واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
جام جم نوا: نوازنده آسیب دیدهای که در حادثه آتش سوزی منزل شخصیاش دچار حریق شده بود، در نخستین گفتگوی پس از حادثه، به ناگفتهها پاسخ داد. پدرام فریوسفی که از نوازندههای باسابقه زهی در کشور به شمار میرود حدود دو هفته پیش در منزل شخصیاش دچاز حادثه آتش سوزی شد و مصدوم شد. او با بهبودی نسبی، از بیمارستان مرخص شده و در حال ادامه مراحل درمانی خود است. * احوال جسمی شما در چه وضعیتی ست؟
خدا را شکر خطر بزرگ از سرم گذشت و در حال حاضر نقاط آسیب دیده بدنام پانسمان است و باید مراحل درمانی طی شوند.
* روایتهای مختلفی درباره شب حادثه عنوان شده. ولی میخواهم روایت خودتان از شب حادثه را بدانم.
حوالی ساعت یک صبح بود که من در منزل تمرینام را کردم و سازهایم را جمع کردم. تنها بودم و روی مبل جلوی تلویزیون خوابم برد. حوالی ساعت چهار صبح بود که دیدم صدای زنگ و درب منزل میآید و این صداها به شدت غیرطبیعی بود. در این مدتی که من خواب بودم ظاهرا گاز شهری یا گاز دی اکسید کربن از پکیج نشط کرده بود و من بیهوش بودم. وقتی که چشمهایم را باز کردم دیدم تمام خانه در حال سوختن است و من وسط یک آتش بزرگ ماندهام. همه چیز مثل چهارشنبه سوری بود. من بلند شدم و چون دود زیادی جلویم بود تقریبا هیچ چیز را نمیدیدم. خودم را به درب خروجی رساندم و متاسفانه در هم قفل بود. دنبال کلید گشتم. کلید روی در بود ولی من چون نمیدیدم کمی زمان تلف شد. به سختی نفس میکشیدم ولی بالاخره توانستم در را باز کردم و خودم را انداختم در راهرو و دیدم همه همسایهها بیرون در هستند و همان لحظه آتش نشانی هم سر رسید. فکر میکنم از ساعت دو صبح آتش سوزی شروع شده بود چون هیچ چیز در خانه سالم نمانده و همه چیز سوخته بود. فقط اتاق پسرم سالم مانده. فکر میکنم نزدیک دو ساعت آتش سوزی ادامه داشت. فقط مبلی که من روی آن خواب بودم سالم مانده بود و فقط دستها و صورت من را سوزانده بود.
* صحبتهایی مبنی بر اینکه دستهای شما بخاطر این سوخته که سعی کردهاید سازهایتان را نجات دهید. این صحبتها را تائید میکنید؟
واقعیتاش را بخواهید این صحبتها شایعه بود. من آن لحظه فقط سعی کردم خودم را بیرون ببرم. توجهی به سازهایم نبود. دو ساز من کمی سوختهاند ولی سازی که جدیدا خریده بودم بخاطرحفاظ خوبی که داشت سالم مانده است و بقیه سازهایم را هم دادم به یکی از دوستان به نام آقای «ضیایی» که ایشان هم لطف کردهاند و در صدد ترمیم آنها هستند.
* مسئولین موسیقی و فرهنگی کشور در ایامی که شما دچار حادثه شده بودید سراغی از شما گرفتند؟
خوشبختانه کسی سراغ ما نیامد وحتی یک زنگ هم به من نزدند. هیچ کاری نکردند کلا. فقط دوستان و همکاران به عیادتام میآمدند.
* شما یازده سال سابقه ساز زدن در ارکستر سمفونیک تهران را دارید. با این سابقهتان آیا بیمه هستید؟
نخیر من بیمه نیستم.
* چرا بیمه نشدهاید؟ خودتان پیگیری نکردهاید؟
من هیچوقت به این موضوع فکر نکرده بودم و دوست هم نداشتم خودم پیگیری کنم. به هر حال این باید از سوی دوستان پیگیری میشد و به ما اعلام میشد. من میدانم که موزیسینهای دنیا همه اعضای بدنشان بیمه است ولی ما متاسفانه این چیزها را نداریم.
* صحبت خاصی دارید؟
از یک نفر میخواهم تشکر کنم. کسی که در این روزها به شدت به من کمک کرد. آقای «آرش گوران» که هر روز سه نوبت پیش من میآمد و هر سه وعده غذایی من را به من میداد. در دورهای که رابطهها و رفاقتها کمرنگ شده، ایشان به عنوان یک انسان واقعی نشان دادند که هنوز هم میشود به چشم، انسانیت آدمها را در قبال هم نوع، دید. حتی آن لحظه که اورژانس آمد سمت من، تنها شمارهای که ذهنم بود شماره آرش بود و از همان روز هر روز پیگیر است و خیلی از او ممنونام.
(موسیقی ما)
7 اردیبهشت 1393 ساعت 11:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]