واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
استفان بیبروفسکی؛ مرد شیرنما +عکس
موهای صورتش آنقدر بلند بود که ظاهری شبیه شیر به او داده بود و برای همین لقب مرد شیرنما را به او داده بودند. در دوران کودکی اش، مردم می گفتند که شیطان در او نفوذ کرده.
همشهری سرنخ: موهای صورتش آنقدر بلند بود که ظاهری شبیه شیر به او داده بود و برای همین لقب مرد شیرنما را به او داده بودند. در دوران کودکی اش، مردم می گفتند که شیطان در او نفوذ کرده اما هیچکدام از آنها حتی حدس هم نمی زدند که روزگاری همین مرد شیرنما به یکی از چهره های مورد علاقه در دنیا تبدیل خواهد شد.
«استفان بیبروفسکی» مرد شیرنمایی است که داستان تولد و زندگی او بسیار شنیدنی است. پدر استفان، صاحب یک شرکت مسافربری کوچک بود. او مرد جوانی بود که علاقه زیادی به حیوانات وحشی از جمله شیر داشت. پدر استفان که مرد بسیار ثروتمندی بود، در طول سال ها، تربیت شیرها را آموخته بود و از این رو محلی برای نگهداری چندین شیر وحشی خریده بود و آنها را تربیت می کرد. یک روز صبح وقتی مرد جوان برای تعلیم نزد شیرها می رود یکی از این حیوانات به او حمله می کند و وی را به شدت زخمی می کند. مادر استفان سراسیمه به کمک شوهرش می رود اما خیلی دیر شده بود و پدر استفان می میرد.
پس از مرگ پدر استفان، همسرش که توانایی اداره شیرها را نداشت همه آنها را می فروشد و به همراه دو پسرش «آدرین» و «فیدور» و فرزند سومی که باردار بود به مکان زیبایی در بیلسک لهستان می روند تا زندگی جدیدی را شروع کنند.
سال 1891 استفان متولد می شود. نوزاد پسری که متولد شده بود ظاهر بسیار عجیبی داشت و از نوک سر تا نوک پایش پوشیده از مو بود. در آن دوران مردم معتقد بودند که اگر زنی که حامله است به برخی حیوانات نگاه کند، روح آنها در کودک حلول می کند و کودک شبیه آن حیوان می شود. مادر استفان هم که این خرافه را باور داشت شوهرش را مقصر تولد چنین فرزندی می دانست و می گفت چون هنگام تعلیم دادن شیرها همراه شوهرش بوده و دائم چشمش به آنها می افتاده است، فرزندش شبیه شیرها متولد شده است.
برای همین استفان را به نام کودک صورت شیری می شناختند اما در حقیقت او با نوعی بیماری بسیار نادر به نام «سندروم آمباراس» که در آن موهای بسیار زیاد به صورت غیرعادی در بدن فرد رشد می کند متولد شده بود. وقتی مادر استفان، پسرش را در آغوش می گرفت و در خیابان های شهر راه می رفت همه از آنها فرار می کردند و حتی بعضی ها به طرف آنها سنگ پرتاب می کردند. مردم استفان را شیطانی می دانستند و از این رو به مادر استفان چند روز مهلت داده شده تا محل زندگی اش را ترک کند. استفان چهار ساله بود که مادرش او را به یک سیرک دار آلمانی به نام «سدلمایر» سپرد. سدلمایر، این کودک را به صحنه های نمایش برده و با نام «لیونل مرد شیرنما» او را در سراسر اروپا معرفی کرد.
در سال هایی که استفان نمایش اجرا می کرد، موهای صورتش تا 20 سانتیمتر رشد کرده بود. سال 1901 به آمریکا سفر کرد و به جمع سیرک بارنوم و بیلی پیوست و پس از آن به ندرت به اروپا برمی گشت. لیونل در اجرای نمایش هایش از حرکات ژیمناستیک نیز کمک می گرفت. خیلی ها می ترسیدند با مرد شیرنما صحبت کنند اما لیونل خودش همیشه برای ارتباط گرفتن با دیگران پیشقدم می شد.
17 ساله که شد برای نخستین بار به آلمان سفر کرد، در آنجا هزاران نفر برای تماشای نمایش لیونل صف کشیدند. او در آلمان به شهرت زیادی رسید و تا سال 1912 از چهره های محبوب نمایش در این کشور بود.
سال 1912 سال بسیار بدی برای این ستاره مودار سیرک بود. یک روز که او سیگارش را روشن کرد ناگهان موهای صورتش آتش گرفت و او به شدت مجروح شد. لیونل مجبور شد یک سال از نظرها ناپدید شود تا دوباره موهای صورتش بلند شود. سال 1920 لیونل به آمریکا برگشت. او شهر نیویورک را برای زندگی انتخاب کرد. در همان دهه 1920 بود که مرد شیرنما تصمیم گرفت بازنشسته شود و دوباره به آلمان برگشت. سال 1932 لیونل 41 ساله بود که بر اثر حمله قلبی در برلین درگذشت و خبر مرگ او در روزنامه های بیشتر کشورهای دنیا منتشر شد.
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]