تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بپرهيز از كارى كه موجب عذرخواهى می ‏شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816743226




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حاشيه نگاري خبرنگاران از كاروان صلح


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: حاشيه نگاري خبرنگاران از كاروان صلح
حاج‌آقا زائری پوست تخمه جمع می‌کندسفر به سوریه از همان ابتدا با شوخی‌جدی‌های اعضای مسلمانِ کاروان دربارۀ شهادت همراه بوده. امروز وقتی با اتوبوس به سمت فرودگاه می‌رفتیم، حاج‌آقا زائری بلند شده بود و پلاستیک‌به‌دست پوست تخمه‌هایی را که بچه‌ها خورده بودند جمع می‌کرد. بالاخره تواضعی بود. بچه‌ها با شرمندگیِ ملایمی گفتند حاج‌آقا شما چرا؟ با خنده گفت: «می‌خواهم وقتی شهید شدم، شما چیزی برای تعریف‌کردن داشته باشید و بگویید فلانی متواضع بود!»**حکایت مهمانداران زن از وضعیت خوب سوریه صحبت‌کردن از شهادت، نمود احساس‌خطری است که در بچه‌ها هست. خطرِ چنین سفری هم چیزی نیست که کسی آن را نداند. البته به‌همراه این احساس‌خطر، احساس بی‌خیالیِ نزدیک‌تری هم هست که ناشی از خبرهایی است که حاکی از وضعیتِ بهتر و آرام‌تر سوریه است. اطلاع‌گیری‌های بچه‌ها از اوضاع سوریه، از کسانی که در شلوغی‌های این چندساله به آنجا رفته‌اند و اطلاعات بیشتری دارند، به‌نسبه بر این آرامش می‌افزاید. وقتی سوار بر هواپیما منتظر پرواز بودیم، حرف از فرودگاه دمشق شد. سلیم می‌گفت الآن اوضاع خوب شده؛ پارسال که آمده بودیم، هیچ مهماندار زنی همراه پروازها نمی‌شد و به سوریه نمی‌رفت. اما الآن مهمانداران زن در هواپیما هستند و جزو پرسنل پروازند. این یعنی که وضعیت خوب است.**تدارک هنرمندان برای خنده‌های قبل و بعد از نماز به‌تجربه دریافته‌ام که در بین جماعت مسلمانِ حزب‌اللهی، اوقات قبل و بعد از نماز، اوقات پرخنده‌ای است. کافی‌است تصور کنید که وقتی ابوالقاسم طالبی و رضا امیرخانی و ناصر فیض و محمدحسین جعفریان و علیرضا قزوه با هم باشند، چه خواهد شد. حالا وقت نماز مغرب و عشا این جماعت ردیف شده بودند برای نماز.**زائری دیکته می‌نویسدپشت‌سر من یکی از اعضای کاروان که اصلاً سوری است، اما در استرالیا زندگی می‌کند، تنها نشسته بود که حاج‌آقا زائری به‌سراغش آمد و شروع کرد با او به زبان عربی اختلاط‌کردن. طرف از علویان سوریه است. آخرِ کاری، شعری عربی را که نفهمیدم از کیست می‌خواند و زائری هم انگار به عربی دیکته می‌نویسد.**برای آنکه بسوزند عاشقان باهمبچه‌ها در هواپیما راه افتاده‌اند و نظر زائران ایرانی صلح در سوریه را در این لحظه می‌پرسند. من فقط وقتی این را از ناصر فیض جویا می‌شدند، حضور داشتم. فیض توضیحی کلی دربارۀ اصل حرکت داد. بچه‌ها پاپیچ شدند که احساسش در این لحظه را که در نزدیکیِ دمشق هستیم (نه دربارۀ کل حرکت)، در یک بیت شعر بیان کند. فیض از سرودن شعر شانه خالی کرد و بیتی را خواند که طنز هم نیست:برای آنکه بسوزند عاشقان باهم/ زبان عشق یکی شد میان ملت‌ها**چند لحظۀ دیگر باید با اسلحه بیفتیم به جان دشمن!فرود طیارۀ حامل زائران صلح سوریه، فرودی اضطراری است. 15دقیقه تا دمشق مانده است که مهماندار می‌آید و کاوِر پنجره‌های هواپیما را پایین می‌کشد. این یعنی نمایش نور باید به حداقل برسد. در LCD داخل هواپیما هم به‌نظر می‌رسد که دمشق، چندان روشن نیست. دوربینی که در زیر هواپیما تعبیه شده و ابتدا و انتهای پرواز، تصویر جلو را بر روی LCD داخل نمایش می‌دهد، نور چراغ‌های سطح شهر را خوب انعکاس نمی‌دهد و جز در آخرین لحظات، به آسمان پرستاره‌ای می‌ماند و خبری از نور پیوستۀ آسمان یک شهر نیست. تاریکی درون هواپیما و تصویر وهم‌انگیز شهر از بالا، بچه‌ها را سر ذوق آورده بود. یکی می‌گفت شبیه بازی‌های رایانه‌ای شده و چند لحظۀ دیگر باید از هواپیما پیاده بشویم و با اسلحه بیفتیم به جان دشمن!وقتی شهر را از نزدیک دیدیم (فرودگاه در 25کیلومتریِ دمشق است)، نور به آسمان می‌پاشید و شهر، روشنِ روشن بود.




تاریخ انتشار: 27 فروردين 1393 - 14:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن