واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۳۱ فروردين ۱۳۹۳ (۹:۵۷ق.ظ)
خراسان: سناريو هاي آمريکايي براي مصادره برج ايراني
به گزارش خبرگزاري موج، خراسان نوشت: دادگاه فدرال آمريکا روز پنج شنبه گذشته به مصادره و فروش يک برج ۳۶ طبقه متعلق به بنياد علوي که يک موسسه خيريه و غير انتفاعي ايراني در منطقه منهتن نيويورک است رأي داد. مقام هاي آمريکايي مي گويند که درآمد ناشي از فروش اين آسمانخراش و ديگر املاک و مستغلات اين بنياد به افرادي که مدعي هستند تحت تاثير حملات تروريستي که ايران در آن نقش داشته است قرار گرفتهاند، پرداخت خواهد شد.
بنياد علوي يک سازمان غيرانتفاعي خصوصي در آمريکا است. اين سازمان در سال ۱۹۷۳ با نام بنياد پهلوي تأسيس شد. درسال۱۹۸۱ و پس از انقلاب به نام بنياد مستضعفان تغيير نام داد ونهايتا در سال ۱۹۹۲ نام بنياد علوي براي آن در نظر گرفته شد. تبليغ فرهنگ اسلامي و زبان، ادبيات و تمدن فارسي از طريق کمک هاي مالي خيريه و انسان دوستانه در قالب برنامه هاي آموزشي، مذهبي و فرهنگي از اهداف و برنامه هاي اين بنياد اعلام شده است. اما به واقع اين اقدام دادگاه فدرال آمريکا نشان دهنده چيست؟ آيا بايد آن را اقدامي حقوقي يا سياسي دانست ؟وچه سناريوهايي را براي اين اقدام آمريکا مي توان متصورشد؟
نگاه آمريکايي ها به بنياد هايي چون بنياد علوي مبتني بر استفاده از آن ها در نقش نهادهاي غيررسمي در فعاليت هاي رسمي سياسي است.آمريکايي ها به خوبي خود از اين نهاد و سازمان هاي غيررسمي استفاده مي کنند و در عين دادن مجوز و آزادي عمل در تأسيس نظارت بسيار دقيق و موشکافانه اي درباره آن ها انجام مي دهند بر همين مبنا نگاه آن هابه فعاليت بنياد علوي در اين کشور از اين قاعده مستثني نيست و تا هنگامي که انگيزه هاي سياسي براي برخورد با آن وجود نداشته باشد، اين بنياد ها به کار خود ادامه مي دهند اما زماني که تنش هاي سياسي ميان آمريکا و ايران شکل و محتوا مي پذيرد شاهد ايجاد فضاي منفي در ارتباط با اين گونه موسسات هستيم ودر اين ميان تحريم هاي چند لايه عليه ايران و حتي گمان بهرهبرداري از چنين بنيادهايي در مسير دور زدن تحريم ها به تبع موجب مي شود آمريکا در جهت تعطيلي آن عمل کرده و با فعاليت آن ها برخورد کند. بر اين اساس آنچه که درباره جنبه حقوقي اين مسئله بيان مي شود مقدمه ضروري است براي برخورد رسمي آمريکا با بنياد علوي، به عبارتي راي دادگاه فدرال عليه اين بنياد مقدمه ضروري از منظر حقوقي براي برخورد سياسي فراهم مي کند بنابراين بايد اين نکته را در نظر داشته باشيم که رأي دادگاه است که تعطيلي و به پيروي از آن، اراده سياسي در تعطيلي بنياد علوي را اعمال مي کندو از منظر آن ها به آن راي مشروعيت مي دهد.
در اين ميان البته اگرچه اين مسئله با هدف فشار بيشتر بر ايران دنبال شده است اما مي توان سناريو هاي متفاوتي را براي اين اقدام متصور شد .يکي اينکه اين اقدام را مي توان در نتيجه تحرکات طيف هاي تندرو درداخل آمريکا عليه اقدامات دولت اوباما درباره نزديکي با ايران به وسيله طرح موضوعات تنش زا دانست.بر اين اسا س آنچه که بايد در اين زمينه مورد نظر قرار داد اين است که دولت آمريکا در شرايط فعلي مايل است که مسائل مربوط به ايران و آمريکا در چارچوب ديپلماتيک به يک نقطه عطف جدي برسد .در همين حال يک گزاره جدي هم مورد قبول است که چه در ايران و چه در آمريکا گروه هاي نومحافظه کار خواهان اين ارتباط و حل و فصل مسائل مربوط به ايران و آمريکا به ويژه موضوع هسته اي از طريق ديپلماتيک نيستند.از اين منظر چنين تحرکاتي مي تواند مورد استفاده نومحافظه کاران براي فشار به دولت آمريکا و ايران قرار گيرد. فرض ديگر اين است که دولت اوباما سعي مي کند با روي خوش نشان دادن به اين گونه تحرکات ضمن اين که اين گروه ها و گرايشهاي ضدايراني را به نوعي راضي مي کند، اين پيام را هم به آن ها بدهد که ما در مقابل ايران کوتاه نيامده ايم و هم چنين در حالت بعدي با امتيا زدادن در اين عرصه ها جلوي پيشروي آن ها در موضوع مذاکرات هسته اي را بگيرد.براين اساس اگرچه دولت اوباما در چارچوب ساختار قدرت تعريف شده در اين کشور در پي حل و فصل مسائل سياسي مربوط به مسئله هستهاي در چارچوب ديپلماتيک با ايران است ،اما براي اينکه بتواند نيروهاي داخلي خود را که سوگيري هاي تندروانه در اين زمينه دارند مديريت کند از فرصت هاي حاصل از چنين اقداماتي بهره مي برد.دولت آمريکا نيز مانند نومحافظه کاران که سعي مي کنند از اين فرصت ها عليه اوباما استفاده کنند تلاش دارد که از اين مسئله به عنوان فرصتي در پاسخ گويي به آن ها بهره ببرد. در اين ميان اين سوال پيش مي آيد که چه بايد کرد؟اگرچه برخي معتقدند که بايد به اقدام متقابل دست زد و دعاوي حقوقي اتباع متضرر شده از اقدام هاي آمريکا را دردادگاه هاي ايران به جريان انداخت اما اين پرسش پيش مي آيد که اگر عملکرد بعضي از نهادها و افراد و اشخاص در ايالات متحده آمريکا عليه اتباع ايراني درست نبوده، چرا تاکنون از حق آن ها دفاع نکرده ايم و يا از تخلف طرف آمريکايي چشم پوشي کرده ايم.
بنابراين باور من آن است که ما بايد در ارتباط با بنياد علوي از دايره حقوقي وارد شويم و درخواست کنيم که درباره اين حکم استناد ات خود را بيان کنند و در صورت فقدان پشتوانه هاي حقوقي محکم صاحبان بنياد در مسير باز پس گيري بنياد حرکت نمايند و دولت هم در اين چارچوب بايد حمايت خود را به نمايش بگذارد.
دکتر مهدي مطهرنيا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]