تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد، ديگر اعضاى بدنش هم با آن سا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816461969




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مسابقات کشتی اسرا روی تشک و پتو!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



مسابقات کشتی اسرا روی تشک و پتو!
محمدعلی زردبانی در بخشی از خاطرات خود آورده است: در اردوگاه تشک‌ها و پتوها را به هم می‌چسباندیم و محل مسابقات کشتی را آماده می‌کردیم.



به این مطلب امتیاز دهید

  ه گزارش سرویس مقاومت، سایت جامع آزادگان نوشت: خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذاب‌هایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات آزاده محمدعلی زردبانی است:   ما اسرا را به کارهای دستی تشویق می کردیم، بچه ها با ساییدن سنگ شکل های جالبی درست می کردند که بسیار زیبا بود: قرآن، قلب، پرنده و ماهی . با هسته ی خرما و از سنگ تسبیح درست می کردند. نمایشگاهی از کارهای دستی بچه ها ترتیب دادیم و مسابقاتی بین کارهای دستی بچه ها بر پا کردیم.   تشک ها و پتوها را به هم چسباندیم و محل مسابقات کشتی آماده شد. با نواری از پتو باند سبز و قرمز و آبی درست کردیم و با کش به پای هر کشتی گیر بستیم .   مسابقات نمایش ورزش های رزمی هم ترتیب یافت، نمایش هایی با چوب، حلبی و تبر. مسابقات مشت زنی، پس از این که در ایران شروع شد، اردوگاه نیز سر گرفت.   چند خطاط داشتیم که صادقانه هنرشان را در اختیار می گذاشتند و آموزش می دادند. هر کدام شان چند کلاس داشتند. با آزادی داشتن دفتر و قلم، تمرین خط جدی شد. قبل از این، تاید و نمک را می کوبیدیم و روی سینی می ریختیم و خط تمرین می کردیم. بعد مرکب را از دوده و روغن درست می کردیم و قلم را از چوب؛ کاغذ نداشتیم و ناچار از پشت تقویمی که صلیب می آورد استفاده می کردیم.   مسابقه طرح و نقاشی و پوستر هم داشتیم. طرح ها انقلابی و دارای مفاهیم عمیق انسانی بود که با ظرافت، فکر و درد کشیده شده بود. نمایشگاه این آثار طوری برگزار می شد که عراقی ها نفهمند. همین که وضعیت قرمز اعلام می شد، محوطه فورا خلوت می شد. نمایشگاه عکس هم داشتیم، از عکس هایی که از ایران می آمد و عکس گل و مناظر ایران و خارج تا عکس های عزاداری، تظاهرات و شهدا که هر کدام غرفه خاصی را داشت.   مسابقات معلومات عمومی هم برگزار می شد. بچه ها استقبال می کردند. در اتاق ها افرادی که معلومات داشتند سوال می نوشتند. همه در دفتر بود و موقع مسابقه استفاده می شد. سعی داشتیم در انتخاب سوالات معلومات عمومی چند موضوع را در نظر بگیریم. یکی این که دنبال سوالات عمومی چند موضوع را در نظر بگیریم. یکی این که دنبال سوالاتی که بچه ها بلد نیستند باشیم و از چیزهایی که بلد بودند سوالات ساده ای مطرح کنیم تا بتوانند جواب بدهند. در عین حال دنبال آن بودیم تا کسی که در این موقعیت سیاسی است، چیزهایی را فرا بگیرد و آگاهی نسبی داشته باشد.   مسابقات را خشک برگزار نمی کردیم. با طنز و تفریح همراه بود. مثلاً چند توپ یا تخم مرغ در کاسه ای می گذاشتیم، به بچه ها می گفتیم دست ها را به پشت گرفته و قاشقی در دهان نگه دارند. نماینده های هر گروه مسابقه باید توپ های در کاسه را با قاشق بیرون می آوردند و از مسیر مشخصی می رفتند تا توپ را به شخص دیگری که قاشق در دهان دارد برسانند و او توپ را در کاسه بیندازد، هر گروه توپ بیشتری می برد امتیاز بیشتری می گرفت یا شخصی چشم بسته را بغل می کردیم و در گوشه ای می گذاشتیم و می گفتیم حالا جای خودت را پیدا کن. یا جعبه  ای را به شکل تلویزیون درست می کردیم و نوارهای نوشته ای را در آن آویزان می کردیم، نماینده گروه مسابقه جلو می آمد و مشخصات نوشته را به نفر دیگر گروه می گفت و او باید کلمه نوشته شده را تشخیص می داد. هر گروه که در زمان کوتاه تری کلمات بیشتری را می گفت برنده بود. یا یک کلمه را به یک نفر گروه مسابقه می گفتیم و او با حرکات پانتومیم به دیگران تفهیم می کرد.   مسابقات علمی هم برگزار می کردیم. سطح مسابقات فیزیک و شیمی و زبان تا تحصیلات دوم راهنمایی و جوایز مسابقات هم نقدی بود.  




۰۲/۰۲/۱۳۹۳ - ۱۷:۱۱




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن