واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: رکورد 2 هزار پشتک در رهایی از چنگال افیون
کد خبر: ۳۹۴۹۷۰
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۲ - 22 April 2014
محمد گوران 26 سال دارد. وی بعد از 5 سال اسارت در چنگال افیون و اعتیاد با تلاشی وصف ناپذیر سعی دارد بار دیگر به زندگی برگردد.
به گزارش ایران، در هنگامهای که دیگر خودش شانسی برای ادامه زندگی نمیدید و افیون و دود همه تار و پود زندگی اش را از هم دریده بود دستی او را به زندگی فرا خواند. او که خسته از دود و افیون به دنبال پناهگاهی برای آغاز حرکتی نو در مسیر زندگی اش بود حالا با گذشت 6 ماه از این اتفاق با انجام حرکات خارق العاده در مازندران نامی برای خود دست و پا کرده است.
وقتی صبح جمعه 29 فروردینماه سال 93 بعد از پیمودن 1700 متر و بیش از 2هزار پشتک روی آسفالت داغ کمربندی، خود را به مزار برادر شهیدش رساند دست به آسمان بلند کرده و از پروردگارش خواست توانی به او بدهد که از این پس با انتخاب راهی درست شرمنده روح بلند این شهید گرانقدر نباشد.
او اکنون در جایی بهنام مؤسسه راهاندیشان مازندران در کنار تعدادی از افراد دیگری که سرنوشتی مثل خودش دارند، زندگی میکند.
گفتوگو با مرد خارقالعاده
چند برادر و خواهر هستید؟
من نهمین بچه خانواده هستم؛ 6 برادر بودیم و 4 خواهر. حالا با شهادت برادر دومم خانواده ما 11 عضو دارد.
در گذشته هم ورزش میکردی؟
بله. من از سال 80 تا 85 در رشته کشتی کج کار میکردم. البته تخصص من در بدلکاری،رنجری و دفاع شخصی بود.
کلاس هم میرفتی یا خودت تمرین کرده بودی؟
در قائمشهر کلاس تمرین میرفتم.
چطور شد ورزش را رها کرده و معتاد شدی؟
خیلی بهخودم مغرور شده بودم. از زور و استعدادی که خدا به من داده بود نتوانستم درست استفاده کنم. اول از خوردن قرص شروع شد. وقتی بهخودم آمدم دیدم که اعتیاد دارم.
ازدواج کردی؟
بله یک بار ازدواج کردم اما نتوانستم زندگی موفقی داشته باشم و از هم جدا شدیم.
چطور شد تصمیم به ترک اعتیاد گرفتی؟
یک روز که خستهتر از همیشه در محلهمان کنار خیابان نشسته بودم، مرد جوانی مرا به نام صدا زد. سرم را که بلند کردم دیدم مرد قوی هیکلی در برابرم ایستاده است. او در حالیکه دستش را به طرف من دراز کرده بود خواست تا دستش را گرفته و بلند شوم. در همین هنگام گفت هر وقت احساس کردی از این وضعیت خسته شدی و میخواهی مثل آدم زندگی کنی، من منتظرت هستم. این نخستین بار بود که کسی مرا اینگونه مورد خطاب قرار میداد.از خودم بدم آمد. همان روز نزد او که چند نفر دیگر مثل من را در خانهای مانند کمپ ترک اعتیاد نگهداری میکرد رفتم. او مرا به زندگی برگرداند.
الان رکورددار پشتک روی آسفالت هستی؟
همه این وضعیت را مدیون کمک و تلاش برادرانه این دوست هستم.
قبلاً هم از این کارها کرده بودی؟
بله یک بار هم چند سال قبل در روز ارتش 800 متر را روی آسفالت پشتک زدم اما این همه بازتاب نداشت.
چطور یاد گرفتی این کار را انجام بدهی؟
مربی ام یکی از همخانهای هایم است. وی هم در گذشته ورزش رزمی کار میکرد.وقتی متوجه شد میتوانم این کار را انجام دهم روزی 7 ساعت با هم تمرین کردیم.
بهفکر رکوردهای جدید هستی؟
بله. تلاش میکنم تا روزی این توان را داشته باشم که بتوانم از برج میلاد با پشتک به پایین بیایم البته هدف اصلیام این است که به زیارت آقا امام رضا(ع) بروم.
برای چه این کارها را انجام میدهی؟
با اینکه انجام این کارها درد زیادی دارد و بدنم زخم میشود اما میخواهم به همه اعلام کنم ما هم حق زندگی داریم. میخواهم به ما هم توجه کنند. میخواهم بگویم ما هم توان و لیاقت زندگی معمولی را داریم. تنها باید مورد توجه قرار گیریم.
حتماً تمرینات سختی هم داری؟
بله. بعضی از روزها ساعات زیادی با اجسام سخت و در شرایط سخت تمرین میکنم تا توان انجام این حرکات را داشته باشم.
غیر از پشتک زدن کار دیگری هم انجام میدهی؟
روزها هر یک از ما به سرکار خودمان میرویم. بعد از کار اینجا در این خانه دور هم جمع میشویم. با یادآوری خاطرات گذشته سعی میکنیم شرایط را طوری پیش ببریم که دیگر هیچ کدام از ما دنبال افیون نرود. الآن همه ما پاک هستیم. بعضی از دوستانم اینجا الآن بیش از 2 سال است که حتی لب به سیگار هم نزدهاند. من قادرم اجسام سخت مثل موزائیک و تختهها و سرامیکهای زیادی را بشکنم و از ارتفاع بیش از دو متری با زانو به زمین پر از سنگ شکسته میپرم. در مجموع بدنم در برابر درد مقاوم شده است.
چه مسیری را پشتک زدی؟
از پل سیاه رود تا مزار برادرم را در آرامگاه درویش مزار چمازکتی قائمشهر. خیلیها آمده بودند این کار را تماشا کنند حتی دوستانم هم تردید داشتند که آیا این کار شدنی است، اما لطف خدا شامل حالم شد تا سربلند بیرون بیایم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]