تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846329360




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطراتي از رابطه رهبر انقلاب و آيت‌الله ملکوتي


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱۲:۳۶ب.ظ)
گفت‌وگويي منتشرنشده با آيت‌الله مسلم ملکوتي خاطراتي از رابطه رهبر انقلاب و آيت‌الله ملکوتي آيت‌الله شيخ مسلم ملکوتي، پنج‌شنبه سوم ارديبهشت، بر اثر بيماري ريوي دار فاني را وداع گفت. ايشان در جرگه‌ي نخستين شاگردان امام خميني رحمه‌الله در نخستين سال تدريس حضرت امام رحمه‌الله در زمان حيات آيت‌الله بروجردي محسوب مي‌شوند.
به گزارش خبرگزاري موج، آيت‌الله ملکوتي در سال‌هاي تبعيد حضرت امام رحمه‌الله به عراق، در نجف حضور داشته و ضمن تدريس در حوزه‌ي علميه‌ي نجف اشرف، در خدمت امام رحمه‌الله و در متن مبارزات بوده‌اند. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي و پس از شهادت آيت‌الله مدني، از سوي امام رحمه‌الله به نمايندگي آن حضرت در منطقه‌ي آذربايجان و امامت جمعه‌ي تبريز منصوب شدند. متن زير گفت‌وگوي منتشرنشده‌ي پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي با آيت‌الله مسلم ملکوتي درباره‌ي رابطه‌ي ايشان با رهبر معظم انقلاب و سابقه‌ي اين آشنايي است.

* نخستين آشنايي شما با آيت‌الله خامنه‌اي مربوط به چه زماني است؟
بنده پس از تبعيد امام رحمه‌الله به عراق، به نجف رفتم. طي سال‌هاي اقامت در نجف، علاوه بر تحصيل به تدريس نيز مشغول بودم. به خاطر دارم که در يکي از سال‌هاي اوايل طلبگي، به علت استقرار حکومت خودخوانده‌ي فرقه‌ي دموکرات آذربايجان، امکان بازگشت به شهر خود را پيدا نکردم و به همين علت تصميم گرفتم به همراه چند تن از طلبه‌هاي آذربايجاني، تعطيلات تابستاني را در مشهد بگذرانيم. در مشهد به لطف آيت‌الله سيد يونس اردبيلي در مدرسه خيرات خان ساکن شديم. آن موقع پدر آيت‌الله خامنه‌اي، آيت‌الله سيد جواد خامنه‌اي در مسجد بالاي سر حضرت رضا عليه‌السلام که از يک طرف به حرم متصل بود و از يک طرف به مسجد شاه، نماز مي‌خواندند. من از آن موقع پدر آيت‌الله خامنه‌اي يعني آيت‌الله سيد جواد خامنه‌اي را مي‌شناختم.
اما اولين بار نام آيت‌الله سيد علي خامنه‌اي را زماني شنيدم که صدام دستور اخراج ايراني‌ها از عراق را صادر کرد و من به ناچار به ايران برگشتم و در قم ساکن شدم. در قم اطلاع پيدا کردم که جامعه‌ي مدرسين حوزه‌ي علميه‌ي قم تأسيس شده و نام «سيد علي خامنه‌اي» را در بين نخستين اعضاي جامعه‌ي مدرسين ديدم. اين نخستين باري بود که نام ايشان را مي‌شنيدم.
اولين مواجهه‌ي من با آيت‌الله خامنه‌اي به سال ۱۳۶۰ برمي‌گردد که امام بنده را به نمايندگي خود در آذربايجان و امامت جمعه‌ي تبريز منصوب کردند. آن موقع، شوراي سياست‌گذاري ائمه‌ي جمعه تشکيل نشده بود و امورات مربوط به امامان جمعه‌ي شهرستان‌ها در جلسات پنج نفره‌اي رسيدگي مي‌شد که اعضاي آن امامان جمعه‌ي تهران، قم، تبريز، اصفهان و يزد بودند. بنابراين جلسات مستمر ماهانه‌اي داشتيم که با حضور آيت‌الله خامنه‌اي امام جمعه‌ي تهران، آيت‌الله مشکيني امام جمعه‌ي قم، آيت‌الله طاهري امام جمعه‌ي اصفهان، آيت‌الله خاتمي امام جمعه‌ي يزد و بنده که امام جمعه‌ي تبريز بودم تشکيل مي‌شد. اين جلسات در ساختمان رياست جمهوري تشکيل مي‌شد.
همزمان با اين ايام، جريانات مربوط به بني صدر پيش آمد و او از رياست جمهوري عزل شد. ما در جامعه‌ي مدرسين در نخستين انتخابات رياست جمهوري پس از گفت‌وگو با کانديداها به اين نتيجه رسيديم که بني‌صدر و افکارش با آرمان‌هاي انقلاب اسلامي زاويه دارد و به اين جمع‌بندي رسيديم که بني صدر، گزينه‌ي مطلوب نيست؛ به همين دليل در انتخابات دوره‌ي نخست رياست جمهوري از دکتر حبيبي حمايت کرديم.
پس از عزل بني‌صدر، انتخابات دومين دوره‌ي رياست جمهوري نيز برگزار شد که مرحوم شهيد رجايي انتخاب شد، اما به دليل شهادت ايشان در انفجار ساختمان رياست جمهوري، دولت دوم چند ماه بيشتر بر سر کار نبود و بايد دوباره انتخابات برگزار مي‌شد. در جامعه‌ي مدرسين به فکر معرفي کانديداي اصلح بوديم؛ امام رحمه‌الله نظرشان بر اين بود که روحاني‌ها مناصب اجرايي نداشته باشند، اما پس از قضيه‌ي بني‌صدر و پس از چندين جلسه گفت‌وگو، امام رحمه‌الله راضي شدند که از بين روحاني‌ها هم کانديدا معرفي شود. جمع‌بندي ما اين بود که آقاي خامنه‌اي کانديدا شوند؛ خود ايشان قبول نمي‌کردند؛ سرانجام پس از گفت‌وگوهاي بسيار آيت‌الله خامنه‌اي کانديدا شدند و رأي بسيار خوبي هم آوردند و رئيس جمهور شدند.
بعد از رياست جمهوري هم جلسات ائمه‌ي جمعه به ميزباني ايشان برگزار مي‌شد؛ من در آن جلسات متوجه شدم که ايشان بينهايت انسان لايقي هستند. از روي حب و بغض شخصي نسبت به انسان‌ها قضاوت نمي‌کنند و ايمان و اصل نظام را معيار قضاوت‌هاي خود قرار مي‌دهند. يادم مي‌آيد که يکي از اين جلسات همزمان شده بود با ماه مبارک رمضان و از قضا شب بيست و يکم بود و شب احيا. روال اين بود که بعد از اتمام جلسه، آقاي مشکيني به قم برمي‌گشتند، مرحوم آيت‌الله خاتمي به منزل پسرشان مي‌رفتند و آقاي طاهري به منزل يکي از محافظان امام رحمه‌الله در جماران مي‌رفتند. من هم شب را مي‌ماندم در مقر رياست جمهوري. اما آن شب همه با هم مانديم. صحبت‌هاي بسياري رد و بدل شد و من اين را به وضوح دريافتم که آقاي خامنه‌اي، فرد برجسته‌اي است که مي‌تواند کشور را به خوبي اداره کند؛ هم از لحاظ اعتقادي قوي بود و هم مدير برجسته‌اي بود.

* آيت‌الله خامنه‌اي در دوران رياست جمهوري به تبريز هم سفري داشتند. از آن سفر خاطره‌اي داريد؟
بله؛ تبريز که آمدند استقبال کم‌نظيري از ايشان شد؛ در تبريز هم به منزل من آمدند و در استانداري اقامت نکردند. در منزل بنده هم کتابخانه را براي اقامت انتخاب کردند و ما رختخوابشان را هم در کتابخانه گذاشتيم. ايشان شب‌ها مشغول مطالعه مي‌شد و بعد استراحت مي‌کرد. بنده کتابخانه‌ي معظمي دارم که ايشان هر وقت در دفعات بعد هم که به تبريز آمدند، در آن‌جا ساکن شدند. يادم هست که علاقه‌ي وافري به کتابخواني داشتند.
در آن سفري که اشاره کرديد، آيت‌الله خامنه‌اي يکي از روزها را به بازديد از پايگاه شکاري تبريز اختصاص دادند؛ بنده در اين بازديد ايشان را همراهي مي‌کردم؛ با حوصله و دقت تمام حرف يکايک فرماندهان و خلبانان را گوش مي‌کردند و به مسائلشان رسيدگي مي‌کردند. آن‌ها اصطلاحات فني را به کار مي‌بردند و من چندان آشنايي نداشتم، اما ايشان با دقت تمام اين گزارش‌ها را مي‌شنيدند و دستورات لازم را مي‌دادند. اين دقت در جلسه با فرماندهان ارتش و سپاه هم تکرار شد.
خاطره‌اي به ذهنم آمد از تبليغات انتخابات دوره‌ي چهارم رياست جمهوري که آيت‌الله خامنه‌اي براي بار دوم کانديدا شده بودند. بنده شخصاً هماهنگي‌هايي براي کار تبليغات انجام مي‌دادم. يادم هست کل مخارج انتخاباتي که از مال شخصي‌ام هزينه کردم، ۹ هزار تومان شد. فقط ۹ هزار تومان. مردم در آذربايجان، از ته دل به ايشان رأي دادند. همه خرج‌ها هم ۹ هزار تومان شد.

* آيا از ايشان خاطره‌اي مربوط به سال‌هاي دفاع مقدس هم داريد؟
بنده سعي‌ام بر اين بود که در عمليات‌هايي که رزمندگان انجام مي‌دهند در کنار آن‌ها باشم. به ياد دارم که در اکثر عمليات‌هايي که حضور داشتم، ايشان هم در قسمت فرماندهي عمليات حاضر بودند؛ منتها برعکس من، لباس نظامي بر تن مي‌کردند. در اين‌جا هم خاطره‌اي دارم که نقل مي‌کنم. من پس از قبول قطعنامه، براي سرکشي به وضعيت پادگان‌ها و رزمندگان، به جبهه‌ها رفتم. در موقع برگشت از جبهه، به کرمانشاه که رسيديم از راننده خواستم تا راديو‌ را روشن کند. راننده تا راديو را روشن کرد، ديدم حرف‌هاي بد و رکيکي عليه انقلاب دارد پخش مي‌شود. عصباني شدم و خودم را به يک تلفن رساندم و شماره‌ي آقاي رازيني را گرفتم و ماجراي حرف‌هايي که از راديو پخش مي‌شد را گفتم و پرسيدم که اين چه وضعيتي است؟ ايشان گفتند که منافقين حمله کرده‌اند و برخي شهرها را گرفته‌اند. از راننده خواستم تا به سمت همدان حرکت کند و از همدان دوباره به مناطق برگرديم. تا به همدان رسيدم ديدم آيت‌الله خامنه‌اي قبل از من رسيده‌اند و آماده‌ي اعزام هستند. ايشان هميشه آماده و در صحنه بودند.

* آيت‌الله خامنه‌اي در سال ۷۲ در دوران رهبري هم به تبريز سفر کردند؛ از خاطرات اين سفر بفرماييد.
استقبال بي‌نظيري در تبريز از ايشان شد؛ به چند شهرستان هم تشريف بردند و در تمام طول سفر به مشکلات مردم رسيدگي مي‌کردند. در مصلاي تبريز، براي رسيدگي به مشکلات، ديدارهاي مردمي انجام مي‌گرفت. در مقابل ايشان نواري کشيده شده بود که فاصله‌اي ايجاد شود بين ايشان و مردمي که براي بيان مشکلات به حضورشان مي‌رسيدند. ايشان درخواست کردند که اين نوار برداشته شود تا فاصله‌اي در ميان نباشد.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن