واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
تاملی بر رفتارشناسی یارانه ای مردم ! تهران- ایرنا- روزنامه ابتکار سرمقاله روز شنبه را به موضوع ثبت نام برای دریافت یارانه اختصاص داد و زیر عنوان «تاملی بر رفتارشناسی یارانه ای مردم!» نوشت:مردم ایران به پیچیدگی در رفتار شهرت دارند و در ساحت سیاست نیز همواره کنشی رمزآلود دارند.
در ادامه این مطلب که به قلم « محمد علی وکیلی» است ، می خوانیم: با رفتار غیر منتظره شان بارها سیاسیون را کیش و مات کرده اند و در موارد بسیاری موجب سرگیجه آنان شده اند.
بخشی از جذابیت سیاست در ایران به دلیل همین پیچید گی رفتار مردم می باشد.
چنین کنش هایی، به خصوص در زمینه پدیده های اجتماعی، پرسش هایی را به وجود آورده است و مدتی است موضوع تحلیل و گمانه زنی کارشناسان شده است: چرا الگوهای رفتاری مردم این چنین شده است؟
چرا کنش های هیجانی و فردگرایانه بر رفتار اجتماعی مردم سایه افکنده است؟
این سؤالات و ده ها سؤال مشابه دیگر، در پی رفتارهای اجتماعی مردم ایجاد شده است. صف های طولانی، ازدحام های هیجانی، کنش های تهاجمی در برخورد با توصیه های دولتی علیرغم توصیه وتشویق ها، بی توجهی اکثریت بالای 92 درصد مردم در خصوص انصراف از یارانه ها، همه و همه نشان از پیچیدگی روابط انسانی در موضوعات اجتماعی دارد.
برخی با نگاه تقلیل گرایانه، سعی دارند رفتار مردم را به عنوان نشانه ای از بی اعتمادی به دولت و اقتصاد کشور جلوه دهند.
لازم به توضیح نیست که در این میان بازنده ها می کوشند رفتار کنونی مردم را همچون مرهمی بر زخم خود ببینند و از آن برداشتی جناحی در جهت منافع خود کنند.
اینان با سیاسی کردن رفتار اجتماعی مردم، می خواهند از این آب گل آلود ماهی صید کنند؛ غافل از آنکه ریشه اصلی رفتار کنونی مردم در عملکرد گذشته خود آنان می باشد.
رفتار مردم در برخورد با سبد کالا، ثبت نام یارانه ها، صف های طویل در روز سلام سینما و چندشب اخیر در جلوی جایگاه های پمپ های بنزین در امتداد عادات هشت ساله گذشته است.
رسیدن به چنین جایگاهی نتیجه رویه های پیشین و واکنشی به اعمال دیروز است.
عوامل مختلفی در پیدایی شرایط کنونی دخیل است. بی توجهی به این عوامل و تمرکز بر علل کاذب، حکم حرکت در کوچه بن بست را دارد.
علاوه بر شایعاتی بی مبنا در فضای عمومی، مانند ثبت نام نکردن یعنی بی نیازی و ثروتمند بودن، ترس از پیامدهای اجتماعی نیز مزید بر علت گردید.
اما علل و عوامل دیگری نیز بر رفتار مردم تأثیر گذاراست، که مهمتر از مسئله اقتصاد و یا سیاست می باشد.
به جرات می توان گفت که مردم گرفتار پدیده ناامنی روانی هستند. این ناامنی خود معلول عوامل متعددی است و از آن جمله احساس دوگانه مردم و مسئولان می باشد.
احساس دوگانه مانع همراهی است. شرط همراهی مردم در هر مسئله ای همدلی و شرط همدلی احساس مشترک است. با دادن وعده های تکراری و کلیشه ای امکان همراهی مردم وجود ندارد.
احساس مشترک مردم، حاصل جمع نگاه مردم به تمام اجزا حاکمیت است. یک دستگاه به تنهایی قادر به ایجاد احساس مشترک بین مردم و مسئولان نیست.
اگر مردم در سبک زندگی خود و مسئولان فاصله و دوگانگی احساس کنند و دغدغه های خود را با ماموریت های مسئولان متفاوت ببینند، به مرور راهشان را جدا و اعتمادشان را به آنان از دست می دهند.
هرگاه مردم در زمینه دسترسی به نیازهای خود، احساس خطر کنند، رفتارهایی شتاب زده شبیه آنچه در زمان توزیع سبد کالا دیدیم، رخ می دهد.
چنین رفتارهایی نشان از عامل بی اعتمادی دیگری به نام فاصله طبقاتی دارد. شکاف درآمدی در نتیجه سیاست های غلط گذشته به پیدایش نسل جدیدی از طبقات در ایران منجرگردید که از مهم ترین ویژگی آنها به دست آوردن پول بدون زحمت می باشد.
این نسل که تعداد معدودی از آنها گرفتار قانون شدند، ره صدساله را ظرف مدتی کوتاه پیمودند و یک شبه جزو میلیاردرهای نامی شدند.
مردم با مشاهده این پدیده در اقتصاد، واژه غنیمت به ذهنشان خطور کرد: هر کس به هر شکلی، هر آنچه می تواند و می خواهد، برمی دارد و دیگران اگر نمی توانند چیزی به کف آرند، از ناتوانی و ضعف خودشان است و چه بسا شایسته ملامت هم باشند.
چنین نگاهی مردم را نسبت به همدیگر بی رحم کرده و حرص و ولع را در آنان می افزاید. ناپایداری قوانین، تغییر پی در پی سیاست ها و هراس از آینده، بی اعتمادی را دامن می زند و رفتارهای منفعت طلبانه و فرد محورانه را ترویج می کند.
یکی دیگر از عوامل به وجودآمدن چنین شرایطی، پیوند زندگی مردم با جیب دولت هاست. وقتی زندگی مردم به جیب دولت گره می خورد و چشم آنان به دست دولت ها دوخته می شود، ناامنی روانی رواج می یابد؛ زیرا هر آن ممکن است دسترسی به این جیب ناممکن شود و دولت در دادن حق ملت استنکاف ورزد.
اینها بخشی از عوامل محتمل در رفتارشناسی کنونی مردم به حساب می آید. بی شک هیچ کس برنده این شرایط نیست و تفسیرسطحی و تقلیل علت شرایط، تنها پاک کردن صورت مسئله است.
هر کدام از چنین رفتارهایی زنگ خطریست برای همگان. برای اینکه دریابیم چه کسی مقصراست و سهم هرکس در به وجود آمدن چنین رفتاری، به چه میزان است، باید به خود رجوع کنیم. وجدان هرکس بهترین داور است.
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
06/02/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]