران بیایند؟
همانطور که ما میخواستیم در جنگ پیروز شویم آنها هم قصد پیروزی در انتخابات را داشتند. آنها ریسک کردند و به ایران آمدند.
حتی آقای هاشمی گفته که با پاسپورت ایرلندی آمده بودند.
ما عمدا گفتیم که با پاسپورت ایرلندی بیایند. اگر با پاسپورت آمریکایی میآمدند از همان مقصد لو میرفتند.
نمیشد مذاکرات در کشور ثالث انجام شود؟
آنها میخواستند با مقامات درجه اول ایران صحبت کنند و مشکل را بهصورت بنیادی حل کنند.
چرا آقای وردینژاد و دکتر هادی برای گفتوگو با آمریکاییها انتخاب شدند؟
آقای هاشمی آنها را معرفی کردند.
آقای شیخالاسلام قائممقام وزارتخارجه جایی میگوید که شخصی را که زبان میدانست با آنها فرستاده بودیم.
آنچه که میدانم همان بود که گفتم.
چرا جمعبندی سران قوا قبل از اینکه آنها به ایران بیایند انجام نشد؟
حتی خود من هم باور نمیکردم که آمریکاییها چنین ریسکی کنند.
آقای هاشمی هم در خاطراتش میگوید که ما در عمل انجامشده قرار گرفتیم.
بله، آنها گفتند ما برای صحبت درباره گروگانها به ایران میآییم تا حرفی که زدید انجام شود. آنها فکر میکردند غیرممکن است ایران کاری را که گفته انجام ندهد. آنها وساطت ایران را برای آزادی گروگانهایشان در لبنان میخواستند. اما ما اعتماد نکردیم. احتمال میرفت که آنها به قولشان عمل نکنند. اصولا من معتقدم که سیاستمدار حداقل در دوران بازنشستگی و افتادن آبها از آسیاب، باید راست بگوید تا به تجربههای کشور بیفزاید. اگرچه میدانم که اکثریت سیاستمداران جهان حتی تا آخر عمر به وصیت ماکیاولی عمل میکنند من در خاطراتم که بهزودی منتشر میشود، آنچه از حقیقت می دانم را برای ملت ایران و علاقهمندان به تاریخ بازگو خواهم کرد.
دوشنبه, 15 ارديبهشت 1393 ساعت 08:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
آنچه در میهمانی همسر رییس جمهور گذشت به روایت یک شاهد عینی!
آنچه در میهمانی همسر رییس جمهور گذشت به روایت یک شاهد عینی آفتاب فرشته طائرپوراول گزارش عینیبی آنکه مجبور یا موظف باشم می خواهم گزارش یک جشن را بدهم متن دعوتنامه بسیار ساده متین و بری از شعارهای تکراری و گل-درشت بود همسر رئیس جمهوری اسلامی ایران از سرکار عالی دعوت می نمامهمانی سعدآباد به روایت یک شاهد عینی
مهمانی سعدآباد به روایت یک شاهد عینی خبرگزاری پانا فرشته طائرپور - از مهمانان حاضر در ضیافت همسر رئیسجمهور به مناسبت میلاد حضرت زهرا س - طی یادداشتی که آن را در اختیار سایت خبرآنلاین قرار داده توضیحاتی را با عنوان گزارش یک جشن پیرامون آنچه در ضیافت سعدآباد گذشته ارائه کردروایت دردناک شاهدان عینی از اتوبوس مرگ
روایت دردناک شاهدان عینی از اتوبوس مرگ دختر ۲۸سالهاي که ۹صبح ديروز سوار اتوبوس بينشهري چيتگر - همت شده بود شايد به مقصد دانشگاه يا سر کار هيچگاه فکر نميکرد کمتر از چهارساعت بعد تبديل به يک جسد مجهولالهويه در سردخانه بيمارستان فياضبخش شده باشد آنهم بعد از دو عمل جراحي س«جشن سعدآباد» به روایت یک شاهد عینی
جشن سعدآباد به روایت یک شاهد عینی فرشته طائرپور - از مهمانان حاضر در ضیافت همسر رئیسجمهور به مناسبت میلاد حضرت زهرا س - طی یادداشتی که آن را در اختیار سایت خبرآنلاین قرار داده توضیحاتی را با عنوان گزارش یک جشن پیرامون آنچه در ضیافت سعدآباد گذشته ارائه کرده است خبرگزاریروایت شاهد عینی از جلسه احمدینژاد با هوادارانش
روایت شاهد عینی از جلسه احمدینژاد با هوادارانش دیروز دکتر احمدی نژاد با جمعی محدود از دوستداران خود در مشهد دیدار داشت به گزارش نامه نیوز به نقل از دولت بهار این دیدار که به تاکید دکتر احمدی نژاد قرار نبود رسانه ای شود متاسفانه با بی اخلاقی برخی افراد به خبرگزاری فارس رسید وروایت دردناک شاهدان عینی از حادثه آزادگان
روایت دردناک شاهدان عینی از حادثه آزادگانساعت ۱۰ ۱۱ صبح دیروز اساماس سایت شهرداری کوتاه بود در پی واژگونی اتوبوس بخش خصوصی در بزرگراه آزادگان متاسفانه تعدادی از مجروحان کشته و زخمی شدند جای تامل نبود دختر ۲۸سالهای که ۹صبح دیروز سوار اتوبوس بینشهریروایت وحشتناک شاهدان عینی از اتوبوس مرگ +16
روایت وحشتناک شاهدان عینی از اتوبوس مرگ 16تاریخ انتشار سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۸ ۴۴ دختر ۲۸سالهاي که ۹صبح ديروز سوار اتوبوس بينشهري چيتگر - همت شده بود شايد به مقصد دانشگاه يا سر کار هيچگاه فکر نميکرد کمتر از چهارساعت بعد تبديل به يک جسد مبا این نرم افزار به دور دست ها سفر کنید و اعماق فضا و سیارات را مشاهده کنید
با این نرم افزار به دور دست ها سفر کنید و اعماق فضا و سیارات را مشاهده کنید با يك نرمافزار ساده ميتوانيد اجرام آسماني را با موبايل خود رصد كنيد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش اورژانس IT باشگاه خبرنگاران اگر دانشجو یا از علاقه مندان به نجوم و به ویژه ستاره شناسی هستید برناممدیرکل میراث فرهنگی گلستان: ضعفی در مجموعه خدمات سفر گلستان شاهد نبودیم
مدیرکل میراث فرهنگی گلستان ضعفی در مجموعه خدمات سفر گلستان شاهد نبودیممدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری گلستان گفت در مجموع در ستاد اجرایی خدمات سفر نوروزی دستگاهها از عملکرد بسیار عالی برخوردار بودند و شاهد ضعف در هیچ یک از دستگاهها نبودیم به گزارش خبرگزاری فارس از گجشن سعدآباد به روایت شاهدی که عینک و سمعک احتیاج ندارد!
جشن سعدآباد به روایت شاهدی که عینک و سمعک احتیاج ندارد فرشته طائرپور دعوتنامه را که دریافت کردم پیش از گمانهزنی راجع به چند و چون مهمانی از اینکه برای اولین بار در 30 سال اخیر میدیدم که میزبان مراسمی همسر رئیسجمهور کشور است متعجب و امیدوار و برای شرکت در آن مشتاق و کنجکاوروایتهایی از کاروان صلح سوریه/۵ سفر معنوی زائران صلح به زینبیه مظلوم+عکس
روایتهایی از کاروان صلح سوریه ۵سفر معنوی زائران صلح به زینبیه مظلوم عکسوقت آن است که احساس این مادربزرگ برنده صلح نوبل درباره چادر را بپرسم میگوید یک سفر معنوی با چادر داشتم و حس صلح و سلامت و امنیت همراه من بود خبرگزاری فارس ـ سجاد اسلامیان از روز اول همه تیم ایرانی کاروانناگفتههای شاهد عینی قضایای مک فارلین و نقش هاشمی رفسنجانی در آن/ باور نمیکردیم که آمریکاییها ریسک کنند و به
ناگفتههای شاهد عینی قضایای مک فارلین و نقش هاشمی رفسنجانی در آن باور نمیکردیم که آمریکاییها ریسک کنند و به ایران بیایند جنگ بین آمریکا و انگلیس بر سر بازار ایران بود انگلیس تمایل زیادی برای ارتباط با ایران داشت منتها آمریکاییها نگذاشتند به گزارش نامه نیوز روزنامه شرمصاحبه روزنامه شرق با شاهد عینی قضایای مک فارلین و نقش هاشمی رفسنجانی در آن
مصاحبه روزنامه شرق با شاهد عینی قضایای مک فارلین و نقش هاشمی رفسنجانی در آن سیاست > دیپلماسی - روزنامه شرق مصاحبه زیر را با محسن کنگرلو که به نوشته این روزنامه شاهد عینی واقعه مک فارلین بوده منتشر کرده است نخستینبار ما با اسم شما در خاطرات آقای هاشمی و درسید محمد خاتمی:امید است با دولت تدبیر و امید زمینه تلاش بهتر سازمانها و نهادهای مردم بنیاد را شاهد باشیم
سید محمد خاتمی امید است با دولت تدبیر و امید زمینه تلاش بهتر سازمانها و نهادهای مردم بنیاد را شاهد باشیم رئیس دولت اصلاحات با اشاره به تلاش سازمانها و نهادهای مردم بنیاد گفت به این امید که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید زمینه بهتری را برای این فعالیتها فراهم آورد به گزارش نا-
گوناگون
پربازدیدترینها