تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا چهره و داراى موقعيتى بزرگ باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805500487




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هزينه هاي ميلياردي از جيب بيت المال با دعواي دايي و پروين


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۳۱ فروردين ۱۳۹۳ (۱۲:۱۳ب.ظ)
هزينه هاي ميلياردي از جيب بيت المال با دعواي دايي و پروين در روزهايي که انتشار ريز قرارداد بازيکنان پرسپوليس سروصدادي زيادي به پا کرده و هرطرف ماجرا به دنبال شانه خالي کردن از اتهام هزينه هاي ميلياردي از پول بيت المال است ، اين تيم آسيايي شده هنوز شرايط حضور بازيکنانش و نحوه ثبت قرارداد با آنها مشخص نشده است.
به گزارش خبرگزاري موج، در جلسه اي که در ساختمان وزارت ورزش بابت بررسي وضعيت باشگاه پرسپوليس تشکيل شده بود و در آن علي پروين و علي دايي آمده بودند تا شرايط را براي واگذاري اين تيم به حسين هدايتي فراهم کنند، خبر رسيد که به واسطه برخي درگيري ها کار نيمه تمام ماند. اتفاقي که اما بلافاصله تکذيب شد. حالا گويا با انتشار جزئياتي از جلسه آن شب صحت و سقم اين ادعا تاييد شده است.
در روزهايي که انتشار ريز قرارداد بازيکنان پرسپوليس سروصدادي زيادي به پا کرده و هرطرف ماجرا به دنبال شانه خالي کردن از اتهام هزينه هاي ميلياردي از پول بيت المال هستند و جدا از اينکه تيم آسيايي شده پرسپوليس هنوز شرايط حضور بازيکنانش و نحوه ثبت قرارداد با آنها مشخص نشده است، مي بينيم که جداي مسائل خارجي که عنوان مي شد باعث عدم نتيجه گيري شاگردان دايي بوه، گويا برخي مسائل دروني و اختلافات هم بابت از دست دادن قهرماني مزيد بر علت بوده است. آنجا که حالا مي توان صحبت پاياني علي دايي پس از کسب عنوان نايب قهرماني را رمزگشايي کرد. جايي که گفت: «اگر دايي را نميخواهيد من مي روم اما با پرسپوليس کاري نداشته باشيد و آن را نابود نکنيد». هفته‌نامه تماشاگران امروز اقدام به انتشار جزئيات آن شب جنجالي کرده و در اين مقدمه نوشت: «هم دايي و هم پروين بلافاصله خبر درگيري خود را تکذيب کردند. پروين حتي تا همين هفته گذشته هم بارها درگيري‌اش با علي دايي را از بيخ و بن رد کرد و وزارتي‌ها را منبع انتشار اين خبر دانست. امير خادم و افراد ديگر حاضر در جلسه‌اي که تقريبا دو ماه قبل در ساختمان وزارت ورزش و جوانان برگزار شد نيز با سکوت خود به نوعي درگيري علي دايي و علي پروين را تاييد کردند.

جزئيات جلسه‌اي که با افشاگري مالي دايي و پروين عليه يکديگر شروع و به درگيري لفظي شديد اين دو پرسپوليسي منجر شد، در پي مي‌آيد:
دايي: خوشبختانه من مي‌دونم چي مي‌گم چي نمي‌گم. جامعه رو شما بايد نگاه کنيد ببينيد عکس‌العمل نسبت به صحبت‌هاي من چي بوده، چي نبوده. من همه چيم بر پايه مردمه. همه مي‌دونن آدم سياسي‌اي نيستم. حرفام رو هميشه مي‌زنم و رو حرفايي که زدم به هيچ عنوان عقب‌نشيني نمي‌کنم. الان يکي مثل امير خادم مياد اينجا مشاور وزير ميشه، يکي تو شهرداري کار مي‌کنه، يکي هم راننده تاکسي ميشه. اگه قرار باشه همه مشاور وزير بشن، ديگه کسي مي‌مونه خيابونا رو جمع کنه؟ اگه قرار باشه خداوند به همه آدما يه توانايي بده، عذر مي‌خوام کسي ديگه مسافرا رو جا به جا مي‌کنه؟ من رو صحبت‌هام وايستادم چون ببينيد آقاي خادم! متاسفانه تو جمع خودمون مي‌گم، جمع پرسپوليسيا، اين عادت بديه که هر کي مياد پرسپوليس کار کنه، همون پرسپوليسيا همون پيشکسوتاشون ميذارن تو کارش. دنبال اينن که يه جوري خرابش کنن. من مطمئنم که همين الان يه گزارشاي غلط بهتون دادن. الان يکيشو مثال مي‌زنم. از دريافتي من مطمئنم اطلاعات غلط بهتون دادن. شما ميگيد نسبت به هم ... موقعي که ببخشيد ميام فايل صوتي بزرگترمو گوش مي‌کنم که عليه من حرف مي‌زنه، اين‌ور و اون‌ور صحبت کردنش رو دارم مي‌شنوم که خيلي‌ها حاضرن بيان مجاني کار بکنن ... در حالي که خودشون هيچ کاره بودن ولي بالاي ۵۰۰ ميليون تومن مي‌گيرن، ماشين مي‌گيرن، کسي هم که آبروش رو گذاشته اومده تو اين يکي دو سال با اين وضعيتي که همه مي‌دونن و با اين تورم، حداقل ۴۰ درصد هزينه تيم رو پايين مياره، ولي باهاش اين جوري برخورد مي‌کنن. ما بايد اون اصل رو پيدا کنيم که کيا دنبال منافع خودشونن تو اين تيم. کيا فقط به خودشون فکر مي‌کنن. کيا اصلا به مردم فکر نمي‌کنن. تمام حرف‌هايي که من زدم به خاطر تيمم بوده، به خاطر دفاع از بازيکنان بوده. به خاطر اينکه تو تيم برنامه سه‌ماهه، چهارماهه دارن پرسپوليس رو مي‌کوبن. يه نفر جلوش وايستاده يه تشر بزنه؟ منم ساکت باشم فردا بازيکنام چي مي‌گن؟ چه رفاقتي؟ چه مربي‌اي؟ چه بزرگ‌تري؟ من تيمم از چهار ماه قبل مي‌خواست تمرين نکنه. خدا شاهده مي‌خواست تمرين نکنه. هي امروز به خاطر من، فردا به خاطر من ... اون جوري ... اما به آدم زور مياد که از خودم، از باشگاه، از پيشکسوتم بياد گزارش دروغ بگه، بياد مثلا پشت سر من حرف بزنه، من اينا رو قبول نمي‌کنم.
خادم: حالا من دو تا نکته بگم. يکي اينکه مي‌گن مسبب اين اعتصاب علي دايي بوده. من گفتم اگه علي دايي اينقدر پول گرفته چطور ميشه خودش مسبب بشه که بازيکنا اعتصاب کنن؟ نمي‌شه يه نفر که پولو گرفته، خيالش راحته، بياد آب رو گل آلود کنه. تو اين آب گل‌آلود خودش هم متضرر ميشه. اين نکته که شما گفتيد دليلي نداره دروغ بگم چون منتفع نميشه. خدا به سر شاهده اگه يک نفر، پيشکسوت يا هر کسي در مورد شما صحبتي کرده باشه يا مدرکي آورده باشه.
دايي: من اون قدر زرنگ‌تر از اين حرفام که نه به کسي رسيد بدم، اصلا اونقدر ببخشيد عذر مي‌خوام همه اينا رو مي‌دونم. من اين ريشا رو الکي سفيد نکردم. من نه به کسي رسيد مي‌دم. اما خودم اومدم امروز مو به مو نوشتم اين جوري. اينکه بيان اينجا ببخشيد چيز بدن، اون من رو ناراحت مي‌کنه. اينکه بگن فلان شخص مفتي مي‌خواد بياد، اين من رو ناراحت مي‌کنه.
پروين: علي آقا اين منظورت به منه، بذار بگم ...
دايي: آره منظورم شماست!
پروين: راه دور نرو بابا ... راه دور نرو بابا ... تند نرو ... آقاي خادم بفرماييد، اين مال امور ماليته. شما ۳۲۰ ميليون ماليات گرفتين.
دايي: نخير اشتباه مي‌کنين. نخير ۳۲۰ ميليون ...
پروين: بده به آقاي خادم. بعد هم اگه من گفتم امور مالي ... گوش کن ...
(صداي برخورد دوتا دست)
دايي: دستتو، يه بار گفتم دستتو ...
پروين: گوش کن. به امام زمان اگه اينجا نبود درستت مي‌کردم.
دايي: منو درست مي‌کردي؟ ببين، صحبت کردنشو ببين! شما صحبت کردنتون رو بفهميد ... دست نزن ... ببخشيد عذر مي‌خوام اينجا به ناموس زهرا جلوي دکتر دادکان بهت گفتم اون زمان گذشته ...
پروين: جلوي دادکان درستت مي‌کنيم ... آقاي خادم بگير اونا رو ببين چقدره؟
دايي: آره بگير. ايناها ... من که خودم آوردم ... آخه اين حرف زدنه؟ جون من نگاه کن ... نگاه کن ... جون من نگاه کن.
خادم: آقا اصلا حرف‌هاي ما اين چيزا نيست.
دايي: نه ... نه ... بايد يه سري مسائل مشخص بشه ... بايد يه سري مسائل مشخص بشه ... ايشون يه جوري صحبت مي‌کنه ... ببخشيد، من بچه اردبيلم ...
پروين: شما دارين من رو مي‌گين ... آقاي طاهري اون آمارو بخون ...
دايي: بله شما رو ميگه. موقعي که مي‌شيني تو باشگاه پشت سر من حرف مي‌زني، فايل صوتيت هستش.
پروين: بله. آقاي درخشان حاضر بود مجاني بياد، ممد مايلي مجاني ميومد، افشين ...
دايي: اين آدم‌هايي که تاييد کردي ... گوش کن ... اين آدم‌ها ...
پروين: مگه ممد مايلي چشه؟
دايي: مگه کسي ميگه ممد مايلي ...
پروين: آقاي درخشان ۱۴ سال واسه اين تيم زحمت کشيده، نه شما که ...
دايي: آقا ۶۰ سال زحمت کشيده باشه، ما صحبتمون راجع به اين مسائل نيست. من قرارداد بستم، رسما و عرفا، شرعا مربي اين باشگام. نبايد کسي که مياد به عنوان سرپرست تو کار من بذاره. آقا گوش کنين ... آقاي دکتر گوش کنين ... موقعي که ميشينه تو باشگاه ميگه ممد مايلي ميخواد مفتي کار کنه ... آقا بياد مفتي کار کنه. مگه شما همون ژوزه رو تاييد نکردين آوردن؟ الان ۶ ميليارد به اون هم ...
پروين: ما تاييد کرديم؟
دايي: آره. اون چيزاتون. من مي‌گم من حداقل مربي اين تيم بودم، پول گرفتم. شما که مربي اين تيم نبودين، هيچ‌کاره بودين. چرا اون موقعي که مي‌گرفتين حرف نمي‌زدين؟
گرشاسبي: علي آقا يه کم ...
دايي: نه آقا ... ببخشيد ... من جايي که تو باشگاه پشت من صحبت مي‌کنن مگه من مي‌تونم کار کنم؟ اون آرامش رو دارم؟ به من بگين. الان اون رو آورده، اگه يه رسيد از من داشته باشه ...
(صداي پروين مي آيد که آرام يک‌سري اعداد و ارقام را مي‌خواند)
هدايتي (با صداي آرام): آخه اين جوري مردم زبون‌بسته چه گناهي کردن؟ اميدشون به شماست. شما بايد اين باشگاه رو درست کنين.
گرشاسبي: اينم همه‌ش دلسوزي براي پرسپوليسه.
دايي: نه استاد ... دلسوزي نيست. ديگه از اين شسته رفته‌تر؟ يه دونه از من رسيد ندارين.
پروين: آقا اين رو وردار نيگا کن ... شسته رفته است ديگه ... من که نميگم، آقاي آشوري ...
دايي: آقا! آقاي آشوري کيه؟ مدير مالي کيه؟ آقاي آشوري امضا کرده زير اينو، درسته يا نه؟ آقاي آشوري امضا کرده، سرپرست تيم امضا کرده، ببخشين عذر مي‌خوام آقاي منتقمي امضا کرده تمام اينا رو ... من که ببخشين ... ببينين آقاي پروين ... من تو زندگيم يه نفر پيدا نميشه بياد بگه که يه ريال مال مردم اومده تو زندگي علي دايي. هيچ‌کس نمي‌تونه. يکي اگه بياد بگه علي دايي رفته از يه جا يه متر، يه متر، از يه بنياد چيزي گرفته. به من هم ربطي نداره هرکي مي‌خواد بره بگيره. يکي بياد بگه رفته دو سانت تغيير کاربري گرفته باشه.
گرشاسبي: آقاي دايي ...
دايي: نه ... نه ... نه ... آخه ببينيد يه سري مسائله که من همه رو مي‌دونم. آقاي حسين هدايتي خيلي صحبتا شنيدم که قورت دادم.
(يک نفر مي‌گويد): آقاي دايي! ما اومديم اينجا اومديم بحث‌هاي ديگه بکنيم.
دايي: آخه بحث‌هاي ديگه ... ببخشين ما بايد دلمون با هم يکي باشه.
خادم: آقاي دايي شما با اين حرفي که مي‌زنيد تيم خودتون به هم مي‌ريزه.
دايي: نه ببخشيد کي تيم منو به هم مي‌ريزه؟ اين حرفا چيه؟ کي تيم منو به هم ريخته؟
گرشاسبي: آقاي دايي! الان اين دو تا رو مالي داده. خب با همين مسائل شفاف ميشه. کي گفته شما حروم گرفتين؟
دايي: اصلا عذر مي‌خوام، من گرفته باشم نوش جونم. حق‌الزحمه هستش. پول قراردادمه. اينکه ايشون الان اين جوري واسه من مياد ميگه آدمش مي‌کنم، ببخشيد من هزارتا مثل آقاي پروين رو من ...
خادم: ايشون بزرگتر شمان.
دايي: ببخشين بزرگ‌تره که جوابشو نمي‌دم ... به قرآن، شما که سهله، شما هيچي، تمام اون نوچه‌هاتونو يه جوري آدم مي‌کنم که حظ کنين. اين حرفا چيه؟ چون بزرگ‌تره هر چي دوست داره بايد بگه؟
خادم: آقاي دايي در شان شما نيست ... آخه ...
دايي: ببينيد آقاي دکتر! به قرآن من مي‌دونم چي تو اون باشگاه مي‌گذره. وقتي کسي نمي‌خواد تو اون باشگاه موفقيت منو ببينه ...
دکتر احمدي: حالا اجازه مي‌دين آقاي هدايتي دو کلام صحبت بزنه؟
هدايتي: تو اين فضا ديگه کسي حرف منو گوش ميکنه؟
دايي: شما آقاي هدايتي مي‌دونين که هميشه کوچيک شمام. هميشه بهتون گفتم اين مرد در حق پرسپوليسي که من مربيگري‌شو کردم، خيلي مردونگي کرده، خيلي بزرگي کرده. به خيلي‌ها پول نمي‌داده ولي به من داده. همه جا گفتم، اما مگه ميشه تو اون باشگاه ... من کار کردم پول گرفتم ولي اونايي که کار نکردن پولاي آنچناني گرفتن ...
خادم: آقاي دايي خواهش مي‌کنم.
دايي: نه ببينيد. من که پول زيرميزي نگرفتم. من زيرميزي نگرفتم. دقيقا مي‌نويسم چي گرفتم. مثل کساي ديگه نيستم زيرميزي و اين‌ور و اون‌ور بگيرم. از يارو پول بگيرم بعد پشت سرش حرف بزنم ... من در خدمتتون هستم.
هدايتي: صلوات بفرستين ...
(صلوات مي‌فرستند)
هدايتي به دايي: خنده بزن!
دايي: نه نه! بفرماييد ما در خدمتتونيم.
هدايتي: ما فکر کرديم اينجا جمع شديم يه خنده رو لب مردم بکاريم ولي ظاهرا اول بايد يه خنده رو لب خودمون بذاريم.»













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن