تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814740538




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شنيده بودم شهدا حي و حاضرند و امروز اين شنيده بر من حجت شد…


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۳۰ فروردين ۱۳۹۳ (۲۲:۳۸ب.ظ)
خانه مرا غم فرا گرفت/روايتي شنيدني و تکان دهنده شنيده بودم شهدا حي و حاضرند و امروز اين شنيده بر من حجت شد… ۲۹ فروردين سال جاري ، روز ارتش بود ، طبق سنوات گذشته يگانهاي نمونه نيروهاي مسلح و بسيج براي گراميداشت اين روز در مکاني مشخص رژه رفتند.
فرزند کوچک من نيز از طرف بسيج جزء نيروهاي رژه رونده (قاب دار شهدا) در اين روز بود.
شب قبلش قاب عکس شهيدي را به او داده بودند “بنام شهيد ميرزا علي دريکوند” تا صبح روز بعد ۲۹ فروردين بعنوان قاب دار آماده مراسم شود.
آن شب مهمان داشتم و هوش و حواسم به مهمانان زميني بود، فراموش کردم که يک مهمان افلاکي نيز امشب در جمع ما حضور دارد.
خسته بودم خوابيدم.
نزديک هاي اذان صبح خوابي ديدم که آه از نهادم بلند کرد و چشمانم را اشک بار ساخت.
کسي در عالم خواب و رؤيا که چهره جوان و چشمان معصومانه اي داشت در گوشه اتاق با ناراحتي مرا خطاب قرار داد و گفت : از مهمان نوازي شما بسيار شنيده بودم ، من امشب مهمانت بودم ، شب جمعه بود اما حتي به چند کلامي قرائت فاتحه مرا شاد نکردي ! رسم مهمان نوازي شما اينگونه است؟
پريشان و منقلب از خواب پريدم ، بدون اراده صورت غم گرفته ام به نم اشک هاي چشمانم خيس شده بود.
با خود گفتم خدايا اين جوان نوراني چه کسي بود که چنين مرا به تازيانه کلامش پريشان کرد؟
حيرت زده از جا برخواستم تا با ليواني آب عطش گلويم را خاموش کنم ، در ميان راهرو چشمم به قاب عکس شهيدي افتاد که امشب در خانه من بود و کسي از اهل خانه او را احترام نکرد…
آن لحظه بود که متوجه شدم کسي که به خواب من آمد همان چهره معصومانه بود.
آه از نهادم بلند شد ، با زمزمه فاتحه آياتي از کلام خدا را واسطه قرار دادم شايد از سر تقصيرم بگذرد.
شنيده بودم شهدا حي و حاضرند و امروز اين شنيده بر من حجت شد.
از شما خواننده بزرگوار ملتمسانه مي خواهم با قرائت صلواتي روح بلند اين شهيد والا مقام را شاد کنيد بلکه مرا نيز به واسطه زمزمه هاي شما عفو کند.
اميد که بتوانم از محل دفن اين شهيد عزيز اطلاعي بيابم و حضورأ از او طلب بخشش کنم.
رضا محمدي







»
تصاویر مرتبط













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن